نفقه به هزینههای رایج زندگی گفته میشود که برای گذران امور لازم است، همه اشخاص به تنهایی از پس این هزینهها بر نمیآیند.
بسیار اتفاق میافتد که زوجه پس از ازدواج به ویژه پس از مادر شدن دست از کار کردن میکشد و زمان خود را در خانه صرف تربیت فرزندان میکند، هزینههای وی و فرزندان از کجا باید تامین شود؟ به عنوان عرف رایج در کشور پدر هزینههای زندگی را پرداخت میکند، اما آیا این اقدام وی یک الزام و وظیفه قانونی است و یا یک رسم و عرف اجتماعی؟
اگر پدر نسبت به پرداخت نفقه همسر و فرزندان خود اقدام نکند آیا میتوان اقدام قانونی انجام داد و یا آن که چنین امکانی وجود ندارد؟ اگر همسر تمکن مالی برای پوشش هزینهها را نداشته باشد آیا میتوان از شخص دیگری مطالبه نفقه کرد؟
اگر وی بعد از گذشت مدت زمانی توان مالی خود را باز یابد، آیا نسبت به زمانی که نفقه پرداخت نکرده میتوان اقدامی صورت داد؟ به جز فرزندان و زوجه آیا اشخاص دیگری هم هستند که پرداخت نفقه به ایشان واجب باشد؟
برای پاسخ به سوالات یاد شده و نیز سوال اصلی این مقاله که چگونگی مطالبه نفقه گذشته فرزندان است، لازم است که نخست نفقه، انواع نفقه، افراد واجب النفقه و نیز اشخاصی که باید نفقه را پرداخت کنند بررسی شوند، و سپس به سوال اصلی پرداخته شود.
خوشبختانه قانون مدنی در مواد ۱۱۹۵ لغایت ماده ۱۲۰۶ و نیز قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ پاسخ این سوالات را در اختیار ما قرار دادهاند. در ادامه با وضعیت نفقه گذشته فرزند بیشتر آشنا میشویم. ضمن آن که متخصصین ما در وکیل تلفنی آماده پاسخگویی به شما میباشند.
تعریف نفقه و شرایط آن
ماده ۱۲۰۴ قانون مدنی نفقه اقارب را عبارت از مسکن، البسه، اثاث مسکن و غذا دانسته است. همانطور که مشاهده میشود نفقه به تامین نیازهای اساسی اطلاق میشود و آنچه فراتر از این موارد پرداخت میشود با اختیار خود شخص بوده و التزام قانونی برای آن وجود ندارد.
نکته دیگر آن که از این ماده چنین برمیآید که نفقه در اصل تامین موارد یاد شده است و نه پرداخت وجه نقد، پس اگر شخصی نسبت به خرید اثاث مسکن و غذای مناسب اقدام کند نمیتوان گفت چون وجه نقدی پرداخت نکرده، نفقه همچنان بر وی لازم است، به عبارت دیگر پرداخت وجه نقد جایگزین حکم این ماده است.
شروط دیگری نیز برای نفقه و پرداخت آن تعریف کرده که عبارتند از درجه استطاعت منفق و حد رفع نیاز بودن، ندار بودن شخص واجب النفقه:
درجه استطاعت منفق
منفق کسی است که پرداخت نفقه را بر عهده دارد، پس در تعیین میزان نفقه وضعیت مالی وی سنجیده میشود. البته درجه استطاعت منفق تنها در تعیین میزان نفقه موثر نیست، بلکه اگر پرداخت نفقه زندگی و معیشت وی را در مضیقه قرار دهد کلاً مسئولیتی بر او نخواهد بود.
حالت دیگر وضعی است که چند شخص واجب النفقه وجود داشته باشند اما منفق تنها توان مالی پرداخت نفقه یکی از آنها را داشته باشد، در این صورت بنا به حکم ماده ۱۲۰۲ قانون مدنی، کسی که در خط عمودی نزولی باشد ارجح است.
پس اگر شخص وظیفه پرداخت نفقه طفل و پدر خود را به طور همزمان به عهده داشته باشد اما پرداخت هر دو نفقه وی را در وضعیت نامناسب معیشتی قرار دهد، پرداخت نفقه فرزند واجب است.
نکته دیگر آنکه اگر زوجه و چند شخص واجب النفقه دیگر همزمان وجود داشته باشند، پرداخت نفقه زوجه در اولویت خواهد بود.
به حد رفع نیاز بودن نفقه
حد رفع نیاز بودن که مطرح شده با توجه به شرایط خانوادگی و اجتماعی و عادتهای اطراف دعوا سنجیده میشود، برای مثال با توجه به وضعیت ممکن است اگر پدر خانهای کوچک در حاشیه شهر برای فرزندان خود کرایه کرده باشد به عنوان انجام وظیفه پرداخت نفقه وی کافی باشد، اما در موردی دیگر چنین خانهای با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و خانواده طرفین اختلاف مناسب تشخیص داده نشود، که در این صورت پدر به تامین خانه مناسب الزام خواهد شد.
ندار بودن شخص واجب النفقه
با توجه به ماده ۱۱۹۷ قانون مدنی به دست میآید که ندار بودن به طریقی منظور نظر است که شخص نتواند از طریق اشتغال، وسائل معیشت خود را فراهم سازد و این مورد را از شروط لازم برای واجب النفقه شدن وی دانسته است.
البته این شرط در صورتی مصداق دارد که شخص امکان اشتغال داشته باشد، امکان اشتغال اعم است از اینکه شغلی برای وی یافت شود و وی نیز قدرت انجام آن را داشته باشد. برای مثال طفلی که به سن رشد نرسیده و نیز شخص کهنسالی که توان فیزیکی کار کردن ندارد در دایره این شرط نمیگنجند.
نکته بعدی اینکه نفقه زوجه حتی در صورت اشتغال وی بر عهده همسر است و اگر بخواهد میتواند از طریق قانونی نفقه خود را مطالبه نماید.
در خصوص ماده ۱۲۰۴ قانون مدنی باید توجه داشت که احکام این ماده در وضعیتی اعمال میشود که شخص واجب النفقه برای دریافت نفقه خود به محاکم صالح رجوع کرده باشد. رجوع به محاکم در صورتی اتفاق میافتد که منفق به اختیار خود نفقه ایشان را پرداخت نکرده باشد یا به طور مناسب پرداخت ننموده باشد.
نتیجه دیگری که از این ماده به دست میآید حالتی است که شخص بیش از این میزان به عنوان نفقه هزینه کرده باشد. چنانچه شخصی بیش از این موارد به عنوان نفقه پرداخت کرده باشد نمیتواند برای مازاد بر وظیفه قانونی خود بازپرداخت مطالبه نماید زیرا وی به میل خود عمل کرده بوده و این ماده قانونی حداقل مسئولیت وی را بیان کرده نه حداکثر را، اما اگر شخصی از پرداخت خودداری کرد و واجب النفقه وی به محکمه رجوع کرد، برای تعیین میزان نفقه قابل پرداخت، این ماده ملاک قرار میگیرد.
گفته شد که نفقه واجب بدین معناست که خودداری از پرداخت آن برای شخص واجب النفقه حق رجوع به مرجع صالح و مطالبه ایجاد میکند، محکمه پس از رسیدگی و صدور حکم منفق را به پرداخت الزام میکند اما اگر الزام وی امکان نداشته باشد، چه راه حل قانونی دیگری وجود دارد؟
در این باره با توجه به حکم قانونگذار فرد واجب النفقه میتواند درخواست دهد که از اموال منفق به میزان نفقه در اختیار ایشان قرار گیرد. در صورتی که واجب النفقه طفل باشد شخصی که عهدهدار مخارج طفل است، برای مثال پدربزرگ یا مادر، باید این درخواستها را تنظیم نماید.
حال اگر شخص اموالی نیز در اختیار نداشته باشد چه باید کرد؟ ماده واحدهای در این خصوص در سال ۶۳ تصویب و به قانون مدنی الحاق شد که طبق آن این امکان ایجاد شد که مادر یا شخص دیگری با اجازه دادگاه نفقه را پرداخت کند اما نه به صورت وظیفه قانونی یا بخشش، بلکه به عنوان قرضی به شخص واجب النفقه که در نتیجه بتواند بعدا به وی مراجعه کرده و مبالغ پرداختی خود را مطالبه نماید.
در نتیجه پرداخت نفقه نخست از خود شخص مطالبه میشود، در قدم بعدی وی الزام به پرداخت میشود، در حالت سوم از اموال وی برداشته میشود و در نهایت شخص دیگر با اجازه قانون به نیابت از وی پرداخت کرده و سپس به او مراجعه مینماید.
انواع نفقه
نفقه با توجه به شخصی که نفقه به وی تعلق میگیرد و نیز زمان نفقه مورد مطالبه، به انواعی تقسیم میشود. نفقه زوجه، نفقه اولاد و نفقه اقارب حالتهایی است که در قانون بدانها اشاره شده است.
نفقه زوجه و اقارب
نفقه زوجه احکام خاص خود را دارد که در باب نکاح از قانون مدنی مورد بررسی قرار گرفته و از موضوع این نگارش خارج است، اقارب به بیان ماده ۱۱۹۶ به اقارب نسبی در خط عمودی اعم از صعودی یا نزولی گفته میشود.
اقارب در حقوق ایران به دو دسته نسبی و سببی تقسیم میشود، اقارب سببی به آن دسته از خویشاوندان گفته میشود که در اثر ازدواج رابطه فیمابین ایجاد شده باشد، برای مثال رابطه شوهر با مادر همسر خود از نوع سببی است که در اثر ازدواج وی با همسر ایجاد شده است. اما اقارب نسبی به آن گروهی اطلاق میشود که به دلیل رابطه خونی با هم خویشاوند هستند.
در همان مثال قبلی فرزند آن زن و شوهر نسبت به مادر بزرگ مادری خود یک رابطه نسبی دارد و طلاق والدین نیز در تغییر این رابطه اثری ندارد.
با توجه به این توضیح مشخص میشود که اقارب نسبی عمودی به فرزندان و نوادگان گفته میشود و اقارب نسبی صعودی به والدین، پدر بزرگها و مادر بزرگها و اجداد.
نکته دیگری که مشاوره حقوقی آنلاین از این ماده به دست میآورد، حکم انتهای ماده است که گفته تنها اقارب نسبی ملزم به انفاق یکدیگرند؛ پس کسی وظیفه قانونی ندارد که به خواهر یا برادر خود نفقه پرداخت کند اما اگر علاقه به انجام این کار داشت مانع قانونی برای وی وجود ندارد.
درباره مثال قبلی حتی گفته میشود که اگر شخصی برای مدت زمان نسبتا طولانی به یکی از اقوام خود، که واجب النفقه نبوده، نفقه پرداخت کرده باشد، و پس از آن بنا به هر دلیلی از پرداخت سر باز زند، آن شخص میتواند در مرجع صالح طرح دعوا کرده و نفقه خود را مطالبه نماید زیرا یک حق طبیعی برای وی ایجاد شده است، البته در صورتی که شخص تمکن مالی برای ادامه پرداخت نفقه داشته باشد.
نفقه فرزند
گروه سوم و موضوع اصلی این نگارش نفقه فرزندان است.
نفقه فرزندان آن چیزی است که تامین اولا بر عهده پدر است و در صورتی که پدر نباشد یا نتواند که از پس نفقه اولاد خود بربیاید طبق حکم ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی وظیفه پرداخت آن به اجداد پدری سرایت میکند.
قابل توجه آن که قانون مدنی اجداد پدری را تا هر میزان که بالا رود ملزم به پرداخت نفقه دانسته است، پس اگر پدر و پدر بزرگ طفل در قید حیات نباشند و یا اینکه قدرت پرداخت نفقه را نداشته باشند، اما جد پدری وی متمکن باشد، وظیفه پرداخت نفقه با جد پدری خواهد بود.
نفر بعدی در این لیست مادر است، پس مادر زمانی ملزم به پرداخت نفقه میشود که هیچکدام از پدر و اجداد پدری طفل نتوانند این وظیفه را برعهده بگیرند و نیز مادر متمکن از پرداخت باشد.
در مرحله بعدی و پس از مادر اجداد و جدات مادری و جدات پدری به ترتیب طبقه وظیفه پرداخت نفقه را بر عهده خواهند داشت. در این وضعیت آخر اگر چند نفر باشند که هم متمکن از پرداخت بوده و هم از حیث درجه و طبقه یکسان باشند، نفقه واجب بین آن به تساوی تقسیم میشود.
میدانیم فرزند به چه کسی گفته میشود اما آیا تامین هزینههای وی همواره با گروههای یاد شده است؟ با توجه به مواد قانونی که در این باره وجود دارد پاسخ است سوال منفی است. نفقه فرزندان پسر تا سن ۱۸ سالگی و فرزندان دختر تا زمان ازدواج بر عهده پدر و دیگر اشخاص یاد شده است و مادام العمر نیست.
اما اگر فرزند پسر در حال تحصیل باشد از نظر قانونی تا خاتمه تحصیلات وی پرداخت نفقه بر عهده پدر است و نیز در صورتی که فرزند دختر پس از ازدواج طلاق بگیرد و یا همسر وی فوت شود و مستمری نیز دریافت نکند، نفقه وی مجدداً با پدر خواهد بود.
البته باز هم تاکید میشود که این محدوده سنی حداقل وظیفه قانونی را مشخص میکند و اگر پدری به پسر خود که محصل هم نیست تا سن ۳۰ سالگی نفقه پرداخت کند، نمیتواند از باب آنکه چنین وظیفهای نداشته مبالغ پرداخت شده را مطالبه نماید.
نکته دیگر آنکه فرزند از نظر قانونگذار اعم است از فرزند خود شخص، اعم از آنکه نحوه تولد وی طبیعی بوده باشد و یا از طریق لقاح مصنوعی و یا فرزند خواندهای که با طی شدن مراحل قانونی به سرپرستی گرفته است.
گفته شد که نوع دیگری از تقسیمبندی با توجه زمان تعلق یافتن نفقه وجود دارد. نفقه میتواند برای زمان حال، گذشته و آینده باشد، اما آیا همه این حالتها برای همه اشخاص واجب النفقه قابلیت مطالبه قانونی دارند؟
نفقه حال به هزینههایی گفته میشود که برای برطرف کردن نیازهای حال حاضر و جاری شخص لازم است. نفقه آینده هزینههای زندگی شخص واجب النفقه در زمان آینده است که هنوز جاری نشده و نفقه گذشته به آن دست از هزینههایی گفته میشود که شخص واجب النفقه میتوانسته مطالبه کند اما نکرده و منفق نیز نسبت به پرداخت آنها اقدام نکرده است.
قانون مدنی مطالبه نفقه حال و آینده را برای همه گروههای واجب النفقه ممکن دانسته، اما نفقه گذشته را تنها برای زوجه متصور شده است. به عبارت دیگر زوجه میتواند هرگاه که بخواهد نسبت به نفقه دورهای که دریافت نکرده اقدام نماید و دادگاه صالح در صورت احراز عدم پرداخت نفقه، میزان آن را تعیین و زوج را الزام به پرداخت میکند.
اما فرزندان و دیگر اقارب نمیتواننند هزینههای گذشته را مطالبه کنند، ایشان تنها میتوانند از زمان تنظیم دادخواست تا آینده درخواست تعیین نفقه و پرداخت آن را بدهند. نکتهای که اینجا مورد سوال و توجه خواهد بود نفقه زمان تنظیم دادخواست و زمان صدور حکم است.
فرض کنیم مادری به نیابت از فرزند خود برای نفقه حال و آینده وی دادخواست میداد، تاریخ تنظیم دادخواست اول فروردین ۱۴۰۱ است، چنانچه زمان صدور حکم دی ۱۴۰۱ باشد، برای بازه زمانی فروردین تا دی که مادر مطالبه کرده بوده و در زمان تنظیم دادخواست نفقه حال و آینده محسوب میشده اما در زمان صدور حکم به نفقه گذشته تبدیل شده حکم چیست؟
با توجه به حکم قانون مدنی به نظر میرسید که نفقه از زمان صدور حکم تعیین و پرداخت میشود. اما در قانون حمایت خانوده مصوب ۱۳۹۱ تغییراتی در وضعیت مطالبه نفقه فرزندان ایجاد شد.
اولا که طبق ماده ۷ این قانون چنانچه موضوع دعوا از مواردی باشد که نیاز به بررسی و تعیین تکلیف فوری داشته باشد، مثل موضوع نفقه، دادگاه بدون رسیدگی ماهوی میتواند دستور موقت صادر نماید.
دستور موقت، همانگونه که از اسم آن پیداست، تصمیم موقت دادگاه است که میتواند با رای اصلی نقض شود. این تصمیم در مواقع فوریت که رسیدگی میتواند باعث ورود ضرر شود و در صورت جمع بودن شرایطی گرفته خواهد شد و قانون حمایت خانواده یکی از این موارد را موضوع نفقه دانسته است.
رسیدگی به دعاوی نفقه اعم از نفقه زوجه و اقارب در صلاحیت دادگاه خانواده است و نه دادگاه عمومی حقوقی، دادگاه خانواده نسبت به دادگاه عمومی از تشریفات کمتری برخوردار است به همین دلیل رسیدگی در دادگاه خانواده سریعتر صورت میپذیرد.
در پایان باید توجه داشت که طبق ماده ۵۳ این قانون سرباز زدن زوج از پرداخت نفقه فرزند در صورت دارا بودن، با شکایت شاکی که اصولا مادر است، میتواند به حبس وی منجر شود.
مشاوره حقوقی نفقه فرزند
بیان شد که نفقه واجب به هزینههای خوراک، پوشاک و مسکن گفته میشود، اما برخلاف ادوار گذشته امروزه این هزینهها مبلغ قابل توجهی هستند. همچنین دعاوی خانوادگی به دلیل وابستگیهای عاطفی که بین اشخاص وجود دارد علاوه بر هزینههای مالی هزینه روحی نیز به همراه دارد.
دریافت مشاورههای حقوق خانواده که اشخاص را با حقوق و وظایف قانونی خود در قبال یکدیگر آشنا کند میتواند آنها را از بسیاری از اتفاقات ناخوشایند آینده نجات دهد، اگر نسبت به هر یک از حقوق و وظایف قانونی خود پس از ازدواج سوال یا ابهامی دارید، و یا کلا نسبت به آنها آگاهی ندارید، مشاوره حقوقی خانواده بنیاد وکلا میتوانند اطلاعات کافی در اختیار شما قرار دهند.
البته با وجودی که پیشگیری از رخدادهای ناخوشایند عاقلانه است اما برخی موضوعات با وجود تمام تلاشها باز هم اتفاق میافتند. متاسفانه بسیار رایج است که زوجین پس از بروز اختلاف نسبت به حقوق مالی یکدیگر نتوانند به توافق برسند، حتی گاهی حقوق مالی اهرمی برای تحت تاثیر قرار دادن طرف دیگر است.
یکی از حقوق مالی ناشی از ازدواج نفقه فرزندان است؛ همانطور که بیان شد پرداخت نفقه فرزندان قانونا بر عهده پدر، در صورت تمکن مالی وی، است اما امکان مطالبه نفقه زمان گذشته وجود ندارد، به همین دلیل آگاهی و اقدام مناسب میتواند از هدر رفت حقوق فرزندان جلوگیری نماید.
اگر به کمک تخصصی و مشاوره با وکیل خانواده درباره نفقه فرزند خود نیاز داشتید برای تنظیم قرارداد وکالت با وکلای بنیاد وکلا تردید نفرمایید، البته که مشاوره لازم پیش از تنظیم وکالتنامه در اختیار شما قرار میگیرد.