قانونگذار برای حمایت از فرزندان به وضع یک سری وظایف و تکالیف الزامی برای والدین مثل حق ولایت و سرپرستی، حق اداره اموال فرزند، حق حضانت و نگهداری پرداخته که باید والدین در اعمال و اجرای این حقوق، صلاح و نفع فرزندان را در نظر داشته باشند.
حقوق و تکالیف والدین در برابر فرزندان
قانونگذار حق ولایت را به عنوان اصلیترین حق بر فرزند، بر عهده پدر و جد پدری گذاشته است. مواد ۱۱۸۰ و ۱۱۸۱ قانون مدنی حق ولایت بر فرزند نابالغ و تا پیش از رشد را بر عهده پدر و جد پدری قرار داده است.
ولایت پدر بر فرزندان بیشتر ناظر به جنبه اقتصادی زندگی فرزند و اداره امور مالی فرزند مانند بنام کردن ملکی و یا افتتاح دفترچه حساب بانکی است.
همچنین مسئولیتیهایی مانند تامین مخارج و هزینههای لازم برای نگهداری شامل خوراک و پوشاک و هزینههای مربوط به تحصیل، تفریح، پیشرفت و غیره که تحت عنوان نفقه در ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی عنوان شده است، همگی از آثار حق ولایت پدر بر فرزند به حساب می آید که جنبه تکلیفی آن غلبه دارد.
بر اساس حق ولایت، حق مدیریت اموال و دارایی فرزند نیز بر عهده پدر و جد پدری (به عنوان ولی خاص) است.
در این باره به ماده ۱۱۸۳ قانون مدنی استناد می شود و تا زمانی که فرزند به سن رشد نرسیده گرچه قادر به تصرف در امور غیر مالی است، لیکن بلحاظ اینکه قدرت تشخیص سود از زیان را ندارد تا قبل از سن رشد، پدر به مدیریت اموال و دارایی فرزند می پردازد.
مطابق ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۷۰، سن بلوغ برای پسر ۱۵ سال قمری و دختر ۹ سال قمری تعیین شده است و لیکن سن رشد ۱۸ سال شمسی است که تا قبل از این سن، پدر میتواند در محدوده مصحلت فرزند معاملهای برای وی انجام دهد یا از وجوه متعلق به وی، بهرهبرداری اقتصادی کند یا مالی را برای فرزند بخرد یا اموالش را بفروشد و وجه حاصله را به صلاحدید خود و برای مصلحت فرزند سرمایهگذاری کند یا اقداماتی دیگری انجام دهد.
البته بر اساس ماده ۱۱۸۴ اصلاحی هرگاه پدر یا جد پدری طفل، صلاح و مصلحت فرزند صغیر را رعایت نکند و مرتکب اقداماتی شود که موجب ضرر فرزند شود، به تقاضای یکی از نزدیکان وی یا به درخواست رئیس حوزه قضایی پس از اثبات، دادگاه پدر را از سمت ولایت عزل و از تصرف در اموال فرزند منع و برای اداره امور مالی وی فرد صالحی را به عنوان قیم تعیین می کند.
به این ترتیب، هر چند شخص یا مقامی پدر را به سمت ولایت منصوب نکرده است، دادگاه می تواند بر اساس قانون، وی را از این سمت عزل کند و برای اداره اموال فرزند صغیر، طبق مقررات مربوط به قیمومت (مواد ۱۲۰۷ به بعد قانون مدنی) اقدام کند.
در این میان، مادر در هیچ فرضی نمیتواند ولی خاص طفل باشد و حق ولایت در حد آزادی و اختیارات ولی قهری را داشته باشد.
در صورتی که طفل، پدر یا جد پدری نداشته باشد که در این صورت مادر می تواند طبق مقررات قانون مدنی، فقط به عنوان قیم، البته تحت شرایط قانونی، تعیین شود.
در نتیجه وظایفی که جنبه اقتصادی و مالی دارد به طور کلی بر عهده پدر است که مقنن در قالب حق ولایت بر ذمه وی گذاشته است.
در خصوص تکالیف مادر نسبت به فرزند، صرفنظر از اینکه بنا به فصل هفتم قانون مجازات اسلامی سقط جنین بجز در شرایط خاصی ممنوع و مرتکب محکوم به پرداخت دیه خواهد شد، باب دوم کتاب هشتم قانون مدنی تحت عنوان نگهداری و تربیت اطفال، وظایفی را بطور خاص بر عهده مادر گذارده است.
از جمله اینکه درباره حق نگهداری و تربیت طفل، در ماده ۱۱۶۸ حضانت و نگهداری طفل را هم حق و هم تکلیف والدین عنوان کرده و تا زمانی که میان والدین جدایی صورت نگرفته باشد، این حق مبتنی بر تکلیف، متعلق به پدر و مادر است و هیچ یک بر دیگری اولویتی ندارند.
البته در مورد حضانت ضمن اینکه بنا به ماده ۱۱۶۹ قانون مذکور مادرتا سن هفت سالگی فرزند اعم از دختر یا پسر اولویت دارد، باید توجه داشت که نگهداری و مراقبت، علاوه براینکه شامل نظافت و تغذیه طفل میشود، تربیت وی را نیز در بر می گیرد که شامل آموزش آداب و رسوم اجتماعی، مذهبی و فرهنگی و پرورش استعدادهاست و مادر به لحاظ ویژگیهای خدادادی، نقش مهمتری از این جهت بر عهده دارد.
در هر صورت والدین میتوانند برای بررسی اختیارات و وظایف خود با وکیل خانواده مشورت نمایند.
مشکلات امروزی تربیت فرزندان
از آن جایی که در طرح مسائل حقوقی، رسالت معاونت فرهنگی قوه قضاییه پیوند دادن آن با حوزه های اجتماعی و اساسا شرایط امروزی جامعه ماست، باید یادآوردی نمود رشد روزافزون زندگی شهری و پیشرفتهای تکنولوژیک نوین موجب شده که روابط اعضای خانواده نیز تحت تاثیر قرار بگیرد، که نیاز به بازنگری دارد.
به ویژه در خانواده هایی که مادران آن شاغل هستند، سپردن تربیت فرزندان به دست مهد کودک ها آثاری را به دنبال دارد از جمله اینکه، در بسیاری موارد هیچگونه سنخیتی با فرهنگ بومی ما ندارد.
آنچه که در جامعه امروزی با آن مواجه هستیم این است که اشتغال زنان و مادران به یک ارزش تبدیل شده است.
شاید یکی از دلایل این است که، زنان در طبقات مختلف درآمدی هستند و به لحاظ گسترش تحصیلات عالیه، از سطوح مختلف مهارتی برخوردار هستند که بعضا اشتغال را به مادری ترجیح میدهند.
لیکن باید اذعان داشت مهد کودک، به عنوان یکی از مکان های آموزشی، بازی های کودکانه و جمعی جای خود را به نوعی از تربیت داده که نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگترها هم هیچ معنا و مفهومی ندارد.
داستان های فارسی زبان که دین، فرهنگ و تاریخ ما و درس زندگی را به نسل های بعدی منتقل می کند، جای خود را به داستان هایی داده که زندگی به سبک غربی را آموزش می دهد و روابط، رفتار و گفتگوهایی را بیان می کند که با خانوادههای ایرانی نامانوس است.
شما میتوانید برای رزرو وقت و گفتگو با مشاوره حقوقی تلفنی همین حالا اقدام نمایید.
متاسفانه زبان فارسی که حامل فرهنگ و اندیشه، تاریخ، هنر و دین ماست در این مکان های آموزشی و تاثیرگذارمورد توجه قرار نمیگیرد؛ بنابراین باید تربیت فرزندان در مکان های آموزشی با مدیریت و درایت افراد دلسوز، متعهد و متدین و دارای دانش اسلامی در زمینه تربیت کودکان سپرده شود.
از طرفی دیگر گسترش وسایل ارتباطی و افزایش گرایش به فضای مجازی از سنین کم، نیاز به تقویت باورها و ارزش های دینی در دوران کودکی را دوچندان می کند و سهم زیادی در شکل گیری شخصیتی انسان در سنین کودکی را دارا میباشد.
در این راستا ضمن اینکه به والدین تعمیق سواد رسانه ای توصیه میشود، باید توجه داشته باشند چنانچه خودشان در انس کمی و کیفی با شبکه های اجتماعی دچار افراط شوند از رسیدگی به امور تربیتی فرزندان غافل خواهند شد.
طبیعی است که غفلت و کم توجهی نسبت به حقوق اولاد کیفر و مجازات دنیوی و اخروی سختی را به دنبال دارد و بدیهی است که اولین نتیجه تربیت فرزندان شایسته و با ایمان ضمن خدمت به جامعه به خود والدین باز میگردد.
لیکن معضلات موجود در میان خانواده هایی که دارای فرزندان بالغ هستند به گونه دیگری است، که بعضا ریشه در فاصله بین نسلی دارد.
برای حل سوالات و مشکلات حقوقی خود میتوانید از مشاوره حقوقی با وکلای توانمند بنیاد وکلا استفاده کنید.
البته تصور اینکه انسانهایی از دو نسل، صد در صد شبیه یکدیگر شوند و مانند یکدیگر فکر کنند، بسیار بعید است، لیکن بجای دور شدن از آنها راه میانبر در این خصوص نزدیک شدن والدین به فرزندان از طریق ایجاد دوستی بیشتر است؛ زیرا اگر والدین به این وظیفه عمل نکنند و یا آستانه صبر آنان پایین باشد، معلوم نیست دوستان وی آنچه را که آنان میخواهند به وی بدهند.
در اینجاست که از اولیا انتظار می رود که ضمن هدایتگری به انتخاب مشروع فرزندان خود بویژه در دوره نوجوانی احترام بگذارند.
البته این امر باید با تیزهوشی و درایت همراه شود، یعنی اینکه شخصیت آنها حفظ شود در عین حال باید به گونهای رفتار شود که آنان جایگاه والدین را به رسمیت بشناسند و درصدد تحمیل خواسته های ناصواب نباشند.
این روش هم موجب کاهش فضای سرکشی و انقباضی می شود و هم به درک متقابل همدیگر منجر خواهد شد، تا جایی که طرفین میتوانند ضمن توجه به خواستگاه یکدیگر در یک فضای مسالمت آمیز و انبساطی به حل مسائل بپردازند.
اگر نیاز به مشاوره فوری و تخصصی دارید، گفتگو با وکیل آنلاین خدمت حقوقی مناسب شما میباشد.
حقوق و تکالیف فرزندان
فرزندان نیز در مقابل پدر و مادر وظیفه مطیع بودن و احترام و تکریم دارند؛ زیرا حسب آموزه های دینی نیکی به پدر و مادر برترین وسیلۀ قرب به خدا و شریفترین سعادتهاست.
اسـلام در مورد احترام به والدین آنقدر تاکید کرده است که در کمتر مسئله ای دیده می شود. در چـهـار سـوره قرآن مجید (سوره بقره آیه ۸۳، سوره نساء آیه ۳۶، سوره انعام آیه ۱۵۱، سوره اسراء آیه ۲۳) نیکی به والدین بلافاصله بعد از مساله توحید قرار گرفته است.
اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات صریحا توصیه می کنند که حتی اگر پدر و مادر کافر باشند، رعایت احترام شان لازم است.
بنابراین فرزندان وظیفه دارند از والدین خود در حد متعارف اطاعت کنند و احترام آنان را نگاه دارند و بعد از رسیدن به سن کبر، در صورت نیاز والدین خود، به شرط تمکن باید نفقه آنان را بر اساس مقررات مربوط به نفقۀ اقارب پرداخت کنند.
گواهی تجرد
قبل از شکل گیری امر ازدواج یکی از دغدغه های موجود این است که، فرد مورد نظر سابقه ازدواج رسمی دارد یا خیر، که در این ارتباط اخذ گواهی تجرد می تواند تا حدودی مشکلات مذکور را حل کند.
در واقع، هر فردی می تواند از خواستگار یا دختری که قصد ازدواج با او دارد بخواهد گواهی مذکور را اخذ نماید.
در این گواهی که ظرف مدت کوتاهی صادر می گردد، وضعیت ازدواج فعلی و قبلی شخص متقاضی منعکس می گردد؛ البته بعضی مشاغل برای استخدام یا برخی دانشگاه های خارجی هم از متقاضی، گواهی تجرد می خواهند.
البته امکان اخذ این گواهی توسط شخصی غیر از صاحب شناسنامه وجود دارد، بنابراین در این صورت چنین شخصی می بایست دارای وکالتنامه رسمی باشد و در آن به اخذ گواهی تجرد صراحتا اشاره گردیده باشد.
متقاضی دریافت این گواهی می بایست اصل شناسنامه، یک برگ فتوکپی شناسنامه، تکمیل فرم درخواست، پرداخت هزینه طبق تعرفه جاری را به همراه داشته باشد.
این درخواست به صورت اینترنتی نیز امکان پذیر خواهد بود؛ فلذا افراد می توانند با مراجعه به نشانی اینترنتی سازمان ثبت احوال کشور به آدرس: www.sabteahval.ir فرم درخواست را تکمیل و به صورت الکترونیکی ارسال کنند که پس از بررسی های لازم پیغامی مبنی بر آماده بودن گواهی تجرد و مراجعه جهت دریافت آن برای متقاضی ارسال می شود.