قرار کفالت یکی از انواع قرارهای تامین است که به منظور دسترسی به متهم و حضور بهموقع وی در مراحل تحقیق یا رسیدگی و یا اجرای حکم ممکن است از سوی دادسرا صادر شود.
در واقع، قرار کفالت به عنوان یک تأمین کیفری مناسب، جایگزین مناسبی برای قرار وثیقه و قرار بازداشت موقت است تا هم امکان جلب متهم در مراحل بعدی دادرسی را فراهم کند و هم از بازداشت متهم و افزایش بار جمعیت زندانها بکاهد.
در این نوشتار به این موضوع میپردازیم که قرار کفالت برای چه افرادی پذیرفته میشود.
اگر متهم مرتکب جرمی شده و بازپرس به دنبال این است که همواره به او دسترسی داشته باشد تا بتواند اجرای حکم را آسان کند، در صورت وجود دلایل کافی میتواند قرار اخذ کفیل یا تعیین وجهالکفاله را صادر کند.
کفالت، در لغت به معنی به عهده گرفتن کاری به جای کسی دیگر است و به لحاظ حقوقی، عقدی است که به موجب آن یکی از طرفها در مقابل طرف دیگر، احضار شخص ثالثی را تعهد میکند.
متعهد را کفیل، شخص ثالث را مکفول و طرف دیگر رامکفولله میگویند. کفیل، کلمهای عربی است و در لغت به معنی ضامن و کسی که از دیگری کفالت کند، نامیده میشود.
بر اساس ماده ۲۲۱ قانون آیین دادرسی کیفری، کفالت شخصی پذیرفته میشود که توانایی او به تشخیص بازپرس برای پرداخت وجهالکفاله محل تردید نباشد.
یعنی بازپرس به این نتیجه برسد که کفیل در زمان مورد نیاز، میتواند متهم را به دادسرا یا دادگاه معرفی کند یا در صورت عدم توانایی در معرفیاش در زمان مقرر، بتواند از عهده خسارات وارده برآید.
چنانچه بازپرس توانایی کفیل را احراز نکند، مراتب را فوری به نظر دادستان میرساند؛ دادستان موظف است در همان روز، رسیدگی و در اینباره اظهارنظر کند.
تشخیص دادستان برای بازپرس الزامی است؛ در صورت تأیید نظر بازپرس توسط دادستان، مراتب در پرونده درج میشود.
نکتهای که در این ماده وجود دارد، این است که اگر بازپرس، کفالت فرد متقاضی را نپذیرد، امکان اعتراض وجود دارد و قانونگذار برای جلوگیری از تشخیص فردی و نیز کنترل بر روی تشخیص بازپرس، اعلام کرده است که میتوان نسبت به تصمیم بازپرس اعتراض کرد و به همین دلیل، دادستان مکلف است نسبت به نظر بازپرس اظهارنظر و آن را تایید یا رد کند.