
در این مقاله به طور ویژه با خیارات مختص عقد بیع آشنا میشود که شامل خیار مجلس، خیابان حیوان و خیار تاخیر ثمن میباشد.
آشنایی با خیارات مختص به عقد بیع ضروری است؛ زیرا بسیاری از مردم، در زندگی روزمره با انواع معاملات خرید و فروش ملک، خودرو یا کالاهای گرانبها مواجه میشوند و نمیدانند که چه حقوقی برای فسخ قرارداد در اختیارشان قرار دارد. بیاطلاعی از این حقوق میتواند سبب آن شود که افراد، یا چشمپوشی از حقی ارزشمند کنند یا بدون آگاهی از موازین قانونی، اقامه دعوایی بنمایند که در نهایت به شکست میانجامد. لذا دانستن اینکه کدام خیارات صرفا در عقد بیع جریان پیدا میکنند، جایگاهی بنیادین در تثبیت امنیت حقوقی و شفافیت معاملات دارد.
هماینک، با تمرکز بر سه خیار مهم و اختصاصی عقد بیع، میتوانیم زمینهای فراهم آوریم تا طرفین قرارداد با درک روشنتری از قواعد حاکم بر فسخ بیع وارد معامله شوند. اطلاع از محدودیتها و شرایط اعمال این سه خیار، علاوه بر کاهش منازعات، کمک شایانی به صیانت از حقوق اقتصادی خریدار و فروشنده میکند و امنیت قرارداد را تضمین مینماید. از این رهگذر، مطمئن خواهیم شد که چنانچه شرایط قانونی پدید آید، هیچیک از طرفین در برابر تخلفات یا آسیبهای ناخواسته معاملاتی، بیپناه نخواهند ماند.
خیارات مختص عقد بیع کدام است؟
در نظام حقوقی ایران، عقد بیع را میتوان یکی از فراگیرترین قراردادهای معوّض دانست که افراد در زندگی روزمره، بارها با آن سر و کار دارند.
قانون مدنی، افزون بر خیارات عام همچون خیار غبن، خیار تدلیس یا خیار عیب، سه خیار ویژه را مختص به عقد بیع دانسته است. این سه خیار شامل «خیار مجلس»، «خیار حیوان» و «خیار تاخیر ثمن» میشوند و هر یک با شرایط و محدودیتهای خاص، به خریدار یا فروشنده امکان فسخ قرارداد را میدهد.
- خیار مجلس: به موجب ماده ۳۹۷ قانون مدنی، هر یک از متعاملین پس از انعقاد بیع و تا زمانی که مجلس معامله را ترک نکردهاند، میتوانند عقد را فسخ کنند. اصطلاح «مجلس معامله» بیانگر آن است که طرفین هنوز در همان جلسه یا فضای انعقاد عقد حضور دارند و از دیدگاه عرفی، مذاکره تمام نشده است. بنابراین، اگر فروشنده یا خریدار در فاصلهای که هر دو حاضرند و قبل از پایان یافتن جلسه، به هر دلیلی از معامله پشیمان شوند، میتوانند با استفاده از خیار مجلس، قراردادی را که تازه منعقد شده بر هم زنند. در رویه عرفی، زمانی که دو طرف با رضایت هم مجلس معامله را ترک میکنند، حق خیار مجلس از بین میرود. این خیار، برخلاف بسیاری از خیارات دیگر، بهمحض تحقق شرایط (خروج از مجلس یا اعلام رضایت نهایی) ساقط میگردد و نمیتوان آن را مدتی طولانی حفظ کرد.
- خیار حیوان: خیار حیوان طبق ماده ۳۹۸ قانون مدنی، مخصوص معامله موجودات زنده (دام یا حیوانات خانگی) است و به خریدار اجازه میدهد که تا سه روز از تاریخ بیع، عقد را فسخ نماید. فلسفه وجودی این خیار آن است که خریدار بتواند وضع و سلامت حیوان را بهگونهای دقیقتر بررسی کند. چهبسا در نگاه نخست، نقیصهای در حیوان پیدا نباشد، اما در مدت کوتاهی خریدار به امراض پنهان یا معایبی در رفتار حیوان پی ببرد. بنابراین، این خیار سهروزه دست خریدار را برای برهم زدن معامله باز میگذارد. البته اگر در قرارداد تصریح شود که خیار حیوان اسقاط یا محدود شود، این امر بر اساس ماده ۴۴۸ قانون مدنی امکانپذیر است، اما در صورت سکوت طرفین، اصل بر وجود سه روز حق فسخ برای خریدار خواهد بود.
- خیار تاخیر ثمن: سومین خیار مختص بیع، خیار تاخیر ثمن است. ماده ۴۰۲ قانون مدنی مقرر میدارد: «هرگاه مبیع عین خارجی و یا در حکم آن بوده و برای تأدیه ثمن، اجلی مقرر نشده باشد، اگر سه روز از تاریخ بیع بگذرد و خریدار در این مدت، تمام ثمن را به بایع نپرداخته باشد و مبیع هم تسلیم نشده باشد، بایع میتواند بیع را فسخ نماید.» در واقع، خیار تاخیر ثمن زمانی اتفاق میافتد که فروشنده کالا یا ملک خود را تحویل نداده و خریدار نیز ثمن معامله را نپرداخته باشد و مدت سه روز از زمان عقد بگذرد. در چنین شرایطی، فروشنده اختیار دارد با استناد به عدم پرداخت ثمن در مهلت مقرر، معامله را فسخ کند. البته اگر پیش از اتمام سه روز، خریدار وجه معامله را به فروشنده بپردازد یا فروشنده کالای مورد بیع را تسلیم خریدار نماید، این خیار از بین میرود. هدف از این خیار، جلوگیری از معلقماندن طولانی معامله و رهایی فروشنده از بلاتکلیفی است.
در حقوق ایران، بیع ویژگیهای خاصی دارد که آن را از سایر عقود متمایز میسازد. خیار مجلس در همان جلسه انعقاد عقد فرصت بازگشت میدهد؛ خیار حیوان سه روز برای بررسی وضعیت حیوان در اختیار خریدار میگذارد؛ و خیار تاخیر ثمن، فروشنده را از بلاتکلیفی پرداخت یا عدم پرداخت ثمن در بازهای کوتاه نجات میدهد.
هر سه خیار را میتوان در قرارداد اسقاط کرد یا بر سر مدت آنها توافقی دیگر داشت، اما در صورت سکوت طرفین، قانونگذار این حقوق پیشفرض را برای پشتیبانی از تعادل و شفافیت در معاملات بیع منظور کرده است.
خیار مجلس
در آغاز سخن، باید یادآور شوم که یکی از مهمترین و پرکاربردترین خیارات مختص عقد بیع در حقوق ایران، خیار مجلس است.
این خیار که در ماده ۳۹۷ قانون مدنی به صراحت از آن نام برده شده، نشاندهنده توجه خاص قانونگذار به شرایطی است که بلافاصله پس از انعقاد عقد بیع شکل میگیرد. در واقع، قانون مدنی با پذیرش خیار مجلس، موقعیتی را مهیا میکند تا طرفین معامله بتوانند در مدتزمان محدودی، تصمیم خویش را محک بزنند و در صورت پشیمانی یا عدم توافق نهایی، قرارداد را برهم بزنند.
در این بخش، خیار مجلس را با رویکردی جامع مورد بررسی قرار خواهم داد و ضمن تبیین تعریف و ویژگیهای آن، شرایط اعمال و کاربردهای عملیاش را نیز خواهم شکافت.
خیار مجلس چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
من وقتی از «خیار مجلس» سخن میگویم، باید نخست روشن کنم که مراد از «مجلس» در اینجا صرفا یک مکان فیزیکی یا اتاق مذاکره نیست، بلکه عرف حقوقی مقصود اصلی را به این صورت بیان میکند: تا زمانی که دو طرف معامله، در همان جلسه یا فضای گفتگو حضور دارند و عملا از هم جدا نشدهاند، هر یک میتواند عقد بیع را فسخ کند.
ماده ۳۹۷ قانون مدنی تصریح میکند: «هر یک از متبایعین بعد از عقد، فیالمجلس و مادامی که متفرق نشدهاند، اختیار فسخ معامله را دارند.» به همین جهت است که میگوییم خیار مجلس، از لحظه وقوع عقد آغاز میشود و تا زمانی ادامه دارد که مجلس معامله خاتمه نیافته باشد.
ویژگی نخست خیار مجلس در محدود بودن دامنه زمانی آن نهفته است. در سایر خیارات، مانند خیار عیب یا خیار تدلیس، ممکن است پس از گذشت مدتی طولانی، فرد زیاندیده به فسخ قرارداد اقدام کند. اما در خیار مجلس، این فرصت تنها در همان لحظهها و دقایق نخست بعد از انعقاد فراهم میشود.
به محض آنکه مجلس به هر دلیلی به پایان برسد—خواه با ترک فیزیکی جلسه و خواه با نشان دادن رضایت قاطع و اراده به پایبندی—این خیار از بین میرود. در واقع، میتوان گفت مهلت خیار مجلس بسیار کوتاه است و به محض جدا شدن طرفین یا احراز توافقی مبنی بر خاتمه مجلس، دیگر امکان استناد به خیار مجلس وجود ندارد.
ویژگی دوم این خیار در عام بودن آن است. خیار مجلس تنها برای خریدار یا تنها برای فروشنده وضع نشده، بلکه هر دو طرف از آن بهرهمند میشوند.
چه بسا فروشندهای هنوز در مجلس معامله متوجه شود که در ارزیابی مال خویش اشتباه کرده است و بخواهد عقد را فسخ نماید.
از آنسو، خریدار نیز ممکن است در همان جلسه و پیش از ترک مجلس به این نتیجه برسد که خرید آن مال به مصلحتش نیست. در این لحظه است که خیار مجلس به یاری او میآید تا با یک اراده یکجانبه، قرارداد را منحل سازد.
ویژگی سوم خیار مجلس را میتوان در سادگی اعمال آن دانست. برای اجرای این خیار، نیازی به اثبات فریب یا تدلیس نیست، زیرا قانون مدنی اصل را بر آزادی هر طرف در همان لحظههای نخست معامله گذاشته است. پس به محض آن که هر یک از دو طرف اعلام کند که قصد فسخ دارد و هنوز مجلس معامله به پایان نرسیده باشد، عقد منفسخ میگردد.
شرایط اعمال خیار مجلس
اگرچه خیار مجلس در ظاهر بیقید و شرط به نظر میرسد، اما برای اعمال صحیح آن باید دو شرط اصلی محقق باشد.
- شرط نخست آن است که عقد بیع بهطور صحیح منعقد شده باشد. یعنی نباید پیش از شکلگیری عقد معتبر از خیار مجلس سخن گفت؛ خیار مجلس فرع بر وجود عقد بیع است. اگر به هر دلیلی خود عقد باطل باشد، مسلماً پای خیار مجلس نیز در میان نیست.
- شرط دوم، «عدم تفرق» طرفین است. همین مفهوم ظاهراً ساده در عمل دستاویز بحثهای بسیاری در فقه امامیه و حقوق ایران شده است؛ زیرا «متفرق شدن» تنها به معنای ترک جلسه یا محل فیزیکی نیست، بلکه بسیاری از حقوقدانان معتقدند اگر شواهدی نشان دهد که طرفین بر بیع توافق قطعی داشتهاند و اراده خود را برای التزام به عقد ابراز کردهاند، دیگر خیار مجلس ساقط میشود؛ حتی اگر همچنان در همان مکان فیزیکی حضور داشته باشند. از سوی دیگر، اگر حین جلسه طرفین توافق کنند که «هماکنون قصد داریم از مجلس معامله خارج شویم»، این انصراف عملی نشاندهنده پایان فرصت استفاده از خیار مجلس است. تشخیص دقیق این تفرق گاه بر عهده عرف و رویه قضایی قرار میگیرد.
در همین رابطه، اگر یکی از طرفین با قصد فسخ بخواهد جلسه را ترک کند، اما طرف دیگر نگذارد، بحث حقوقی پیچیدهای پیش میآید. قانون مدنی به ما میگوید مادامی که متعاملین در یک مجلس هستند، خیار باقی است.
اما اگر به شکل طبیعی آن جلسه تمام نشود و طرفی هم امکان ترک جلسه را از دست بدهد، رویه قضایی صرفاً بر «توافق عرفی برای اتمام مجلس» تأکید دارد؛ به بیان دیگر، حتی اگر یکی از طرفین فیزیکا در همان محل باقی بماند، ولی رضایت قاطعش به ابقای عقد را ابراز کرده باشد، میتوان مجلس را پایانیافته تلقی نمود.
کاربردهای خیار مجلس در قرارداد
خیار مجلس در بسیاری از دادوستدهای روزمره نمود بارزی ندارد؛ زیرا غالب معاملات کوچک یا فوری، در همان لحظه به مرحله اجرا میرسند و فرصت چندانی برای فسخ باقی نمیماند.
با این حال، همین خیار در معاملات کلان، مانند بیع املاک یا خودرو، امکان بازنگری فوری را برای طرفین فراهم میکند. چه بسا وقتی فروشنده و خریدار برای امضای سند رسمی در دفترخانه حضور دارند، در آخرین لحظه یکی از آنها به اطلاعات تازهای از وضع مال یا شرایط اقتصادی دست مییابد و تصمیم میگیرد معامله را به هم بزند.
اگر هنوز مجلس معامله پایان نیافته باشد، این شخص میتواند بدون آنکه به دلایل خاصی مثل عیب یا غبن استناد کند، با تکیه بر خیار مجلس قرارداد را فسخ نماید.
کاربرد دیگر خیار مجلس در جایی است که یکی از دو طرف میخواهد از مطابقت مال با اوصاف ادعا شده در فاصله کوتاهی پس از عقد اطمینان پیدا کند. هرچند در قانون مدنی صراحتاً به این وظیفه اشاره نشده، اما در عمل برخی خریداران در همان جلسه عقد فروش منزل یا اتومبیل، مایلاند به سرعت بررسی اجمالی انجام دهند.
اگر خلاف گفتههای فروشنده آشکار شود، خریدار میتواند با استناد به خیار مجلس پا پس بکشد و درگیر دعوای عیب یا تدلیس نشود.
نحوه اعمال خیار مجلس
اعمال خیار مجلس در قیاس با سایر خیارات، کمترین پیچیدگی را دارد. بهمحض وقوع عقد و قبل از پایان مجلس، اگر یکی از طرفین خواستار فسخ باشد، کافی است اراده خود را بیان کند و این اراده نیازی به تشریفات رسمی ندارد.
گفتن عباراتی مانند «معامله را فسخ کردم» یا «از این قرارداد منصرف هستم» در همان جلسه برای تحقق فسخ کفایت میکند.
البته گاه در معاملات رسمی، طرف خواهان فسخ، اظهارنامه یا سندی کتبی تنظیم میکند تا بعداً در دادگاه بتواند ثابت کند که پیش از تفرق، قصد فسخ داشته است. چنین سند یا اظهارنامهای گرچه الزامآور نیست، اما در مقام اثبات دعوا فایده فراوان دارد.
اگر طرف مقابل مخالفت کند یا بخواهد به هر ترتیب انکار نماید که فسخی ابراز شده است، صاحب خیار میتواند از شاهدان حاضر در مجلس کمک بگیرد. در امور کلان مثل فروش ملک، اغلب سردفتر یا نمایندگان طرفین میتوانند گواهی دهند که اظهار فسخ واقع شده. مهم این است که اثبات شود فسخ پیش از خاتمه مجلس و «متفرق شدن» طرفین صورت گرفته است.
اسقاط خیار مجلس
موضوع «اسقاط خیار مجلس» همواره بحثهای داغی در فقه و حقوق به پا کرده است. از یک سو، ماده ۴۴۸ قانون مدنی بیان میکند که اسقاط خیار به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر اسقاط کند، حاصل میشود.
در نتیجه، اگر یکی از دو طرف بیع یا هردو، بهصراحت یا به شکل ضمنی اعلام کنند که از خیار مجلس خویش صرفنظر کردهاند، دیگر نمیتوانند به آن استناد کنند. برای نمونه، ممکن است در متن قرارداد بیع خانه درج شود: «هر دو طرف متعاملین خیار مجلس را اسقاط نمودند.» در این صورت، حتی اگر هنوز در همان جلسه نشسته باشند، حق فسخ از میان رفته است.
از سوی دیگر، گاه فروشنده یا خریدار با رفتاری عملی باعث زوال خیار مجلس میشود. به طور مثال، اگر فروشنده با دریافت بخشی از ثمن و امضای رسید قطعی، عملا نشان دهد که قصد پایبندی به عقد دارد، عرف ممکن است آن را به عنوان «اسقاط خیار مجلس» تعبیر کند. زیرا یکی از راههای اسقاط خیار، نشان دادن رفتاری است که با بقای حق فسخ منافات دارد.
به همین دلیل، طرفی که میخواهد خیار مجلس را حفظ کند، باید در همان لحظههای نخست پس از عقد، مراقب رفتارها و اظهارات خود باشد.
البته در برخی معاملات رسمی، اسقاط خیار مجلس پیشاپیش در سند اولیه قید میشود. برای نمونه، در مبایعهنامههای پرکاربردی که در بنگاههای املاک تنظیم میشود، بند «اسقاط کافه خیارات» را میتوان مشاهده کرد. اگر این بند با علم و رضای کامل طرفین پذیرفته شود، خیار مجلس نیز بهمثابه یکی از آن خیارات ساقط خواهد شد.
در این حالت، بحثی پیرامون اعمال خیار مجلس باقی نمیماند؛ زیرا قانون اجازه میدهد افراد از پیش، حقوق خود در زمینه فسخ را اسقاط کنند.
خیار مجلس، در حقوق ایران، قاعدهای کموبیش منحصر به عقد بیع است که ریشه عمیقی در فقه امامیه دارد. فلسفه وضع آن روشن است: قانونگذار قصد دارد پس از تشکیل عقد، مدتی کوتاه و معین را در اختیار هر دو طرف قرار دهد تا اگر پشیمان شدند یا اشکالی ناگهانی را مشاهده کردند، بینیاز از دخالت عوامل دیگر، قرارداد را فسخ کنند.
این مدت کوتاه دقیقا مطابق با زمانی است که طرفین در حال گفتوگو و مذاکره نهاییاند و عرفاً مجلس معامله هنوز پابرجاست.
ویژگی برجسته خیار مجلس، سهولت اعمال و گستردگی مخاطبانش است: فروشنده و خریدار هر دو از آن سهم دارند و نیازی هم به اثبات عیب یا فریب نیست. همین رویکرد در مقایسه با سایر خیارات، خیار مجلس را در جایگاهی مهم قرار میدهد. با این وجود، نباید فراموش کرد که این خیار به سرعت از میان میرود؛ یا با پایان یافتن مجلس و جدا شدن طرفین یا با رضایت صریح یا ضمنی آنان مبنی بر اسقاط آن.
هرچند در نگاه نخست، خیار مجلس کوتاهترین و شاید سادهترین خیار به نظر برسد، اما در پروندههای عملی بارها دیدهام که بحث بر سر تشخیص زمان ختم مجلس یا احراز وجود قصد فسخ، میتواند مشاجراتی پیچیده در دادگاهها برانگیزد.
برای جلوگیری از چنین چالشهایی، توصیه میکنم در معاملات رسمی، مخصوصا آنجا که ارزش ملک یا موضوع بیع بالاست، طرفین در صورت تمایل به حفظ خیار مجلس، به صراحت از اسقاط آن خودداری کنند یا اگر نمیخواهند با خطر فسخ فوری مواجه شوند، بهوضوح آن را اسقاط نمایند.
به هر روی، خیار مجلس میتواند دستمایهای برای بازگشت و تصحیح اشتباهات لحظه آخر باشد، یا خلافا با اسقاط آن، طرفین مطمئن شوند قراردادشان بدون نگرانی از تغییر ارادههای ناگهانی، قطعیت یافته است.
در هر دو صورت، شناخت دقیق این خیار و آگاهی از نحوه اعمال و اسقاط آن، گام بلندی در تنظیم آگاهانه و حرفهای معاملات بیع خواهد بود.
خیار حیوان
در این بخش، قصد دارم با رویکردی کاربردی به خیار حیوان بپردازم و پس از ارائه تعریفی روشن، ویژگیها، شرایط، نحوه اعمال و نیز موضوع اسقاط را بررسی کنم.
خیار حیوان چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
پس از انعقاد عقد بیع در مواردی که موضوع معامله یک حیوان باشد، قانون مدنی ایران (به ویژه ماده ۳۹۸) حق فسخی را برای خریدار به رسمیت میشناسد که به آن «خیار حیوان» گفته میشود. این خیار، به خریدار اجازه میدهد طی مدت سه روز از زمان عقد، هرگاه بخواهد، معامله را فسخ کند.
بارزترین ویژگی خیار حیوان، «مدت معین سهروزه» آن است. در اکثر خیارات دیگر، یا زمان اعمال نامشخص است (مثل خیار مجلس که تنها تا پایان مجلس معتبر است) یا میزان آن وابسته به شرایطی دیگر (مثلا خیار عیب، مادامی که زوال حق فسخ اتفاق نیفتاده باشد). اما در خیار حیوان، قانونگذار به شکل صریح حد زمان را مشخص کرده و خریدار باید تا پیش از انقضای سه روز تصمیم قطعی خود را بگیرد.
این خیار «صرفا به خریدار تعلق دارد». فروشنده، بر خلاف خیار مجلس که برای هر دو طرف است، در خیار حیوان حقی ندارد. فلسفه این تفاوت آشکار است: خریدار نیاز دارد در بازهای کوتاه سلامت جسمی و وضعیت کلی حیوان را راستیآزمایی کند. اگر مشکلی پنهان یا ناهنجاری رفتاری جدی در حیوان باشد، خریدار میتواند با استناد به این خیار معامله را فسخ کند و زیان نبیند.
شرایط اعمال خیار حیوان
برای اعمال خیار حیوان باید پیش از هر چیز، عقد بیع به شکل صحیح واقع شده باشد و موضوع بیع «یک حیوان» باشد؛ خواه حیوان اهلی همچون دام و طیور، یا حیوانات خاصی که پرورش و فروش آنها در بازار رایج است. اگر موضوع معامله نطفه یا تخم حیوان باشد یا مثلاً قراردادی برای مشارکت در تولید دام تنظیم شود، دیگر خیار حیوان جاری نمیشود.
نکته دوم، محدودیت سهروزه است. طبق ماده ۳۹۸ قانون مدنی، خریدار تنها تا سه روز پس از عقد فرصت فسخ دارد. محاسبه این سه روز گاه در رویه قضایی محل بحث است؛ اما غالبا روز عقد جزء روز اول حساب میشود، مگر اینکه عقد در ساعاتی از روز شکل گیرد که مانع از بهرهبرداری کامل خریدار از همان روز باشد. در چنین شرایطی، ممکن است خریدار استدلال کند که باید از فردای عقد سه روز محاسبه شود؛ ولی عرف و رویه بیشتر بر محاسبه همان روز عقد بهعنوان روز اول تأکید دارند.
همچنین، اگر پیش از پایان سه روز، خریدار رضایت قطعی خود را اعلام کند و نشانههایی دال بر اسقاط خیارش بروز دهد—مثلا حیوان را بهطور قطعی به مراکز نگهداری منتقل کند و قراردادی برای فروش ثانوی آن ببندد—این عمل میتواند بهمنزله خاتمه حق فسخ قلمداد شود.
کاربردهای خیار حیوان در قرارداد
حیوانات در دسته اموالی قرار میگیرند که نوع سلامت، تغذیه، سن واقعی، مشکلات ژنتیکی یا بیماریهای عفونی میتواند نقش بسزایی در قیمت و تمایل خریدار داشته باشد.
از این رو، قانونگذار با ایجاد خیار حیوان، راهی برای تست و بررسی جدی در اختیار خریدار گذاشته است. این امر به ویژه در معاملاتی که حیوان ارزش مالی یا اقتصادی بالایی دارد—مانند اسبهای مسابقه، دامهای نژاددار یا حیوانات کمیاب—اهمیت بیشتری پیدا میکند.
در سه روز خیار، خریدار معمولا میتواند آزمایشهای اولیه دامپزشکی یا ارزیابیهای شخصی خویش را انجام دهد. اگر در این بررسیها مشخص شود حیوان دچار نقص جسمی یا اختلال رفتاری جدی است، خیار حیوان اجازه میدهد بدون نیاز به اثبات «فریب یا تدلیس»، معامله را فسخ کند.
همین مزیت سبب میشود عموما فروشنده در ارائه اطلاعات واقعی تلاش بیشتری کند؛ زیرا میداند خریدار میتواند به سهولت معامله را بر هم بزند.
نحوه اعمال خیار حیوان
اعمال خیار حیوان ساده است: به محض اراده خریدار برای فسخ در محدوده سه روز، قرارداد منحل تلقی میشود و حقوق و تکالیف طرفین به وضعیت قبل از عقد بازمیگردد. خریدار کافی است اعلام کند «معامله را فسخ کردم».
بهترین شیوه، برای جلوگیری از منازعات آتی، این است که خریدار، اراده فسخ را مکتوب کرده یا در حضور شاهد، صریحا به فروشنده اعلام نماید.
اگر فروشنده منکر وجود خیار حیوان یا انقضای مدت شود، بار اثبات قضیه بر عهده خریدار خواهد بود که نشان دهد زمانی کمتر از سه روز گذشته و عبارت «من منصرف شدم» یا امثال آن را در محدوده سهروزه ابراز کرده است. در عمل، با درج تاریخ دقیق و امضای طرفین یا گواهی شاهدان میتوان از بروز منازعات کاست.
البته ممکن است خریدار ضمن اعلام فسخ، بخواهد دلایل خویش را نیز مطرح کند؛ اما از نظر حقوقی، نیازی به ارائه دلیل عیب یا فریب نیست. خیار حیوان دقیقا به این هدف تعریف شده که بدون الزام به اثبات تدلیس یا وجود نقص خاص، خریدار فسخ کند. بنابراین حتی اگر حیوان هیچ مشکلی نداشته باشد، خریدار در مدت قانونی میتواند منصرف شود.
اسقاط خیار حیوان
در قانون ایران اسقاط خیار پیش از فرا رسیدن شرایط اعمال، امری مجاز شمرده شده است. بنابراین خریدار میتواند در زمان عقد، یا حتی پیش از آن، با فروشنده توافق نماید که «از خیار حیوان، هرچند فاحش باشد، صرفنظر میکنم.» اگر این اسقاط صریح و آگاهانه باشد، آنگاه فرصت سه روزه خریدار به شکل پیشینی از میان خواهد رفت.
در برخی مبایعهنامهها یا قراردادهای مرسوم در بازار دام، بندی به چشم میخورد با مضمون «خریدار حق ادعای هیچیک از خیارات را نخواهد داشت.» با امضای چنین بندهایی، خریدار دیگر نمیتواند در سه روز به خیار حیوان تمسک جوید. اما در صورت فقدان هرگونه توافق صریح یا ضمنی مبنی بر اسقاط، قانون بهطور پیشفرض، خیار حیوان را در اختیار خریدار میگذارد.
همین موضوع نشان میدهد که فروشندگان دامهای گرانبها یا حیواناتی با ویژگی خاص، اگر مایل باشند معامله قطعی شود و از تزلزل سهروزه گریزان باشند، به سراغ اسقاط خیار میروند. از سوی دیگر، خریدار باید با دقت بداند امضای چنین توافقی به چه معناست: او دیگر حق بازگشت نخواهد داشت، حتی اگر در روز بعد با عیوبی روبهرو شود که در هنگام عقد برایش قابل رؤیت نبوده است.
خیار تاخیر ثمن
از جمله خیارات ویژه در عقد بیع که نقش مهمی در حفظ حقوق فروشنده ایفا میکند، «خیار تاخیر ثمن» است. این خیار موقعیتی را پدید میآورد که اگر خریدار در پرداخت قیمت (ثمن) معامله کوتاهی کند و فروشنده نیز کالای فروختهشده را تحویل نداده باشد، فروشنده بتواند معامله را برهم بزند.
از این رو، خیار تاخیر ثمن بیشتر ضامن منفعت فروشنده است و به او اجازه میدهد در صورت عدم تسویه قیمت در مدت معین، از بلاتکلیفی خارج شود و با فسخ قرارداد، مال خویش را نزد خود نگه دارد.
در ادامه، با نگاهی دقیق به تعریف، شرایط، کاربرد، نحوه اعمال و نیز اسقاط این خیار میپردازم.
خیار تاخیر ثمن چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
بر اساس ماده ۴۰۲ قانون مدنی، اگر بیع (قرارداد فروش) عین خارجی یا در حکم عین خارجی باشد و اجلی برای پرداخت قیمت در آن مقرر نشده باشد، چنانچه سه روز از تاریخ بیع بگذرد و خریدار در این مدت ثمن را نپرداخته باشد، و در عین حال فروشنده هم مال را تحویل نداده باشد، فروشنده حق فسخ معامله را دارد. به این حق فسخ «خیار تاخیر ثمن» میگوییم.
ویژگیهای اصلی خیار تاخیر ثمن شامل موارد زیر است:
- مختص فروشنده: برخلاف خیار مجلس که هر دو طرف از آن بهره میبرند، خیار تاخیر ثمن مختص فروشنده است. چرا که در اینجا، فروشنده در موضع زیان قرار میگیرد اگر خریدار از پرداخت وجه خودداری کند.
- سه روز مهلت: قانون مدنی در ماده ۴۰۲ به مهلت سه روز اشاره کرده که در صورت عدم پرداخت قیمت و عدم تسلیم مبیع، فروشنده بتواند فسخ را اعمال کند.
- عدم تعیین اجل برای ثمن: از ویژگیهای حیاتی این خیار آن است که اگر در قرارداد برای پرداخت قیمت، مهلت یا سررسید معین نشده باشد، آنگاه خیار تاخیر ثمن شکل میگیرد. به محض این که برای پرداخت، زمانی تعیین شود، دیگر خیار تاخیر ثمن بیمعنا خواهد بود.
شرایط اعمال خیار تاخیر ثمن
- بیع عین خارجی یا در حکم آن: موضوع معامله باید عین باشد، نه منفعت یا حق انتفاع یا خدمات. مثلا اگر شما مالک کالایی هستید و آن را میفروشید، مشمول خیار تاخیر ثمن است. اما در عقد اجاره یا قرارداد خدمات چنین چیزی راه ندارد.
- عدم تعیین اجل: در قرارداد بیع نباید موعدی برای پرداخت ثمن مشخص شده باشد. اگر مثلا در سند فروش قید شود «خریدار ظرف یک ماه کل وجه را بپردازد»، دیگر خیار تاخیر ثمن جاری نیست و اگر خریدار در زمان مقرر پول را نپردازد، فروشنده باید راهکار دیگری را برگزیند (مثلاً الزام به پرداخت ثمن یا در نهایت فسخ بر اساس شرط قراردادی).
- عدم پرداخت ثمن طی سه روز: باید سه روز از تاریخ عقد بگذرد در حالی که خریدار وجه را نپرداخته باشد. اگر پیش از اتمام سه روز، قیمت به فروشنده تسلیم شود یا فروشنده کالای خود را تحویل خریدار بدهد، خیار تاخیر ثمن منتفی میشود.
- عدم تسلیم مبیع در این مدت: فروشنده نیز نباید مال فروختهشده را طی این مدت به خریدار تحویل داده باشد. اگر فروشنده خودش مبیع را زودتر تسلیم کند، دیگر نمیتواند به خیار تاخیر ثمن استناد کند، چون با تحویل مال، اراده خود را در پایبندی به قرارداد نشان داده است.
کاربرد خیار تاخیر ثمن در قرارداد
خیار تاخیر ثمن بیشتر در معاملات ملکی یا قراردادهایی که ثمن بالایی دارند، نمود پیدا میکند. مثلاً در فروش یک واحد مسکونی که بیعنامه سادهای تنظیم شده و زمان پرداخت درج نشده است، اگر خریدار بعد از سه روز نسبت به پرداخت پول بیتوجه بماند، فروشنده میتواند بهسادگی معامله را فسخ کند و به دنبال خریدار دیگری باشد. این خیار مانع از آن میشود که فروشنده در وضعیت نامشخصی قرار گیرد و مالش در بلاتکلیفی بماند. کاربرد دیگر آن در معاملات فوری اما بدون تعیین سررسید نیز دیده میشود. برای مثال، شخصی خودرویی را به قیمتی توافقی میفروشد، اما مشخص نکردهاند پول دقیقاً چه زمانی و کجا پرداخت شود. اگر سه روز بگذرد و خریدار ریالی نپرداخته باشد، فروشنده حق دارد با استناد به خیار تاخیر ثمن، عقد را فسخ کند.
نحوه اعمال خیار تاخیر ثمن
اعمال خیار تاخیر ثمن بسیار ساده است: فروشنده طی بیانی روشن، اعلام میکند که به دلیل عدم پرداخت قیمت در مهلت مقرر، قصد فسخ دارد.
معمولا برای جلوگیری از انکار یا بروز اختلافهای بعدی، این اعلام میتواند مکتوب یا در قالب اظهارنامه رسمی انجام شود.
مهم آن است که فروشنده، فسخ را در زمانی مطرح کند که هنوز حق خیار او پایدار باشد؛ یعنی پیش از آن که خریدار وجه را پرداخت کند یا فروشنده بهنوعی رضایت به ادامه قرارداد داده باشد.
قابل ذکر است که اگر فروشنده بعد از سه روز همچنان سکوت کند و اراده فسخش را اعلام ننماید، خریدار فرصت دارد قیمت را در هر لحظه بپردازد و اگر فروشنده وجه را قبول کند، امکان استناد به خیار تاخیر ثمن از او سلب میشود. چرا که فروشنده با گرفتن ثمن، در عمل، پایبندی خویش به قرارداد را ابراز داشته است.
اسقاط خیار تاخیر ثمن
همانند سایر خیارات، خیار تاخیر ثمن نیز میتواند پیشاپیش یا در جریان معامله اسقاط شود. ممکن است در قرارداد ذکر شود: «فروشنده به صراحت از خیار تاخیر ثمن صرفنظر کرد»، یا عبارتی مانند «اسقاط کافه خیارات از جمله خیار تاخیر ثمن».
در چنین حالتی، فروشنده حتی اگر خریدار پول را بعد از سه روز پرداخت نکند، دیگر حق برهم زدن معامله را به استناد خیار تاخیر ثمن نخواهد داشت.
همچنین اگر فروشنده در پایان روز سوم یا پس از آن، سکوت کند و ثمن را پذیرفته یا رفتاری انجام دهد که عرفاً نشان از تمایل او به ادامه قرارداد داشته باشد (برای مثال، انتقال رسمی سند یا صدور رسید قطعی)، خیار تاخیر ثمن بهنوعی اسقاط ضمنی میشود. پس فروشنده باید آگاه باشد که برای حفظ این خیار، نباید کاری کند که بیانگر تمایل قطعی به ادامه بیع باشد.
خیار تاخیر ثمن یکی از مکانیسمهای حمایتی فروشنده در عقد بیع است؛ چرا که خریدار اگر طی سه روز وجه را پرداخت نکند و فروشنده هم کالای خود را تحویل نداده باشد، فروشنده میتواند معامله را فسخ کند.
با این رویکرد، قانون از دچار شدن فروشنده به وضعیت نامعلوم جلوگیری میکند و او را قادر میسازد مال خویش را برگرداند و به خریدار دیگری بفروشد یا در صورت تمایل، معامله را نگه دارد. بااینحال، این خیار نیز همانند بسیاری از حقوق دیگر، میتواند در همان ابتدای عقد یا بعد از آن اسقاط شود.
از این رو، آشنایی با محدوده و شرایط خیار تاخیر ثمن برای همه فعالان بازار معامله، بهویژه فروشندگان کالا یا املاک، بسیار ضروری است.
نکات تکمیلی خیارات مختص قرارداد بیع
در بحث خیارات مختص عقد بیع، تاکنون به سه خیار مهم یعنی خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تاخیر ثمن اشاره کردهام و توضیح دادهام که هر یک از این خیارات، چه شرایط و ویژگیهایی دارد.
شاید در ظاهر امر، اینها تنها مواردی محدود به زمان یا اوضاع و احوال خاص به نظر برسند، اما حقیقت آن است که قانونگذار به دلیل اهمیت عقد بیع در نظام اقتصادی و معاملاتی، کوشیده است با تنوعی از خیارات، جلوی شکلگیری معاملات ناعادلانه را بگیرد و به هر یک از طرفین (یا دستکم یکی از آنها) اجازه دهد اگر وضعیت نامطلوبی پدید آمد، به صورت یکجانبه عقد را فسخ نماید.
همین تنوع، نوعی انعطاف در ساختار بیع پدید میآورد که برای تداوم امنیت اقتصادی جامعه مفید است. بااینحال، باید توجه داشت که هر یک از این خیارات، محدوده و مبنای خاصی دارد و نمیتوان از هیچکدام بهعنوان جایگزین قطعی دیگری بهره برد.
خیارات مختص بیع، برخلاف خیارات عام (مانند خیار غبن، خیار عیب یا خیار تدلیس)، بهصورت اختصاصی بر فروش کالا یا عین خارجی متمرکز شدهاند و ازاینرو با هدف تنظیم بهتر روابط میان خریدار و فروشنده به وجود آمدهاند.
اگر بخواهم نگاهی اجمالی به این سه خیار مختص بیع داشته باشم، باید بگویم که خیار مجلس امکان فسخ معامله را تا زمانی که مجلس عقد پایان نیافته در اختیار هر دو طرف میگذارد، خیار حیوان در فاصله سه روز، تنها متعلق به خریدار است و خیار تاخیر ثمن در صورت عدم پرداخت قیمت در مهلت تعییننشده، از حقوق اختصاصی فروشنده شمرده میشود.
تفاوت خیارات مختص به بیع با سایر خیارات
یکی از پرسشهای رایج میان موکلان آن است که چرا باید برای عقد بیع، خیاراتی جداگانه و خاص در نظر گرفت، حال آنکه ما در حقوق ایران، خیارات عامی مثل خیار غبن یا خیار تدلیس داریم که ظاهرا کارکرد مشابهی دارند. برای پاسخ به این ابهام، باید گفت میان این دو گروه از خیارات تفاوتهای بنیادینی وجود دارد:
نخست آن که خیارات عام، بر همه عقود معوّض بار میشوند و مبنایشان یا رفع تدلیس و فریب است (همچون خیار تدلیس) یا حمایت از کسی که به دلیل بیاطلاعی از قیمت متعارف، زیان جدی دیده است (مانند خیار غبن). اما خیارات مختص بیع غالبا بر پایه موقعیت خاص خریدار و فروشنده در مرحله انتقال کالا یا پول شکل گرفتهاند.
مثلا خیار مجلس به دلیل اهمیت زمان لحظهای و احتمال تردید ناگهانی در همان جلسه انعقاد عقد وضع شده است.
خیار حیوان، برخاسته از ویژگیهای کالای زنده است که خریدار نیازمند یک مهلت چند روزه برای بررسی وضع جسمی یا رفتاری آن است.
خیار تاخیر ثمن نیز ناظر به شرایطی است که فروشنده از عدم پرداخت پول در موعدی که عرفاً انتظار میرود، زیان میبیند.
تفاوت دیگر، در برد عملی و نحوه اعمال این خیارات است. خیار غبن یا خیار تدلیس، ممکن است با ارجاع به کارشناس و طی فرایندی طولانی در دادگاه بررسی شوند، زیرا طرف مدعی باید اثبات کند که زیان فاحش وجود داشته یا تدلیسی رخ داده است.
اما خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تاخیر ثمن، در وهله نخست به زمان کوتاه و شرایط مشخصی وابستهاند و نیاز به اثبات تدلیس یا مغبونیت ندارند. بهمحض تحقق شرایط قانونی (مثلاً سپری شدن سه روز در خیار تاخیر ثمن یا ادامهداشتن جلسه عقد در خیار مجلس)، میتوان عقد را فسخ نمود، بیآنکه نیاز باشد دادگاه یا هیئت کارشناسی برای بررسی ادعای فریب ورود کند.
همین تفاوتها سبب میشود گفته شود خیارات مختص بیع، ابزارهایی سریع، موقت و مستقیم برای تنظیم روابط فروشنده و خریدار هستند.
در حالی که خیارات عام، ممکن است در بازهای طولانی فعال باشند و برای اعمالشان بایستی اثباتی دقیق و مستند داشته باشید. بنابراین، اگرچه در هر دو گروه، غایت اصلی تثبیت عدالت در معامله است، اما منطق و مکانیسم اجرایی آنها کاملاً متمایز است.
بررسی رویه قضایی در خصوص خیار تاخیر ثمن و خیار حیوان
از جمله مواردی که در مراجع قضایی، بهویژه دادگاههای عمومی حقوقی، اغلب طرح میشود، دعاوی مرتبط با خیار تاخیر ثمن در معاملات ملکی است. فروشنده ملک یا زمینی را میفروشد و تصور میکند ظرف چند روز پولش را دریافت میکند. اما خریدار گاه به هر دلیلی از پرداخت وجه در موعد کوتاهی که عرف انتظار دارد، خودداری میکند.
در چنین شرایطی، بارها دیدهام فروشنده برای فسخ معامله به دلیل عدم پرداخت ثمن اقدام میکند. قاضی پرونده نیز ابتدا بررسی میکند که آیا زمان سهروزه (یا بیشتر بر اساس توافق طرفین) سپری شده؟ آیا از ابتدا در قرارداد ذکر شده بود که مثلا خریدار تا یک تاریخ مشخص باید پول را بپردازد یا خیر؟ اگر مهلتی تعیین نشده باشد و همچنان سه روز گذشته باشد، فروشنده بهسادگی میتواند فسخ را اعلام کند؛ بهخصوص اگر کالا یا ملک را هنوز تحویل خریدار نداده باشد.
رویکرد دادگاه نیز غالبا در حمایت از فروشنده است، به شرط آنکه شواهدی مبنی بر قبول ثمن پس از سه روز وجود نداشته باشد.
در مقابل، اگر فروشنده رفتار یا گفتاری نشان داده باشد که حاکی از رضایت به تاخیر طولانیتر باشد، مثلا با وجود گذشت پنج روز، وجه را دریافت کرده و سند را امضا نموده باشد، دیگر نمیتواند به خیار تاخیر ثمن استناد کند.
قضات معمولا این عمل را بهعنوان اسقاط ضمنی خیار تاخیر ثمن تلقی میکنند. بنابراین، رویه قضایی تأکید دارد که فروشنده باید درست در همان بازه کوتاه عدم پرداخت، اعتراض کرده و فسخ را اعلام کند. اگر دیر بجنبد یا مبلغ را دریافت کرده باشد، دادگاه دیگر حقی برای فسخ نمیشناسد.
در خصوص خیار حیوان هم گاه پروندههایی پدید میآید که خریدار، یک حیوان گرانقیمت مانند اسب مسابقه را خریداری کرده و سه روز پس از عقد، با مشاهده نشانههایی از بیماری، اعلام فسخ نموده است.
فروشنده اعتراض میکند که این بیماری جدید است و ربطی به زمان قرارداد ندارد یا اساساً مدعی میشود خریدار با پذیرش همه شرایط حیوان از قبل وارد معامله شده است.
ولی در دادگاه، خریدار میگوید مطابق ماده ۳۹۸ قانون مدنی، سه روز فرصت داشته تا حیوان را ارزیابی کند و در این مدت حق فسخ بدون نیاز به اثبات فریب دارد. حتی اگر بیماری جدید هم باشد، این حق فسخ مطلق است و صرفا باید در سه روز اعمال شود.
رویه قضایی نیز معمولا به نفع خریدار رأی میدهد، زیرا خیار حیوان نیازی به اثبات عیب یا تدلیس ندارد.
اگر خریدار در مدت مقرر اعلام انصراف کند، معامله فسخ میشود. البته قاضی بررسی میکند که آیا خریدار رفتار یا اعلامی داشته که نشان دهد خیارش را اسقاط کرده یا خیر. اگر اسقاطی ثابت نشود و زمان سه روزی هم نگذشته باشد، رأی معمولا بر فسخ صادر میشود.
در پروندههایی هم که فروشنده مدعی میشود خریدار اسقاط خیار حیوان کرده، اما مدرکی در قرارداد به چشم نمیخورد، دادگاه معمولا دنبال عبارات صریحی در متن سند میگردد یا به رفتار دو طرف نگاه میکند. اگر نشانهای یافت نشود، خریدار همچنان از خیار حیوان بهرهمند است.
میتوان گفت در رویه قضایی، قاضیان غالباً برداشت موسعتری از حق خریدار در خیار حیوان دارند و تنها زمانی آن را ساقط شده میبینند که دلیلی محکم بر اسقاط ارائه شود. این امر با فلسفه حمایتی قانون مدنی از خریدار حیوان همخوانی دارد.
چالشهای عملی در اجرای خیارات مختص به عقد بیع
در مقام عمل، استفاده از خیارات مختص به بیع همیشه هم ساده و بیدردسر نیست. چالشهای گوناگونی ممکن است در مسیر اجرای آنها پدید آید که اغلب اشخاص عادی از آن بیاطلاعاند و همین سبب میشود که در دادگاه با مشکلات مواجه شوند. یکی از چالشهای مهم، مسئله اثبات زمان و نحوه اعلام فسخ است.
در خیار مجلس، اگر طرفین در مکانی بزرگ مثل دفتر مشاور املاک حضور داشته باشند و فروشنده در یک گوشه به خریدار بگوید «من فسخ کردم»، اما خریدار آن را نشنود یا وجود شاهدی در میان نباشد، بعدها در دادگاه خریدار میگوید چنین فسخی ابراز نشده. قاضی هم چارهای ندارد جز آنکه از طرف مدعی فسخ بخواهد که ادعایش را ثابت کند. پیدا کردن شاهد معتبر یا مدرکی که نشان دهد زمان دقیق فسخ پیش از تفرق مجلس بوده، کار آسانی نیست و در نهایت ممکن است موجب رد ادعای فسخ شود.
در خیار تاخیر ثمن هم تشخیص آغاز سه روز از تاریخی که عقد منعقد شده، گاهی محل اختلاف است. اگر قولنامه یا مبایعهنامه عادی تاریخ مشخصی نداشته باشد یا تاریخش مخدوش باشد، فروشنده چگونه اثبات کند که سه روز کامل گذشته و هنوز وجهی دریافت نکرده است؟
ضمنا اگر فروشنده بخواهد از خیار تاخیر ثمن بهرهمند شود اما متوجه شود که خریدار مبلغی را در همان روز دوم به حسابش واریز کرده، اما رسید بانکی اشتباه ثبت شده یا اعلام نشده است، پیچیدگی حقوقی دیگری رقم میخورد. در چنین شرایطی، ممکن است فروشنده به اشتباه اعلام فسخ کند، در حالی که خریدار ثمن را پرداخته بوده است. دادگاه باید همه جوانب را بسنجد و اگر روشن شد پرداخت بهموقع صورت گرفته، ادعای فسخ فروشنده رد میشود.
در خیار حیوان، گاهی پیش میآید که خریدار عمداً از تغذیه یا مراقبت صحیح حیوان کوتاهی میکند تا در مهلت سه روز، عیب و ایرادی در آن جلوهگر شود و بعد مدعی فسخ شود. فروشنده در دادگاه اعتراض میکند که خریدار موجب ایراد به حیوان شده است.
اینجا دیگر ما با بحثی مواجهایم که اثبات تقصیر خریدار را میطلبد. اگر فروشنده نتواند اثبات کند که بیمار شدن حیوان نتیجه سهلانگاری خریدار بوده، احتمالا خریدار موفق به اعمال خیار خود خواهد شد. اما اگر مدرکی وجود داشته باشد که نشان دهد خریدار با هدف فسخ، عمدا حیوان را در شرایط نامناسب قرار داده، قاعدتا دادگاه این ادعا را بررسی و شاید خیار را غیرقابل اعمال تشخیص دهد، چون اصل بر سوءنیت خریدار خواهد بود. در عمل، اینگونه پروندهها فرایند پیچیدهای را طی میکنند و مستلزم کارشناسی دامپزشکی و شواهد عملی است.
چالش دیگری که در اجرای عملی خیارات مختص بیع مشاهده میشود، مربوط به تبعات فسخ است. بسیاری از افراد پس از فسخ نمیدانند دقیقاً باید چه اقداماتی انجام دهند. مثلاً در خیار تاخیر ثمن، اگر فروشنده فسخ کند اما خریدار آن را نپذیرد و ملک را تصرف کند، فروشنده ناچار است دعوای خلع ید یا استرداد مبیع را مطرح کند.
اگر خریدار بخواهد باقیمانده پول را بپردازد و ادعا کند خیار فروشنده ساقط شده، دوباره دعوای پیچیدهای شکل میگیرد.
این دعوا ممکن است ماهها یا سالها در دادگاه ادامه یابد و عملی نشود که فروشنده بهآسانی مال خود را پس بگیرد. از این جنبه، میتوان گفت هرچند خیارات مختص بیع روی کاغذ ساده و حلال مشکلات به نظر میرسند، در عرصه عمل احتمال دارد به یک مسیر چالشی و طولانی منجر شوند.
علت اصلی این چالشها را باید در نبود شفافیت کافی هنگام تنظیم قرارداد دانست. چنانچه در متن مبایعهنامه صراحتاً زمان انعقاد عقد قید شود، تصریح گردد که قیمت باید بلافاصله یا تا تاریخی مشخص پرداخت شود، یا درج شود که فروشنده حق فسخ دارد اگر ظرف سه روز ثمن پرداخت نشود، بسیاری از اختلافات آتی رفع خواهد شد.
همچنین اگر طرفین بخواهند از خیار حیوان یا خیار تاخیر ثمن اسقاط کنند، بهتر است این نکته را با عباراتی روشن و قابل استناد مطرح نمایند. در غیر این صورت، رویه قضایی نشان داده است که همواره تفاسیر متفاوت یا تکذیب و انکار در دادگاهها موجب طولانیترشدن دعاوی میشود.
افزون بر آن، بیاطلاعی مردم از نقش سردفتران و مشاوره حقوقی یکی دیگر از عوامل بروز مشکل است.
اگر در معاملات کلان و مهم، سردفتر اسناد رسمی یا یک وکیل باتجربه در فرایند نگارش متن قرارداد حضور داشته باشد، او میتواند با آگاهی از قواعد خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تاخیر ثمن، نحوه گنجاندن این حقوق یا اسقاط آنها را به درستی مدیریت کند تا بعدها کسی مدعی نواقص احتمالی نشود.
متاسفانه، خیلی از اسناد بیع در قالب یک قولنامه کوتاه در بنگاه املاک تنظیم میگردد و طرفین بدون دقت کافی امضا میکنند. نتیجه آن است که هنگامی که مشکلات پیش میآید، مراجع قضایی نیز باید با تفسیر از رویه فقهی و قانونی، به اختلاف رسیدگی کنند.
بنابراین، هر چند خیارات مختص به بیع در مبانی نظری بسیار مفید و شفافاند، در مقام اجرا باید توجه داشت که موفقیت در استناد به آنها نیازمند رعایت اصولی چون درج تاریخ دقیق عقد، تعیین وضعیت پرداخت قیمت، نگهداری حیوان و بررسی اوضاع سلامت آن، ثبت رسمی اراده فسخ در زمان مناسب و نیز مستندسازی همگانی است.
چنانچه این اصول در مرحله تنظیم قرارداد یا بلافاصله پس از عقد رعایت نشود، احتمالاً فردی که به خیارش استناد میکند، درگیر چالشهای قضایی فراوانی خواهد شد و ممکن است در نهایت نتواند ادعای خویش را اثبات کند.
پرسشهای متداول
خیار تاخیر ثمن در چه صورتی به فروشنده اجازه فسخ میدهد؟
آیا خیار حیوان فقط با اثبات عیب در حیوان قابل اعمال است؟
چه زمانی خیار مجلس خاتمه مییابد؟
خدمات مجموعه حقوقی بنیاد وکلا در زمینه خیارات مختص عقد بیع
در مقام یک وکیل باتجربه، من در مجموعه حقوقی بنیاد وکلا به خوبی آگاه هستم که هرگونه پیچیدگی در اعمال خیار مجلس، حیوان یا تاخیر ثمن میتواند چالشهای حقوقی جدی به همراه داشته باشد. به همین دلیل، در بنیاد وکلا ما به صورت تخصصی خدماتی عرضه میکنیم که به شما در شناسایی، تنظیم و اجرای صحیح این سه خیار کمک کند. هدف ما این است که پیش از بروز اختلاف، مسائل به گونهای مدیریت شود که هیچیک از طرفین معامله در تنگنای قانونی گرفتار نشوند.
یکی از اصلیترین خدمات ما، ارائه مشاوره حقوقی قرارداد پیش از امضای قرارداد است. من با تجربه فراوان، تمامی بندهای توافقنامه را بهدقت ارزیابی میکنم تا از ظرفیت و حدود هر خیار آگاهی کامل داشته باشید. در صورت نیاز، وکیل قرارداد مجموعه بنیاد وکلا نیز در کنارتان خواهد بود تا متن نهایی عقد، شفاف و عاری از ابهام تنظیم شود. این رویکرد، از دعاوی احتمالی در آینده جلوگیری کرده و هزینههای مالی و زمانی شما را به میزان چشمگیری کاهش میدهد.
علاوه بر این، اگر شما پس از عقد با موقعیتی مواجه شدید که قصد استناد به یکی از خیارات مختص بیع را داشتید، میتوانید با ما تماس بگیرید تا در کوتاهترین زمان ممکن، از راهنمایی و حمایت حقوقی برخوردار شوید. من در بنیاد وکلا همراه شما هستم تا با جمعآوری دلایل و مستندات، در مسیر طرح دعوا یا دفاع از حق فسخ، اقدام موثری انجام دهیم. به شما پیشنهاد میکنم همین حالا با کارشناسان ما تماس بگیرید و از خدمات حرفهای ما در زمینه خیارات مختص عقد بیع بهرهمند شوید.