پس گرفتن ارث پدری چطور است؟
بنام خدا
با سلام وخسته نباشید خد مت وکلای عزیز
به عرض میرسانم که سالها قبل یک سری منزل مسکونی حاشیه کارخانه سیمان شرق تهران در محدوده کارخانه سیمان قرار گرفتند کارخانه سیمان هم به جای هر دو واحد مسکونی که در طرح کارخانه سیمان بود یعنی به هر دو نفر با همکاری زمین شهری یک قواره زمین ۲۰۰ متری میداد
که دو نفر مورد ما اقایان------------------ و -------------- هستند بعد از اینکه زمین به صورت رسمی به این دو نفر منتقل میشود با تمام شرایطی که زمین شهری ذکر کرده انها زمین را به مبلغی به اقای ---------------میفروشند بعد در سال ۶۸ پدرم در دفتر اسناد خانه شماره --------در برگه معاملات نیم برگی زمین را از اقای --------------- خریداری میکند که در ان پدرم به عنوان وکیل ذکر شده است . بعد از اینکه پدرم شروی به ساختن خانه در ان زمین میشود فردی که واقعا نمیدانم به چه عنوان با پدرم مشارکت میکند زیرا در ان سال بنده دیپلم هم نگرفته بودم وبرادران دیگرم کوچکتر از من بودند ولی فکر میکنم بصورت دست نویس وکالتی .
بعد از ساخته شدن خانه و ساکن شدن ما در ان خانه وان فرد پدرم در سال ۸۲ به رحمت خدا رفتند
هنوز مزه یتیمی را نچشیده بودیم که این فرد بدون پیش زمینه برگه هایی اورد وگفت امضائ کنید ما هم که خبر از چیزی نداشتیم امضا کردیم بعد دیدم مادرم وهمسر ایشان به اتفاق و با برنامه ریزی ایشان دنبال گرفتن سند خانه از سازمان زمین شهری هستند که فکر میکنم با طرح یک شکایت شروع به کار کردند بعد مادرم پشیمان شد در سال ۸۳ و دنبال این کار را نگرفت ولی انها با اعتراض زدن و روزنامه کردن و در تمام مراحل با جعل امضای مادرم و با مخلفت سازمان شهری مبی بر اینکه این دو خانم هیچ پروندهای در این اداره ندارد در نهایت متوجه شدم بعد از سالها که این فرد به هوای گرفتن سند تمام مدارک خرید زمین که بنام پدرم بود را مخفی کرده وبا یک مبایعه نامه جعلی درسال ۸۳ خرید زمین را همان زمان و تاریخ خرید زمین توسط پدرم زده و خریداران را دو زن یکی مادر بنده ودیگری را همسر خودش معرفی کرده و مبایعه نامه تنظیم شده است در صورتی که سال ۸۳ اقای -----------فوت شده بودند و امضا او را نیز جعل کردند و با مطرح کردن طرح شکایت و کشمکش دادگاه وزمین شهری قرار بر این شد که در نزدیک ترین دفتر خانه نماینده زمین شهری و خریداران با در دست داشتن گواهی عدم خلاف و پایانه کار سند به اسم خنمها بصورت نصف به نصف بخورد.
ولی نمیدانم که چرا تا این مرحله که پیش رفتند دیگر برای گرفتن سند اقدام نکردند وهمش میگفتند پول برای خرید خلافی را نداریم تا اینکه در سال ۸۶ به بعد مادرم دچار الزایمر شد و بعد پارکینسون واین فرد شروع به اذیت واذار ما کرد تا خانه را مفت از دست ۴ تا یتیم در اورد بعد هم بین ما برادران اختلاف انداخت و ما را جدا کرد هر چقدر مشتری میبردیم برای فروش خانه همه را دست بسر میکرد تا اینکه خود بنگاهیها بیان کردند که این اقا میخواهد خانه را مفت از چنگ ما در اورد در این روز گار سخت و مستاجر بودن او به ما مرگ میداد تا به تب راضی شویم.بنده هم که مقابل او ایستادم به شهر داری رفته و شروع به جمع اوری مدارک کردم که در نهایت توانستم برکه معاملات نیم برگی را از دفتر اسناد خانه گرفته و برابر اصل کردم .
حالا به تشخیص خودم کاری با او و رای قاضی ندارم اول طرح انحصار وراثت را انجام دادم تا وراث مشخص شوند و دوم طرح الزام سند را اجرا کنم شاید به مال پدرمان برسیم درنهایت اگر بزرگواری بفرمایید و در این مسیر بنده را یاری کنید کمال تشکر را دارم. وکیل نیز نگرفتم چون هزینه پرداخت ان را نداشتم و باید ذکر کنم مادرم از سال ۸۶ بیمار شد ولی به علت نبود پرونه پزشکی پزشک قانونی زمان محجوریت مادرم را سال ۹۴ مکتوب کردند لطفا بنده را یاری کنید . با تشکر