کلاه برداری در فضای مجازی رو چطور پیگیری کنم؟
سلام وقت بخیر من دختری هستم که سال ۹۸ در فضای مجازی به یک خانم که مدارک پزشکی یکی از اعضای خانواده شو گذاشته بود و گفته بود سکته مغزی کرده و پول برای تهیه داروهاش ندارن کمکی کردم اون خانم ماجرای زندگی شو برام تعریف کرد و از وضعیت زندگی شون عکس هایی هم فرستاد و ازم پول قرض خواست من واقعا آدم ساده لوحی نیستم تحصیلاتم کارشناسی ارشد هست و از یک خانواده متدین و با فرهنگم ولی نمی دونم خواهش های اون خانم یا دیدن وضعیت زندگی شون باعث شد دلم بسوزه و قبول کنم و ماجرا از همین جا شروع شد من هر از گاهی به این خانم پول قرض میدادم و یه مدت بعد دوباره و دوباره و البته قسم میخورد که به زودی بر می گردونه میگفت یه خونه ارثی هست که اگه به فروش برسه پولو پس میدن این قضیه ادامه پیدا کرد و بدهی به ۳۶ میلیون رسید در حالیکه دو بار هر بار مبلغ اندکی برام واریز کردن از اونجا به بعد به این بهانه ازم پول میخواستن که ما برای گرفتن کمک هزینه یا وام خودمون هیچی نداریم و شما باید کمک کنی که هم مشکلات ما برطرف شه هم بدهی رو تسویه کنیم منم به ناچار این پول ها رو میدادم تا پول خودمو بتونند پس بدن ولی نشد یعنی هر بار گرهی به کار افتاد خانمه مریض شد و برای درمانش باز از من کمک خواستن تا اینکه چند ماه پیش ایشون بعد از یک عمل جراحی فوت کرد و همسرش از اون به بعد به من پیام میده بدهی به صد میلیون رسیده در طی نزدیک سه سال و تمام وعده هاشون پوچ و دروغین از آب در اومده خانواده من کاملا از موضوع بی اطلاع هستند میدونم کارم جای تعجب و سرزنش داره ولی واقعا مثل باتلاقی بود که توش فرو رفتم هر دفعه میخواستم تموم شه و راحت شم ولی بدتر میشد من هیچ وقت بهشون شک نکردم شاید چون تو یه گروه مذهبی باهاشون آشنا شده بودم شاید چون اولش با ارائه مدرک کمک خواسته بودن فکر میکردم گرفتار و فقیر اند و درک و شعورشون هم البته کم بود چون اصلا شرایط منو درک نمیکردن و انتظار داشتند صبر کنم بدون فکر به اینکه چقدر بخاطر کمک به اونا گرفتار شدم اخیرا اون آقا مدعی شد وام گرفته از یک بانک قرض الحسنه و تاریخ واریز هم اردیبهشت سال بعد هست و نصف مبلغ بدهی برام واریز خواهد شد من با دوستم صحبت میکردم گفت برای اینکه امتحانش کنی بگو شماره اون بانک رو بده چون اولش قرار بود قبل از اسفند باشه تاریخ وام که یکهو تغییر کرد و گفت علتش جر و بحث و درگیری با کارمند بوده و او از روی غرض تاریخ رو اون طوری زده من بهش گفتم شماره رئیس بانک رو بده تا باهاش صحبت کنم چون میگفت با رئیس آشنایی داره ولی اصلا قبول نکرد و من بهش مشکوک شدم قبلا تمام پیام ها رو پاک میکردم ولی طی چند روز اخیر که شک کردم ازشون عکس گرفتم و ذخیره کردم الان من واقعا مستاصل شدم و نمیدونم باید چیکار کنم اگه پدرم متوجه بشه خیلی به هم میریزه خودش قاضی بازنشسته است و راه های قانونی رو میدونه ولی چون یک بیماری داره که نباید فشار روانی بهش وارد بشه من نمی تونم قضیه رو بهش بگم چون مطمئنا حالش بد میشه دوستمم میگه جز شکایت هیچ راهی وجود نداره اونها از اطراف مشهد هستن و ما در آذربایجان غربی ولی شماره موبایل و شماره کارت شون هست که پلیس می تونه ردیابی کنه الان سوال من از شما اینه که آیا میشه من یه وکیل بگیرم و اون بجای من پیگیر این شکایت باشه؟ چون نمیخوام خانواده ام بفهمند نتیجه ای جز دعوا و اوقات تلخی و ایجاد تنش نداره از طرفی هم خب من با نیت خیر و دادن قرض الحسنه وارد این ماجرا شدم و اینکه یه عده از حسن نیت من سوءاستفاده کردن و گولم زدن برام خیلی سنگین و ناراحت کننده است ممنون میشم که راهنمایی کنید