پزشکی قانونی در اجرای دستورات دادگاه تا چه حد قابلیت اظهارنظر و استدلال دارد؟
با سلام
بعد از پاسخ بسیار زیبایی که به پرسش قبلی من داده شد خواهش میکنم بفرمایید که: پزشکی قانونی در اجرای دستورات دادگاه تا چه حد قابلیت اظهارنظر و استدلال دارد؟
درباره بنده اظهار نظر کرده اند که دچار اختلال شخصیتی مختلط میباشد که در صورت زندگی مشترک موجب رنج و مشقت برای زوجه میگردد. سوای اینکه بند اول نظریه مبهم بوده و قابلیت استفاده برای من ندارد چرا که اختلال شخصیت مشخصی را قید نکرده اند که بالفرض من که این نظریه درباره ام صادر شده اگر بخواهم آن را پذیرفته و مبنایی برای تغیرات در رفتار و منشم قرار دهم نمیدانم باید بدنبال درمان چه موردی باشم. بند دوم آن نیز از نظر من بسیار بر ابهام نظریه افزوده چرا که پزشکی قانونی از کجا تشخیص داده که در صورت زندگی مشترک موجب مشقت برای زوجه میگردد؟ آیا صرفا یک زوجه خاص مدنظر بوده یا هر زوجه ای؟ آیا این اختلال شخصیتی را غیر قابل تغییر دانسته اند که من نخواهم توانست تحت هیچ شرایطی بر آن غلبه کنم و مثل یک فرد عادی باشم؟
چنین به نظر میرسد که این نظریه فقط برای صدور حکم طلاق صادر شده چرا که هیچ ارزش دیگری ندارد! نه بدرد من میخورد که بدنبال درمان بر اساس بیماری اظهارشده در آن باشم نه بدرد همسرم میخورد که بالفرض با استناد به آن بتوان جنونم را ثابت کند و حضانت بچه ها را از من بگیرد.
البته درباره این نظریه یکی از وکلا چنین نظری دارد که : این نظریه یعنی جنون! او بر اساس مبانی حقوقی میگوید که در دادگاه یا سالم هستی یا مجنون! حد وسطی وجود ندارد. در اینباره هم اگر نظری بود به من ارائه دهید متشکرم. و اینکه چگونه میتوانم نظریه پزشکی قانونی را نقض کنم؟ قابل توجه اینکه دادگاه تجدید نظر اعتراضم نسبت به نظریه پزشکی قانونی را نادیده گرفت.
با تشکر