خانومم گفت که یه خراش روی صورت پدر خانومم ایجاد شده و ایشان از من شکایت کردن، تکلیف چیست؟
با سلام.
بنده وقتی به همراه مادرم در منزل پدر خانوم رفتیم جهت وقت عروسی . بدلیل اینکه میزان مهمان ما کم باشد با ما بحث کرد و انواع توهین . فحاشی رو به من و مادرم انجام داد و بنده رو تهدید کرد که فلان کار رو باهات میکنم . من و مادرم چیزی نگفتیم و سکوت کردیم . وقتی مادر خانومم هم به پدر خانومم گفتن که ارام باشن حتی قصد زدن وی را داشت. من دست مادرم رو گرفتم و بلند شدم و رفتیم که کفش بپوشیم بنده به خانومم گفتم که فاکتورهای تالار را که رزرو کرده بودم را بیاورد تا حداقل عروسی رو اگه نشد به تعویق بندازم ولی خانومم امد و با دو دست به سینه من کوبید و به صدای بلند ما رو بیرون کرد. برادر خانومم بخاطر این کار خانوم من عصبی شد و وی را حل داد خانه و سر و صدا خانومم بلند شد و من بخاطر اینکه به خانومم آسیبی نرسد برگشتم داخل که پدر خانومم به من حمله کرد که من خودم را کشیدم بیرون به کمک برادر خانومم .ولی ضربه ای نزدم. ولی فردا خانومم گفت که یه خراش روی صورت پدر خانومم ایجاد شده و ایشان از من شکایت کردن.. کتف سمت چپ من هم زخم شده و کبود. من نه قصد دعوا دارم و نه به بزرگتر از خودم دست بلند میکنم ولی از من شکایت کرده..سوگند که جز حقیقت چیزی نگفتم.. میشه بگین چه میشود و راهنمایی کنید