حق و حقوق یک زن ایرانی مزدوج با مرد با تابعیت عراقی چیست ؟
خانمی ایرانی هستم که ۱۶ سال پیش با مردی از اتباع عراق (اصالتا ایرانی) و دارای ویزای اقامت ازدواج کرده ام. لازم به توضیح است که این ازدواج پس از تایید اداره امور اتباع صورت گرفت
قبلا ایشان در ایران کار می کردند و ما با هم زندگی می کردیم. یک مدتی بیکار بودند و در خانه جنگ و دعوا بود و همیشه کتک کاری می کرد و من کاری جز تحمل کردن نمی توانستم بکنم فکر می کردم شاید از فشار بیکاری باشد.
این ماجراها ادامه داشت تا این که اوضاع عراق بهتر شد و از حدود دو سال پیش اقدام به سفر به عراق کرده اند. در اوایل، این سفرها به مدت یک ماه بود وبعد از یک ماه ایشان به ایران برمی گشت، چند مدتی را در ایران سپری می کرد و دوباره به عراق سفر می کرد. به مرور طول حضور در عراق به سه ماه رسید والان به حدود ۵ ماه رسیده ،به دلیل طولانی شدن مدت اقامت ایشان در عراق ویزای اقامت ایشان در ایران باطل شده و هم اکنون از طریق ویزای مسافرتی رفت امد می کنند. همین مساله باعث شده است که ایشان هیچ گونه تعهدی نسبت به سرکشی به خانواده نداشته باشد و هر وقت دلش بخواهد به ایران بیاید.
در طول غیبت ایشان من باید به تنهایی عهده دار تمام مسایل زندگی خودم و بچه ها باشم. از مریضی گرفته تا مدرسه. در کنار این مسایل هر وقت با ایشان تماس می گیرم تلفن را قطع می کند و خود ایشان هم هیچ گونه پیگیری نمی کند. این مساله وقتی حادتر شد که من از لحاظ مالی در مضیقه قرار گرفتم. چون ایشان همیشه برای یک مدت محدود از کشور خارج میشد ولی این دفعه به ۵ ماه رسید. به دلیل مشکل مالی ناشی از عدم جضور ایشان مجبور به قرض گرفتن شدم.
وقتی از ایشان طلب پول بابت باز پرداخت قرضها می کنم.از من می خواهد که مدرک ارایه کنم.
از طرف دیگر من تحت بیمه تامین اجتماعی زنان خانه دار هستم و باید ماهیانه مبلغی بابت این بیمه واریز کنم. و ایشان از این کار استنکاف می کنند.
چون ایشان تابعیت خارجی داشتند امکان مالکیت ماشین و خانه را نداشتند و از ابتدای زندگی حساب بانکی و خانه و ماشین را به نام من کرده بودند.از دو سال پیش به یکباره عوض شدند به خصوص پس از بازگشت از اولین سفرش به گونه ای که یک سال پیش مرا مجبور کرد (با تهدید و اقدام به ضرب و جرح) که وکالت بلا عزل به ایشان بدهم و بااین وکالت توانست ماشین و خانه را به نام دوست خود ثبت کند. از آن تاریخ من به این نتیجه رسیدم که ایشان به من اعتمادی ندارد
این اواخر هم از طریق دوستانش برای من پیغام می فرستد دال بر این که " من باید هوای مرد زندگیم را داشته باشم و گرنه ممکن است که ایشان با خانم دیگری ارتباط برقرار می کند (بالاخص که نام زنان خیابانی را مطرح می کند). در حالی که خدا شاهد است که ایشان هیچ گونه توجهی به من نمی کند و همیشه طوری برخورد می کند که من انگار در این خانه کلفت هستم و یک نفر اضافه.
کم کم دارم به این نتیجه می رسم که ایشان قصد دارد که من برای طلاق اقدام کنم (طبق روال معمول مهرم حلال و جونم آزاد) و با شرایطی که پیش آمده و این که ایشان هیچ مالی به نام خود ندارد به راحتی می تواند ادعای عسر کند. کما این که در ازدواج اول خود توانسته بود همین حیله را پیاده کند.
لطفا مرا راهنمایی کنید که چگونه می توانم حق و حقوقم را مطالبه کنم. و بتوانم بدهی هایم را به این وآن پرداخت کنم. آیا در قانون پیش بینی شده است که از این گونه افراد تعهدی اخذ شود بابت براورده کردن نیازهای مالی خانواده و فرزندان