در این مقاله صفر تا صد نکات مربوط به دعوای الزام به تمکین را به شما آموزش خواهم داد.
با مطالعه این مقاله میتوانید نکات مهم پیرامون الزام به تمکین را آموخته و با قوانین موثر در رد یا قبول دادخواست تمکین و اجرای آن به شکل اصولی آشنا شوید.
برای اینکه بتوانید با روشهای تنظیم یک دادخواست الزام به تمکین اصولی آشنا شوید و قواعد حقوقی مهم آن را بشناسید پیشنهاد میکنم تا انتهای مقاله همراه من باشید.
آشنایی با مفاهیم الزام به تمکین
در قدم اول این مقاله قصد دارم معنای الزام به تمکین را برای شما توضیح داده و انواع تمکین خاص و عام را معرفی کنم. با شناخت تعریف تمکین با مفهوم عدم تمکین و نشوز هم آشنا میشویم.
پس اگر علاقه دارید اطلاعاتی در این خصوص کسب کنید مطالعه این مقاله برای شما کاربردی است.
الزام به تمکین چیست؟
زمانی که یک زن متاهل بدون دارا بودن دلیلی موجه، از همسر خود تمکین نکند میتوان او را به صورت قانونی الزام به تمکین از شوهر خود کرد.
البته بحث الزام به تمکین در موارد محدودی شامل مردان نیز میشود؛ در موضوعاتی همچون تمکین خاص یا رعایت حسن اخلاق توسط مردان امکان الزام به تمکین وجود دارد.
قانونگذار جهت صیانت از خانواده و تحکیم بنیان آن برای هر یک از زن و مرد وظایفی را در نظر گرفته است که امتناع از انجام این وظایف توسط هر یک از آنان پیامدهایی را به دنبال دارد.
یکی از این پیامدهای عدم انجام وظایف زناشویی و تمکین توسط هر یک از زن و مرد بحث الزام به تمکین است.
شاید در ابتدا اینطور برداشت شود که چگونه میتوان زن یا مردی را الزام به انجام وظایف زناشویی و یا تمکین به معنای عام کلمه کرد.
به لحاظ عملی امکان اجبار و الزام هیچ یک از طرفین به انجام وظایف زناشویی خود وجود ندارد به عنوان مثال نمیتوان زنی را که تمکین نمیکند مجبور به سکونت در منزل شوهر کرد زیرا این عمل خلاف آزادیهای فردی بوده و از طرفی فایده و حسنی به همراه ندارد.
منظور از الزام به تمکین توسط دادگاه و محکم آن است که دادگاه با صدور حکم الزام به تمکین آثاری را بر هر یک از طرفین بار میکند؛ به عنوان مثال در صورت صدور حکم الزام به تمکین و عدم تمکین زن، پرداخت نفقه به او منتفی است.
از طرف دیگر از دیگر آثار عدم تمکین و اثبات نشوز زن صدور حکم تجویز ازدواج مجدد برای مرد است.
معنای تمکین عام و خاص
مفهوم تمکین نیز مانند ریاست شوهر وابسته به عادات و رسوم اجتماعی و اخلاق عمومی است.
تمکین در عرف حقوقی ما دو معنی عام و خاص دارد؛
- تمکین عام به معنی محترم شمردن اراده مرد در تربیت فرزندان و اداره مالی و اخلاقی خانواده است.
- تمکین خاص که ناظر به رابطه جنسی زن با شوهر و پاسخ دادن به خواستههای مشروع طرفین است.
در قانون ما برای حفظ و صیانت از خانواده در روابط زوجین ریاست خانواده از ویژگیهای شوهر دانسته شده است؛ در واقع زن ملزم به تبعیت از شوهر در خصوص انتخاب محل زندگی و سکونت است.
این نکته در ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی بدین شرح بیان شده است که زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنا نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد. البته این نکته قابل توجه است که محل سکونت زن که توسط مرد انتخاب میشود باید متناسب با شان و جایگاه زوجه باشد.
همچنین امکان توافق برخلاف این ماده نیز وجود دارد یعنی انتخاب مسکن با زوجه باشد که باید در عقد نکاح شرط شده باشد.
اما در حالت عادی و به طور کلی انتخاب محل سکونت با مرد است.
منظور از تمکین عام در قانون ما و حقوق خانواده پذیرفتن ریاست مرد در خانواده و تبعیت از او در خصوص محل سکونت است.
اما آنچه در خصوص تمکین خاص متعارف است؛ اطاعت زن و مرد از یکدیگر در خصوص مسائل جنسی بوده و در واقع تمکین جنسی منحصر به زن نمیشود و مرد نیز در این رابطه باید نیازهای همسر خود را در حد متعارف تامین نماید.
معنای عدم تمکین چیست؟
در تمکین عام معیار تمیز اموری که شوهر میتواند از زن انتظار داشته باشد با عرف است؛ داوری باید نوعی باشد و شوهر سختگیر و باریک بین حق ندارد انتظاری بیش از اندازه متعارف از زن داشته باشد ولی در این راه بایستی درجه تمدن و تحصیلات و سن و سایر خصوصیتهای زن و شوهر را نیز در نظر گرفت.
به بیان دیگر ضابطه تمکین رفتار انسانی متعارف است که در آن شرایط خاص زندگی میکند و از این لحاظ هر دو جنبه نوعی و شخصی را داراست.
برای مثال مفهوم تمکین درباره فرد روستایی بیآلایشی که با شوهر خود در مزرعه کار میکند با زنی که عهدهدار مسئولیت مهم اداری است و شوهر نیز به شغلی مانند سیاست یا طبابت مشغول است یکسان نیست.
معنای همبستگی و خوشرویی و احترام متقابل و اطاعت در این دو رابطه تفاوتهای فراوان دارد.
رعایت این تفاوتها تبعیض در اجرای قانون نیست لازمه احترام به عرف است که در این گونه امور از منابع حقوقی به شمار میرود.
در مورد تمکین خاص نیز عرف و اخلاق داوری نهایی را بر عهده دارد لزوم تمکین به این معنا نیست که برای احساس زن ارزش و احترامی قائل نباشیم.
دادرسی در خصوص روابط عاطفی و انسانی کار آسانی نیست که بتوان با اصل و قاعده آن را اجرا کرد.
زن در روابط زناشویی ماشین بهرهبرداری نیست انسان است و باید با او چنان رفتار شود که شخصیت انسان اقتضا دارد بنابراین داوری در این خصوص نیز متاثر از عوامل انسانی و عرفی است.
قانون مدنی به طور ضمنی رعایت این عوامل را در مورد نفقه لازم شمرده است زیرا وقتی نشوز را منوط به نداشتن مانع مشروع میکند بدین معنا است که دادرس باید در این راه به آنچه در نظر قانون یا عرف و اخلاق مانع مشروع به شمار میآید توجه کند.
همانطور که پیشتر نیز توضیح دادیم این تکلیف زن ضمانت اجرای موثر ندارد و به حسن نیت و اخلاق همسران بستگی دارد زنی که از شوهر خود اطاعت نکند مستحق نفقه نیست و مرد نیز میتواند او را با اجازه دادگاه طلاق دهد ولی به حکم دادگاه و نیروی پلیس نمیتوان زنی را به خوشرویی و اطاعت از مرد وادار کرد.
به طور کلی معنای عدم تمکین در دو مفهوم عام و خاص کلمه امکانپذیر است؛ عدم تمکین به معنای عام کلمه عدم تبعیت عمومی زن از مرد و عدم سکونت در منزل تعیین شده توسط مرد معنا دارد. و عدم تمکین خاص به معنای ممانعت زن از همبستر شدن و رابطه جنسی با همسرش بدون عذر موجه است.
الزام به تمکین به چه معناست؟
سالیان متمادی است که دادگاهها حکم الزام به تمکین صادر میکنند ولی نمیتوانند آن را مانند سایر احکام صادر شده اجرا کنند زیرا چگونه ممکن است زنی را به زور اجراییه و پلیس و هرگونه قوه قاهره به اطاعت از شوهر یا همبستر شدن با او مجبور کرد!
بنابراین دعوای تمکین اصولاً نتیجه اجرایی به این معنا ندارد و تنها اثر حقوقی مهم آن محروم ساختن زن از دریافت نفقه است.
همچنین در صورت صدور حکم الزام به تمکین و عدم تبعیت زن از همسر خود امکان دریافت مجوز ازدواج مجدد از دادگاه وجود خواهد داشت.
بنابراین باید پذیرفت که چهره اخلاقی این تکلیف بیش از وصف حقوقی آن است و خودداری از تمکین نشانه سستی پیوند زناشویی به تزلزل واقعی این اتحاد است و هرگاه ادامه پیدا کند جز طلاق درمان موثری برای آن وجود ندارد.
الزام به تمکین از سوی مرد
همانطور که پیشتر نیز اشاره کردیم مطابق قانون مدنی ما ریاست خانواده بر عهده مرد است و البته این حق برای مرد حق تعیین محل سکونت را نیز ایجاد میکند؛ چنانچه مطابق ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنا نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
در این رابطه زن مکلف به تمکین از همسر خود است و در صورتی که از سکونت در محل زندگی همسر خود امتناع کند ناشزه تلقی میشود.
و مرد میتواند از دادگاه الزام به تمکین را بخواهد.
دادگاه نیز با بررسی شرایط مرد و زن و حصول اطمینان از مناسب بودن شرایط زندگی برای زن حکم تمکین را صادر میکند که زوجه را ملزم و مکلف به زندگی در محل سکونت مرد مینماید.
البته این استثنا نیز در قانون مدنی بیان شده است که هرگاه زندگی در معیت مرد زن را دچار خوف جسمی روحی و یا حیثیتی کند، زن میتواند به دلیل عسر و حرج از سکونت در محل اقامت همسر خود امتناع کند و این اقدام زن قانونی بوده و منجر به قطع شدن حق او نسبت به پرداخت نفقه نمیشود.
همچنین در حالتی که زن حق تعیین محل زندگی را ضمن عقد نکاح خود شرط کرده باشد انتخاب محل زندگی در اختیار اوست.
از موارد دیگر که زن میتواند در محل زندگی شوهر خود سکونت نکند زمانی است که از حق حبس در عقد نکاح استفاده کند؛ در واقع تا زمانی که رابطه زناشویی میان زن و مرد برقرار نشده است زن میتواند از این حق استفاده کرده و برقراری رابطه زناشویی و تمکین به معنای عام و خاص کلمه را مشروط به پرداخت مهریه نماید.
البته بر اساس رویه قضایی چنانچه زن شروع به تمکین از همسر خود نماید دیگر حق حبس نخواهد داشت و یکبار تمکین موجب از بین رفتن حق حبس زن خواهد شد.
الزام به تمکین از سوی زن
اصولا اصطلاح تمکین در خصوص زنان به کار میرود اما با توجه به آنکه قوانین حقوق خانواده برای صیانت و حفاظت از بنیان خانواده تدوین شده است تمکین عام شامل وظایف و تکالیفی برای شوهر نیز میشود.
در واقع مرد نیز مکلف است که با همسر خود حسن معاشرت داشته و در تشیید و تقویت مبانی زندگی خانوادگی با همسر خود تعامل کند.
در صورتی که مرد زندگی مشترک خود با همسرش را ترک کرده باشد یا شرایط مناسب برای خانواده خود را تامین نکند، زن میتواند ادعای عسر و حرج کرده و تقاضای طلاق نماید.
به طور کلی عدم تمکین مرد نیز میتواند پیامدهای قانونی برای او در پی داشته باشد.
اجرای حکم الزام به تمکین
در این بخش از مقاله برای درک بهتر مراحل اجرای حکم تمکین و نحوه الزام به آن توضیحاتی را ذکر کردهام. همچنین در خصوص ضمانت اجرای عدم تمکین توسط زن و آثار حقوقی آن نکات مربوط را عنوان کردهام.
با مطالعه این بخش از مقاله اطلاعات کاربردی در خصوص نمونه دادخواست الزام به تمکین نیز به دست میآورید.
شرایط اجرای حکم تمکین
مطابق آنچه در قانون ما بیان شده است قانونگذار در کنار آنکه برای زن حق دریافت نفقه از شوهر را در نظر گرفته است او را مکلف به تمکین عام و خاص از همسر خود دانسته است؛ تمکین آن به معنای پذیرش ریاست مرد بر خانواده و همکاری با او در این رابطه بوده و تمکین خاص به معنای برقراری روابط زناشویی میان زوجین است.
همانطور که توضیح دادیم در صورتی که عدم تمکین زن و نشوز او مستند به دلیل موجهی همچون بدرفتاری یا آزار و اذیت مرد، و یا وجود بیماری مقاربتی در مرد باشد، دادگاه او را ناشزه تلقی نمیکند.
اما اگر این رفتار زن و عدم تبعیت او از همسرش بدون عذر موجه باشد دادگاه حکم الزام به تمکین را صادر میکند.
با توجه به ماهیت اخلاقی که حکم الزام به تمکین دارد امکان اجرای آن با توسل به زور و اجبار وجود ندارد. و بیش از آنکه جنبهی اجرایی داشته باشد امری اخلاقی است.
نحوه الزام به تمکین
به لحاظ عملی امکان اجرای حکم الزام به تمکین وجود ندارد چرا که نمیتوان افراد را با توسل به زور و اجبار ملزم و موظف به زندگی زناشویی کرده و یا در خانه همسر حبس نمود!
پس از صدور حکم الزام به تمکین از طرف دادگاه، مرد درخواست اجراییه میدهد؛ این درخواست پس از رسیدگی به زن ابلاغ میشود تا ظرف مهلت ۳۰ روز پس از صدور اجراییه با میل و رغبت خود اقدام به اجرای حکم نماید.
در صورتی که زن پس از گذشت مدت مذکور از اجرای آن خودداری کند نمیتوان او را با اجبار مکلف به زندگی در یک منزل کرد! بنابراین در صورتی که تمام مراحل اجراییه حکم الزام به تمکین صورت گرفت و زن اقدام به اجرای حکم صادر شده نکرد عنوان ناشزه بر او اطلاق میشود و ضمانت اجرای عدم تمکین جاری میشود.
ضمانت اجرای حکم تمکین دادگاه
حکم الزام به تمکین مانند سایر احکامی که از دادگاه صادر میشود پس از قطعی شدن لازم الاجراست و ذینفع آن یعنی مرد میتواند صدور اجراییه را درخواست کند.
پس از صدور اجراییه زن ۳۰ روز مهلت دارد تا با میل و رغبت خود به منزل مشترک بازگشته و تمکین نماید اما در صورتی که زن از این اقدام امتناع کند آثار عدم تمکین زن در خصوص او اعمال میشود.
عدم تمکین یا اقدام به نشوز جرم نیست و بنابراین نمیتوان زن را به این دلیل مجازات کرد.
اما مهمترین ضمانت اجرای حکم تمکین دادگاه نپرداختن نفقه است زیرا در این خصوص دیگر مرد تکلیفی برای پرداخت نفقه به زوجه ناشزه خود نخواهد داشت.
ضمانت اجرای دیگری که در اثر عدم تمکین زن ایجاد میشود آن است که مرد میتواند با اعلام عسر و حرج شرایط زندگی خود از دادگاه تقاضای اجازه ازدواج مجدد کند.
نمونه دادخواست الزام به تمکین
- خواهان: مشخصات زوج (شوهر)
- خوانده: مشخصات زوجه (زن)
- وکیل یا نماینده قانونی: مشخصات وکیل دادگستری یا نماینده قانونی در صورت وجود
- تعیین خواسته و بهای آن: تقاضای الزام به تمکین خوانده(زوجه)
- دلایل و منضمات در تنظیم دادخواست: ۱- فتوکپی مصدق سند ازدواج ۲- تحقیق و معاینه محلی ۳- شهادت شهود
ریاست محترم دادگاه خانواده…….
سلام علیکم،
احتراما به استحضار عالی میرساند:
طبق عقدنامه رسمی شماره….. مورخ……. اینجانب خواهان…… با خوانده دعوا خانم…… ازدواج نمودهام.
اکنون مدت…… سال از زمان عقد میگذرد و زوجهام خوانده پرونده بدون اینکه اذیت و آزاری به او برسد و یا خرجی به او نداده باشم خانه و کاشانه را ترک نموده و بدون عذر موجه و علت شرعی و قانونی و بدون اخذ اجازه اینجانب به منزل پدریش رفته است.
عدهای را با پدرم جهت وساطت فرستادم تا زوجم به منزل برگردد که متاسفانه خانم از بازگشت به منزل امتناع نموده است به طوری که مجبور شدم اقدام قضایی و قانونی انجام دهم. مراجعات مکرر و ارسال اظهارنامهای که به پیوست میباشد مشارالیها حاضر به تمکین نشده است.
لذا با توجه به مراتب یاد شده و به استناد ماده ۱۱۱۴ و ۱۱۰۲ و ۱۱۰۸ قانون مدنی، تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر الزام خوانده به تمکین را دارد.
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی
امضا
اظهارنامه عدم تمکین
یکی از گامهای مهم در راستای تقدیم دادخواست الزام به تمکین تقدیم و تنظیم اظهارنامه است که در این بخش از مقاله به تعریف و کاربرد آن پرداختهام و همچنین نمونهای از اظهارنامه عدم تمکین را برای شما آماده کردهایم.
اظهارنامه چیست؟
مطابق ماده ۱۵۶ قانون آیین دادرسی مدنی هر فردی قبل از تقدیم دادخواست میتواند حق خود را به وسیله اظهارنامه از دیگری مطالبه کند بر اساس این ماده لازم نیست که جهت مطالبه حقوقمان مستقیماً به دادگاه مراجعه کنیم ارسال اظهارنامه قضایی بدون نیاز به حضور در مراجع قضایی میتواند یکی از راههای دستیابی به حقوق ما باشد.
امروزه تکمیل اظهارنامه از طریق دفاتر خدمات الکترونیکی امکانپذیر است.
مهمترین کاربرد اظهارنامه آن است که میتوان پیش از طرح دعوا در محاکم قضایی با استفاده از آن حقی را مطالبه کرد.
یکی از حقوقی که با ارسال اظهارنامه میتوان آن را مطالبه کرد زمانی است که زوجه اقدام به ترک منزل کرده و تمکین نمیکند؛ برای الزام به تمکین او میتوان از طریق ارسال اظهارنامه عدم تمکین اقدام به دعوت کرد.
زوج با ارسال این اظهارنامه ثابت میکند که زوجه منزل مشترک را ترک کرده و با وجود پرداخت نفقه و ایجاد شرایط مناسب زندگی از تمکین خودداری میکند.
اظهارنامه عدم تمکین
نمونه برگ اظهارنامه از سوی زوج برای زوجه جهت تمکین
- مشخصات و اقامتگاه اظهارکننده: مشخصات کامل زوج (شوهر)
- مشخصات و اقامتگاه مخاطب: مشخصات کامل زوجه (زن)
- موضوع اظهارنامه: تقاضای بازگشت به منزل و تمکین از سوی زوجه
خلاصه اظهارات:
مخاطب محترمه:
با سلام،
احتراما جنابعالی به استناد عقدنامه شماره…… تنظیمی در دفترخانه ازدواج شماره…….. شهرستان…… زوجه شرعی و دائمی اینجانب میباشید اکنون از تاریخ……. الی تاریخ……. بدون داشتن دلیل موجه قانونی و همچنین کسب رضایت از اینجانب اقدام به ترک اقامتگاه نمودهاید.
از آنجا که معتقدم اختلافات خانوادگی صرفاً با سرپنجه قدرت تدبیر و تحمل زوجین حل و فصل میگردد و قهر و کشمکش به جز افزودن بر میزان تنش و کدورت فی ما بین هیچ چیز را به ارمغان نمیآورد لذا از شما میخواهم تا ضمن بازگشت به منزل و اقامتگاه قانونی خود موجبات پریشانی و تکدر خاطر شخص خود و خانواده را فراهم نیاورید.
ضمنا چنانچه به فاصله گذشت یک هفته از تاریخ رویت این اظهارنامه تصمیم قطعی خود را جهت رجوع به منزل شوهر اتخاذ ننمایید مطابق مقررات ناشزه محسوب و از پرداخت نفقه محروم خواهید شد.
نام و نام خانوادگی زوج
امضا و تاریخ
عواقب عدم تمکین
همانطور که میدانید تمکین یکی از آثار حقوقی عقد نکاح است که جنبههای حقوقی و اخلاقی را به همراه دارد؛ امتناع زن و مرد از تمکین آثار و عواقبی به همراه دارد همچون محرومیت از دریافت نفقه و یا صدور مجوز ازدواج مجدد برای مرد که در این بخش از مقاله به آنها پرداختهام.
آثار حقوقی عدم تمکین از جانب زن
قانونگذار پرداخت نفقه را به عنوان یکی از وظایف مالی مرد منوط به تمکین عام و خاص زن کرده است و بنابر ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی در صورتی که زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت خودداری کند مستحق نفقه نخواهد بود.
همانطور که از ماده برداشت میشود در صورتی که عدم تمکین زن از همسر خود بنا به دلایل شرعی یا قانونی باشد ناشزه نبوده و مستحق نفقه خواهد بود؛ از جمله این موارد میتوان ابتلای شوهر به امراض جنسی و مقاربتی، ضرر بدنی مالی و یا شرافتی، بیماری خود زن و… را نام برد.
علاوه بر قطع پرداخت نفقه از دیگر آثار عدم تمکین زن اجازه ازدواج مجدد به مرد است.
نکته قابل توجه آن است که عدم تمکین هیچ تاثیر و ارتباطی با پرداخت مهریه زن نخواهد داشت؛ بنابراین عدم تمکین زن از مرد منجر به اسقاط حق قانونی او نسبت به مهریه نخواهد بود.
مجازات قانونی عدم تمکین زن
در صورتی که دادگاه حکم به الزام تمکین را صادر کند؛ و بنا به درخواست مرد این برای این حکم اجراییه صادر شود اما زن همچنان از تمکین امتناع کند؛ مجازاتی برای او تعیین نمیشود.
زیرا عدم تمکین زن جرم محسوب نمیشود.
اما همانطور که در موارد بالا اشاره کردیم عدم تمکین زن آثار حقوقی به دنبال دارد.
مجازات قانونی عدم تمکین مرد
تمکین امری مختص زنان نیست و مردان نیز علاوه بر پرداخت نفقه وظایف دیگری از جمله رعایت حسن معاشرت و رعایت حقوق قانونی همسرشان برعهده دارند.
به عنوان مثال در مواردی که مرد زندگی مشترک را ترک کرده زن میتواند با اثبات عدم تمکین همسر خود از جمله با ارائه دادن مدارک لازم در این خصوص و ارسال اظهارنامه تقاضای طلاق نماید.
همچنین پرداخت نفقه که به عنوان یکی از تکالیف مالی مردان در نظر گرفته میشود در این خصوص بسیار حائز اهمیت است و عدم پرداخت نفقه بنا بر ماده ۵۳ قانون حمایت از خانواده ممکن است با صدور حکم ۶ الی ۲ سال حبس تعزیری برای مرد همراه شود.
بنابراین در صورت شکایت زن نسبت به عدم پرداخت نفقه امکان تعیین حبس تعزیری به عنوان مجازات برای مرد وجود دارد.
موارد مجاز برای عدم تمکین زن
پس از وقوع عقد نکاح زن و شوهر تکالیفی در برابر یکدیگر دارند که از جمله تکالیف زن تمکین عام و خاص او از شوهرش است اما در موارد خاصی قانونگذار این اجازه را به زن داده است که در صورت وجود موانع یا شرایطی از تمکین امتناع کند و در عین حال از حق نفقه برخوردار شود؛ مواردی که در آن زن مجاز به عدم تمکین از همسر خود میباشد در ادامه شرح داده میشود:
در حالتی که شوهر به امراض جنسی و مقاربتی مبتلا باشد بر اساس ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی زن میتواند از تمکین امتناع کند و امتناع به علت مزبور مانع از حق نفقه او نخواهد بود.
در این حالت نشوز زن با مجوز قانونی است.
بر اساس ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی از دیگر حالاتی که زن مجاز به عدم تمکین است ضرر بدنی مالی و شرافتی است؛ چنانچه این ماده بیان میدارد اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن جداگانه اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر را نخواهد داد و مادام که زن در بازگشت به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.
مورد دیگر در خصوص مجاز بودن عدم تمکین زن حالتی است که تعیین محل زندگی توسط زن شرط شده باشد بر اساس ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنا نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
در مواردی نیز بیماری خود زن از جمله بیماریهای مقاربتی و یا سایر بیماریها میتواند مجوزی قانونی و شرعی برای عدم تمکین او باشد.
در مواردی که زن از حق حبس خود استفاده مینماید مجاز به عدم تمکین است مطابق ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در قبال شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود. این ماده تا زمانی که رابطه زناشویی میان زن و شوهر برقرار نشده باشد حق حبس را برای زن مجاز میداند.
نقش وکیل در دعوای الزام به تمکین
ممکن است افراد بسیاری در خصوص بحث تمکین و الزام به تمکین اطلاعات حقوقی و قانونی زیادی نداشته باشند؛ استفاده از تجربیات اطرافیان نمیتواند در این مسیر راهگشا باشد چرا که شرایط و روند قضایی برای هر فردی متفاوت است!
وکیل میتواند با ارائه مشاوره به هر یک از زوجین در خصوص وظایف حقوق و تکالیف آنها در زمینه تمکین یاریگر آنها باشد.
همچنین افرادی که بخواهند در خصوص تنظیم دادخواست الزام به تمکین اقدام کنند وکیل میتواند در تهیه و تنظیم این دادخواست به آنها کمک کند.
ارائه دادخواست الزام به تمکین مانند هر دعوای حقوقی دیگر نیازمند پیگیری فرد در مراجع قضایی است؛ که وکیل دعوای تمکین میتواند این وظیفه را به خوبی انجام داده و با ارائه لایحه دفاعیه به افراد در احقاق حق آنها کمک کند.
نقش مشاور حقوقی در الزام به تمکین
با توجه به اطلاعات حقوقی و تخصصی که دعوای الزام به تمکین نیاز دارد استفاده از کمک مشاوره حقوقی در شناخت کامل قوانین برای پیگیری دعوای الزام به تمکین کاربردی است.
همچنین مشاور میتواند با دانش حقوقی بالا بهترین راه را به شما معرفی کند.
بهرهمندی از کمک مشاور میتواند موجب افزایش شانس موفقیت در پرونده و صرفهجویی در وقت و هزینه شما شود.
نتیجهگیری
در این مقاله تلاش کردیم تمام ابعاد حقوقی و قانونی مربوط به دعوای الزام به تمکین را بررسی کنیم؛ در این رابطه ابتدا به معنای تمکین عام و خاص پرداخته و تعریفی از عدم تمکین را ارائه دادیم.
همچنین تلاش کردیم اجرای حکم الزام به تمکین را بر اساس شرایط و نحوه الزام آن و ضمانت اجرای عدم تمکین به طور کامل شرح بدهیم.
در ادامه به مهمترین پرسشهای متداول شما در خصوص دادخواست الزام به تمکین و عواقب عدم تمکین میپردازیم.
پرسشهای متداول
در چه مواردی زن مجاز به عدم تمکین است؟
شرایط اجرای حکم تمکین دادگاه چیست؟
الزام به تمکین با وکیل متخصص بنیاد وکلا
آیا شما یا یکی از نزدیکانتان با مشکل الزام به تمکین مواجه هستید؟ گروه حقوقی بنیاد وکلا به عنوان معتبرترین مرکز حقوقی ایران در این زمینه تخصص و تجربه لازم را دارد تا شما را در هر مرحله از رسیدگی قانونی راهنمایی کند.
خدمات ما در حوزه دعاوی الزام به تمکین شامل:
- تحلیل دقیق پروندههای مربوط به الزام به تمکین توسط وکیل الزام به تمکین متخصص دعاوی خانواده
- نمایندگی قانونی در محاکم و فرآیندهای قضایی مربوط به الزام به تمکین و اجرای آن
- راهنمایی در خصوص اقدامات پیشگیرانه و حقوقی در ارائه دادخواست الزام به تمکین آن میشود.
اگر به دنبال وکیل متخصص دعاوی خانواده هستید و میخواهید هر چه سریعتر با وکیل در موضوع الزام به تمکین و سایر دعاوی خانواده مشورت کنید ، وارد صفحه مشاوره حقوقی الزام به تمکین شوید و از روشهای برخط و تلفنی ما استفاده کنید.