در این مقاله تمامی نکات مربوط به قرارداد هبه را به شما آموزش خواهم داد.
با مطالعه این مقاله میتوانید نکات مهم پیرامون انواع قرارداد هبه و هبه نامه را آموخته و با قوانین موثر در رجوع از هبه و احکام مربوط به آن، به شکل اصولی آشنا شوید.
برای اینکه بتوانید با روشهای اقدام به تنظیم هبهنامه به شکل اصولی آشنا شوید و قواعد حقوقی مهم آن را بشناسید پیشنهاد میکنم تا انتهای مقاله همراه من باشید.
آشنایی با قرارداد هبه
در گام اول این مقاله قصد دارم شما را با یکی از مهمترین عقود معین در قانون مدنی آشنا کنم؛ در این بخش شما تعریف عقد هبه و خصوصیات آن را مطالعه میکنید.
هبه چیست و چه اهمیتی دارد؟
هبه در لغت به معنای بخشش و هدیه معنی شده است و در اصطلاح حقوقی به عقدی گفته میشود که در آن، یکی از طرف های عقد، به صورت رایگان مال یا ملکی را به طرف دیگر اهدا میکند.
به شخصی که مال یا ملکی را اهدا میکند، تملیک کننده و در اصطلاح حقوقی، واهب گفته و شخصی را که آن مال یا ملک مربوطه به تملکش درآمده است، متهب مینامند.
همچنین مالی که به عنوان هبه در نظر گرفته شده است، عین موهوبه نامیده میشود؛ به عبارت دیگر عقدی که در آن، یکی از طرف ها (واهب) مالی ( عین موهوبه) را به صورت رایگان و مجانی به تملک طرف دیگر(متهب) در میآورد، عقد هبه گفته میشود.
هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانی به شخص دیگری تملیک میکند تملیک کننده را واهب طرف دیگر را متهب و مالی را که مورد هبه است عین موهوبه میگویند.
تعریف فوق الذکر در ماده ۷۹۵ قانون مدنی اشاره شده است.
خصوصیات عقد هبه
درباره خصوصیات عقد هبه باید گفت؛ به عقدی است جایز مجانی تملیکی و عینی.
در خصوص لازم یا جایز بودن عقد هبه بین حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد اما از دیدگاه کلی و عمومی هبه عقد جایز است با این حال به نظر میرسد هبه از طرف واهب جایز و از طرف متهب لازم باشد.
با اینکه هبه ذاتا عقد مجانی است با وجود این میتوان در آن شرط عوض کرد شرط عوض باعث معوض شدن عقد هبه نخواهد بود بلکه عقد مجانی با شرط عوض تلقی میشود.
به طور کلی در تمامی عقود مجانی به استثنای عقد وقف میتوان شرط وصل کرد.
نکته دیگر درباره خصوصیات عقد هبه آن است که هبه عقد تملیکی است بنابراین مال موهوبه باید عین باشد تا به مالکیت متهب درآید. بنابراین بخشش مجانی حق انتفاع، حق ارتفاق یا سایر حقوقی که به صورت عین نیستند صحیح است اما نمیتوان نام آن را هبه گذاشت.
انواع هبه
در ادامه با انواع هبه معوض و غیر معوض آشنا شده و با ذکر مثال تفاوتهای این دو نوع هبه را خواهید آموخت.
هبه معوض
هبه معوض به نوعی از هبه اطلاق میشود که در آن، هبهدهنده (واهب) در ازای انتقال مال یا دارایی به متهب (گیرنده)، چیزی را دریافت میکند. این “چیز” میتواند به شکل مالی، خدمات یا هر نوع کالای دیگری باشد.
از ویژگیهای هبه معوض میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- وجود عوض: در هبه معوض، برخلاف هبه بلاعوض که بدون دریافت چیزی انجام میشود، طرفین توافق میکنند که هر یک چیزی را به دیگری بدهند. این عوض میتواند به صورت پول، کالا یا خدمات باشد.
- توافق دوطرفه: هبه معوض نیازمند توافق و رضایت هر دو طرف است. یعنی واهب باید توافق کند که مال خود را به متهب بدهد و متهب نیز باید قبول کند که در ازای آن چیزی را به واهب ارائه دهد.
- قانونی بودن عوض: عوض باید قانونی و مشروع باشد. به عبارت دیگر، نمیتوان در ازای هبه چیزی غیرقانونی یا غیرمجاز به واهب داد.
- قابلیت انتقال؛ هر دو طرف باید قادر به انتقال مال یا دارایی باشند. در صورت عدم اهلیت یکی از طرفین، هبه معوض ممکن است باطل شود.
به عنوان مثال فرض کنید شخصی یک خودرو را به دوستش اهدا میکند و در عوض، دوستش توافق میکند که مبلغی پول به او پرداخت کند. در این حالت، هبه معوض به وجود آمده است.
هبه معوض ممکن است در برخی موارد به عنوان یک معامله تجاری تلقی شود و لذا ممکن است مشمول مالیات یا قوانین تجاری باشد.
توصیه میشود که برای جلوگیری از مشکلات حقوقی، هبه معوض در قالب یک قرارداد کتبی تنظیم شود.
هبه غیر معوض
هبه غیر معوض به نوعی از هبه اطلاق میشود که در آن، هبهدهنده (واهب) بدون دریافت هیچگونه عوض یا پاداشی، مال یا دارایی خود را به متهب (گیرنده) اهدا میکند. در این نوع هبه، انتقال مال به صورت رایگان و با نیت نیکو انجام میشود.
ویژگیهای هبه غیر معوض در ادامه آمده است:
- عدم وجود عوض: در هبه غیر معوض، واهب هیچ چیزی در ازای انتقال مال دریافت نمیکند. این هبه به طور کامل بر پایه نیت خیر و محبت استوار است.
- قصد و نیت: هدف از هبه غیر معوض، کمک به دیگران، ابراز محبت یا حمایت از فردی است و نه کسب منافع مالی یا مادی.
- قانونی بودن: هبه غیر معوض باید قانونی باشد و مال مورد هبه نباید به دلایل غیرقانونی یا غیرمجاز تعلق داشته باشد.
- آزادی اراده: واهب باید به طور آزادانه و بدون فشار یا تهدید تصمیم به انجام هبه بگیرد.
به عنوان مثال فرض کنید شخصی تصمیم میگیرد یک کتاب را به دوستش به عنوان هدیه بدهد بدون اینکه انتظار داشته باشد چیزی در ازای آن دریافت کند. این عمل یک هبه غیر معوض است.
هبه غیر معوض معمولا در روابط خانوادگی و دوستانه رایج است و نشاندهنده محبت و دوستی است.
برای جلوگیری از بروز مشکلات حقوقی، توصیه میشود که شرایط و جزئیات هبه در یک قرارداد کتبی ذکر شود، به ویژه اگر مال مورد هبه دارای ارزش بالایی باشد.
شرایط تشکیل عقد هبه
هبه برای اینکه به طور صحیح منعقد شود نیازمند رعایت ارکان اساسی معاملات همچون اراده، اهلیت طرفین، موضوع هبه و جهت مشروع است.
علاوه بر این موارد کلی و عمومی نکاتی وجود دارد که در بحث تشکیل عقد هبه باید مورد توجه قرار گیرد.
از جمله این موارد اهلیت واهب و متهب، نقش قبض مال موهوبه در تحقق هبه، و موضوع هبه است که در ادامه مقاله به بررسی آنها میپردازم.
ارکان هبه
در گام دوم از مطالعه عقد هبه در این مقاله به بررسی شرایط قانونی واهب و متهب به عنوان طرفین قرارداد میپردازیم. همچنین نکته مهم دیگری که در این قسمت بررسی میشود؛ بحث قبض مال موهوبه است.
برای کسب اطلاع از انواع هبهنامه و شرایط رجوع از هبه مطالعه ادامه این مقاله را به شما توصیه میکنم.
شرایط واهب و متهب
در عقد هبه، شرایط و ویژگیهای واهب (اهداکننده) و متهب (گیرنده) به شرح زیر است:
شرایط واهب (اهداکننده) در ادامه آمده است:
- اهلیت؛ واهب باید دارای اهلیت قانونی باشد. یعنی باید بالغ، عاقل و مختار باشد. به عبارت دیگر، افراد زیر ۱۸ سال یا کسانی که دچار جنون هستند نمیتوانند به عنوان واهب عمل کنند.
- مالکیت؛ واهب باید مالک مالی باشد که قصد هبه آن را دارد. اگر مال متعلق به شخص دیگری باشد، واهب نمیتواند آن را به عنوان هبه منتقل کند.
- عدم وجود شرایط خاص؛ مانند آن که واهب نباید تحت فشار یا تهدید باشد و باید به طور آزادانه تصمیم به هبه بگیرد.
شرایط متهب (گیرنده) در ادامه ذکر میشود:
- اهلیت؛ متهب نیز باید دارای اهلیت قانونی باشد. اگر متهب زیر ۱۸ سال یا غیرعاقل باشد، ممکن است نیاز به نماینده قانونی (مانند قیم یا ولی) داشته باشد.
- قبول هبه؛ متهب باید هبه را قبول کند. این پذیرش میتواند به صورت شفاهی یا کتبی باشد و در صورت نیاز، میتواند با حضور شهود یا در دفترخانه رسمی انجام شود.
- تعهد به شرایط هبه؛ اگر هبه مشروط باشد، متهب باید به شرایط تعیینشده توسط واهب پایبند باشد.
هبه نباید به منظور فرار از بدهیها یا به دلایل غیرقانونی انجام شود. هیچ یک از طرفین نباید به دلیل شرایط خاص حقوقی (مثل ورشکستگی) محدودیتی در انجام این معامله داشته باشند.
این شرایط به حفظ حقوق طرفین و جلوگیری از بروز مشکلات قانونی در آینده کمک میکند.
نقش قبض در هبه
واضح است که هبه از عقود عینی است یعنی صرف ایجاب و قبول طرفین برای تحقق آن کافی نیست.
تا زمانی که مال موهوبه توسط متهب قبض نشده باشد نمیتوان ادعا کرد عقد هبه محقق شده است ماده ۷۹۸ قانون مدنی در این خصوص مقرر میدارد هبه واقع نمیشود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ندارد.
در خصوص این خصوصیت عقد هبه ذکر چند نکته قابل توجه است؛
- اولا در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست این نکته در ماده ۸۰۰ قانون مدنی ذکر شده است.
- ثانیا سابق بر این به عنوان یک قاعده کلی آمده است که در عقود عینی اگر پس از ایجاب و قبول و قبل از قبض یکی از دو نفر طرف عقد فوت کند یا محجور شود ایجاب و قبول نیست زایل و بیاعتبار شده و عقد هرگز محقق نخواهد شد.
با این حال این قاعده در عقد هبه با استثنای مهمی مواجه شده است اگر پس از ایجاب و قبول و قبل از قبض متهب محجور شود ایجاب و قبول زایل نمیشود بلکه قیم محجور به جای ایشان مال را قبض مینماید.
توجه داشته باشید که این استثنا فقط ویژه عقد هبه و فقط ویژه متهب و آن هم ناظر بر حجر اوست و در موارد مشابه قابل اجرا نیست.
شرایط ابطال قرارداد هبه
برای ابطال قرارداد هبه وجود شرایطی لازم است؛ از جمله این موارد آن است که قبل از آنکه مال موهوبه توسط متهب قبض شود واهب فوت کند. همچنین در خصوص هبه نامههای جعلی نیز قرارداد هبه ابطال میشود.
اگر روشن شود که واهب مالک مال موهوبه نبوده است این هبه نامه باطل است. همچنین محجور بودن واهب در زمان انعقاد عقد هبه میتواند باعث شود که عقد هبه باطل شود. در خصوص هبه نامههای صوری نیز قرارداد هبه باطل است.
انواع هبهنامه
انواع هبهنامهها به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
هبهنامه عادی
تعریف هبه نامه عادی بدین شرح است که این نوع هبهنامه به صورت غیررسمی و بدون نیاز به ثبت در مراجع قانونی تنظیم میشود.
ویژگیهای آن معمولا شامل توافقنامهای ساده بین طرفین است و ممکن است در حضور شهود یا بدون آن تنظیم شود. این نوع هبهنامه بیشتر برای هبههای کوچک و غیررسمی استفاده میشود.
هبهنامه رسمی
تعریف این نوع هبه نامه، این نوع هبهنامه به صورت رسمی و معمولاً در دفاتر اسناد رسمی تنظیم میشود.
از ویژگیهای این نوع هبه نامه آن است که این هبهنامه دارای اعتبار قانونی بالاتری است و در آن جزئیات دقیقتری از مال مورد هبه، شرایط هبه و اطلاعات طرفین درج میشود. همچنین، این نوع هبهنامه معمولا نیاز به ثبت در مراجع قانونی دارد، به ویژه اگر مال غیرمنقول باشد.
انواع دیگر هبهنامهها شامل موارد ذیل است:
هبه مشروط
هبه مشروط آن است که هبهای که تحت شرایط خاصی انجام میشود. ویژگیهای این نوع هبه آن است که ممکن است هبهنامه به شرطی معتبر باشد، مانند اینکه گیرنده باید از مال به نحوی خاص استفاده کند.
هبه معوض
هبهای که در ازای دریافت چیزی دیگر انجام میشود. ویژگیهای این نوع هبه آن است که در این حالت، هبهدهنده و هبهگیرنده توافق میکنند که هر دو طرف چیزی را به یکدیگر بدهند.
هبه بلاعوض
منظور از هبه بلاعوض هبهای است که بدون دریافت هیچ گونه عوضی انجام میشود. از ویژگیهای این نوع هبه آن است که معمولا برای کمک به دیگران یا انتقال دارایی به اعضای خانواده استفاده میشود.
نکات مهمی که در خصوص تنظیم هبه نامه باید مورد توجه باشد آن است که در هر نوع هبهنامه، مهم است که تمامی جزئیات به وضوح مشخص شود تا از بروز مشکلات حقوقی جلوگیری شود.
توصیه میشود که هبهنامهها توسط یک وکیل یا مشاوره حقوقی بررسی شوند تا از رعایت قوانین و مقررات اطمینان حاصل شود.
اهلیت در هبه
یکی از مهمترین ارکان تشکیل هبه اهلیت طرفین عقد است که در این قسمت اهلیت واهب و متهب را جداگانه بررسی کردهام و به شرایط قانونی موضوع هبه پرداختهام.
اهلیت واهب در هبه
برای صحت هبه لازم است که واهب و متهب اهلیت لازم را داشته باشند ماده ۷۹۶ قانون مدنی در این خصوص اشعار میدارد واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.
در خصوص اهلیت واهب لازم به توضیح است هرگاه واهب مجنون یا صغیر غیر ممیز باشد هبه به سبب فقدان قصد و اراده باطل است همچنین اگر سفیه یا صغیر ممیز نیز مال خود را هبه نمایند باز هم هبه باطل است.
زیرا هبه برای واهب نوعی تملیک بلاعوض محسوب میشود و میدانیم که تملیکات بلاعوض سفیه و صغیر ممیز باطل است البته استثنایی در این خصوص وجود دارد؛ هبه صغیر ممیز و سفیه اگر مبلغ ناچیز و جنبه معنوی یا تربیتی داشته باشد صحیح است همچنین تاجر ورشکسته نیز بعد از تاریخ توقف هر هبهای انجام دهد باطل است این موضوع در ماده ۴۲۳ قانون تجارت ذکر شده است.
اهلیت متهب در هبه
در خصوص اهلیت متهب لازم به توضیح است که متهب نیز باید برای قبول هبه اهلیت داشته باشد بنابراین صغیر غیر ممیز یا مجنون نمیتواند هبه صورت گرفته از طرف دیگران را قبول نماید اما قبول هبه توسط سفیه یا صغیر ممیز اشکالی ندارد و هبه صحیح خواهد بود به شرطی که هبه با شرط عوض نباشد.
در غیر این صورت ولی قهری و قیم باید در مورد قبول یا عدم قبول هبه تصمیم بگیرند همچنین تاجر ورشکسته نیز میتواند هبه پیشنهاد شده از سوی دیگران را قبول نماید.
موضوع هبه
موضوع هبه مالی است که واهب آن را به متهب میبخشد و به عبارت امروزی هدیه میدهد در خصوص همین مال باید نکاتی را در نظر داشت؛
- اولا برای تحقق هبه مالی که واهب به متهب میبخشد باید به صورت عین باشد بخشش حق یا منفعت صحیح است ولی نمیتوان نام هبه را بر آن گذاشت بلکه حسب مورد میتواند عقد صلح یا تابع قراردادهای ماده ۱۰ قانون مدنی باشد.
- ثانیا تمامی شرایط عمومی معاملات در خصوص مال موهوبه نیز لازم الرعایه است بنابراین مال موهوبه باید معلوم، معین، قابل نقل و انتقال، قابل تسلیم و تسلم و متعلق به واهب باشد البته باید توجه داشت علم اجمالی طرفین به مال موضوع هبه کافی است زیرا هبه عقدی رایگان است.
- ثالثا بر اساس ماده ۷۹۷ قانون مدنی واهب باید مالک مالی باشد که هبه میکند بنابراین هبه اموال دیگران فضولی و غیر نافذ و صحت یا بطلان آن منوط به اجازه یا رد مالک مال است.
همچنین در هبه شخص یا شخصیت متهب برای واهب علت عمده عقد محسوب میشود بنابراین هرگاه ثابت شود که در شخص یا شخصیت متهب اشتباهی رخ داده است عقد هبه باطل است.
مثلا تصور کنید شخص الف میخواهد ماشین خود را به یکی از پسرعموهای دوقلویش هدیه کند انتخاب او برای هدیه کردن ج است اما به اشتباه آن را به د هدیه میکند این هبه باطل است.
هبه باید برای مقاصد مشروع باشد و هبه جهت استفاده مال در مصارف نامشروع باطل است سایر موارد جهت معامله طبق قواعد عمومی است.
نکته دیگر در خصوص مال موضوع هبه آن است که هبه به صورت کلی در معین و حتی کلی فی ذمه نیز امکانپذیر است برای مثال اگر شخص الف یکی از پنج ماژیکی را که دارد به شخص ب هدیه نماید درست است.
در این صورت هبه زمانی محقق میشود که واهب تعیین مصداق کرده و مال را تحویل متهب کند و یا اینکه واهب همه مصادیق را در اختیار متهب قرار دهد و به او اجازه انتخاب بدهد.
همچنین لازم به ذکر است هبه ذاتا عقد مجانی است با این حال میتوان در آن شرط عوض کرد ماده ۸۰۱ قانون مدنی در این باره بیان میکند هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب میتواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجانا به جا آورد.
البته برخلاف اشتباهی که قانون مدنی مرتکب شده است باید گفت پیش بینی شرط عوض در عقد هبه باعث معوض شدن این عقد نخواهد شد.
شرط عوض میتواند مال، فعل یا حتی ترک فعل باشد بنابراین ممکن است واهب در مقابل هبهای که انجام میدهد از متهب مالی بخواهد یا تقاضای انجام کار یا ترک انجام کاری را داشته باشد در صورتی که متهب شرط عوض را بپذیرد متعهد به اجرای تعهد خویش است.
هرگاه متهب شرط عوض را به واهب نپردازد، واهب حق دارد که الزام متهب به اجرای تعهد خود را بخواهد یا اینکه از هبه رجوع نماید.
با رجوع واهب از هبه شرط عوض نیز کان لم یکن تلقی میشود اما اگر شرط عوض توسط متهب انجام شده باشد واهب دیگر حق رجوع نخواهد داشت.
رجوع از هبه
برای اقدام به رجوع از هبه باید شرایط قانونی را در نظر داشت که در این گام از مقاله این شرایط را برای شما شرح دادهام.
در ادامه نیز نکات مربوط به هبه خویشاوندان و موارد ممنوعیت اقدام به هبه را بررسی کردهام. مطالعه این بخش میتواند برای شما مفید و کاربردی باشد.
شرایط رجوع از هبه
اصل بر این است که واهب بعد از هبه و قبض مال موهوبه توسط متهب نیز میتواند از هبه رجوع کرده و خواهان استرداد مال موهوبه شود.
با این حال در برخی از موارد امکان رجوع از هبه و درخواست استرداد مال وجود ندارد و واهب نمیتواند چیزی از متهب مطالبه کند؛ این موارد عبارتند از؛
زمانی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد؛ منظور از اولاد شامل نوهها و نتیجهها و… نیز میشود. در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهرا مثل اینکه متهب به واسطه فلس محجور شود خواه اختیاراً مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود.
در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود؛ منظور از تغییر، تغییری است که صورت عرفی مال موهوبه را تغییر دهد بنابراین تغییرات جزئی که باعث تغییر جنس مال موهوبه نمیشود حق رجوع واهب را اسقاط نمینماید.
مثلا اگر من به شما گندم هبه کرده باشم و شما آن را به آرد تبدیل کرده باشید حق رجوع من ساقط میگردد اما اگر من اتومبیلی را به شما هدیه کنم و شما یک سیستم صوتی روی آن نصب کنید حق رجوع من ساقط نمیگردد.
البته در زمان رجوع شما حق دارید سیستم صوتی را از روی اتومبیل بردارید.
هرگاه قیمت مال موهوبه افزایش یابد و واهب رجوع کند متهب حق مطالبه مبلغی از بابت افزایش قیمت ندارد مگر اینکه ثابت شود افزایش قیمت به خاطر اقداماتی است که متهب بر مال موضوع هبه انجام داده است.
تلف بخشی از مال موهوبه در صورتی که باعث تغییر صورت عرفی مال شود سبب اسقاط حق رجوع واهب است در غیر این صورت حق رجوع واهب نسبت به بخش تلف نشده باقی است برای مثال اگر من به شما ۱۰۰ کیلو برنج هبه کنم و شما ۵۰ کیلوی آن را مصرف کرده باشید و ۵۰ کیلو هنوز باقی باشد حق رجوع نسبت به ۵۰ کیلویی باقی مانده وجود دارد.
حمل حیوان اگر در زمان مالکیت متهب ایجاد شده باشد مخصوصاً اگر ملموس و محسوس باشد. ملک متهب است هرچند در زمان رجوع در شکم مادر باشد. برعکس هرگاه حیوان حامله هبه شود و واهب بعد از هبه رجوع نماید حمل متعلق به واهب است.
در صورت فوت واهب یا متهب رجوع از به امکانپذیر نیست و در صورت اسقاط حق رجوع.
در خصوص رجوع متهب از هبه دو نظر وجود دارد اگر بگوییم هبه از سوی متهب عقد لازم است پس نتیجه میگیریم که امکان رجوع تنها برای واهب پیشبینی شده است و متهب پس از قبض مال موهوبه امکان رجوع از آن را ندارد.
بنابراین هرگاه متهب بخواهد مال را به خود واهب مسترد نماید باید مجدداً آن را به واهب هبه نماید و امکان فسخ هبهی قبلی وجود ندارد اما هرگاه اعتقاد داشته باشیم که هبه از سوی هر دو طرف جایز است پس باید این را نیز بپذیریم که متهب هر موقع بخواهد میتواند هبه را فسخ و مال را به واهب بازگرداند.
نکته مهم دیگر در آن خصوص آن است که با خروج مال موهوبه از ملکیت متهب حق رجوع واهب ساقط میشود هرچند مال موهوبه دوباره به ملکیت متهب بازگشته باشد.
اگر متهب مال موهوبه را بفروشد یا به هر عقد دیگری انتقال دهد حق رجوع واهب در همان لحظه ساقط میشود پس اگر معامله متهب با شخص ثالث بعداً اقاله یا به علت قانونی فسخ شود حق رجوع واهب باز نخواهد گشت.
اگر عین مال تلف نشده باشد اما مستهلک شده باشد حق رجوع واهب باقی است اما واهب حق گرفتن ارش یا خسارات یا هر مبلغی به عنوان تفاوت بها را ندارد حتی اگر خود متهب باعث خسارات شده باشد زیرا متهب زمانی که از مال استفاده کرده است مالک آن بوده است.
در صورت رجوع واهب منافع عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود بنابراین اگر کسی در فروردین باغی را به کسی هبه کند و در شهریور همان سال رجوع کند میوههایی که قبل از رجوع ایجاد شدهاند متعلق به متهب و میوههایی که تازه پس از رجوع ایجاد میگردند متعلق به واهب است.
هر گاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد (ماده ۸۰۶ قانون مدنی) بخشش طلب با ایراء متفاوت است. بخشش طلب نیاز به قبول مدیون دارد و نوعی عقد هبه است.
دلیل اینکه با بخشش طلب دیگر امکان رجوع از آن وجود ندارد این است که وقتی طلبکار طلب را به خود مدیون میبخشد صفت مدیون و طلبکار در یک شخص جمع شده و به سبب مالكيت ما في الذمه، دین موضوع هبه از بین میرود با از بین رفتن موضوع هبه هم امکان رجوع واهب از بین میرود.
اما اگر طلبکار طلب خود را به شخص ثالثی غیر از مدیون ببخشد امکان رجوع از آن همچنان وجود دارد.
اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد (ماده ۸۰۷ ق.م) صدقه دین طبیعی است و هبه نیست بنابراین با پرداخت آن در واقع پرداخت کننده دین خود را پرداخته است. البته اگر صدقه دهنده در شخصیت طرف مقابل دچار اشتباه شود صدقه باطل است.
شما با تصور اینکه الف آدم نیازمندی هست به او صدقه ای میدهید سپس روشن میگردد که وضع مالی او از شما بهتر است. در این جا شما در شخصیت صدقه گیر دچار اشتباه شده اید و این اشتباه باعث بطلان صدقه میشود.
تفاوت هبه به خویشاوندان
تنظیم قرارداد هبه بین اشخاص آشنا و خویشاوندان نیز امری متداول است؛ زیرا این قرارداد و عقد در قانون مدنی شناخته شده است.
تفاوت ویژهای که بین هبه به خویشاوندان و افراد غریبه وجود دارد در خصوص لازم یا جایز بودن قرارداد است.
همانطور که پیشتر نیز اشاره کردیم اگر به اشخاصی مانند پدر مادر و اولاد هبه انجام شود امکان رجوع از هبه وجود ندارد و باید به قرارداد تنظیم شده متعهد بود. در صورتی که اگر غیر از اشخاصی که نام بردیم مخاطب هبه باشند میتوان از هبه رجوع کرد و مال را بازگرداند.
شرایط رجوع از هبه را در مبحث قبلی به طور کامل شرح دادم.
افراد ممنوع از اقدام به هبه
همانطور که پیش از این نیز به طور دقیق اشاره کردیم محجورین از جمله صغیر ممیز و صغیر غیر ممیز، سفیه و افراد مجنون از هبه کردن اموال خود به دیگران ممنوع هستند.
دلیل این ممنوعیت آن است که امکان آن وجود دارد این اشخاص از اموال خود به دیگری ببخشند و چون هبه عقدی غیر معوض است آنها دچار ضرر مالی میشوند بنابراین هبه اموال توسط اشخاص محجور باطل است.
علاوه بر محجورین، شخص تاجر ورشکسته نیز بر اساس ماده ۴۲۳ قانون تجارت و با توقف از انجام معاملات بلاعوض ممنوع میشود و بنابراین هرگونه اقدام به هبه توسط این شخص به دیگران باطل است. زیرا ممکن است شخص تاجر ورشکسته با اقدام به هبه به دنبال فرار از ادای دیون خود باشد.
مراحل انجام هبه
در ادامه مهمترین نکات مرتبط با مراحل تنظیم قرارداد هبه و مدارک لازم برای تشکیل هبه نامه را بررسی کردهام؛ برای آنکه بتوانید قرارداد هبه به شکل اصولی تنظیم کنید مطالعه این بخش به شما توصیه میشود.
مراحل تنظیم قرارداد هبه
مراحل تنظیم قرارداد هبه به شرح زیر است:
- توافق طرفین؛ ابتدا طرفین (واهب و متهب) باید بر سر موضوع هبه توافق کنند. این توافق شامل مشخصات مال مورد هبه و شرایط آن است.
- تنظیم قرارداد؛ قرارداد هبه باید به صورت مکتوب تنظیم شود. در این قرارداد، اطلاعاتی از قبیل نام و مشخصات طرفین، نوع و مشخصات مال، و شرایط هبه قید میشود.
- امضاء و تاریخ؛ طرفین باید قرارداد را امضاء کرده و تاریخ آن را مشخص کنند. این امضاء نشاندهنده توافق و پذیرش شرایط است.
- تحویل مال؛ در صورتی که مال مورد هبه قابل تحویل باشد، باید مال به متهب تحویل داده شود. این مرحله نشاندهنده انتقال مالکیت است. نکته مهم در خصوص عقد هبه عینی بودن آن است پس قبض مال موهوبه شرط صحت قرارداد است.
- ثبت در صورت لزوم؛ اگر مال مورد هبه نیاز به ثبت قانونی داشته باشد (مانند املاک)، باید مراحل ثبت را نیز انجام داد.
- تنظیم اسناد جانبی؛ در برخی موارد ممکن است نیاز به تنظیم اسناد جانبی مانند گواهینامهها یا شهود باشد.
در پایان اطمینان حاصل کنید که قرارداد هبه با قوانین و مقررات مربوطه مطابقت دارد. این مراحل به شما کمک میکند تا قرارداد هبه را به درستی تنظیم کنید.
مدارک لازم برای تنظیم قرارداد هبه
برای تنظیم قرارداد هبه، معمولا مدارک زیر لازم است:
- شناسنامه و کارت ملی طرفین؛ برای احراز هویت و مشخصات قانونی طرفین.
- مدرک مالکیت مال مورد هبه؛ اگر هبه شامل مال غیرمنقول (مثل زمین یا ساختمان) باشد، نیاز به سند مالکیت دارد.
- توافقنامه کتبی؛ متن قرارداد که شامل شرایط و جزئیات هبه باشد.
- شهادت شهود؛ در برخی موارد، حضور شهود برای تایید قرارداد الزامی است.
- گواهی عدم وجود بدهی؛ در صورت لزوم، برای اطمینان از اینکه مال مورد هبه بدهی ندارد.
پرسشهای متداول
در ادامه به مهمترین سوالات متداول شما پرداختهام.
هبه چیست؟
منظور از رجوع در هبه چیست؟
تنظیم قرارداد هبه با متخصصین بنیاد وکلا
آیا شما یا یکی از نزدیکانتان با مشکل تنظیم قرارداد هبه مواجه هستید؟ گروه حقوقی بنیاد وکلا به عنوان معتبرترین مرکز حقوقی ایران در این زمینه تخصص و تجربه لازم را دارد تا شما را در هر مرحله از رسیدگی قانونی راهنمایی کند.
خدمات ما در حوزه قرارداد هبه شامل:
- تحلیل دقیق پروندههای مربوط به هبه نامههای مختلف وکیل قرارداد هبه
- نمایندگی قانونی در محاکم و فرآیندهای قضایی مربوط به قرارداد هبه
- راهنمایی در خصوص اقدامات پیشگیرانه و حقوقی در ارائه شکواییه یا دادخواست در قرارداد هبه میشود.
اگر به دنبال وکیل متخصص در تنظیم قرارداد هبه هستید و میخواهید هر چه سریعتر با وکیل در موضوع عقد هبه مشورت کنید، وارد صفحه مشاوره حقوقی قرارداد هبه شوید و از روشهای تلفنی و آنلاین استفاده کنید.