حکم جلب در مواردی صادر میشود که متهم بخواهد از پرداخت بدهی و دین خود امتناع کند.
دستور حکم جلب در پروندههای حقوقی مانند اختلاف های مالی، طلاق و… به راحتی صادر نمیشود و مدت زمان طولانی نیاز است تا به مرحله جلب برسد اما در پروندههای کیفری مانند کلاهبرداری، سرقت و… با سرعت بیشتری صادر میشود.
در این نوشتار به بررسی مفهوم و ابعاد حقوقی حکم جلب میپردازیم.
حکم جلب متهم
هنگامی که حکم قطعی صادر شود، شاکی میتواند درخواست دستور جلب بدهد. بنابراین زمانی که پرونده به مرحله اجرا برسد حکم جلب صادر میشود.
در پرونده های حقوقی پس از اینکه فرد برای مطالبه هر نوع طلب مالی خود به دادگاه شکایت کرد و حکم محکومیت بدهکار را از دادگاه گرفت، باید درخواست اجرای حکم را به دادگاه ارائه کند.
قرار جلب، در امور کیفری دستوری است که قاضی پرونده در مراحل مختلف برای دستگیری افراد صادر میکند.
طبق قانون، قرار جلب در دو حالت صادر میشود:
- گاهی در روند رسیدگی به پرونده و اجرای حکم، برای مجبور کردن فرد به اجرای حکم، قرار جلب صادر میشود.
- در برخی موارد اتفاق میافتد که هنوز فرد متهم نشده ولی قاضی برای تحقیقات بیشتر، دستور جلب کسی را که از او شکایت شده است، صادر میکند.
البته باید در نظر داشت که در این حالت، فرد فقط در مظان اتهام قرار دارد و هنوز مشخص نیست که وی متهم است یا خیر اما چون دلایل و مدارکی مبنی بر متهم بودن او وجود دارد، قاضی اقدام به صدور این قرار میکند.
دستور جلب عادی و سیار
هر قاضی فقط در حوزه قضایی خود میتواند دستور جلب متهم را صادر کند. به طور مثال کل استان تهران یک حوزه قضایی محسوب میشود و قاضی تهران فقط میتواند دستور جلب متهم در حوزه استان تهران را صادر کند و در مواردی که قرار است برای شخصی که در خارج از حوزه قضایی است دستور جلب صادر شود، در خارج از حوزه قضایی باشد، باید به حوزه قضایی دیگر نیابت داده شود.
دستور جلب نیز به دو روش اجرا میشود:
- حکم جلب عادی
در مواردی قاضی، دستور جلب را به یک کلانتری خاص ابلاغ می کند که به این نوع از دستور جلب، «قرار جلب عادی» میگویند.
اگر شاکی در دادگاه اعلام کند نشانی محل زندگی فردی را که از او شکایت دارد میداند، دستور جلب عادی برای او صادر میشود.
- حکم جلب سیار
اگر دستور جلب به همه کلانتری های حوزه داده شود، به آن جلب سیار گفته میشود.
در مواردی که شاکی نشانی و آدرس متهم را نداشته باشد و یا بدهکار متواری شده است، در این صورت، دستور جلب سیار برای وی صادر شود.
قرار جلب به دادرسی
گاهی بازپرس پس از رسیدگی به موضوع، برای متهم قرار منع پیگرد یا منع تعقیب صادر میکند؛ یعنی اعلام میکند که متهم یا به دلیل کافی نبودن دلایل یا به سبب اینکه عملی که به او نسبت داده شده جرم نیست، قابل تعقیب نخواهد بود.
در چنین مواردی، شاکی و دادستان حق تجدیدنظر خواهی و اعتراض به این قرار را دارند به این صورت که وقتی دادستان یا شاکی از این قرار تقاضای تجدیدنظر داشته و به آن اعتراض کنند، برای رسیدگی به آن، پرونده به دادگاه خواهد رفت و دادگاه موارد را بررسی میکند و چنانچه به این نتیجه برسد که متهم قابل تعقیب است، قرار منع تعقیب را نقض و قرار جلب و رسیدگی به دادرسی را صادر میکند.
قرار جلب به دادرسی در مواردی صادر میشود که دادگاه تشخیص میدهد که این پرونده باید دارای قرار مجرمیت و کیفرخواست باشد و قابل طرح در دادگاه است.
نکته مهمی که در خصوص قرار جلب به دادرسی باید به آن توجه کرد این است که این قرار از سوی متهم قابل اعتراض نیست؛ بنابراین، بعد از صدور این قرار و موافقت دادستان با آن، متهم باید در دادگاه به ارائه دفاعیات خود بپردازد.
مدت اعتبار حکم جلب
در خصوص مهلت و مدت زمان اعتبار حکم جلب باید گفت که شاکی میتواند با مراجعه به شعبه صادر کننده قرار جلب، نسبت به تمدید قرار مزبور اقدام کند.
به عبارت دیگر در صورتی که موعد مشخص شده در حکم جلب سپری شده باشد باید آن را تمدید کرد در غیر این صورت حکم صادر شده اعتبار خود را از دست داده است.