با وجود اینکه قوانین و مقررات نظام بخش زندگی اجتماعی و تا میزان قابل توجهی برگرفته از دل اجتماع هستند، با این عبارات و مفاهیم متعددی در قوانین وجود دارد که برای عموم مردم قابل درک و شناسایی نیستند.
البته نباید فرض شود که شناخت کامل و دقیق تمامی کلمات و عبارات قانونگذار بر عموم جامعه ضروری است، اما برخی از این عبارات ناشناس که معمولا ریشه در منبع اصلی قوانین ما یعنی متون فقهی دارند، در زندگی روزمره و روابط اجتماعی ممکن است که مورد استفاده و نیاز قرار گیرند.
متاسفانه آمارها حاکی از آن است که آسیبهای ناشی از ضرب و جرح اعم از موارد خشونت خانگی، درگیریهای خیابانی و سایر موارد میزان قابل توجه و غیرقابل چشمپوشی هستند به همین سبب خالی از لطف نیست که با اصطلاحات کاربردی این بخش از ادبیات حقوقی آشنا شویم.
برای مثال در خصوص دیات، که مجازات قابل اجرا در آسیبهای جسمانی غیرعمدی به اشخاص است با اصطلاحاتی همچون حارصه و دامیه مواجه میشویم، علی الخصوص در آرای صادره توسط محاکم قضایی در شکایتها مرتبط با ضرب و جرح این عبارات کاملا در دسترس هستند، در این نگارش قصد داریم که با مفهوم دامیه آشنا شویم.
قبل از ورود به بحث و به عنوان مقدمه لازم به یادآوری است که دامیه نوعی از جراحات است که میتواند دیه به همراه داشته باشد، پس در بند اول از این نوشتار به معرفی و مفهومشناسی دامیه میپردازیم، در گام دوم به مجازات مقرر برای آن توجه خواهد شد و در نهایت با کمک وکیل کیفری انواع حالتهایی که از دامیه در قانون مجازات اسلامی یاد شده است را بررسی خواهیم کرد.
مفهوم شناسی دامیه
در فقه دامیه به جراحتی گفته میشود که در گوشت نفوذ کرده باشد اما به میزان اندک، به صورتی که میزانی از خون جاری شده باشد.
همچنین در اصطلاح شناسی به شکستگی سر نیز گفته میشود، البته مشروط بر آن که به جاری شدن خون انجامیده باشد، در بیشتر لغتنامهها دامیه به جراحاتی اطلاق شده که بر روی سر یا صورت وارد آمده و به جاری شدن اندکی خون انجامیده باشد.
در قانون مجازات اسلامی نیز در ماده ۷۰۹ که به عنوان جراحات سر و صورت تقسیمبندی شده است، دامیه به جراحتی تعریف شده که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد.
همانگونه که مشاهده میشود در منابع در دسترس دامیه به جراحات سر و صورت برگشت داده شده است، اما باید ببینیم که آیا وصف یاد شده اهمیت دارد یا خیر.
بر خلاف آنچه که در نگاه اول به نظر میرسد باید بیان داشت که دامیه میتواند علاوه بر سر و صورت بر دیگر نقاط بدن نیز وارد شده باشد، مشروط به آن که اولا جراحت به میزان اندکی در گوشت نفوذ کرده باشد و ثانیا خونریزی اتفاق افتاده باشد.
با توجه به تقسیمبندیهای قانون مجازات اسلامی انواع آسیبهای وارد شده بر پوست با توجه به میزان عمق نفوذ و اثراتی که به همراه دارد در ۹ دسته تقسیم شده است، بنابراین زمانی که از جراحت دامیه یاد میشود دقیقا همان میزان نفوذ مدنظر است.
به عبارت سادهتر مطابق با ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، چنانچه جراحت وارد شده در حد خراش باشد به صورتی که خونریزی واقع شود، جراحت از نوع حارصه خواهد بود، اما اگر عمق جراحت به میزانی باشد که بریدگی عمیقی را در گوشت ایجاد نماید اما به حدی نباشد که پوست نازک روی استخوان نمایان شود، جراحت وارده در تقسیمبندی متلاحمه گنجانده میشود.
در نتیجه حالتهای شدیدتر و خفیفتر از دامیه نیز وجود دارند که هرکدام تعریف و مجازات خاص خود را دارا هستند، لذا تعیین دقیق نوع جراحت وارده که توسط کارشناسان صورت میپذیرد در تعیین میزان مجازات قابل اجرا نقش اصلی و موثر را ایفا مینماید.
دیه ناشی از جراحت دامیه
ماده قانونی اصلی که به جراحت دامیه پرداخته است، ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی است، این ماده تحت عنوان جراحات سر و صورت نگاشته شده و انواع جراحات ممکن را تعریف کرده است، با این وجود با توجه به متون حقوقی در دسترس و نظر بزرگان حقوق، جراحت دامیه علاوه بر سر و صورت در دیگر نقاط بدن نیز ممکن است که روی دهد، حال در اینجا به بررسی مجازات دامیه با توجه به نقطه ورود جراحت میپردازیم.
دامیه سر و صورت
مطابق با بند ب از ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی، ورود جراحت دامیه به سر و صورت معادل با دو صدم دیه کامل خواهد داشت. حال با توجه به اینکه مبلغ دیه کامل از سالی به سال دیگر دستخوش تغییر میشود باید به زمان وقوع جنایت توجه کرد.
چنانچه زمان وقوع جرم در سال ۱۴۰۲ باشد، با توجه به اینکه دیه کامل انسان در این سال معادل ۹۰۰ میلیون تومان اعلام شده است، برای مرتکب دیهای معادل دو صدم از دیه کامل مقرر خواهد شد که برابر است با ۱۸ میلیون تومان.
نکته دیگری که نباید از خاطر دور داشت اصل جمع شدن مجازاتها در جرایم موجب دیه است؛ به عبارت دیگر چنانچه جرایم متعددی که مجازات آنها دیه باشد نسبت به یک شخص واقع شده باشد، دیه مقرر برای هر جنایت با یکدیگر جمع میشود و مجموع دیات به عنوان مبلغ قابل پرداخت تعیین میگردد.
موضوع دیگری نیز وجود دارد که باید خاطر نشان شود و آن عبارت است از تفاوت دیه در زن و مرد، با وجودی که شناخت عموم در دیات بر آن است که دیه شخص مونث نصف دیه شخص مذکر است، اما لازم به ذکر است که این حکم در صورتی اجرا میشود که مجازات اصلی جرم از یک سوم دیه کامل انسان بیشتر باشد.
در نتیجه در خصوص جرایمی همچون دامیه که میزان مجازات اصلی آن کمتر از یک سوم دیه کامل انسان است، تفاوت جنسیت شخص مجنی علیه یا قربانی تاثیری در میزان دیه قابل پرداخت ندارد و در فرض این بند معادل با ۱۸ میلیون تومان خواهد بود.
دیه دامیه سایر اعضای بدن
بر خلاف دامیه سر و صورت در خصوص دامیه سایر اعضای بدن حکم مصرحی در قانون ذکر نشده است، با این حال با توجه به منابع در دسترس باید گفت که دیه دامیه در سایر اعضای بدن معدل با یک صدم یا یک درصد از دیه کامل آن عضو است.
پس در حالتی که دیه کامل عضوی که محل دامیه است با دیه کامل انسان برابری نماید، دیه دامیه آن معادل یک درصد از دیه کامل انسان خواهد بود، اما اگر دیه کامل عضو نیمی از دیه کامل انسان باشد، دیه دامیه آن عضو برابر خواهد بود با یک صدم از یک دوم دیه کامل انسان.
در قالب یک مثال میتوان به دیه دامیه گردن اشاره کرد، با توجه به اینکه گردن در حال شکستگی به صورتی که بهبود نیافته و در همان وضع باقی بماند معادل با دیه کامل انسان است، دیه دامیه گردن برابر خواهد بود با یک صدم دیه کامل انسان یا همان یک درصد از دیه کامل انسان.
حال با توجه به مبلغ دیه کامل که در سال ۱۴۰۲ معادل با ۹۰۰ میلیون تومان تعیین شده است، دیه دامیه گردن چنانچه جنایت در همین سال رخ داده باشد، برابر با ۹ میلیون تومان خواهد بود.
در مثالی دیگر فرض کنیم که انگشت دست شخصی محل وقوع جنایت دامیه بوده باشد، با توجه به اینکه قطع هر یک از انگشتان اعم از دست و پا معادل با یک دهم دیه کامل انسان مشمول پرداخت دیه هستند، دامیه وارده بر آنها عبارت خواهد بود از یک صدم از یک دهم دیه کامل انسان.
پس در سال ۱۴۰۲ که دیه کامل انسان ۹۰۰ میلیون تومان است، دیه قطع هر یک از انگشتان ۹۰ میلیون تومان خواهد بود و چنانچه یک انگشت موضوع دامیه واقع شده باشد، دیه مقرر آن برابر خواهد بود با مبلغ ۹۰۰ هزار تومان، اگر دو انگشت محل ورود دامیه باشند دیه مقرر یک میلیون هشتصد هزار تومان خواهد بود و به همین ترتیب تعیین میزان دیه ادامه خواهد داشت.
سایر احکام جاری بر دامیه
تا اینجا با تعریف جراحت دامیه آشنا شدیم، همچنین بیان شد که تشخیص دقیق جرم واقع شده از آنجا که بر میزان مجازات قابل اجرا تاثیر مستقیم دارد از اهمیت به سزایی برخوردار است. حال در این بند قصد داریم احکام کلی که بر دامیه جاری است را مورد بررسی و اشاره قرار دهیم.
جرم دامیه در چه حالتی تحقق یافته است؟
برای آن که جرمی محقق شود، صرفنظر از نوع جرم و میزان مجازات مقرر ضروری است که عناصر سهگانه جرم در زمان واحد فراهم باشد. عناصر سهگانه جرم که عبارتند از عنصر مادی، معنوی و قانونی نیاز به معرفی و شناسایی دارند.
عنصر قانونی
عنصر قانونی به مواد قانونی مرتبط گفته میشود که رفتار خاصی را به عنوان جرم شناسایی کرده و مجازات آن را تعیین داشته است، به عبارت دیگر چنانچه رفتاری در قانون به عنوان جرم شناسایی نشده باشد حتی اگر از منظر اجتماعی مورد پذیرش نباشد، نمیتواند با مجازات همراه شود، در نتیجه چنانچه مواد مربوط به دامیه را در قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ نداشتیم، جرمی به نام دامیه و مجازاتی برای آن قابل تصور نبود.
عنصر معنوی
عنصر دوم همانگونه که بیان شد عنصر معنوی تشکیل میدهد، عنصر معنوی که به قصد و نیات درونی شخص مرتکب باز میگردد به ویژه در دیات و دامیه که من جمله جرایم مشمول مجازات دیه هستند حائز اهمیت است.
در این دسته از جرایم ضروری است که شخص مرتکب با قصد و نیت درونی نسبت به اینکه جرم خاصی را نسبت به شخص خاصی اعمال نموده و نتیجه حاصل شده را دریافت نماید، اقدام نکرده باشد. به عبارت سادهتر دیه مجازات جرایم غیرعمدی و خطای محض است.
در جرایم غیر عمدی آنچه که اتفاق افتاده مقصود نظر مرتکب نیست، برای مثال وی قصد انجام ضربه زدن به شانه دوست خود را به حالت آشنایی داشته اما به ناگاه شانه وی از جا درمیآید، در اینجا رفتار واقع شده غیرعمد بوده و میتواند مشمول دیه باشد.
جرایم خطای محض نیز به حالتی گفته میشود که مرتکب هیچ قصد و آگاهی نداشته است، برای مثال در خواب راه رفته و منجر به ورود خسارت به دیگری شده است. در نتیجه عنصر معنوی برای تعیین نوع جرم قابل توجه است.
عنصر مادی
عنصر سوم را عنصر مادی جرم میگویند. عنصر مادی به بروز و نماد ظاهری عنصر معنوی میگویند و آن رفتاری است که ما مشاهده مینماییم.
عنصر مادی که وجه تمایز جرایم مختلف از یکدیگر نیست هست، در جرایم موجب دیه دامیه، همانگونه که پیش از این بیان شد عبارت است از اینکه جراحتی به شخص وارد شده باشد که اندکی در گوشت وی نفوذ کرده باشد به صورتی که خون جاری شده باشد، اما میزان عمق جراحت نباید تا حدی باشد که به مرحله دیگر از جراحات وارد شود.
همچنین باید توجه شود که تمامی ارکانی که در مواد قانونی برای تحقق یک جرم بیان شده است، باید در زمان واحد وجود داشته باشد تا عنصر مادی آن محقق گردد.
در مقام جمعبندی باید بیان داشت که چنانچه مرتکب نسبت به مجنی علیه، به صورت غیرعمدی جراحتی وارد سازد که در گوشت وی نفوذ کرده و منجر به خروج خون از محل ورود آسیب گردد، میتواند مشمول مجازات دامیه که پرداخت دیه است بگردد.
نحوه رسیدگی و اجرای حکم در جرایم موجب جراحت دامیه به چه صورت است؟
در جرایمی که مجنی علیه خاص دارند، همچون جنایات وارده بر تمامیت جسمانی که جرایم موجب دیه دامیه نیز من جمله آنهاست، ضروری است که شکایتی برای رسیدگی به وضعیت و مقرر نمودن مجازات مطرح شده باشد.
ابراز شکایت در مرحله اول با شخص قربانی یا مجنی علیه است که میتواند در مراجع دادگستری یا کلانتری محل اقامت خود صورت پذیرد، اما در حالتهایی که قربانی قادر به تقدیم شکایت خود نیست، برای مثال طفل است و یا در سلامت کامل عقلانی به سر نمیبرد، ولی و قیم وی جانشین شده و باید نسبت به ابراز شکایت اقدام نمایند.
از سوی وکیل تلفنی لازم به ذکر است که مراجعی در قانون آیین دادرسی کیفری جدید صالح برای ورود به این موضوعات اعلام شدهاند که در حوزه اختیارات خود طبق اساسنامه به عنوان نماینده اقشار آسیبپذیر همچون اطفال بیسرپرست و بدسرپرست به موضوع ورود نمایند.
اصولا شکایتی که مطرح شده است به رسیدگی و صدور رای ختم میگردد اما گذشت شاکی میتواند بر این روال موثر باشد که بررسی آن از حوصله این بحث خارج است.
در نهایت باید توجه داشت که اجرای مجازات در جرایم موجب دیه، چنانچه جرم واقع شده از نوع شبه عمدی باشد طی حداکثر دو سال و در جرایمی که خطای محض بوده باشند طی حداکثر ۳ سال صورت میپذیرد، البته توافق طرفین بر نحوه اجرای مجازات و نیز میزان مجازات موثر است.
مشاوره تخصصی دیه ناشی از جراحت دامیه
در این نوشتار با یکی از جرایم وارده به تمامیت جسمانی انسان آشنا شدیم، دیدیم که جنایات وارده حتی در سطح بسیار جزئی که شامل یک خراش باشند یا حالتی که اندکی خونریزی به همراه داشته باشند با مجازات همراه است.
همچنین بیان شد که میزان دیه مقرر در موارد مختلف متفاوت بوده و نیز مجازات دیه که توسط یک مرتکب به یک مجنی علیه وارد شده باشند با هم قابل جمع میباشند.
با توجه به دشواری در محاسبات و لزوم توجه و دقت در این مباحث، پیشنهاد میگردد که در صورت مواجهه با موارد مشابه از کمک و مشاوره حقوقی متخصصین حوزه کیفری بهرهمند شوید.
میتوانید سوالات خود را به صورت مشاوره حقوقی آنلاین، تلفنی یا حضوری با مشاورین بنیاد وکلا در میان گذاشته و پاسخ مقتضی دریافت نمایید.