آیا مایل هستید اعلانات مربوط به گفتگوهای آنلاین خود را روی دستگاه
خود دریافت کنید؟
در پنجره باز شده روی دکمه Allow کلیک کنید...
لطفاً اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.
تلفن تماس:
شما میتوانید درخواست ارزیابی حقوقی خود را بطور مستقیم برای ارسال کنید و در کوتاهترین زمان ممکن از ایشان پاسخ
بگیرید.
لطفا دقت داشته باشید، شما در هر روز تنها
میتوانید ۳
درخواست ارزیابی حقوقی رایگان ویا ارتباط مستقیم با متخصص ثبت نمایید.
همچنین دقت داشته باشید درصورت عدم انتخاب متخصص، پیام شما برای تمامی متخصصان ارسال شده و ایشان
می توانند ارزیابی خود را از درخواست شما مطرح نمایند.
با سلام. پرسشی قبلا مطرح نمودم اما جواب روشنی دریافت ننمودم. بنده واقف هستم که ادله مثبته برای اثبات مالکیت لازم است. فرض کنید ادله اثبات اعیانی موجود است ولی مالکیت عرصه مفقود است. شواهد و مدارک ساخت اعیانی همه وجود دارند؛ شهود، معمار، فاکتور مصالح و غیره.
آیا در چنین موردی دادگاه حکم اثبات مالکیت را به نفع متصرف خواهد داد یا از اساس منجر به بیحقی خواهان مالکیت میشود و محکوم به قلع و قمع اعیانی خواهد شد؟ وکلای محترم با توجه به کیسهای مشابه در صورت تجربه کاری، رای دادگاه چه خواهد بود؟ به استناد کدام قانون رای صادر میشود؟
آیا نوع مالک بودن در حکم دادگاه اثر دارد؟ فرض کنید یک مالک منابع طبیعی یعنی دولت است و یک مالک هم فردی عادی بوده که در آمریکا بوده و ثبت در زمان قدیم قانونی انجام شده. ملک هم آزاد است و مشکلی ندارد ولی زمین رها شده اما به دلیل تعدد وراث کسی فعلا مدعی نشده اما تنها مدعی یک مزاحم و متصرف ملکی دیگری است که در گوشه دیگر آن زراعت میکند. او هم مدعی مالکیت ساختمان ساخته شده بر روی زمین غصبی است و آنهم دلایل خودش را به نوعی ارائه داده و قبول شده. چون مدعی هست پی و زیرسازی را او انجام داده و رها کرده و مابقی توسط خودم به اتمام رسیده. هر دو طرف دعوا دلایل مساوی داریم ولی تصرف در دست من است. طرف دعوای رفع تصرف هم طرح نکرده.
موضوع اثبات مالکیت با وجود غصبی بودن عرصه برایمان مهم است چون بر سر یک موضوع کیفری مانند تخریب با قرار اناطه روبرو شدیم. یعنی هر کس مالکیتش اثبات شود، رای کیفری هم به نفع او خواهد بود. این چه معمایی است؟
برای اثبات مالکیت اعیانی، شما میتوانید به ماده ۲۲ قانون مدنی ایران استناد کنید که بیان میکند: مالکیت اموال غیر منقول فقط با ثبت در دفتر املاک قابل اثبات است. بنابراین، اگر شما مالک اعیانی باشید ولی مالکیت عرصه را نتوانید اثبات کنید، ممکن است دادگاه حکم به بیحقی شما دهد.
در چنین مواردی، اگر دادگاه به این نتیجه برسد که شما مالک عرصه نیستید، ممکن است حکم به قلع و قمع اعیانی دهد. اما اگر بتوانید مالکیت اعیانی را اثبات کنید، ممکن است دادگاه به نفع شما حکم صادر کند.
در مواردی که نوع مالکیت در حکم دادگاه تأثیر دارد، مثلاً اگر طرف دیگر مالکیت دولتی داشته باشد، دادگاه ممکن است به نفع دولت حکم کند. به هر حال، شواهد و مدارک شما و طرف مقابل در تصمیمگیری دادگاه تأثیرگذار خواهند بود.
در نهایت، توصیه میشود که با یک وکیل حقوقی مشورت کنید تا بهترین راهحل برای وضعیت خاص شما ارائه شود.
این پاسخ توسط هوش مصنوعی تولید شده است. لطفاً
توجه
داشته باشید که ممکن
است اطلاعات
ارائهشده
بهطور کامل دقیق
یا قابل اعتماد نباشد. توصیه میشود برای تأیید صحت اطلاعات، به مشاوره وکلای مجرب مراجعه کنید.
A) اصول کلی حقوق ایران درباره تفکیک «عرصه» و «اعیانی»
B) رویه محاکم هنگام نبود دلیل مالکیت عرصه
C) آثار این تصمیم در پرونده کیفری (قرار اناطه)
──────────────────────────────
A) اصول و مبانی قانونی
──────────────────────────────
۱. اصل تبعیت اعیانی از عرصه
قانون مدنی: میگوید فروش زمین، بنا و غرس و نبات را هم دربر میگیرد؛ بنابراین قاعده کلی این است که هرچه روی زمین است تابع مالکیت زمین است.
۲. استثنائات – امکان تملک «حق اعیانی» مستقل از عرصه
الف) عقود ناقل منفعت (اجاره ۹۹ ساله، حق انتفاع، بوستانکاری، قراردادهای واگذاری دولتی).
ب) احداث بنا با اجازه مالک عرصه (مثلا موقوفه یا دولت)؛ بنا مملوک بانی است و زمین در تملک مالک اصلی میماند.
ج) قانون ثبت: دارنده اعیانی میتواند فقط برای اعیان درخواست سند بدهد، ولو عرصه دولتی یا اوقافی باشد.
۳. قاعده ید
«تصرف به عنوان مالک، در غیاب دلیل خلاف، اماره مالکیت است»؛ ولی اماره است، یعنی اگر دولت یا شخص ثالث سند ارائه کند مالکیت شما فرو میریزد.
۴. احکام غاصب و بنا در زمین غیر
اگر زمین ثابت شود غصبی است:
• مالک زمین مخیر است بنا را قلع کند یا تملک کند و قیمت عادله بنا را به سازنده بدهد (ماده ۳۱۴).
• اگر سازنده حسننیت داشته باشد، به قیمت بنا مستحق است؛ اگر سوءنیت داشته باشد فقط مصالح مستهلکشده را میگیرد.
──────────────────────────────
B) رویۀ دادگاههای حقوقی در «اثبات مالکیت اعیانی بدون عرصه»
──────────────────────────────
۱. چه باید ثابت شود؟
الف) ید و تصرف فعلی شما بر بنا.
ب) سبب تملک بنا (رسید مصالح، شهادت معمار، پروانه یا حتی استشهاد محل).
ج) اینکه دعوایی از سوی دولت یا مالک سنددار بر سر عرصه مطرح نیست یا اگر هست، طرف مقابل دلیل قویتری ندارد.
۲. تصمیم متداول محاکم در سه سناریو
| سناریو | وضعیت عرصه | رویه غالب دادگاه | مستند مهم |
|--------|------------|-------------------|-----------|
| هیچکس (از جمله دولت) مالکیت عرصه را اثبات نکرده و خواهان در ید است | مجهول | صدور حکم «اثبات مالکیت اعیانی» به نفع متصرف؛ و ذکر اینکه «عرصه محل دعوی نیست» یا «محجوزعنه» | رای هیات عمومی دیوان عالی ۱۳۹۳/۲/۱۶ (کفایت ید برای اعیان) |
| اداره منابع طبیعی یا شخص ثالث با سند ثبتی وارد دعوا شود | ملی / ملکی | رد دعوای اثبات مالکیت عرصه؛ درباره بنا دو حالت: الف) قلع بنا به درخواست مالک؛ ب) تملک بنا و پرداخت قیمت عادله | قانون مدنی. + تبصره قانون حفاظت جنگلها |
| دو مدعی خصوصی، یکی متصرف فعلی بنا و دیگری سازنده پی | هر دو بدون سند | دادگاه ابتدا اماره ید را به نفع متصرف میگیرد؛ مدعی پی باید «سبق تصرف» یا اجازهنامه مالک زمین را ثابت کند؛ اگر ادله «یکسان» تلقی شود، اصل استصحاب و تاخیر حادث حکم میکند تصرف لاحق (شما) مقدم است | رای وحدت رویه ۱۳۷۴/۱۲/۱ (تقدم سبق تصرف) |
۳. قلع و قمع زمانی صادر میشود که:
• خواسته مستقل «خلع ید و قلع بنا» مطرح شده باشد، و
• خواهان مالکیت «عرصه» را با سند یا حکم قطعی اثبات کرده باشد.
در پرسش شما چنین خواستهای از سوی دولت یا ورثه صاحب زمین طرح نشده، پس احتمال صدور حکم قلع در مرحله فعلی کم است.
۴. رایی که معمولا صادر میشود
«با توجه به ید و دلایل ابرازی خواهان، دادگاه مالکیت مشارالیه را صرفا نسبت به اعیانی (ساختمان احداثی) به مساحت … مترمربع واقع در پلاک ثبتی/فرعی … احراز و اعلام میکند. بدیهی است این رای نافی حقوق احتمالی مالک عرصه نبوده و مشارالیه باید حقوق قانونی مالک عرصه را وفق مقررات جبران نماید.»
──────────────────────────────
C) اثر رای حقوقی بر «پرونده کیفری تخریب» (قرار اناطه)
──────────────────────────────
۱. تخریب مال غیر (ق.م.ا.) محتاج اثبات «مالکیت یا تملک قانونی» شاکی است.
۲. دادگاه کیفری هنگامی که مالکیت محل تخریب محل اختلاف باشد قرار اناطه صادر میکند تا نتیجه دعوای حقوقی روشن شود.
۳. اگر رای حقوقی به نفع شما صادر شود:
• شرط مالکیت/تملک احراز میشود؛
• دادگاه کیفری وارد ماهیت تخریب میشود و غالبا رای به محکومیت مخرب خواهد داد (بسته به سایر ارکان جرم).
۴. اگر بعدا ثابت شود عرصه ملی است و شما بدون مجوز ساختهاید:
• تخریب توسط ماموران دولت مطابق قانون حفاظت جنگلها جرم نیست؛
• ولی ممکن است علیه شما به اتهام «تصرف عدوانی در اراضی ملی» (ق.م.ا.) یا مطالبه اجرتالمثل اقامه دعوا شود.
──────────────────────────────
جمعبندی کاربردی
──────────────────────────────
۱. اثبات مالکیت «بنا» بدون ارائه دلیل قوی بر مالکیت زمین از نظر محاکم **ممکن** است؛ اماره ید + دلایل احداث برای اعیان کفایت میکند، مگر مالک عرصه (دولت یا ثالث) با دلیل محکمهپسند وارد پرونده شود.
۲. در وضع موجود که طرف مقابل فقط مدعی است «پی را او زده»، اگر در ید شماست و دلایل شما و او مساوی است، **سبق تصرف و اماره ید به نفع شماست**؛ احتمالا حکم مالکیت اعیانی به نام شما صادر میشود و خبری از قلع و قمع نخواهد بود.
۳. رای حقوقی مثبت به نفع شما، قرار اناطهی پرونده کیفری تخریب را میشکند و شانس محکومیت طرف مخرب را بالا میبرد.
۴. اگر بعدها اثبات شود عرصه ملی/اوقافی است، مالک زمین میتواند تقاضای قلع و اجرت کند؛ پس توصیه میشود موازی با دعوای فعلی، برای تثبیت وضع اعیان خود از مسیر مواد قانون ثبت (تقاضای سند اعیانی) و اخذ مجوز از اداره مربوطه اقدام کنید تا ریسکهای آتی کاهش یابد.