قراردادها

امضای قرارداد بدون رویت مفاد آن

بعضی اوقات پیش می‌آید که اشخاص به سبب آن چه در عرف به عنوان رودربایستی شناخته می‌شود و یا عوامل دیگر مانند ضعف بینایی، عجله، اضطرار، اعتماد به طرف مقابل و غیره قرارداد را ناخوانده امضا می‌کنند. بعد از آن مدعی می‌شوند که قرارداد را مطالعه نکرده‌اند و خواهان عمل نکردن به مفاد قرارداد می‌گردند.

این موضوع یکی از سخت‌ترین موضوعات حقوقی است که میان حقوقدانان همواره مطرح بوده است. برای درک صحیح از این موضوع به مثال زیر توجه نمایید:

خانم الف پیرزن سالخورده در جلسه قرارداد شرکت کرده اما متاسفانه عینک خود را جا گذاشته است و قرارداد را بدون تحصیل علم تفصیلی به مفاد و محتویات و صرفا با گفت و شنود از طرف مقابل امضا می‌کند. در این وضعیت قطعا شما در وضعیت مدعی قرار دارید (ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی ایران) و باید اثبات کنید که از مفاد قرارداد مطلع نبودید.

بهترین دفاعی که یک وکیل آگاه می‌تواند در این موارد انجام دهد دفاع non est factum یا من آن را انجام ندادم است! یعنی من این قرارداد را امضا نکردم و در واقع قراردادی که من امضا کردم برحسب گفت و شنودی که انجام شد متضمن این مفاد نبود.

اثبات امضای قرارداد بدون رویت یا عدم امضای مفاد آن

اثبات این موضوع (عدم اطلاع از مفاد قراردادی) در بعضی مواقع می‌تواند بسیار آسان باشد. مانند آن که شخص امضا کننده نابینا باشد و یا آن که در قرارداد‌های شفاهی شخص متعامل ناشنوا باشد و صرفا با حرکات بدو مفاد قرارداد فهمانده شود.

کار یک وکیل در موردی سخت می شود که طرفین در این حالت‌ها قرار داشته باشند:

  1. اعتماد دو طرفه و عدم مطالعه قرارداد مخصوصا در فرضی که قرارداد متنی طولانی باشد.
  2. رودربایستی (می‌تواند نوعی از اعتماد باشد) و عدم مطالعه قرارداد.
  3. سوء‌استفاده از اضطرار و در نتیجه عدم مطالعه قرارداد و صرفا امضا آن و غیره.

در این موارد با توجه به هر پرونده باید تصمیم منطقی اتخاذ شود و اسباب عدم توجه به صورت اثباتی به دادگاه نشان داده شود. متاسفانه رویه قضایی ایران در خصوص امضا قرارداد کمی سخت‌گیرتر رفتار می‌کند و امضا را اماره بر علم و آگاهی طرفین می‌داند.

با این حال به نظر می‌رسد نزد قضات آگاه بتوان این رویه پذیرفته شده در کامن لا را حداقل در برخی موارد و با وجود مدارک کافی اثبات نمود.

در مقابل بسیاری از کشورهای طرفدار نظام حقوقی کامن لا بعد از صدور رای قاعده ساز قاضی لرد دنینگ (Lord Denning) انشاء کننده قرارداد را مکلف می‌کنند که در حین تنظیم قرارداد، شروط سنگین را با دست قرمز رنگ (اشاره به نشانه‌ای که کاملا از سایر محتویات متن شرط را متمایز سازد) یا بولد شده متمایز سازد، در غیر این صورت در فرضی که طرفین در رابطه با شرط سنگین به مشکلی برخورد نمایند قاعده تفسیر علیه انشاء کننده اجرا می‌شود.

به عبارتی ساده‌تر، شرط سنگین مانند وجه التزام، خسارت دیرکرد و غیره باید با رنگ متمایز در متن مشخص شود. رای این قاضی از آن جهت توجیه پذیر است که در قراردادها غالبا افراد به یکدیگر اعتماد می‌نمایند و  وقت خود را صرف مطالعه دقیق محتوی قراردادی نمی‌کنند.

از این رو انصاف و حسن نیت در تنظیم قرارداد اقتضا دارد که تنظیم قرارداد طرف مقابل را به سمتی سوق دهد که ممکن است ضرر کند یا از معامله سرباز زند اما در کشورهایی که انصاف و حسن نیت در تنظیم قرارداد به صورت یک قاعده عام پذیرفته نشده است تبعا صدور چنین آرایی نیز بعید به نظر می‌رسد.

به هر حال توصیه این کوتاه مقاله آن است که در صورت بروز چنین حالت‌هایی برای متعاملین و حتی در فرضی که قرارداد با عبارات گنگ و مبهم نگاشته شده است و دارای ایهام است، حتما قبل از اقدامات حقوقی (مانند ارسال اظهارنامه، دادخواست، لایحه و غیره) به متخصص مانند وکیل تلفنی رجوع کنید.

امضای قرارداد بدون خواندن آن

نکات جزئی در امضای قرارداد

نکته حائز اهمیت دیگر آن است که  یک متن را حتما به طرق مختلف بخوانید: با وجود (،) یا بدون وجود (،) یا علائم دیگر. برای مثال به متن زیر که چندی پیش شخصی برای مشاوره حقوقی قراردادها آورد، نگاه بیندازید:

“متعامل آقای الف متعهد می‌شود بعد از تنظیم سند در تاریخ ۱۴۰۲/۵/۵ در دفتر خانه الباقی ثمن را منتقل نماید”

آیا آقای الف باید ثمن را در تاریخ ۵/۵ بدهد‌؟ یا می تواند بعد از ۵/۵ بدهد‌؟

به عبارت تخصصی‌: آیا در تاریخ ۵/۵  قید الباقی ثمن است؟ یا قید تنظیم سند؟ یا قید هر دو‌؟

این موضوعات بی شک از مواردی است که نیازمند دقت نظر دارد به همین خاطر به برداشت خود از قرارداد با نگاه اول و مبتنی بر آن که فهم اولی و عرفی همان بوده است و صحیح می‌باشد، بسنده ننمایید و مهر صحه ننهید. چرا که فهم اولی همواره با تغییر نحوه خواندن ممکن است تغییر کند و قاعده تبادر در این موارد جریان ندارد.

بنابراین توصیه می‌گردد حین تنظیم قرارداد همواره از دانش یک متخصص بهره کافی را ببرید و در غیر این صورت حین اختلاف در تفسیر حتما به متخصص مراجعه نمایید.

در برخی مواقع نیز باید به خاطر داشت که عبارات متضمن نوعی تفسیر دو جانبه همراه با تدلیس است (Half-truth) در این موارد نیز می‌توان از متن قرارداد استفاده تام و کافی را کرد.

این متون در قرارداد های کار، فروش لوازم دیجیتال و غیره بعضا رویت می‌شود.  اگر به یک صورت خوانده شود کالا کاملا سالم تلقی می‌شود و اگر به نحو دیگر خوانده شود کالا معیوب است. در واقع تفسیر دو جانبه نیز نوعی ایهام به شمار می‌رود اما برداشت با توجه به تفسیر لفظی یا مفهومی ممکن است متفاوت باشد.

اهمیت امضای قرارداد

متخصصین و وکلا بایستی همه جوانب و ملاحظات یک تفسیر معقول و متعارف را رعایت کنند و بهترین تفسیر را که موافق عدالت و اراده طرفین می‌باشد انتخاب نمایند. از این رو کار ایشان بسیار دشوار و همراه با چالش است. با وجود این، مسائل تفسیر الفاظ و عبارات به این موارد ختم نمی‌شود و صرفا موارد ذکر شده جهت تقریب به ذهن می‌باشد.

بهترین کاری که موکل  می‌تواند در مراحل مختلف مشاوره و دادرسی انجام دهد همکاری با وکیل است، به این توضیح که کلیه مدارک و مکالمات شفاهی و مکتوب را نزد وکیل قراردهد تا ایشان بتواند به قصد طرفین پی ببرد و از احتمالات در تفسیر به راحتی گذر نماید.

به طور خلاصه، در فرض پیش آمد اختلافات قراردادی، به خصوص در مواردی که قرارداد نا خوانده امضا می‌شود، بهتر است کلیه مدارک و اسناد مرتبط مطالعه شود تا بتوان بهترین راهکار اتخاذ شود.

بهره‌وری از مشاوره حقوقی آنلاین به صورت فوری قبل از هر اقدامی به شما توصیه می‌شود.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا