مامورین نیروی انتظامی می‌بایست حافظ امنیت و آرامش مردم باشند. این مامورین که مطابق قانون آیین دادرسی کیفری، نوعی ضابط دادگستری هستند، باید پس از گذراندن دوره‌های مخصوص آموزشی و دریافت کارت ویژه در مواقع ضروری و به حکم قانون ورود کنند تا جلوی خسارت و تحقق جرم را بگیرند.
شکایت از مامور نیروی انتظامی مختص به زمانی است که این افراد از حدود قانونی اختیارات خود عبور نمایند.
اقدامات مامورین نیروی انتظامی
اولین اصل برای اقدامات مامورین نیروی انتظامی و سایر ضابطین دادگستری، رعایت اصل قانونی بودن جرم و مجازات است. یعنی همانطور که هدف اصلی مامورین باید کشف جرم و دستگیری متهم باشد، همان میزان هم باید مراقب باشند که آزادی‌های افراد را خدشه‌دار نکرده و به حریم خصوصی آن‌ها بدون مجوز وارد نشوند.
مطابق این اصل همه افراد بی‌گناهند مگر آن که خلاف آن ثابت شود پس یک مامور نیروی انتظامی به صرف پوشیدن یونیفرم خاص یا به بهانه برقراری امنیت نمی‌تواند افراد بی‌گناه را درگیر کند.
حتما شما هم ویدیویی را که چندی پیش در فضای مجازی دست به دست شد، مشاهده کرده‌اید که در آن یک افسر آگاهی به همراه یک سرباز وظیفه با صاحب سگی جلوی درب منزلشان برخورد میکنند. رفتار سرباز در این ویدیو بسیار خشن و تهدیدآمیز است تا جایی که بر خلاف دستور مافوق خود، اسلحه را از خودروی پلیس بیرون آورده و مردم بی‌گناه را می‌ترساند.
رفتار این سرباز نمونه بارزی از مواقعی است که برخی از مامورین پلیس بدون در نظر گرفتن حدود اختیاراتشان با سو استفاده مردم عادی را تحت فشار قرار می‌دهند.
البته که دستگیری متهم وظیفه پلیس است اما همین متهم هم تا زمان صدور حکم از یک سری حقوق برخوردار است مانند حق داشتن وکیل، حق سکوت اختیار کردن و غیره. ضرب و شتم متهم برای گرفتن اقرار یا هر نوع صدمه جانی و مالی و روانی دیگر به وی، غیر قانونی بوده و قابل پیگرد است.
ما در این مطلب به شرح این مسئله می‌پردازیم که در صورت وقوع چنین حوادثی، ما به عنوان شهروند عادی و بی‌گناه جامعه یا حتی متهم دستگیر شده و در انتظار صدور حکم چه حق و حقوقی داریم و چطور می‌توانیم آن را با کمک وکیل مطالبه نماییم.
تنظیم شکایت و گزارش تخلف مامور نیروی انتظامی
برای تنظیم شکایت و گزارش تخلف مامور نیروی انتظامی، چه افسر آگاهی باشد، چه پلیس راهنمایی و رانندگی و حتی سرباز وظیفه؛ ابتدا باید رفتار او را بررسی کرده و ببینیم آیا جز عناوین مجرمانه مخصوص این صنف قرار دارد یا خیر.
توجه داشته باشید که سایر شکایات کیفری و حقوقی از این افراد مانند مردم عادی جامعه قابل اجراست ولی برای شکایات مربوط به شغلشان در حین انجام وظیفه یک سری محدودیت‌ها وجود دارد.
مطابق قانون، ضابطین دادگستری که مامورین نیروی انتظامی را نیز شامل می‌شود برای هر نوع اقدامی نیاز به داشتن مجوز از دادستانی به طور خاص و ویژه در همان مورد را دارند.
یعنی در مجوز کسب شده باید صریحا موضوع، آدرس، تاریخ و دیگر موارد پرونده ذکر شود. اما ضابطین در جرائم مشهود، از آن جایی که فوت وقت ممکن است خطرناک باشد، می‌توانند ابتدا ورود کرده و دخالت نمایند و سپس در اولین فرصت و به طور فوری با ارجاع پرونده به دادستانی، اجازه ادامه بررسی‌ها را کسب کنند.
قانون آیین دادرسی کیفری در ماده ۴۵ مصادیق جرائم مشهود را ذکر کرده است:
جرم در موارد زیر مشهود است:
- در مرئی و منظر ضابطان دادگستری واقع شود یا ماموران یاد شده بلافاصله در محل وقوع جرم حضور یابند و یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند.
- بزه دیده یا دو نفر یا بیشتر که ناظر وقوع جرم بوده اند، حین وقوع جرم یا بلافاصله پس از آن، شخص معینی را به عنوان مرتکب معرفی کنند.
- بلافاصله پس از وقوع جرم، علائم و آثار واضح یا اسباب و ادله جرم در تصرف متهم یافت شود و یا تعلق اسباب و ادله یاد شده به متهم محرز گردد.
- متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، قصد فرار داشته یا در حال فرار باشد یا بلافاصله پس از وقوع جرم دستگیر شود.
- جرم در منزل یا محل سکنای افراد، اتفاق افتاده یا در حال وقوع باشد و شخص ساکن، در همان حال یا بلافاصله پس از وقوع جرم، ورود ماموران را به منزل یا محل سکنای خود درخواست کند.
- متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، خود را معرفی کند و وقوع آن را خبر دهد.
- متهم ولگرد باشد و در آن محل نیز سوء شهرت داشته باشد.
جرائم ارتکابی از سوی مامورین نیروی انتظامی
با توجه به حدود و اختیارات گفته شده، جرائم مختلفی برای مامورین پلیس قابل تصور است. برخی از این جرائم به نظر وکیل آنلاین ما به شرح زیر است:
توهین، فحاشی، ضرب و شتم و هرگونه نقض حقوق شهروندی نسبت به متهم
مثال سرباز وظیفه خشمگین در مقابل صاحب سگ، زیر مجموعه این جرم قرار می‌گیرد. البته از لحاظ سلسله مراتب نظامی و انتظامی هم آن مامور باید توبیخ شود.
هرگونه خشونت فیزیکی و کلامی نسبت به افراد جامعه چه متهم باشند چه نباشند، از سوی مامورین جرم است و مجازات دارد. برخورد خشن مامورین گشت ارشاد با دختران هم مصداق بارزی از نقض همه‌جانبه حقوق شهروندی است.
ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی در مورد مجازات این جرم این چنین عنوان میکند که:
هر یک از مقامات و مامورین وابسته به نهادها و دستگاه های حکومتی که بر خلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون‌اساسی جمهوری اسلامی ایران محروم نماید علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت یک تا پنج سال از مشاغل حکومتی به حبس از دو ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
افشای اطلاعات مندرج در پرونده یا هر نوع اطلاعات خصوصی افراد
اطلاعات متهم یا بزه‌دیده در پرونده‌های کیفری بسیار اهمیت دارد و بسیار هم خطرناک است به طوری که حتی ممکن است با افشای این اطلاعات جان افراد به خطر بیوفتد.
پس اگر ماموری در این موضوع کوتاهی نمایند و به صورت عمدی یا غیرعمدی خطا کند، مطابق ماده ۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری عملش ممنوع و غیر قانونی است. این تخلف موجب محکومیت انتظامی مامور متخلف از ۳ ماه تا ۱ سال و انفصال موقت از خدمات دولتی می‌گردد.
شکنجه و تهدید متهم
ماده ۶۰ قانون آیین دادرسی کیفری هر نوع تهدید کلامی و جانی و شکنجه را که شامل اجبار متهم، استفاده از کلمت توهین‌آمیز، طرح سوالات اغفال کننده، و سوالات خارج از موضوع اتهام در حین بازجویی باشد، غیر قانونی دانسته و حتی اعتبار آن بازجویی را از بین میبرد. پس متهم تحت فشار حق شکایت و اعتراض خواهد داشت. هر نوع آسیب جسمی مشمول دریافت دیه می‌شود.
بازداشت بدون مجوز
در جرائم غیر مشهود حق دستگیری افراد بدون مجوز قبلی از سوی دادستانی وجود ندارد و برای جرائم مشهود هم تنها ۲۴ ساعت فرصت نگهداری متهم و پیدا کردن ادله وجود دارد و بیشتر از این زمان غیرقانونی است.
ورود بدون مجوز به منزل اشخاص
ماده ۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری تصریح میکند در صورت نداشتن مجوز از سوی دادستانی، مامورین حق ورود به منازل، اماکن تعطیل و بسته و تفتیش آن‌ها، همچنین بازرسی اشخاص و اشیاء را بدون مجوز مقام قضایی ندارند مگر آنکه جرم مشهود باشد.
گرفتن مدرک از اشخاص بدون داشتن ضرورت، عدم پاسخگویی به موقع به مراجعین و و عدم پیگیری شکایات، اخذ رشوه یا حتی مطرح کردن این پیشنهاد و مداخله غیر مجاز در پرونده از جمله تغییر موضوع آن و یا کم و زیاد نمودن اوراق آن دیگر جرائمی است که ممکن است از مامورین نیروی انتظامی سر بزند و علاوه بر مجازات تخلف انتظامی نیز باشد.
ممکن است رفتارهای مامورین در مقابل مردم و متهمان شامل چندین عنوان مجرمانه و تخلف انتظامی نیز شود. در صورتی که مامورین خساراتی را با تقصیر به مردم وارد کنند آن هم قابل مطالبه است.
نحوه ثبت شکایت از مامور نیروی انتظامی
برای ثبت شکایت از مامور نیروی انتظامی متخلف به نظر مشاوره حقوقی لازم است بین دو مورد تفکیک قائل شوید. اگر جرمی که صورت گرفته در ارتباط با وظایف قانونی مامور نباشد، مانند آن است که فردی عادی مرتکب جرم شده است پس برای شکایت لازم است به دادسرای عمومی محلی که جرم در آن اتفاق اتفاده است مراجعه نمایید.
اما اگر جرم و تخلف صورت گرفته از سوی مامور در هنگام انجام وظیفه باشد، برای ثبت شکایت دادسرای نظامی محل وقوع جرم صلاحیت دارد. در هر دو صورت بعد از مراجعه دادسرا و تقدیم شکواییه تنظیم شده، باید تمبر باطل کنید و شکایت خود را ثبت نمایید.
اطلاعات لازم در مورد تنظیم شکواییه شامل:
- نام و نام خانوادگی، نام پدر، سن، میزان تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل، مذهب، تابعیت، شماره شناسنامه، شماره‌ی ملی، نشانی دقیق، در صورت لزوم آدرس ایمیل، شماره‌ی تلفن ثابت و همراه، کد پستی شاکی
- موضوع شکایت، تاریخ و محل وقوع جرم رخ داده توسط مامور انتظامی
- میزان خسارت وارده به مدعی و مورد مطالبه‌ی وی
- دلایل وقوع جرم از جمله نظر کارشناس مبنی بر قصور و تخلف مامور، مشخصات و نشانی شهود و مطلعان در صورت امکان
- مشخصات و نشانی مامور متخلف یا مظنون در صورت امکان می‌باشد.
بازپرس پس از بررسی اوضاع و احوال در صورتی که مجرم بودن مامور محرز باشد، پرونده را برای تایید دادستانی فرستاده و سپس راهی دادگاه خواهد شد. در پاره‌ای از موارد امکان ثبت شکایت از طریق سامانه ۱۹۷ نیز وجود دارد که کار را برای مردم راحت‌تر کرده است.
در همه این موارد مشاوره حقوقی تلفنی و حضوری ما در کنار شما خواهند بود.
به نام خدا اینجانب خانمی متاهل و کارمند هستم از سال ۱۴۰۰ به دلیل مزاحمت افرادی ناشناس و با استفاده از وسایل بسیار ناشناخته به دادسرا شکایت کردم ولی دادسرای ناحیه ۱۱ نه تنها به شکایتم رسیدگی نکرد بلکه به پلیس فتا هم ارجاع نداد و پرونده را مختومه نمود و وقتی به پلیس فتا مراجعه نمودم عنوان نمودند که چرا از ما می خواهی و سوال من این است که چطور افراد خلافکار از این وسایل و نرم افزارهای جنایتکارانه به راحتی استفاده می کنند ولی پلیس می گویند ما نمی دانیم این وسایل چیست و با بی تفاوتی از پیگیری پرونده امتناع کردند و این عدم رسیدگی به پرونده باعث شده که افراد خلافکار با وقاحت خیلی بیشتر به اعمال مجرمانه و غیر اخلاقی خود که انگیزه ای جز کینه و دشمنی ندارد ادامه دهند درخواست کمک و پیگیری دارم شماره تلفن من ۰۹۳۰۶۴۴۵۷۹۴
فقط سردار عزیز رادان بخوانند
سلام سردار، عرض ادب
خدمت همه عزیزان نیروی انتظامی این سبزپوشان ومدافعان حریم امنیت ملک وملت سلام عرض کرده وهمواره دعاگوی موفقیتشان هستم. ا سردار رادان عزیز سلام فرمانده غیور،واما، یکی از مامورین این نیرو بی جهت بی جهت بنده را دست ازپشت بسته با فحاشی ناموسی ضرباتی به سرم زده که نتیجه این ضربه ها،باعث فراموشی وعیب در سر شده ام، و… فریاد بنده یا ایها المسلمین انا المظلوم است، کیست اجابت کند مرا،؟؟ بقیه موارد را در صورت پیگیری عرض میکنم، دست ازپشت بسته باشند وتورا بزنند و با فشار از پشت به جلو هل بدهند، روضه آقا وعزیزمان علمدار کربلا یا ابالفضل ومسلم بن عقیل ودارالعماره، سلام بر ارباب بیکفنم حسیــــن ع
تلفنم ۰۹۳۸۷۳۸۱۱۳۳
چرا وضعیت مملکت ما طوری شده هر ادم بیشرفی میتونه به دروغ و با هزار تا تهمت آدم بفروشه
چرا پلیس های ما اینقدر بی وجدان شدن
چرا قانون به هر کس اجازه میده از طریق اطلاعات و آدم فروشی در مورد آدم‌ها هر دروغی میخواهن بگن از رو دشمنی ؟؟؟
چرا ادم فروشی رو باب کردین تو این مملکت ؟؟
(بنام خدا ) باعرض سلام وادب واحترام فرمانده کلانتری لاویج ازتوابع استان مازندران ،شهرستان نور،بخش چمستان، بنام امیرمولائی بابرخوردناشایست وبدورازشئونات اسلامی ،اخلاقی ،انسانی ،خصوصا منشوراخلاقی نیروی انتظامی ومغایربامواد۴۵و۵۷۰و۶۰و۴۰و۵۵،قانون ائین دادرسی کیفری وبدون اخذمجوزازدادستانی وبصراحت پیشنهاداخذرشوه رامیدهدوبناحق وبااعمال نفوذ تبانی تاجایی پیش می‌میرودکه جان فردنواجوان ۲۳ ساله راباخطرمرگ مواجه میسازدوازناراحتی وترس ووحشت باسکته قلبی ازداردنیا رخت میبنددازانجائیکه مامورین نیروی انتظامی بایدحافظ امنیت وآسایش مردم باشند وبایدبحکم قانون ورودکنندتاجلوی وقوع جرم رابگیرندوحق ندارند.ندارندبدون مجوزقانونی خودسرانه وبا سلیقه شخصی وبارای ونطرخودمرتکب اعمال مجرمانه گردندوبایداولین اصل قانونی بودن جرم ومجازات رارعایت کنندونبایدازادیهای مشروع افرادراخدشه دارکنندوبه حریم خصوصی افرادبدون مجوزورودکنندوباسواستفاده مردم عادی راتحت فشارقراردهندونقض هرگونه حقوق شهروندی یاهرنوع خشونت فیزیکی وکلامی نسبت به افرادازجمله جرائم مشهودتلقی ومستوجب مجازات وکیفراست فلذا ازمقام مافوق خصوصا دادسرای انتظامی حوزه موردعمل استدعای رسیدگی عادلانه وصدوررای بایسته رادراجرای عدالت اسلامی شدیدا تقاضادارم .اجرکم عندالله
خواهشمندم لطفا رسیدگی کنید نیروانتظامی یا اینکه پول میگره یا اینکه با ادم بی گناه رفتار بدی میکنن بخصوص اهواز شعبه گلستان کل اهواز اینو میدونن و بی احترامی داره میشه بنده با خانومم بودم خیلی‌بم‌بی ادبی شد درصورتی که هیچ جرمی نداشتم ایا نیرو انتظامی همچین رفتاری بایس با مردم انجام بده ایا سپاه همچین برخوردی انجام میده پس من باید تو خونه بشینم دیگه
ازنظربنده بجز عده بسیارکمی از نیروهای انتظامی ک واقعن شیرپاک خورده هستن و مردم داری میکنند،مابقی یک مشت بچه پروشگاهی یا تحت پوشش کمیته امداد بزرگ شدند،چون حرمت جایگاهشون و نمیدونند و سواستفاده شخص از لباس و جایگاهشون میکنند،متاسفانه شکایات و گلایه های مامردم ب گوش اون بالایی ها نمیرسه،بعضی وقتا بادیدن این همه بی عدالتی ب نقطه جنون و دیوانگی میرسم
باسلام درتاریخ ۲۴/۲/ ۱۴۰۳ مامورکلانتری بدون اینکه سوالی بپرسه دوتامشت ناحق به من زدن وبالحن تندبه من گفتن خفشوبنشین دیدمن نمیشنم دستگاه شوکردراوردومراترساند وبه من گفت که یکباردیگه توخیابان فلان ببینمت خودم میبرمت پاسگاه ودراخرحرفش گفتم میخوای ببرمت بازداشت من هم گفتم بیاببرم یک هفته یک ماه مشکلی ازبازداشت ندارم ولی مشت که زدهنوزدردداره فکرکنم شی تودستش بود ولباس اسم ومشخصات نداشت
باسلام درتاریخ ۲۴/۲/ ۱۴۰۳ مامورکلانتری بدون اینکه سوالی بپرسه دوتامشت ناحق به من زدن وبالحن تندبه من گفتن خفشوبنشین دیدمن نمیشنم دستگاه شوکردراوردومراترساند وبه من گفت که یکباردیگه توخیابان فلان ببینمت خودم میبرمت پاسگاه ودراخرحرفش گفتم میخوای ببرمت بازداشت من هم گفتم بیاببرم یک هفته یک ماه مشکلی ازبازداشت ندارم ولی مشت که زدهنوزدردداره فکرکنم شی تودستش بود ولباس اسم ومشخصات نداشت
سلام عزیزان من که الان دارم این پیام رو مینویسم یک جوان ۳۴ ساله خوزستانی هستم که در سن ۱۹ سالگی ازدواج کردم صاحب ۳ فرزند هستم و شغلم هم کارگری در کارگاه پدرم هستش، خیلی ها میگفتن فلان کارو بکن و فلان بکن وضع مالیت توپ شه ، ولی من از سن ۱۴ سالگی سرپای خودم بودم و حاضرم برم نظافت خونه های مردم بکنم ولی بچه هام و همسرم نون هلال بخورن الان حدود یک هفته هست که خوردم به ته خط طوری شده که یک هفته لب به غدا نزدم . دلم پره و حرف بسیار ولی خلاصه کنم امشب تصمیم گرفتم زندگی خودم و خانوادم رو تموم کنم ،قرص برنجم گرفتم ولی مادرم زنگ زد پاهاش درد میکرد گفت بیا پایین دیگه نشد،،، من پارسال تو کارگاه ضایعات پدرم کار میکردم که اونجا محیط پر رفت و آمدی هستش و انواع آدم معتاد اونجاست ،که چنیدن نفر اومدن و بار ضایعات آوردن من هم رفتم آخر کارگاه حدود ۱۵۰ متر فاصله داره تا درب ورودی بار خالی میکردم یهو دیدم شلوغ شده محوطه کارگاه درب اتاق ،رفتم پیششون و گفتم بفرمایید دیدم که مامورین یه پسره که پیشمون کار میکرد و گرفته بودن و دستبند بود و من گفتم پدرم رو الان میبرن و خودم و صاحب ملک معرفی کردم و دستبند کردن .بردنم کلانتری و اونجا دیدم یا خدا یه پلاستیک جنس از پسره گرفتن منم گفتم آقای مامور اینا چی هستن گفت نمیدونی جنس هستش و این رفیقت گفته مال رفیقمن محمد نوری گفتم نمیدونم بخدا ولی از این آقا این کارا بعید نیست . چون معتاد بود و چند نفری هم گفتن که جنس رد میکنه منم گفتم بهش گفت بخدا ازجنس خودم دوبرابر میدم این و اون که چیزی گیرم بیاد. خلاصه ۴ ماه داخل بودم و با ۲ میلیارد سند اومدم بیرون و اون پسره تا آخر بازجویی هزار بار بازجویی مختلف داده و من گفتم خبر ندارم و اصلا این چیزا تو خانواده ما عیب و ..…. هستش . مامور مواد به پدرم میگه شیرینی میخوام من تو زندان به پدرم کفتم چیری تدی بهش من جرمی نکردم و باج نمیدم به امثال اینجور آدمایی ولی این آقا با هزار فن و هزار تعدید که من زندانی زیادی میدن بهم پدرم رو مجاب به دادن ۱۰ میلیون میکنه و میگه ۳۰ میلیون دیگه هم میخام گذشت من اومدم بیرون و یکروز اومد در خونه بهش گفتم پول من بهت نمیدم برو هر کاری دوست داری بکن و رفته بازجویی رو چند روز قبل از دادگاه آخر عوض کرده کاملا مسخره و به قاضی هم گفته که بیچاره کن این رو حالا ۱۵ سال و ا روز زندان برام اومده و یک میلیارد جریمه و شلاق و ….. . حالت منم افسردگی گرفتم رفتم تحت نظر دکتر سخاوت زندگیم دگرگون شده . نمیدونم چه خاکی باید بریزم سرم.
قبل دادگاه آخری وکیل خودم با قاصی صحبت کرده بود گفته بود که تبرئه هستش جون بی گناه هستش. و صدای اون مامور و بازجویی‌ها موجوده و شاهد هم ۲ نفر داریم که با پدرم بودن موقع پول نقد دادن بهش….
بعد بهشون کقتم شکایت میکنم زنگ زدن پدرم ماموره و قاضی توسط یک مامور دیگه که پدرم رفته پیششون بکن پسرت گردن بگیره ما میگیم مخبره مواد مخدر بوده یکسال بره داخل درستش میکنیم گفتم پدر من ۴ ماه داخل بودم زندگیم پاشید و همسرم و بچه هام ضربه های بدی دیدن …آبروی من در خطره… اینو یادم رفت بگم وقتی مامورین میان گارگاه پسره جنس‌ها رو تو جیبش پرت میکنه بغل یخچال با ترازو چون تو دوربین میبینه اومدن. و من بیرون ته گارگاه بودم خودم رفتم خودمو معرفی کردم و ادامه ماجرا…
ممنونم ببخشین طولانی شد کسی اگه هست بتونه کمکم کنه بخدا نوکریشو میکنم
باسلام بنده از لواسان بزرگ پیغام میفرستم من چند ساله که سلاح مجوز دار دارم و در عین تیراندازی استان تهران عضو هستم و نفر سوم در رشته تیراندازی شدم مامورین کلانتری ۱۶۵لتیان که به تازگی همشون عوض شدن با دروغ یک از خدا بی خبر که دشمن منه و بدون هیچ مدرکی وشاهدی و بدون حکم دادستانی نصف شب وارد خانه ی شخصی بنده شدن که بنده همان وقت تهران بودم و در محل حاضر نبودم و شروع کردن به تفتیش وسایل شخصی من وسلاح مجوز دار من همراه با مهمات که سهمیه گرفته بودم همراه با صاحب خانه را دستگیر و به کلانتری بردن و من نصفه شب در کلانتری حاضر شدم همراه با مجوز اما رییس کلانتری به من فحاشی کرده که تو گراز وحشی کشتی و بنده را کتک زده جلوی صاحب خانه و مرا تحدید کرده آبروی مرا برده و بخاطر اینکه من در بازداشتگاه نمانم ماشین صاحب خانه را توقیف کرده و بعد به پارکینگ فرستاده و برای من پرونده سازی کرده مرا روانه دادگستری لواسان کوچک کرده که بازپرس بعد از دیدن پرونده خندیده وگفته این بنده خدا جرمی مکتکر نشده و بدون هیچ وثیقه ای مارا آزاد کرده تا رونده پرونده رسیدگی بشه الان من ازاین رییس کلانتری شکایت دارم چون ابرو من رفت و کلی باعث ضرر زیان من شده ولی پول پارکینگ و و…..الان من باید چکار کنم ؟؟؟؟.
داداش برو دادسرا نظام شکایت کن من دژبان مرکز بودم همش دادسرا نظام اینجور پلیس ها می بردم بند نظام پلیس جماعت شدید از دادسرا نظام هراس داره فقط بگو دادسرا نظام میرم شاهدم دارم بقیه حله یاعلی خدایی یه لحظه گفتم دزد اومده خونت پلیس حق نداره بدون اجازه قاضی حرف بزنه متاسفانه عدم حرفه ی بودن پلیس و بلد نبودن مردم از قوانین نظامی عده ی پلیس سواستفاده میکنن خواهش میکنم تمام بندها قوانین نیرو انتظامی بخونید بند ۱۵۷ بود فکر کنم که پلیس حق نداره بعد بازداشت کردن مجرم بهش حتی تو بگه اگه بگه اون فرد دادسرا نظام شکایت کنه پلیس هدایت میکنن بند نظام ریس کلانتری تو گوش دزد زده بود من خودم دستبند زدم بردمش زندان چوبین در قزوین بند نظام تحویل دادم عده ی متاسفانه که البته عده ی نیستن ۸۰ درصد پرسنل پلیس حتی نمی دونن مجری هستن نه دستور دهنده اینا خودشون قانون میزارن دستور میدن پلیس هرچی قاضی بگه باید انجام بده حتی همون قاضی تو دادگاه بهت بی ادبی کنه همون قاضی راحت میتونی اسیر کنی دادگاه ببریش اینجا جمهوری اسلامی ایران اینجا سپاه پاسداران داره که حافظ امنیت مردم کشور آسایش مردم هستن پرسنل سپاه عالین خودم زنگ میزنم ۱۱۳ حتی تند حرف میزنم با آرامش سکوت میکنه میگه حق باشماست آدم کیف میکنه از درک فهم پرسنل سپاه پاسداران ولی زنگ بزن ۱۹۷ انگار نوکر باباش هستیم نه بابا پلیس یادش نره وظیفش خدمتگزاری به ملت ایران بقول حشمت فردوس افتاد زنده باد سپاه پاسداران مردم خدا شکر کنید این مملکت سپاه داره من ده بار بیشتر پلیس بی ادبی کرد رفتم سپاه سپاه کمکم کرد اون پلیس بفرستم بند نظام یه پلیس چادر مادرم کشید سریع زنگ زدم ۱۱۳ گفتم یه سرگرد اومد با دوتا سرباز محکم کوبید تو سینه سروان نیرو انتظامی گفت چادر چرا دست زدی حالا بماند ما مردم پشتمون به سپاه گرمه پلیس نمی تونه اذیت کنه کاری کرده پلیس کل مردم از پلیس واهمه دارن خودم بع چشم مرگ مادرم دیدم پلیس تو جیب یه جوان مواد گذاشت بردنش بخدا میگم مرگ مادرم قسم چیزای دیدم که اگه رهبر بزرگ عزیزمون بدونه پوست پلیس درمیاره میدونید پلیس جلوی دوربین ادای مهربون درمیاره ولی ۸۵ ملیون ایرانی میدونن ۷۰ درصد پرسنل پلیس چجورن فقط ۳۰ درصد پرسنل حرفه ی هستن مردم دار مثلا طرف سرهنگ میگه جوان فلان کار نکن آفرین میگه برو خونت یعوع می بینی یه گروهبان ۱۴ماه خدمت قفلی میزنه توهین میکنه میگه گم شو بدو البته من دهن اون آدم گل میگیرم بهم بگه گم شو پلیس باشه جرم کردم بازداشت کنن خودم دست جلو میارم میگم بازداشت کن ولی بی خود بی جهت من اجازه بی ادبی نمیدم باشه سرهنگ سردار بخدا عکس حاج قاسم قاب کردم تو خونم هر روز نگاش میکنم اشک می ریزم واسه شهید ریسی ۵روز ۶روز اشک ریختم بعد همسال عده ی پلیس میان جونا مردم ملت از همه چی زده میکنن آقای پلیس ما مردم تو فشار مالی هستیم کلن پلیس تو نیروهای مسلح رتبه آخر داره اغتشاش میشه بسیج سپاه آرامش برقرار میکنن تو مرز ارتش سپاه نیرو انتظامی زنگ زدم میگم آقا کابل برق دارن می دزدن دیدم دعوا داره چرا هی زنگ میزنی میگم بیت المال دارن می برن میگه خودت برو زنگ زدم میگم افغانی غیر مجاز هست تو ساختمون کلی ایرانی بیکار شدن میگه مگه جاتو تنگ کردن میگم قانون تصویب کرده افغانی تو چند استان حق زندگی ندارن پلیس نمی دونست ۱۹۷ که هیچی زنگ میزنی انگار بلادن دیدن گارد دعوا دارن جمع کنید کپی شبیه سپاه باشی ببینید مردم عاشق سپاه پاسدارن هستن تو تشیع پیکر مدافعان حرم ببینید مردم ملیونی میان برای تشکر از شهدا سپاه میدونم چاپ نمیکنید ولی واقعیت مردم از پلیس بدشون میاد جلوی پلیس میگن نوکر چاکریم میرن جلو فوش میدن بخدا واقعیت میکم مردم میدونن چی میگم کلی شهید دادیم که پلیس بیاد بی احترامی کنه تو اغتشاشات دوسال پیش پلیس اون کشت ارشاد کمی حرفه ی بود کشور آشوب نمیشد شهید آرمان غریبانه شهید شد شهید اسمش خاطرم نیست بخاطره دفاع از ناموس با چاقو شهید شد بخدا جونا از پلیس حساب نمی برن حجاب نگاه کنید پلیس به چالش کشوندن جرات دارن الان گیر بدن اون روز اون ون گشت ارشاد میومد پاین میگفت خانوم من برادرت بخدا به من گیر میدن اینجور لباس بپوشی بخاطره برادرت کمی رعایت کن بخدا این اغتشاش نمیشد بعد سپاه بسیج بنده خدا گرفتار رفتار غیر حرفه ی پلیس شد کلی زحمت کشیدن کشور آروم شه مرگ بر منافق مرگ بر کسی که عمدی علیه پلیس شعار میده مرگ بر کسی که الکی از پلیس بدش میاد آقای پلیس ما مردم ایران عاشق نظام رهبر هستیم رفتار شما به پای شما می نویسیم الان زنگ بزنید ۱۱۳ سپاه پشت تلفن قربون صدقه میرن احترام میزارن ولی زنگ بزن ۱۹۷ انگار بهش بدهکاری در کل خواستم بگم سپاه پاسداران عاشقتیم بخدا پشت ما مردم به شما سپاه دلاور گرمه تا سپاه هست پلیس بی ادبی کنه محکم قانونی باهاش برخورد میکنم
سلام داداش زنگ بزن ۱۹۷ اسم و کد کلانتری رو بگو اسم اون کسایی که باهات بدرفتاری کردن هم بگو اگر یادت مونده. اینا پدرشون رو در میارن واسه من هم اتفاق افتاده که بی دلیل بازداشت و مورد بی احترامی قرار گرفتم و با کمک بازرسی فراجا به شماره ۱۹۷ تونستم ادبشون کنم.حتما زنگ بزن شکایت کن حتی میتونن اون لباس رو از تنشون در بیارن.به صورت حضوری نرو شکایت نکن.بسپار به بازرسی خودشون بهت خبر میدن
سلام چند روز پیش ماموران کلانتری در حالی که من در خانه بهمراه دو فرزندم و همسرم بودم درب منزل را زدن خانومم رفت درب آپارتمان رو باز کنه که دید مامور هستند و خانومم لخت بود تو خونه یعنی راحت بود پشت درب بود و با دیدن مأمورین شوکه شده بودیم خانومم رو بهمراه درب هل دادند و وارد شدند بخاطر اینکه همسایه ای که ما با هم مشکل داشتیم و داشت اسباب کشی میکرد بدروغ بهم تهمت دزدی زده بود و کلانتری بدون اثبات ادعا و احضار کردن بنده برای ارائه توضیحات در کلانتری به خونم ریختند نه مجوزی نشون دادند و نه رعایت حقوق شهروندی بنده رو رعایت کردند و بنده رو جلوی چشم فرزندانم دستبند زدند و با کشیدن من بدنبالشون باعث لطمه روحی و روانی به کودکان ۵ سال و ۲/۵ ساله ی من شدند و همینطور آبروی منو جلوی دروهمسایه بردند و به همین راحتی بهم گفتند برای کاری که نکردم نه مدرکی و شاهدی نه هیچ چیزی فقط واسه یه ادعای واهی برو رضایت شاکی رو بگیر وگرنه می‌فرستیم اداره آگاهی خیلی براشون ،واقعا متاسفم براشون، همیشه یکی شون شهید میشه دلم میسوزه و به دختر و پسرم میگم بابا اینا شهید شدند چون می‌خواستند از امنیت ما حفاظت کنن ولی الان بچه هام از دیروز که این اتفاق افتاد میگن بابا از این اداره و پلیسای بدش میترسیم و بدمون میاد ، دیگه دلم نمیسوزه واسشون چون به بچه هام لطمه روحی زدند و به همسرم فحاشی کردند و هلش دادند ، اینا با مردم مثل حیوون برخورد میکنن و ……
با سلام و خسته نباشید خدمت شما تلاشگران نظم و امنیت به استحضار بزرگواران میرساند بنده از اذربایجان غربی به خاطر مغامله خودرو به شهرستان رودسر سفر کردم این سفر در حالی بود که بنام بنده سند خورده بود و من هم پول را پرداخت کرده بودمولی هنگام مراجغه برای تحویل خودرو متوجه شدم که صاحب بنگاه با یک مامور کلانتری چینی جان هماهنگی کرده و کاغذی نوشته اند بدون اینکه دستور قضایی باشد و حتی گلانتری چینی جان خبر نداشتند خلاصه بنده به ۱۱۰ زنگ زدم از کلانتری چینی جان ماموری بنام قربان سبحانی در محل حاضر شذه و وقتی جریان گفتم و شکایت خودم را از نمایشگاهی بنام اسد اقاحانی تحت عنوان سرقت بیان میکردم که در این لحظه مامور به سوی من حمله ور شد که تو اتهام دزدی میزنی بدنبال مامور بنگاهدار به من سیلی زد و گفت دهانت را سرویس میکنم و وقتی به مامور گفتم تو شاهد این موارد باش در جواب گفتند که من چرا اتهام دزدی به بنگاهی میزنم لذا در اخر مرا با تهدید به بازداشت به پاسگاه برد ودر پاسگاه مرا تعدید کرد یا باید سازش کنم و بی خیال ماشین شوم و یا اینکه بازذاشتم میکند من هم چون کسی را نداشتم و مامور کلانتری میخواست بنده را اغتشاش گر بنامد چاره ای نداشتم جز اینکه رضایت نامه را امضا کنم خلاصه مامورهای بی وجدان و بی اخلاق تا حالا ندیده ام خواهشا بخاطر حرمت لباس تان به این مورد رسیدگی نمائید