زمانی که شخصی در دادگاه اقدام به اقامه یک دعوا می کند، فرض بر آن است که هنگام پذیرفته شدن دعوا و صدور حکم، نفعی عاید وی می شود که نتیجه آن حکم است.
بنابراین، در صورتی خواهان دعوایی را در دادگاه مطرح کند و از صدور حکم هیچ گونه نفعی عاید وی نشود، می توان گفت که "خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نبوده است"؛ به این ایراد، ایراد عدم ذینفعی خواهان نیز گفته می شود.
به همین منظور در این مقاله ابتدا به بررسی بی نفعی خواهان پرداخته و در ادامه ایراد بی نفعی خواهان را مطرح می نماییم.
بی نفعی خواهان
شخصی که در دادگاه اقامه دعوا می نماید، باید توجیه کند که دعوای اقامه شده توسط او قابلیت این را دارد که سودی به او برساند.
بر اساس ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی ، هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند؛ مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع رسیدگی به دعوا را درخواست نموده باشند.
نکته مهم این است که نفع به هر اندازه ای که باشد کافیست و می تواند مادی یا معنوی باشد.
به عنوان مثال، در دعوای اعلام بی اعتباری وصیت نامه، دادگاه در مقام بررسی ذی نفع بودن خواهان کافیست تا احراز کند که در صورت صدور حکم بی اعتباری وصیت نامه سودی نصیب خواهان می شود.
ایراد بی نفعی خواهان
به موجب بند ۱۰ از ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی، "زمانی که خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نباشد"، خوانده می تواند ایراد بی نفعی خواهان را به دادگاه ارائه کند.
در این شرایط، دادگاه بی نفع بودن یا ذی نفع بودن خواهان را مدنظر قرار می دهد.
در این راستا، دادگاه باید پاسخ این پرسش را جستجو کند که چنانچه حق ادعا شده علیه خوانده احراز شود و حکمی بر علیه خوانده صادر شود، آیا قانونا نفعی به خواهان می رسد؟
اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد، دادگاه خواهان را ذی نفع دانسته و ایراد بی نفعی خواهان را رد می کند و به پرونده رسیدگی می کند، اما اگر پاسخ به سوال منفی باشد، ایراد را می پذیرد و قرار رد دعوا صادر می نماید.
نکته مهم این است که با ارائه ایراد عدم نفع خواهان و پذیرش این ایراد مانعی دائمی برای رسیدگی به دعوا ایجاد می شود.