دیه یکی از موضوعاتی است که در قانون مجازات اسلامی بدان پرداخته شده، در واقع کتاب چهارم از قانون مذکور به آن اختصاص داده شده است.
دیه عبارت است از پرداخت مال معینی توسط وارد کننده آسیب به شخص آسیب دیده یا مجنی علیه که به دلیل جنایات غیر عمدی وارده بر نفس، عضو یا منفعت مجنی علیه به وی پرداخت میشود.
علاوه بر دیه ارش را داریم که معمولا به همراه دیه به کار میرود، ارش نیز همان تعریف را داراست و فرق دو مورد در آن است که مقادیر دیه و نحوه تعلق یافتن آن در شرع تعیین شده است اما ارش اینگونه نیست. در واقع ارش را دادگاه در هر مورد با توجه به آسیب وارده و دیه موارد مشابه تعیین میکند.
عبارت دیه کامل انسان را شنیدهایم، این مبلغ که سالانه تعیین و اعلام میشود که دیه نفس در موارد قتل غیر عمدی یا قتل عمدی که به هر دلیل قصاص به آن تعلق نگیرد است، و سایر مقادیر دیه به نسبت آن تعیین میشوند.
به عبارت دیگر سایر آسیبهای وارده به نسبت مبلغ دیه کامل و با توجه به ضرایبی که قانون مجازات تعیین کرده در هر مورد توسط دادگاه محاسبه میشود.
بیان شد که دیه در اثر ورود آسیب غیر عمدی بر نفس، عضو یا منفعت تحقق مییابد، یکی از مواردی که در قانون برای آن دیه تعیین شده است کندن موی سر انسان اعم از مرد یا زن است که در این نوشتار دیه کندن موی سر زن بررسی خواهد شد. همچنین امکان برقراری ارتباط برخط و گفتگو با مشاوره حقوقی آنلاین برای شما فراهم میباشد.
شرایط تعلق گرفتن دیه کندن موی سر زن
ماده ۵۸۶ قانون مجازات ملاک مسئولیت صدمه به مو را از بین بردن آن دانسته و شیوه از بین بردن مانند کندن یا سوزاندن را موثر در حکم اعلام نکرده، پس صرف اینکه آسیبی به موی سر زن وارد شود بدون توجه به اینکه دلیل و روش آن چه بوده است باعث تعلق یافتن دیه میشود.
اما حالتهایی هست که دیه تعلق نمیگیرد، این موارد که در ماده ۵۷۹ قانون مجازات اسلامی تعیین شدهاند عبارتند از رضایت شخص و یا ولی شخص.
همچنین اگر ضرورت پزشکی ایجاب کند که موی سر زن تراشیده شود دیه تعلق نخواهد گرفت. از جمع دو ماده این نتیجه حاصل میشود که هرگاه موی سر زن بدون رضایت یا ضرورت به هر طریقی کنده شود دیه محقق شده است.
انواع دیه کندن موی سر زن
دیه در صورتی که موی سر به طور کامل کنده شده باشد، یا بخشی از آن کنده شده باشد و نیز درحالتی که مجددا با همان کیفیت قبلی بروید و یا دیگر نروید و یا اینکه با تغییر رنگ یا حالت رویش مجدد داشته باشد متفاوت خواهد بود.
- اگر تمام موی سر زن به نحوی کنده شود که دیگر نروید، موجب دیه کامل زن خواهد بود که همان طور که گفته شد از هر سال به سال دیگر متفاوت است، و همچنین در ماههای حرام نسبت به ماههای عادی نیز تفاوت میکند.
- اگر تمام موی سر کنده شود اما مجددا رویش داشته باشد، مهرالمثل به زن تعلق میگیرد.
مهرالمثل در مقابل مهرالمسمی قرار دارد و برای تعریف آن باید نخست مهر المسمی را تعریف کرد. مهرالمسمی عبارت است از مهریه معینی که در حین ازدواج برای زوجه تعیین میشود که با توافق طرفین انتخاب شده بوده است، اما مهرالمثل به میزان مهریهای گفته میشود که برای یک خانم با ویژگیهای شخصی وی همچون سن، موقعیت شغلی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و غیره معمولا به عنوان مهرالمسمی تعیین میشود.
پس در صورتی که موی سر زن به طور کامل کنده شود اما مجددا رویش یابد با توجه به ویژگیهای آن خانم میزان دیه تعیین خواهد شد و برای این امر دادگاه از نظر کارشناس استفاده مینماید.
نکته دیگری که در این باره وجود دارده حکم انتهای ماده ۵۷۷ قانون مجازات اسلامی است که بیان داشته اگر مهرالمثل از دیه کامل زن بیشتر باشد، دیه کامل به وی تعلق خواهد گرفت، در نتیجه در هر حال بیش از یک دیه به دلیل کنده شدن موی سر زن به وی پرداخت نخواهد شد اعم از آن که رویش مجدد داشته باشد یا نه.
- اگر قسمتی از موی سر زن کنده شود و دیگر نروید، با توجه به نسبت از دست رفته به کل موی سر، از دیه کامل محاسبه شده و به زن پرداخت میشود.
- اگر قسمتی از موی سر زن کنده شود و مجددا رویش یابد، با توجه به نسبت از دست رفته به کل موی سر، از مهرالمثل محاسبه شده و به زن پرداخت میشود.
در اینجا قانونگذار حکم مشابه کنده شدن کامل مو را بیان نداشته، در آن حالت دیدیم که اگر مهرالمثل از دیه کامل بیشتر بود تنها دیه کامل تعلق میگرفت، اما اینجا چنین حکمی وجود ندارد در نتیجه اگر دیه حالتی که قسمتی از مو کنده شده و مجددا رویش یابد از دیه حالتی که قسمتی از مو کنده شده و مجددا هم نروید بیشتر باشد، همان مبلغ بیشتر تعلق خواهد گرفت.
البته با توجه به حکم اخیر قانونگذار به نظر میرسد در هر حال دیه پرداختی نباید از یک دیه کامل زن بیشتر باشد.
- اگر مقداری از موی سر از پیش از بین رفته باشد و پس از آن در اثر جنایت غیر عمدی مابقی آن نیز کنده شود، در حکم آن است که قسمتی از مو کنده شده باشد. پس اینگونه نیست که موی نسبتا آسیب دیده را بتوان کند و با مجازاتی روبهرو نشد، بلکه به همان نسبت آسیبی که وارد شود دیه نیز تعلق میگیرد.
- اگر کنده شدن مو در اثر از بین بردن یک عضو یا پوست باشد، دیه یا ارش از بین بردن عضو مزبور به علاوه دیه کندن مو به زن تعلق میگیرد که مقادیر آن توسط کارشناس تعیین میشود. دیه آسیب به اعضا در قانون مجازات اسلامی بیان شده است، اما به دلیل انواع متعددی که دارد نمیتوان در این نوشتار بدان پرداخت و در صورت نیاز باید مشاوره حقوقی موردی دریافت شود.
- اگر موی سر پس از کنده شدن با عیب بروید، برای مثال رنگ یا حالت آن تغییر کند، یا هر تغییر دیگری به نسبت حالت طبیعی و اصلی خود داشته باشد، برای تغییرات پیش آمده ارش تعیین میشود. ارش در این حالت میتواند ثلث دیه یا مهرالمثل باشد، البته به بیان ماده ۵۸۵ قانون مجازات اسلامی ارش مجزایی برای عیب حاصله نیز تعیین خواهد شد. در اینجا نیز در هر مورد از نظر کارشناس کمک گرفته میشود.
در حالتهای مختلفی که بیان شد تفاوت در رویش مجدد یا عدم رویش و نیز عیب و نقص ایجاد شده بود، این موارد به کمک کارشناس مورد وثوق تعیین میشوند، اما همواره این احتمال وجود دارد که پیش بینی کارشناس صحیح نباشد، به همین دلیل نظر کارشناس ملاک تعیین اولیه میزان ارش یا دیه خواهد بود اما اگر عدم صحت نظر وی معلوم گردد امکان جبران وجود دارد.
برای مثال اگر نظر کارشناس بر عدم امکان رویش مجدد باشد و دیه کامل به زن پرداخت شده باشد اما بعدا خلاف نظر کارشناس پیش آید و موی کنده شده رویش داشته باشد، تفاوت دیه و مهرالمثل، به پرداخت کننده بازگردانده میشود، البته در صورتی که بین دیه پرداخت شده و مهرالمثل تفاوتی وجود داشته باشد.
یا اگر کارشناس امکان رویش مجدد را داده بوده و بر همین اساس مهرالمثل به زن تعلق گرفته اما موی کنده شده با گذشت زمان معقولی دیگر نروید، تفاوت دیه و مهرالمثل پرداخت شده محاسبه و به زن پرداخت میشود.
مقادیر دیه
دیه کامل انسان در سال ۱۴۰۲ معادل ۹۰۰ میلیون تومان در ماههای عادی و ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در ماههای حرام تعیین شده است که ماههای حرام عبارتند از ذی القعده، ذیالحجه، محرم و رجب.
البته مقادیر اعلامی دیه کامل مرد را تعیین میکند اما صحبت از تفاوت دیه زن و مرد را زیاد شنیدهایم، جملهای که همواره بیان میشود آن است که دیه زن نصف مرد است.
این موضوع در حالت قتل نفس است، اما در غیر قتل نفس تا زمانی که دیه قابل پرداخت به زن از یک سوم دیه کامل مرد کمتر باشد معادل همان مقادیر دیه مرد خواهد بود.
پس اگر دیه قابل پرداخت به زن از یک سوم دیه کامل بیشتر شود، به جمله معروف دیه زن نصف مرد است بازمیگردیم و دیه قابل پرداخت به نسبت یک دوم دیه مرد در همان وضعیت تعیین میشود.
در نتیجه ۴۵۰ میلیون تومان در ماههای عادی و ۶۰۰ میلیون تومان در ماههای حرام دیه کندن کامل موی سر زن به صورتی که دیگر نروید خواهد بود، اگر قسمتی از مو کنده شده باشد و میزان آن از یک سوم دیه کامل کمتر باشد به نسبت دیه مرد و چنانچه بیش از یک سوم باشد به نسبت دیه زن تعیین خواهد شد.
شیوههای احراز آسیب
تا اینجا میزان دیه و انواع خسارات وارده به موی سر که میتواند دیه به همراه داشته باشد مطرح شد، اما برای اینکه دیه تعلق گیرد نخست باید وقوع آسیب محرز شود.
یک اصل کلی وجود دارد که رسیدگی بدون درخواست مجنی علیه شروع نمیشود البته که این موضوع استثنائاتی دارد اما در مورد دیه کندن موی سر اینگونه نیست و در واقع رسیدگی تنها با درخواست مجنی علیه یا در صورتی که وی طفل یا مجنون باشد با درخواست ولی وی شروع میشود.
در مرحله دوم است که رسیدگی صورت میپذیرد. چنانچه دادگاه وقوع آسیب را احراز کند و نیز واردکننده آسیب را تعیین نماید، میزان دیه مشخص میشود و مسئولیت پرداخت آن با مرتکب خواهد بود.
درباره ماهیت دیه که مجازات است یا مسئولیت مدنی همواره اختلافاتی وجود داشته، نتیجه این اختلافات بر موضوعات مختلفی اثر میگذارد، برای مصال نحوه احراز و ادله اثبات را تعیین میکند. خوشبختانه قانون مجازات سال ۱۳۹۲ در این باره اعلام داشته که دیه دارای آثار ضمان مالی یا مسئولیت مدنی است.
در نتیجه ادلهای که برای اثبات میتوانند به کار روند شامل ادله ضمانهای مالی هم خواهند بود که در بخش بعدی به آن پرداخته خواهد شد، همچنین گذشت مجنی علیه یکی از راههایی میشود که وارد کننده آسیب را از پرداخت دیه مبری میسازد. تاثیر دیگر آن که طرفین میتوانند به مبلغ دیگری جز آنچه که دادگاه صالح تعیین کرده است مصالحه کنند.
بیان شد که دیه وصف ضمان مالی دارد به همین سبب نیز با ادله اثباتی ضمان مالی احراز میشود، البته قانونگذار قسامه را نیز برای اثبات دیه کافی دانسته است، پیش از ورود به ادله اثبات ضمان مالی به قسامه پرداخته میشود.
قسامه که از قسم میآید عبارت است از تکرار مکرر یک قسم که بیان کننده ورود آسیب مورد ادعای مجنی علیه توسط متهم باشد. اقامه قسامه در حالتی ممکن است که شبهاتی وجود دارد، بدین صورت که آسیب حقیقتا واقع شده اما درباره اینکه توسط متهم واقع شده یا خیر مدارک کافی وجود ندارد و متهم سوگند یاد کرده که واردکننده آسیب نبوده است.
در این حالت مجنی علیه میتواند با قسم خوردن به اینکه آسیب مذکور را متهم به وی وارد آورده ادعای خود را اثبات کند و دیه به وی تعلق خواهد گرفت.
تعداد قسمها با توجه به میزان دیه متفاوت است، برای مثال در حالتی که دیه جنایت وارده معادل دیه کامل باشد، شش قسم باید یاد شود و در حالتی که دیه معادل یک ششم یا کمتر از دیه کامل باشد، تنها یک قسم کافی است، پس با توجه به میزان آسیب وارده تعداد قسمها تعیین میشود.
ادله اثبات ضمان مالی نیز شامل اقرار، اسناد کتبی، شهادت و امارات است که بیان و توضیح آنها از حوصله این نگارش خارج است، همچنین استناد به آنها و نحوه استناد امریست که نیاز به دقت و تخصص کافی داشته و اظهارات نادرست میتواند نتایج نامطلوبی به بار بیاورد.
مسئول پرداخت دیه
به بیان ماده ۴۶۲ قانون مجازات اسلامی مسئول پرداخت دیه در جنایات عمدی و شبه عمد خود مرتکب و در خطای محض با توجه به نحوه احراز جنایت مسئولیت پرداخت میتواند با مرتکب و یا عاقله باشد. نخست باید دید عاقله چه شخصی است، عاقله به پدر، پسر و بستگان ذکور نسبی پدری و مادری یا پدری میگویند.
البته همه این افراد مسئولیت پرداخت نخواهند داشت بلکه از اشخاص یاد شده کسانی که در زمان فوت مرتکب میتوانند از وی ارث ببرند به صورت مساوی مکلف به پرداخت دیه میشوند. اما عاقله تنها در صورتی مسئولیت پرداخت خواهد داشت که جنایت وارد شده از نوع خطای محض بوده و از طریق بینه، قسامه یا علم قاضی احراز شده باشد و همچنین عاقله تمکن مالی برای پرداخت دیه را داشته باشد. پس میتوان گفت که اصل بر آن است که پرداخت باید توسط مرتکب صورت پذیرد.
درباره جنایت عمد، غیرعمد و خطای محض نیز باید گفت که چنانچه مرتکب قصد وارد کردن جنایت و دریافت نتیجه حاصل شده را داشته و با همین قصد جنایت را وارد کرده باشد و حقیقتا نتیجه را گرفته باشد از نوع عمد است. برای مثال چنانچه یک شخص آگاهانه نسبت به خانم الف اقدام کند تا موهای وی را بکند به طوری که دیگر هرگز نروید، وی مرتکب جنایت عمد شده است.
در جنایت غیر عمدی شخص قصد وارد کردن آسیب به مجنی علیه را دارد اما نه آسیبی که حقیقتا رخ داده است و یا اینکه در اثر تقصیر وی آسیب رخ میدهد. برای مثال قصد وی کندن قسمتی از موهای سر بوده آن هم به طور موقت اما تمام موها به نحوی کنده میشوند که دیگر نمیرویند، در این حالت جنایت شبه عمد رخ داده است.
و در نهایت خطای محض وجود دارد که به آسیبهای وارده توسط صغیر و مجنون یا آسیبی که حین مستی یا خواب وارد شده باشد گفته میشود، پس اگر یک شخص در حال مستی موهای دیگری را بسوزاند و موجب از بین رفتن آنها شود آنچه که اتفاق افتاده خطای محض بوده است.
نکته دیگری که وجود دارد حالتی است که چند شخص به نحو اشتراک آسیب را وارد ساخته باشند، در این حالت میزان دیه تعیین شده و بین آنها تقسیم میشود.
مهلت پرداخت دیه
طرفین میتوانند بر مهلت پرداخت دیه توافق کنند، اما اگر چنین توافقی وجود نداشته باشد، در جرایم عمدی دیه باید ظرف یک سال قمری پرداخت شود، در جرایم شبه عمد دو سال و در جرایم خطای محض سه سال.
البته در جنایت شبه عمد در هر سال باید نیمی از دیه پرداخت شود و در جنایت خطای محض هر سال یک سوم دیه، نکته دیگر آن که چنانچه مرتکب قصد پرداخت تمام دیه را زودتر از موعد داشته باشد، مجنی علیه باید آن را قبول کند و نمیتواند مرتکب را مجبور به پرداخت در آینده نماید.
وکیل در دعاوی دیه کندن موی سر زن
انواع حالتهایی که ممکن بود دیه به همراه داشته باشد بیان شد، همچنین دیدیم که جنایات انواع مختلفی دارد که بر نحوه احراز و نیز مسئول جبران تاثیر میگذارد. شکی نیست که آسیبی همچون کنده شدن موی سر بروز خارجی مشخصی داشته و به راحتی قابل دیدن است، اما آیا به همان راحتی نیز قابلیت احراز و تعیین مسئول دارد؟
اقدامات به موقع و استفاده مناسب از مدارک به همراه دفاع قوی میتواند بر سرنوشت موضوع تاثیر قابل توجهی گذارد، علاوه بر آن در تعیین میزان آسیب نظر کارشناسی از اهمیت خاصی برخوردار است که بررسی نظر وی و اعتراض به آن در صورت لزوم، خود موضوع قابل توجه دیگری است.
در نتیجه سپردن موضوع به وکیل کیفری متضمن پیگیری مناسب و دست یافتن به نتیجه عادلانه است. چنانچه با جنایت مشابهی روبهرو شدهاید میتوانید از وکلای کیفری بنیاد وکلا کمک بگیرید.
همچنین اگر موضوعات و مفاهیم مختلف تعریف شده و به کار رفته در این نوشتار سوالاتی را برای شما ایجاد کرده است میتوانید با وکیل تلفنی گروه بنیاد وکلا تماس بگیرید.