مطابق با موازین اسلامی نفس آدمی دارای حرمت است، این جمله بدین معناست که هیچکس نمیتواند جان دیگری را مورد هجمه قرار دهد بدون اینکه با تبعات و مجازات آن روبهرو شود. اما منظور آن نیست که تنها جان انسان است که اهمیت دارد، در بخشهای دیگری از متون مربوطه به تمامیت جسمانی، آبرو و اموال نیز اشاره شده است.
آنچه از جمع این متون به دست میآید و به ویژه از کلیت عبارت تمامیت جسمانی به اهمیت حفظ و نگهداشت اعضای مختلف بدن انسان از آسیب است. به همین سبب در متون حقوقی ایران و به ویژه در قوانین کیفری که وام گرفته از شرع مقدس اسلام هستند، جنایات وارده بر اعضا مورد توجه قرار دارند.
در این نگارش در نظر داریم که با انواع جنایتهای قابل ورود بر یکی از اعضای بدن انسان، یعنی انگشت و دیه انگشت، و مجازات مرتکب در هر یک از موارد ارتکاب جرم آشنا شویم. برای این منظور به تحلیل مواد قانونی مربوطه خواهیم پرداخت.
جنایات وارده بر تمامیت جسمانی
تمامیت جسمانی به معنای صحت سلامت انسان و اعضا و جوارح وی بهگونه ایست که بتواند استفاده معقول و مورد انتظار را از هر یک از اعضای خود ببرد.
خدشه به تمامیت جسمانی ممکن است ناشی از عوامل طبیعی باشد که از بدو تولد با شخص همراه بوده است، میتواند در اثر عوامل طبیعی یا وراثتی در طول حیات وی نمودار شود بدون اینکه عامل انسانی در این موضوع دخالت داشته باشد و نیز میتواند ناشی از عوامل انسانی باشد.
عوامل انسانی که به تمامیت جسمانی قربانی خدشه وارد میآورند در همه حالتها مورد حمایت قانونگذار نیستند، به عبارت سادهتر در همه حالتها شخص مرتکب با مجازات رو به رو نمیشود.
برای مثال در انواع جراحیهای پزشکی انجام اقدام لازم نیازمند زخمی کردن شخص بیمار، باز کردن بخشهایی از بدن وی، در مواردی بریدن یا بخیه زدن و غیره است، اما نمیتوان جراحان را به سبب این اقدامات محاکمه کرده و پزشکی که با انجام عمل جراحی جان انسانی را نجات داده است به پرداخت جریمه نقدی و یا زندان محکوم کرد.
البته در همین مثال ممکن است با خطای پزشکی مواجه شویم که از حوصله این نگارش خارج بوده و به بحثی دیگر سپرده میشود.
یا در مثالی دیگر در انواع فعالیتهای ورزشی ورود میزانی از خسارت به اطراف ورزش متصور است، طرفین با پذیرش قوانین ورزش مربوطه میپذیرند که با میزانی از خسارت ممکن است مواجه شوند اما همزمان تعهد مینمایند که از احکام و قوانین رشته ورزشی خود عدول ننمایند.
صرف نظر از استثنائات محدودی که وجود دارد، به عنوان یک اصل کلی شخصی که به دیگری آسیبی وارد آورد باید به جبران آن برآید، با توجه به نوع ورود آسیب نوع مجازات و نحوه جبران خسارات متفاوت خواهد بود که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
جنایات عمدی
جنایت در کل به معنای وارد آوردن آسیب به نفس، اعضا یا منافع دیگری است، در قانون مجازات اسلامی ایران که در سال ۱۳۹۲ اصلاح شد، جنایات به سه گروه تقسیم شدند که اولین آنها را جنایت عمدی مینامند.
در جنایات عمدی ضروری است که شخص مرتکب یا جانی، قصد ایراد جنایت و به دست آوردن نتیجه خاص آن را نسبت به شخص خاصی داشته باشد.
البته برای آن که جنایتی ذیل تقسیمبندی عمدی قرار گیرد حالتهای دیگری نیز قابل تصور است که در صورت علاقه به آگاهی بیشتر میتوانید مطالب مرتبط را مطالعه کرده و یا جهت دریافت اطلاعات بیشتر مشاوره حقوقی دریافت نمایید، اما صرف نظر از این موضوع در این نگارش باید به خاطر سپرد که منظور از جنایات عمدی حالتی است که قصد ارتکاب جرم خاص (برای مثال استفاده از چاقوی برنده بر روی انگشت شخص ب) را دارد.
همچنین میداند که با این اقدام وی نتیجه حاصل شده قطع انگشت شخص میباشد و دقیقا قصد دریافت همین نتیجه را دارد، در این حالت شخص مرتکب جنایت عمدی شده است. پس در تحقق جنایت عمدی باید قصد ارتکاب جرم و دریافت نتیجه خاصی نسبت به یک شخص معین منظور نظر مرتکب باشد.
در جنایات عمدی مجازات اصلی قابل اعمال قصاص است، بدین صورت که اگر مرتکب انگشت دست چپ قربانی را بریده باشد، به عنوان قصاص دقیقا همان میزان از همان انگشت دست چپ وی قطع خواهد شد، درباره نحوه اجرای قصاص و احکام آن مواد مبسوط و متعددی در قانون مجازات اسلامی وجود دارد که بررسی آنها از حوصله این بحث خارج است.
جنایات شبه عمد
در جنایات شبه عمدی که یک تقسیمبندی متفاوت و ایجاد شده طی بازنگری انجام شده بر قانون مجازات اسلامی در سال ۱۳۹۲ است، شخص مرتکب قصد ارتکاب یک رفتار مجرمانه را دارد اما قصد دریافت نتیجه حاصل شده را خیر.
به عبارت سادهتر و در قالب یک مثال، مرتکب قصد دارد که با چاقو به انگشت شخص خاصی ضربه بزند اما نمیداند که ممکن از این عمل وی نتیجهای همچون قطع انگشت مجنی علیه یا قربانی ایجاد شود.
در جنایات شبه عمد همانطور که بیان شد نتیجه حاصل شده خواست و نظر مرتکب نمیباشد و برای مثال ممکن است ناشی از وضعیت خاص جسمانی آن فرد باشد. در حالتی دیگر از جنایات شبه عمد وضعیتی قرار دارد که مرتکب تقصیر کرده است اما تقصیر وی در هیچیک از تقسیمبندیهای جنایات عمدی نمیگنجد.
مجازات جنایات شبه عمدی برخلاف جنایات عمدی قصاص نیست، بلکه دیه در مواد مصرح قانونی و ارش در غیر آن موارد است.
لازم به توضیح آن که دیه به مقادیر مشخصی از وجه نقد گفته میشود که قانونگذار به عنوان جبران خسارات آسیبهای وارده بر اعضا و منافع در قانون مجازات اسلامی تعیین کرده است و ارش به آن دسته از جنایات تعلق میگیرد که دیه مقرر آن در قانون نیامده است در نتیجه به نسبت درصدی از دیه در موارد مشابه ارش تعیین خواهد شد.
علیایها الحال، مجازات قابل اعمال در جرایم شبه عمدی دیه و ارش و نیز مجازات تعزیری همچون حبس است که تمامی موارد در قانون و ذیل هر جرم تعیین شدهاند.
جنایات خطای محض
دسته سوم از جنایات را جنایتهای خطای محض تشکیل میدهند. جنایت خطای محض به حالتی گفته میشود که شخص قصد ارتکاب رفتار مجرمانه را نداشته است، در نتیجه قطعا قصد دریافت نتیجه حاصل شده را نیز نداشته.
جنایت خطای محض بیشتر در حالتهایی مصداق پیدا میکند که شخص از ارتکاب جر خود کاملا ناآگاه است، برای مثال در حالت خواب یا مستی، یا جنایات صورت گرفته توسط اطفال صغیر.
در اینجا باید توجه داشت که جنایت وارد شده توسط اشخاص مست با توجه به اینکه مستی یک عمل خودآگاهانه است با احکام و قواعد تکمیلی همراه است که جهت آشنایی با آنها میتوانید از مطالعات مربوطه کمک بگیرید.
در نهایت باید ذکر گردد که مجازات قابل اعمال در جنایات خطای محض نیز دیه و ارش خواهد بود که در هر مورد باید به حکم و ترتیب قانونگذار رجوع شود. در این راستا میتوانید از وکیل تلفنی کمک بگیرید.
انواع جنایات وارده بر انگشت و مجازات آن
زمانی که از انواع جنایات وارده بر انگشت صحبت میکنیم، مقصود ما رجوع به مواد قانونی مربوطه و استخراج موارد مرتبط است که ذیل عنوان مجرمانه جنایت وارده بر انگشت بگنجد. قانونگذار در مواد متعددی از کتاب دیات قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و ذیل مبحث دهم تحت عنوان دیه دست و پا احکام این بخش را مورد بررسی قرار داده است که به شرح ذیل تقسیمبندی مینماییم:
چنانچه شخص مرتکب کلیه انگشتان یک دست قربانی یا مجنی علیه را قطع نموده باشد، به صورتی که هیچ بخشی از انگشتان از نقطه اتصال به کف دست باقی نمانده باشد، بر مرتکب پرداخت نصف دیه کامل انسان واجب است.
در اینجا باید توجه داشت که دیه مقداری وجه معین است که در ابتدای هر سال توسط مراجع صالح اعلام میگردد.
البته دیه اعلام شده معادل دیه کامل یک انسان مذکر است، دیه اشخاص مونث، چنانچه مجازات قانونی جرم واقع شده معادل کمتر از یک سوم دیه کامل انسان باشد، مطابق با دیه کامل تعیین و مطالبه میگردد اما اگر مجازات قانونی جرم از یک سوم دیه کامل انسان بیشتر باشد، معادل با نصف دیه شخص مذکر خواهد بود.
در نتیجه درباره مجازات این بند، چنانچه جنایت در سال ۱۴۰۲ رخ داده باشد، با توجه به اینکه دیه کامل انسان مذکر ۹۰۰ میلیون تومان تعیین شده است، برای مجنی علیه مذکر ۴۵۰ میلیون تومان خواهد بود. اما اگر شخص قربانی مونث باشد، دیه قطع انگشتان یک دست وی معادل مبلغ ۲۲۵ میلیون تومان میباشد.
- چنانچه شخصی انگشتان هر دو دست مجنی علیه را به طور کامل قطع نماید، به صورتی که دیگر انگشتی برای وی باقی نمانده باشد، ملزم به پرداخت دیه معادل یک دیه کامل انسان.
در نتیجه در فرضی که جنایت در سال ۱۴۰۲ رخ داده باشد، برای قربانی مذکر معادل ۹۰۰ میلیون تومان دیه مقرر میگردد و برای قربانی مونث یک دوم آن یعنی ۴۵۰ میلیون تومان دیه خواهد بود.
- چنانچه مرتکب هر یک از انگشتان اصلی دست قربانی را قطع نماید معادل یک دهم دیه کامل بر عهده وی خواهد بود. منظور از انگشتان اصلی ۱۰ انگشتی است که تصور میرود همگان دارای آن هستند، در نتیجه اگر یک انگشت را قطع نماید یک دهم دیه، دو انگشت را قطع نماید دو دهم دیه و به همین ترتیب بر وی دیه بار خواهد شد.
در اینجا باید تاکید گردد که با توجه به اینکه هر ۱۰ انگشت معادل دیه کامل هستند و گفتیم که تا یک سوم دیه کامل، فرقی بین قربانی مذکر و مونث وجود ندارد، چنانچه دیه انگشتان قطع شده کمتر از یک سوم باشد، معیار سنجنش در سال ۱۴۰۲ معادل ۹۰۰ میلیون تومان خواهد بود و افزون بر یک سوم ملاک در خانمها مبلغ ۴۵۰ میلیون تومان.
- چنانچه مرتکب، انگشت زائد قربانی یا مجنی علیه را قطع کرده باشد، وی ملزم به پرداخت یک سوم دیه انگشت اصلی است، حال با توجه به اینکه دیه انگشت اصلی یک دهم دیه کامل بود، دیه انگشت زائد برابر خواهد بود با یک سوم از یک دهم دیه کامل، و با توجه به اینکه میزان یاد شده کمتر از یک سوم دیه کامل است بین مجنی علیه زن و مرد فرقی نبوده و ملاک تعیین در سال ۱۴۰۲ معادل مبلغ ۹۰۰ میلیون تومان خواهد بود.
- چنانچه مرتکب از انگشت شست مجنی علیه یک بند قطع نماید، نصف دیه شست به مجنی علیه تعلق میگیرد، و از آن جا که دیه انگشت شست برابر با یک دهم دیه کامل بود، در هر دو زن و مرد یک دوم از یک دهم دیه کامل دیه بریدن یک بند از انگشت شست خواهد بود.
- چنانچه مرتکب بندی از دیگر انگشتان مجنی علیه به جز شست را قطع نماید، یک سوم دیه آن انگشت به قربانی تعلق میگیرد، طبیعی است که اگر دو بند از یک انگشت غیر شست را قطع کرده باشد، دو سوم از دیه آن انگشت متعلق حق قربانی خواهد بود. مجدداً تاکید میگردد که ملاک تعیین یک دهم از دیه کامل یعنی ۹۰۰ میلیون تومان در سال ۱۴۰۲ است.
- چنانچه مرتکب بندی از انگشت زائد قربانی را قطع نماید، به میزان یک سوم دیه همان انگشت به قربانی دیه تعلق خواهد گرفت.
- چنانچه قربانی بر روی انگشت اصلی خود یک بند زائد داشته باشد و مرتکب آن را قطع نموده باشد، معادل با یک سوم دیه بند اصلی همان انگشت به مجنی علیه دیه تعلق خواهد گرفت. در اینجا باید ذکر گردد که مطابق با حکم قانونگذار اگر بند انگشت قطع شده نقصان داشته باشد، به میزان نقصان موجود از دیه قابل دریافت کسر خواهد شد.
چنانچه در اثر اعمال مرتکب هر یک از انگشتان دست قربانی فلج شود، دو سوم دیه همان انگشت دیه فلج شدن انگشت وی خواهد بود. پس اگر تمام انگشتان وی فلج شده باشد، دو سوم دیه کامل انسان به قربانی تعلق خواهد گرفت.
- چنانچه مرتکب نسبت به شخصی که دست وی از قبل فلج بوده، اعمالی را انجام دهد که انگشتان وی قطع گردد، یک سوم دیه انگشت سالم به قربانی پرداخت خواهد شد.
- در نهایت باید توجه داشت که احکام مطرح شده در بندهای دهگانه فوق به همان ترتیب مقرر درباره انگشتان پا نیز اجرا میشوند.
مشاوره تخصصی دیه انگشت
در این نگارش انواع جنایاتی که ممکن است بر روی اعضای انسان وارد شود را در سه دستهبندی عمدی، شبه عمدی و خطای محض بررسی کردیم، دیدیم که در موارد خطای محض و شبه عمد مجازات قابل اعمال عبارت است از دیه و ارش.
همچنین بیان شد که در مواردی که امکان اعمال مجازات اصلی در جرایم عمدی وجود نداشته باشد، یعنی نتوان مجازات قصاص را اعمال کرد، نوبت به اجرای مجازات دیه میرسد.
همچنین حالتهای دهگانهای را که ممکن است نسبت به انگشتان دست و پای یک شخص جنایتی وارد شود را مورد مطالعه قرار داده و مجازات هر کدام را بیان داشتیم.
با توجه به موضوعات بیان شده و ضرورت انجام صحیح معادلات و تعیین میزان دیه و ارش و نیز با توجه به تعدد قوانین در احراز وقوع جرم، نوع جرم و اجرای مجازات وجود دارد، پیشنهاد میشود که در مواقع مشابه اعم از آن که در سمت قربانی قرار داشته باشید و یا متهم نسبت به دریافت مشاوره حقوقی آنلاین تخصصی و خدمات وکالت حرفهای اقدام نمایید.
خوشبختانه گروه بنیاد وکلا آمادگی دارد تا خدمات لازم را به کمک وکیل کیفری آشنا با امور دیه در اختیار شما عزیزان قرار دهد.