یکی از مهمترین و دشوارترین پروندههای خانواده زمانیست که زن درخواست طلاق میدهد. حتما میپرسید چرا.
در قانون اساسی ایران حق طلاق با مرد است و زن تنها در شرایط خاصی میتواند درخواست طلاق کند. اگر مرد طلاق ندهد و زن در شرایطی درخواست طلاق کند که شروط دوازدهگانه شامل مرد نمیشود، باید دلایل قانعکنندهای برای دادگاه داشته باشد تا خطبه طلاق خوانده شود. در غیر این صورت باید به گونهای رضایت مرد را برای طلاق دادن جلب کند.
به همه زنان در آستانه جدایی توصیه می شود حتما از وکیل طلاق از طرف زن کمک بگیرند چرا که پیمودن این مسیر بدون کمک یک متخصص عملا نشدنی است.
در چه شرایطی زن حق درخواست طلاق دارد؟
همانگونه که در بالا اشاره شد حق و اختیار طلاق با مرد است اما زن نیز در شرایطی خاص میتواند درخواست طلاق کند. شرایط داشتن حق طلاق برای زن به شرح زیر است:
زن در سه مورد میتواند درخواست طلاق دهد و موفق شود:
- استناد به شروط دوازدهگانه عقدنامه؛ البته اگر مرد آنها را امضا کرده باشد.
- در صورتی که ادامه زندگی مشترک باعث عسر و حرج زن باشد؛ یعنی شرایط بهگونهای باشد که زن دچار سختی و تنگنا شده باشد.
- داشتن حق طلاق
شروط دوازدهگانه عقدنامه
- زن اثبات کند که شش ماه نفقه دریافت نکرده است.
- زن بد رفتاری شوهرش را اثبات کند.
- زن اثبات کند که شوهرش مبتلا به بیماری لاعلاج است.
- اثبات جنون مرد زمانی که امکان فسخ ازدواج نباشد.
- اشتغال مرد به شغلی که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند.
- اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا الکل طوری که ادامه زندگی زناشویی را برای زن دشوار کند.
- اگر شوهر به حبس برای مدت پنج سال یا بیشتر محکوم شده باشد.
- شوهر زندگی زناشویی را به مدت شش ماه متوالی بدون عذرموجه ترک کرده باشد.
- اگر شوهر به مجازات حدی و تعزیری محکوم شده باشد.
- مرد بعد از گذشت پنج سال زندگی نتواند بچهدار شود.
- مرد بدون اجازه همسرش مجدد ازدواج کند.
- مرد بعد از شش ماه از رجوع زن به دادگاه مفقودالاثر شود.
در قانون اساسی برای شرایطی که زن خواهان طلاق باشد و اگر مرد طلاق ندهد پیشبینیهایی شده است. در زیر چند نمونه از این مادههای قانون مدنی آمده است.
ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی: طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند.
بنا بر نظر متخصصین وکیل تلفنی یا حضوری مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر اختیار کند یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا علیه حیات زن سوءقصد کند یا سوءرفتاری نماید که زندگانی آنها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.
ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی: در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدمامکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن میتواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق مینماید؛ همچنین در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی: اگر دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی میتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه میتواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده میشود.
طلاق خُلع چیست؟
بعید نیست سرنوشت یک زندگی مشترک به جایی برسد که زن چنان از زندگی خود ناراضی باشد که حتی یک لحظه حاضر به ادامه رابطه ازدواج نشود.
ولی بر عکسِ زن، شوهر حاضر به طلاقدادن همسر نباشد. در این وضعیت اگر مرد طلاق ندهد زن میتواند در خواست طلاق کند و طلاق او در این حالت «خلع» نام خواهد داشت.
خُلع و مُبارات دو نوع طلاق توافقی در فقه و حقوق اسلامی هستند که در آن زن با واگذاری مالی به شوهر از وی طلاق میگیرد.
طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر دارد، در برابر مالی که به شوهر میدهد، طلاق بگیرد؛ اعم از اینکه مال مزبور عین مهر، معادل آن، بیشتر یا کمتر از مهر باشد. این طلاق مربوط به زمانیست که زن از شوهر به قدری تنفر پیدا کرده باشد که حاضر شود با پرداخت پول از قید همسریِ وی رها شود.
همین جهت در فرهنگ عامه از عبارت «مِهرَم حلال و جانم آزاد» در اشاره به این نوع طلاق استفاده میکنند.
حقوق زنان در زمان طلاق
اگر زنی به هر دلیل از شوهرش ناراضی باشد و به بیان دیگر از زندگی زناشویی با مرد «کراهت» داشته باشد، با توجه به اینکه اختیار طلاق با مرد است، زن میتواند با دادن مقداری مال به زوج یا بخشیدن مقداری از مهریه خود، نظر او را تغییر داده و موافقت او را برای طلاق جلب کند.
در این نوع طلاق برای مرد حق رجوع یا بازگشت وجود ندارد. اکثر زنان برای آن که بتوانند همسران خود را راضی به طلاق کنند به جز مهریه، تمام حقوق مالی خود را نیز میبخشند تا بتوانند طلاق خود را بگیرند.
از آنجا که زن و مرد هر دو برای شروع زندگی تصمیم میگیرند، منصفانه آن است که در صورت لزوم پایان دادن به آن نیز هر دو اختیارات برابر داشته باشند. قدرت یک طرفه باعث فساد و ظلم به طرف مقابل میشود.
پس بهتر است نه مهریهای باشد که با آن مرد به ادامه آن زندگی که خواهانش نیست مجبور شود و نه حق طلاق و حق حضانتی که زن را مجبور به زندگی و تحمل فردی که دوستش ندارد کند.
البته تمامی این تفاسیر با قانون فعلی تطابقی ندارد و مشاوره حقوقی طلاق از طرف زن نیز معمولا به زنان این هشدار را می دهد که مسیر حقوقی پیش رو آسان نخواهد بود.
با سلام و احترام . اومدیم زوجه بهش ارث رسید و بی نیاز یا تمکن مالی بالا داره هر وقت دلش خواست بیاد بگه من کراهت دارم و باید طلاق باین خلعی صادر بشه و از طرفی بسیاری از اختلالات شخصیتی باعث کراهت آنی میشوند و قاضی محترم روانکاو نیست که بخواهد تشخیص بده .با این اوصاف حق طلاق مرد بی معنی میشه. و از همه مهمتر گناه بچه های معصوم چیه باید عذاب زندگی نزیسته والدین خودشون رو تا آخر عمر بر دوش بکشند کدام کارشناس معیار عسروحرج زوجه رو تعیین میکنه. الخصوص در زمان کنونی که زوجه تحت تاثیر فضای مجازی زرد قرار میگیره و در نتیجه آمار ازدواج با طلاق برابر میشه و کم کم ازدواج جای خودشو به ازدواج سفید میده . کدوم قاضی خانواده روانشناسی تسلط داره آیا ارجاع به داور که ۶۰هزار میگیرن و گفته های زوجین رو به قاضی انتقال میدن مثلا مثمر ثمر واقع میشه.زوجه دادخواست طلاق میده علت چرا خاله شما گفت رنگ مو بهت نمیاد . یا وکیلی که در اینستا شپیپور به دست ازدواج پدرو دختر رو قانونی اعلام میکنم. یکی راه فرار از مهریه یکی نحوه گرفتن مهریه به همراه طلاق.