شاید به گوش شما هم آشنا بیاید که شخصی در یک حادثه رانندگی آسیب دیده است و میزان دیه مقرر شده برای جبران خسارات وارده به وی از میزان کل دیه نفس بیشتر باشد، اما چرا این اتفاق میافتد؟ دلیل اصلی آن است که دیات وصف تجمیعی دارند.
به عبارت دیگر مبالغ دیه مانند دیه کبودی که برای هر یک از آسیبهای وارده تعیین میشود با هم جمع شده و مبلغ کل دیه قابل پرداخت را تعیین میکند، بدین صورت که برای مثال دیه قطع یک انگشت، با در رفتن انگشت دیگر با ضرب انگشت سوم با هم جمع میشود و حاصل جمع میزان دیه قابل پرداخت را تعیین میکند، در این میان نوع حادثه که به ورود آسیب انجامیده است اهمیتی ندارد.
در این مقاله قصد داریم به معرفی یکی از وضعیتهایی که میتواند با خود دیه به همراه داشته باشد و میزان دیه قابل پرداخت در چنان وضعیتی را بررسی کنیم، منظور حالتی است که در اثر رفتار صورت گرفته متهم، قربانی دچار کبودی شده است.
با توجه به میزان کبودی و اعضای کبود شده میزان دیه متفاوت خواهد بود اما نحوه احراز آن چگونه است و آیا استثنائاتی برای تعیین مبلغ دیه کبودی و پرداخت آن میتوان تصور کرد؟ در این مقاله با ما همراه شوید تا پاسخ سوالات یاد شده در جلسات مشاوره حقوقی را به همراه هم به دست آوریم.
جرایم موجب دیه
در حقوق کیفری ایران جرایم از حیث مجازات قابل اجرا به چهار دسته تقسیم میشوند، در حالی که جرایم تعزیری برگرفته از نیازها و شرایط اجتماعی بوده و مجازاتهایی همچون حبس یا جزای نقدی را برای رفتارهای مشمول عنوان مجرمانه تعیین میکند.
حدود به دستهای از جرایم اطلاق میشود که در شرع مقدس اسلام تعیین شدهاند، به عبارت سادهتر حدود رفتارهایی را در بر میگیرد که همواره و از ابتدای اسلام حرمت شرعی داشتهاند اما تعزیرات به رفتارهایی وصف مجرمانه میدهد که در زمان قانون نویسی مورد پذیرش اجتماع نبوده و آسیبزا هستند.
گروه سوم و چهارم به قصاص و دیات اختصاص دارد. هر دو گروه از جرایم موجب قصاص و دیه ناشی از آسیبهایی است که به نفس، عضو یا منفعت اشخاص وارد شده است، اما تفاوت در نحوه اجرای جرم است.
در حالی که در جرایم موجب قصاص شخص مرتکب قصد ارتکاب جرم خاص را نسبت به شخص معینی داشته و نسبت به نتیجه آن آگاه بوده است، در جرایم موجب حد، مرتکب نباید با قصد عمد عمل کرده باشد، در نتیجه مرتکب جرایم موجب دیه میتواند قصد انجام رفتاری را داشته باشد اما نباید قصد به دست آوردن آن نتیجه خاص را کرده باشد، به عبارت دیگر وی میتواند قصد مجرمانه داشته باشد، اما قصدی متفاوت از نتیجه حاصل شده.
حالت دیگری که مجازات دیه به همراه دارد جرایم خطای محض هستند، این دسته از جرایم در حالتی محقق میشوند که شخص نه تنها قصد ارتکاب آن رفتار مجرمانه را نداشته، بلکه قصد ارتکاب هیچ جرمی را نداشته است.
جرایم خطای محض بیشتر به حالتهای بی اختیاری مرتکب قابل سرایت است، برای مثال زمانی که شخص در حالت مستی، خواب یا جنون مرتکب جرم شده است.
قابل ذکر آن که هر کدام از حالتهای بیان شده احکام تفصیلی به همراه استثنائاتی دارد که از حوصله این بحث خارج بوده و برای شناخت بیشتر باید به مطالب مفصلتر رجوع کرده و یا نسبت به دریافت مشاوره حقوقی با وکیل کیفری در آن زمینهها اقدام نمایید.
در مقام جمعبندی آنچه که بیان شد به دست میآید که جرایم موجب دیه به آن دسته از جرایمی گفته میشود که جنایتی نسبت به نفس، عضو یا منفعت شخص قربانی وارد شده است اما شخص مرتکب قصد ارتکاب آن جرم خاص و دریافت نتیجه آن را نداشته است.
البته اگر جنایت عمدی باشد اما بنا بر دلایل قانونی امکان اعمال مجازات قصاص وجود نداشته باشد نیز مجازات دیه اعمال میگردد.
نکته دیگری که باید توجه آن که در پرداخت مبلغ دیه، نحوه ارتکاب جرم اعم از شبه عمد یا خطای محض و نیز تعداد متهمین حائز اهمیت است.
البته در هر حال اطراف شکایت کیفری، یعنی قربانی و مرتکب میتوانند توافقی متفاوت بین خود تنظیم نمایند اما در غیر این صورت حکم دادگاه جاری خواهد بود، که در حالت اشتراک چند مرتکب در وقوع جرم با توجه به قوانین موجود و شرایط وقوع جرم دادگاه میزان پرداخت هر یک از مرتکبین را تعیین خواهد کرد.
استثنائات وارد بر جرایم موجب دیه
از آنچه که تاکنون بیان شد به دست میآید که اصولا مجازات دیه که به معنای پرداخت مبلغ مشخصی از وجه نقد توسط مرتکب یا مرتکبین به قربانی یا قربانیان است، در موارد جنایت شبه عمد و خطای محض در حق نفس، عضو یا منفعت اجرا میگردد، با این حال مطابق با یک پیش فرض حقوقی هیچ اصلی را در عالم حقوق نمیتوان یافت که استثنائی بر آن وارد نشده باشد، وضعیت در حال بررسی نیز از این حکم خارج نیست.
منظور از مطالب بیان شده آن است که میتوان حالتهایی را تصور کرد که در آن مجازات دیه اعمال نگردد، حتی اگر شرایط جرم محقق شده باشد.
پیش از ورود به بحث ضروری است که نگاهی کوتاه به عناصر سهگانه جرایم موجب دیه داشته باشیم، منظور از عناصر سهگانه عبارت است از عنصر مادی، عنصر معنوی و عنصر قانونی جرم موجب مجازات دیه که به شرح ذیل است:
عنصر معنوی جرایم موجب دیه
عنصر معنوی به قصد و نیت شخص مرتکب مرتبط است، به عبارت دیگر آنچه که شخص مرتکب قصد انجامش را کرده است و نتیجهای که سودای آن را در سر پرورانده است عنصر معنوی جرم را محقق میسازد.
در تحقق جرایم موجب دیه شخص باید نیت درونی به ورود آسیب به عضو، نفس یا منفعت را کرده باشد (در جرایم شبه عمد). اما در حالت خطای محض دقیقا ضرورت دارد که نداشتن قصد و نیت توسط مرتکب احراز گردد، یعنی عنصر معنوی وی باید مفقود باشد.
عنصر مادی جرایم موجب دیه
به طور کلی جرایم موجب دیه به آن دسته از اعمالی گفته میشود که موجب بروز آسیب به نفس، عضو یا منفعت اشخاص باشد، اما با توجه به میزان، نوع و شدت آسیب عناوین متفاوتی بر رفتار مجرمانه حاکم خواهد بود که بر میزان مجازات آن نیز موثر است.
ضروری است که عنصر مادی دقیقا با تعاریف قانونی تطابق داشته و ارکان بیان شده در مواد مربوطه را دارا باشد تا جرم محقق شده باشد. در خصوص دیات نیز باید به مواد قانونی مرتبط رجوع شود.
عنصر قانونی جرایم موجب دیه
عنصر قانونی که مقدمه تشخیص عنصر مادی و تعیین میزان مجازات و نیز بیان کننده عنصر معنوی ضروری است به مواد قانونی مربوطه گفته میشود که رفتار خاصی را به عنوان جرم شناسایی و معرفی کرده است.
عنصر قانونی همچنین استثنائات ممکن را تعیین میسازد، با توجه به اینکه عنصر قانونی ممکن است در زمانهای مختلف دستخوش تغییرات قرار گرفته باشد، ضروری است که در زمان وقوع رفتار مادی مشمول عنوان مجرمانه، عنصر قانونی موجود آن فراهم باشد.
در نتیجه چنانچه رفتاری تا سال گذشته جرم شناخته میشد اما در بازنگری امسال قوانین کیفری به عنوان عملی مشروع پذیرفته شده باشد، اقدامات صورت گرفته پس از اصلاح قانون به عنوان جرم قابل تعقیب و مجازات نخواهند بود.
همانطور که بیان شد در این بند قصد داریم استثنائات وارده بر جرایم موجب دیه را بررسی کنیم، منبع ما برای رسیدن به هدف عنصر قانونی جرایم است.
مبلغ دیه کبودی
تا اینجا جرم دیه و انواع عناصر آن آشنا شدیم، همچنین دیدیم که حالتهای چندگانهای وجود دارند که مرتکب را از پرداخت دیه معاف میسازند، حال در این بند قصد داریم با تعریف کبودی، انواع آن و مجازات هر کدام آشنا شویم.
مفهوم شناسی کبودی
کبودی به یکی از حالتهای گفته میشود که عضو میزبان جرم با تغییر رنگ همراه میشود. کبودی در اثر جرم ضرب به اعضا ایجاد میگردد، و ضرب به وضعیتی گفته میشود که عضو میزبان به دلیل وارد آورده شدن ضربهای به آن با تغییر رنگ و آسیب همراه میشود بدون اینکه شکستگی در بافت آن عضو حادث شده باشد و یا خونریزی اتفاق افتاده باشد.
با توجه به شدت و میزان ضربه، تغییر رنگ موضوع این بند میتواند شدت و ضعف مختلفی داشته باشد که یکی از حالتهای آن کبود شدن است. پس در تحقق عنصر مادی کبودی، ضروری است که
- اولا ضربه یا فشار خارجی به عضو موضوع جنایت وارد شده باشد،
- ثانیا شکست و آسیبی به بافت عضو نرسیده باشد
- و ثالثا رنگ پوست عضو موضوع جرم به کبودی تغییر یافته باشد.
همانطور که پیش از این بیان شد چنانچه هر کدام از ارکان بیان شده وجود نداشته باشد، و یا آن که رفتار ارتکابی را نتوان در دسته غیرعمد یا خطای محض گنجاند، همچنین در حالتی که یکی از استثنائات مطرح شده در بند پیشین وجود داشته باشد، جرم کبودی محقق نشده و مجازاتی بر مرتکب نخواهد بود.
انواع کبودی و دیه هر کدام
با توجه به عضوی که موضوع کبودی قرار گرفته است مبلغ دیه متفاوت خواهد بود، بدین صورت که اگر صورت در اثر ورود ضربهای دچار کبودی شده باشد مجازات قابل اعمال عبارت خواهد بود از سه هزارم دیه کامل انسان، اما اگر عضوی غیر از صورت با کبودی همراه شود، یک و نیم هزارم از دیه کامل به عنوان دیه آن تعیین میشود.
در اینجا باید به یک نکته توجه داشت که آن هم مفهوم دیه کامل انسان است. دیه کامل انسان به مبلغی از وجه نقد گفته میشود که در مقام دیه نفس انسان در ابتدای هر سال تعیین میشود.
با توجه به قواعد موجود در خصوص دیات، مبلغ دیه برای اشخاص از حیث جنسیت متفاوت است، اما به شرطی که مبلغ دیه در مجازات اصلی از یک سوم دیه کامل انسان فزونی یافته باشد، در نتیجه در خصوص دیه اعضا که مبلغ آن عبارت از سه هزارم و یک و نیم هزارم دیه کامل است، فرقی از حیث جنسیت قربانی در تعیین میزان دیه وجود ندارد.
با توجه به اینکه در سال ۱۴۰۲ مبلغ دیه کامل انسان ۹۰۰ میلیون تومان اعلام شده است، ملاک تعیین مبلغ دیه همین مبلغ است، اما چنانچه جنایت در پیش از فروردین ماده ۱۴۰۲ اتفاق افتاده باشد با به مبلغ دیه همان سال وقوع جنایت رجوع شود.
نکته دیگری که باید توجه داشت آن است که فرض کنیم مساحت کبودی به میزانی است که نیمی از صورت و نیمی از گردن را پوشش داده است، در این فرض دیه صورت به دیه گردن افزوده شده و به شخص تعلق میگیرد. یا اگر ۴ انگشت وی دچار کبودی شده باشد، دیه برابر خواهد بود با کبودی ۴ عضو، ملاک تعیین میزان دیه به همین قسم ادامه خواهد یافت.
مشاوره تخصصی میزان مبلغ دیه کبودی
در این مقاله سعی کردیم آشنایی کلی با جرایم موجب دیه و دیه کبودی به طور اختصاصی به دست آوریم، دیدیم که دیه به مبالغ مشخصی از وجه نقد گفته میشود که از سالی به سال دیگر متفاوت بوده و ملاک تعیین آن نسبتهای تعیین شده در قانون مجازات اسلامی است.
همچنین بیان شد که دیه اعضای مختلف با هم جمع میشوند علاوه بر اینکه برای اجرای مجازات دیه و در واقع دریافت مبلغ دیه استثنائاتی وجود دارد.
با توجه به آنچه بیان شد چنانچه درخصوص میزان دقیق دیه آسیبهای وارد شده سوالاتی داشتید و یا آن که در مقام متهم یا قربانی نیاز به حضور اشخاص متخصص را در کنار خود احساس کردید میتوانید با مشاورین متخصص بنیاد وکلا به صورت وکیل آنلاین تماس بگیرید.
خدمات مشاوره حقوقی تلفنی، آنلاین و حضوری مشاورین بنیاد وکلا شما را در تعیین گام بعدی خود یاری میرسانند و در صورت نیاز به دریافت مشاوره و تنظیم قرارداد وکالت با وکلای حقوق کیفری راهنمایی میدارند.
من مالک ملکی هستم مستجرم گرایه رو حدود ۱۵روز نداده بود توی پارکینک خونه دیدمش بهش گفتم امکان داره واریز کنید ؟ که خانومش اومد پایین کلی داد بیداد ابرو ریزی چند بار به حالت زدن اومد جلو بعدم دست منو گرفت از دم در منو گشید تا ۳تا خونه اونورتر جوری در همسایه ک همه دستام سیاه و کبود شد و تاندمای دستم به گفته پزشک مشگل پیدا کرد کش اومدن ۲تا سوال دارم ۱ اینکه چجوری میتونم درخواست تخلیه اجباری و فوری بدم چون خودم ساکن همون خونه هستم و میترسم دیگه برم تو خونه ام ۲ میخوام ازش جزای نقدی بگیرم که دیگه دست به هیچ اهدی نزنه که بخواد سیاه و کبود کنه و دردی که داره من ۲روز از دست درد و شانه درد نمیتونم بخوابم و با ابروی کسی بازی نکنه اونم بی علت !!!! من پزشک قانونی رفتم نامه بگیرم کفتن چند روز دیگه بیا جواب بگیر چه مراحلی را باید انجام بدم ؟