اجرت المثل و نحله

اجرت المثل زن و ایام زوجیت: راهنمای جامع

در این مقاله قصد دارم شما را با مفهوم اجرت المثل، شرایط آن و قوانین مرتبط با این موضوع آشنا کنم.

با مطالعه این مقاله، شما می‌توانید به درک بهتری از حقوق خود در زمینه اجرت المثل برسید و از بروز مشکلات قانونی در این حوزه جلوگیری کنید.

همچنین، نکات مهمی درباره محاسبه اجرت المثل و مستندات لازم برای اثبات آن ارائه خواهم داد. با ما همراه باشید تا به طور جامع به بررسی این موضوع بپردازم و به شما کمک کنم تا در مواقع نیاز از حقوق خود به درستی دفاع کنید.

مفهوم و مبانی حقوقی اجرت المثل زن در قانون ایران

اجرت المثل به معنای حق دریافت دستمزد برای کار غیررسمی انجام‌شده است و مبنای قانونی آن در مواد ۲۳۱ تا ۲۳۴ قانون مدنی ایران آمده است. در ادامه از این مقاله، به بررسی دقیق‌تر مفهوم و مبانی حقوقی اجرت المثل و جزئیات مربوط به آن خواهیم پرداخت.

مراحل دادرسی اجرت المثل

اجرت المثل ایام زوجیت چیست؟

اجرت المثل ایام زوجیت به معنای حق دریافت هزینه‌ای است که زن در ازای انجام کارهای مربوط به منزل و خانواده در طول دوران زناشویی از شوهر مطالبه می‌کند.

این موضوع دارای ریشه‌های شرعی و قانونی است که به وضوح نشان می‌دهد که زن مکلف به انجام کارهای منزل در برابر همسر خود نیست و می‌تواند به‌راحتی از انجام این کارها امتناع ورزد یا در صورت تمایل، در ازای انجام آنها، اجرت دریافت کند.

در واقع، اجرت المثل به هزینه‌ای اطلاق می‌شود که زن به دلیل انجام فعالیت‌هایی مانند آشپزی، تمیز نگه‌داشتن منزل، نگهداری از فرزندان، پذیرایی از مهمانان، شستشوی ظروف و لباس‌ها و سایر وظایف مرتبط با امور خانه به‌ صورت غیررسمی به شوهر ارائه می‌دهد.

بنابراین، اگر زن در ایام زوجیت بدون هیچ‌گونه قرارداد رسمی و تنها به‌ صورت توافقی به انجام این امور بپردازد، حق مطالبه اجرت المثل برای خدمات ارائه‌شده را دارد.

شرایط اجرت المثل در نکاح موقت و دائمی

اجرت المثل تنها به نکاح دائم محدود نمی‌شود، بلکه در نکاح موقت (صیغه) نیز این حق برای زن وجود دارد.

به این معنا که اگر زوجه بتواند ثابت کند که در طول مدت ازدواج موقت، کارهایی را به دستور شوهر انجام داده و این کارها طبق عرف نیازمند اجرت است، می‌تواند نسبت به مطالبه اجرت المثل اقدام کند. بنابراین، تفاوتی میان عقد دائم و موقت در این خصوص وجود ندارد.

مستندات قانونی

موضوع اجرت المثل ایام زوجیت در قوانین ایران به‌طور خاص به‌وسیله چندین ماده قانونی مورد حمایت قرار گرفته است. از جمله این مستندات، می‌توان به تبصره ذیل ماده ۳۳۶ قانون مدنی اشاره کرد که در تاریخ ۹ آبان ۱۳۸۵ به تصویب رسیده است.

طبق این تبصره، چنانچه زوجه کارهایی را که به‌طور شرعی به عهده‌اش نبوده و عرفا برای آن کار اجرت المثل وجود داشته باشد، به دستور زوج و بدون قصد تبرع (یعنی بدون نیت خیرخواهانه) انجام دهد و این موضوع در دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه موظف به محاسبه و پرداخت اجرت المثل آن کارها خواهد بود.

علاوه بر این، ماده ۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ نیز به صراحت بیان می‌کند که رسیدگی به دعاوی مربوط به اجرت المثل ایام زوجیت در صلاحیت دادگاه خانواده قرار دارد. همچنین، ماده ۲۹ این قانون تأکید می‌کند که دادگاه ضمن صدور رای خود، باید به شروط ضمن عقد و اجرت المثل ایام زوجیت نیز توجه کند.

در مجموع، اجرت المثل ایام زوجیت یکی از موضوعات مهم حقوقی در نظام حقوقی ایران است که تاثیر به سزایی بر روابط زوجین دارد و به‌خصوص در مواقعی مانند طلاق یا فوت همسر می‌تواند به‌عنوان یک حق قانونی مطرح شود. با توجه به این توضیحات، ضروری است که زنان و مردان آگاهی کافی از این موضوع داشته باشند تا بتوانند از حقوق خود به‌خوبی دفاع کنند.

انواع اجرت المثل زن

اجرت المثل به طور کلی به انواع مختلفی تقسیم می‌شود که هر کدام از این انواع دارای شرایط و خصوصیات خاص خود هستند. در زیر به برخی از انواع اجرت المثل اشاره می‌شود:

اجرت المثل ایام زوجیت

این نوع اجرت به زن تعلق می‌گیرد که به ازای کارهایی که در طول دوران زناشویی انجام داده است، مطالبه می‌شود. زن می‌تواند با اثبات اینکه در دوران زناشویی به درخواست شوهر کارهایی انجام داده، اجرت المثل را مطالبه کند.

اجرت المثل در نکاح موقت

مشابه اجرت المثل ایام زوجیت، اما به ویژه در مواردی که زوجه در ازدواج موقت به کارهایی مشغول بوده است.

اگر زوجه بتواند ثابت کند که در این دوران کارهایی انجام داده که مستلزم اجرت بوده، می‌تواند اجرت المثل را درخواست کند.

اجرت المثل در طلاق

در صورت طلاق، زن حق دارد که اجرت المثل را به دلیل کارهایی که در زمان زناشویی انجام داده است، مطالبه کند.

زن باید بتواند اثبات کند که کارهایی که انجام داده است نیازمند پرداخت اجرت بوده و مطابق با قراردادهای ضمن عقد است.

اجرت المثل در فوت همسر

در صورتی که شوهر فوت کند، زن می‌تواند اجرت المثل را برای کارهایی که در ایام زوجیت انجام داده است، مطالبه کند.

این موضوع بر اساس قوانین و مقررات ارثی قابل بررسی است و ممکن است به وراث نیز ارتباط داشته باشد.

بر اساس قوانین موجود، حق دریافت اجرت المثل زن پس از فوت شوهر نیز وجود دارد. به این ترتیب، در مواردی که زوجه بتواند ثابت کند که به درخواست شوهر و به دلیل انجام کارهایی که عرفا مستحق اجرت بوده، کارهایی را انجام داده است، می‌تواند حق خود را مطالبه کند.

به طور کلی، قوانین مربوط به اجرت المثل نه تنها به حمایت از حقوق مالی زن در طول زندگی زناشویی می‌پردازد، بلکه پس از طلاق و حتی فوت شوهر نیز این حقوق را به رسمیت می‌شناسد. با توجه به شرایط و مستندات قانونی، زنان می‌توانند به راحتی حقوق خود را مطالبه کنند و این قوانین به ایجاد تعادل در روابط زناشویی کمک می‌کند.

اجرت المثل مالی چیست؟

اجرت المثل مالی به یکی از انواع اجرت المثل اطلاق می‌شود که در زمینه تعویض یا جبران خسارت ناشی از استفاده یا مالکیت اموال دیگران مطرح می‌گردد.

این مفهوم در حقوق مدنی، به ویژه در مورد اموال غیرمنقول و منقول، از اهمیت بالایی برخوردار است و در مواقعی که فردی به طور غیرمجاز از مال دیگری استفاده کند، به کار می‌رود.

اجرت المثل مالی به نوعی به هزینه‌هایی اشاره دارد که به دلیل استفاده از اموال دیگران باید پرداخت شود و این پرداخت به منظور جبران خسارت وارده به مالک واقعی مال صورت می‌گیرد.

اجرت المثل اموال به طور کلی به این معناست که فردی که از مال شخص دیگری استفاده کرده است، ملزم به پرداخت مبلغی به عنوان اجرت به مالک اصلی مال می‌باشد. این اجرت می‌تواند به دلیل استفاده از خانه، ماشین، زمین یا هر نوع مال دیگری که متعلق به فردی دیگر است، مطالبه گردد.

به عبارت دیگر، اگر شخصی به طور موقت و بدون اجازه مالک از مال وی استفاده کند، مالک می‌تواند از وی اجرت المثل را مطالبه نماید.

به عنوان مثال، فرض کنید شخصی به مدت یک سال از خانه شخص دیگری استفاده کرده است. حتی اگر این فرد از وضعیت مالکیت مطلع نبوده باشد، مالک خانه حق دارد اجرت المثل را از او مطالبه کند.

این قاعده همچنین در مورد استفاده از اموال غیرمنقول مانند ماشین نیز صدق می‌کند. به همین ترتیب، اگر کسی بدون اجازه از وسیله‌ای استفاده کند، مالک می‌تواند اجرت المثل را مطالبه کند.

اجرت المثل مالی معمولا بدون نیاز به وجود قرارداد رسمی قابل مطالبه است. در واقع، مبلغ اجرت المثل به طور معمول توسط عرف و عادت جامعه تعیین می‌شود. به عبارت دیگر، در بسیاری از موارد، حتی در صورت عدم وجود قرارداد مشخص، مالک می‌تواند به استناد عرف جامعه و با توجه به شرایط استفاده، مبلغ اجرت المثل را از شخص متخلف درخواست کند.

اجرت المثل اموال در موارد خاصی مانند غصب اموال، اتمام عقد اجاره و استفاده از مال مشاع به صورت قانونی قابل مطالبه است. برای مثال، اگر فردی از ملکی که به طور مشاع متعلق به چند نفر است، استفاده کند و بدون پرداخت اجرت المثل، مال را ترک کند، سایر مالکان می‌توانند اجرت المثل را از او مطالبه کنند.

همچنین در مواردی که قرارداد اجاره به پایان می‌رسد و مستأجر به استفاده از ملک ادامه می‌دهد، مالک می‌تواند اجرت المثل را طلب کند.

اجرت المثل مالی نقش حیاتی در تعادل روابط اجتماعی و اقتصادی ایفا می‌کند. این مفهوم به حفظ حقوق مالکین کمک کرده و در مواردی که حقوق آنها نقض می‌شود، به جبران خسارات وارده کمک می‌کند.

به علاوه، این نوع اجرت می‌تواند به ترغیب افراد به احترام به مالکیت دیگران و رعایت حقوق اجتماعی کمک نماید.

اجرت المثل مالی یکی از ابزارهای حقوقی است که به جبران خسارت ناشی از استفاده از اموال دیگران پرداخته و به حقوق مالکین کمک می‌کند. با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی، این مفهوم از اهمیت بالایی برخوردار است و در راستای برقراری تعادل در روابط اقتصادی و اجتماعی عمل می‌کند.

مبانی قانونی اجرت المثل در قانون مدنی ایران

اجرت المثل ایام زوجیت یکی از دعاوی مهمی است که به موجب طلاق در دادگاه خانواده مطرح می‌شود.

بر اساس این دعاوی، زن می‌تواند اجرت یا بهای کارهایی که در طول زندگی مشترک خود در منزل شوهر انجام داده است، را مطالبه کند. این حقوق به عنوان اجرت المثل ایام زوجیت یا اجرت المثل زندگی مشترک شناخته می‌شود و به نوعی تعادل میان حقوق و تکالیف طرفین را برقرار می‌سازد.

اجرت المثل به معنای هزینه‌ای است که زن می‌تواند بابت کارهایی که در طول زندگی مشترک انجام داده است، دریافت کند. در مقابل، زن دارای تکالیفی نیز در قبال شوهر خود است که از جمله آن‌ها می‌توان به تمکین اشاره کرد. به عبارت دیگر، اجرت المثل حق قانونی زن در برابر مسئولیت‌ها و وظایفش در زندگی مشترک است.

قانونگذار در ماده ۳۳۶ قانون مدنی ایران به شرایط دریافت اجرت المثل اشاره کرده است. طبق این ماده:

هر کس بر حسب امر دیگری اقدام به عملی کند که عرفاً برای آن عمل اجرتی بوده یا آن شخص عادتا مهیای آن عمل باشد، عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود؛ مگر اینکه معلوم شود که قصد تبرع داشته است.

این قاعده کلی در مورد زندگی زناشویی نیز صدق می‌کند و به زن این حق را می‌دهد که در شرایط مشخص، اجرت المثل خود را از شوهر مطالبه کند.

  • ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی: این ماده بیان می‌کند که «در مواردی که زن به تقاضای شوهر و با اجازه او، از حقوق خود (مانند نفقه) استفاده نمی‌کند، حق مطالبه اجرت المثل کارهایی که انجام داده است را خواهد داشت.»
  • ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی: بر اساس این ماده، «اجرت المثل به معنای حق الزحمه‌ای است که زن می‌تواند از شوهر برای کارهای منزل و تربیت فرزندان درخواست کند، مگر اینکه توافق دیگری در این خصوص وجود داشته باشد.»
  • ماده ۲۴۱ قانون مدنی: این ماده به لزوم احراز و اثبات اجرت المثل اشاره دارد و بیان می‌کند که زن باید به اثبات کند که کارهای انجام شده از نظر اقتصادی دارای ارزش است.
  • ماده ۲۴۲ قانون مدنی: این ماده به این نکته اشاره می‌کند که در صورت استیفای خدمات زن توسط شوهر، او موظف به پرداخت اجرت المثل آن خدمات است.
  • ماده ۲۴۳ قانون مدنی: بر اساس این ماده، اگر مرد از خدمات زن استفاده کند و زن نیز بدون حقوق و مزایا این خدمات را ارائه کرده باشد، او مستحق دریافت اجرت المثل خواهد بود.
  • ماده ۲۴۴ قانون مدنی: این ماده به بررسی دلایل و مستندات برای اثبات اجرت المثل و میزان آن می‌پردازد و بیان می‌کند که در صورت عدم توافق در مبلغ اجرت المثل، نظر کارشناس معتبر می‌تواند ملاک قرار گیرد.

علاوه بر ماده ۳۳۶ قانون مدنی، قانون حمایت خانواده نیز در ماده ۲۹ به حقوق مالی زن پس از طلاق اشاره کرده و تعیین اجرت المثل ایام زوجیت را پیش‌بینی کرده است. این ماده بیان می‌کند:

“چنانچه زوجه کارهایی را که شرعا بر عهده وی نبوده و عرفا برای آن کار اجرت المثل باشد، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می‌نماید.”

این متن به وضوح حق زن برای مطالبه اجرت المثل را پس از انجام کارهای خانگی و دیگر وظایف مرتبط با زندگی مشترک بیان می‌کند.

سوالات قاضی در دادگاه اجرت المثل شامل چه مواردی است؟

دعوای اجرت المثل ایام زوجیت به دلیل اهمیت و اثرات مالی و اجتماعی‌اش در زندگی خانوادگی، معمولا مورد توجه قاضی قرار می‌گیرد و به همین دلیل، قاضی سوالات مشخصی را در جلسات دادرسی مطرح می‌کند.

زمانی که دادخواست اجرت المثل از طریق دفاتر خدمات قضایی ثبت می‌شود، این درخواست به دادگاه خانواده ارجاع می‌گردد و جلسه رسیدگی تعیین می‌شود. این جلسه از طریق سامانه ثنا به طرفین دعوا، یعنی زن و شوهر، ابلاغ می‌شود.

هر یک از طرفین ملزم هستند که شخصا یا از طریق وکیل دادگستری در جلسه حاضر شوند و ادعاهای خود را بیان کرده و به دفاع در برابر ادعاهای طرف مقابل بپردازند.

در جریان رسیدگی به دعوای اجرت المثل، یکی از مسائل کلیدی که مورد توجه قاضی قرار می‌گیرد، سوالات او از طرفین دعوا است. این سوالات به منظور شفاف‌سازی شرایط دریافت اجرت المثل و بررسی مستندات مربوطه طراحی شده‌اند.

از آنجا که سوالات قاضی در این زمینه می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر نتیجه پرونده داشته باشد، ضروری است که طرفین به دقت به این سوالات پاسخ دهند و دفاعیات خود را به خوبی مطرح کنند.

در جلسه دادرسی، سوالاتی از قبیل موارد زیر می‌تواند مطرح شود:

  • آیا کارهای انجام‌شده جزء وظایف شرعی شما بود؟ در این حالت، زوجه باید به‌طور شفاف بیان کند که کارهای انجام‌شده فراتر از مسئولیت‌های قانونی و شرعی او بوده و به همین دلیل، مستحق دریافت اجرت المثل است.
  • آیا این کارها به دستور شوهر انجام شده است؟ زوجه باید شواهدی ارائه دهد که نشان دهد کارهای انجام‌شده به درخواست و دستور شوهر صورت گرفته است.
  • آیا نیت تبرع داشته‌اید؟ در اینجا، زوجه باید تأکید کند که هدف او از انجام کارها، کسب درآمد و اجرت بوده و هیچ‌گونه نیت رایگان انجام دادن آن‌ها نداشته است.

دیگر سوالات قاضی می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • نوع کارهای انجام‌شده: قاضی می‌پرسد زوجه در طول سال‌های زندگی مشترک چه کارهایی را انجام داده است، زیرا مقدار کار انجام‌شده بر میزان اجرت المثل تاثیر مستقیم دارد. در برخی خانواده‌ها، ممکن است کارهای منزل توسط خدمتکار انجام شده باشد که این مورد نیز بر محاسبه اجرت المثل اثرگذار است.
  • پرداخت‌های قبلی: قاضی همچنین می‌پرسد که آیا زوج در طول زندگی مشترک، مبلغی تحت عنوان اجرت المثل به همسر خود پرداخت کرده است یا خیر. اگر چنین پرداختی وجود داشته باشد، باید از مبلغ نهایی اجرت المثل کسر شود.
  • مدت زمان زندگی مشترک: قاضی سوال می‌کند که مدت زمان زندگی مشترک چقدر بوده و آیا زوجه به‌طور مداوم در منزل مشترک حضور داشته است. اگر زوجه در دوره‌ای به دلایلی مانند عدم تمکین در منزل نبوده، اجرت المثل به وی تعلق نخواهد گرفت.

سوالات قاضی در دادگاه اجرت المثل به بررسی شرایط خاصی که باید برای دریافت اجرت المثل رعایت شود، متمرکز است. پاسخ‌دهی دقیق و مستند به این سوالات می‌تواند تاثیر زیادی بر نتیجه دعوا داشته باشد.

از این رو، زوجه و شوهر باید با دقت به بررسی شرایط و مستندات خود بپردازند و در زمان ارائه ادعاهای خود در دادگاه، کاملا آماده باشند.

آگاهی از شرایط و پاسخ‌های مناسب به سوالات قاضی می‌تواند به موفقیت در دعوای اجرت المثل کمک شایانی نماید.

مقایسه اجرت المثل و نحله

موضوع نحله و اجرت المثل در حقوق خانواده و قانون مدنی به‌ویژه در روابط زناشویی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این زمینه، توجه به تفاوت و شرایط هر یک از این دو مفهوم ضروری است.

به طور کلی، نحله و اجرت المثل به‌ عنوان دو نوع حق مالی متفاوت شناخته می‌شوند که تحت شرایط خاصی قابل اعمال هستند و نمی‌توان آن‌ها را همزمان در یک موقعیت به کار برد.

نحله به معنای حق مالی است که به زوجه تعلق می‌گیرد و به‌ عنوان نوعی هدیه و یا عوض برای خدماتی که در طول زندگی مشترک ارائه داده است، محسوب می‌شود. بر این اساس، در صورتی که شرایط لازم برای تعلق اجرت المثل وجود نداشته باشد، زوجه می‌تواند از حق نحله بهره‌مند شود.

اجرت المثل به معنای مزد یا پاداشی است که به‌ازای انجام کارهایی که عرفا دارای ارزش اقتصادی است، به فرد پرداخت می‌شود.

در قانون مدنی، ماده ۳۳۶ به وضوح بیان می‌کند که اگر شخصی به درخواست فرد دیگری، عملی را انجام دهد که عرفا برای آن عمل اجرتی وجود دارد و در صورت عدم قصد تبرع، او مستحق دریافت اجرت خواهد بود.

نحله و اجرت المثل هر دو حقوق مالی هستند که به زوجه تعلق می‌گیرند. این حقوق به‌منظور جبران زحمات و خدماتی که زوجه در طول زندگی مشترک ارائه داده، به او پرداخت می‌شوند. بنابراین، هر دو نوع حق به نحوی به تأمین نیازهای مالی زوجه در دوران جدایی یا طلاق کمک می‌کنند.

در اجرت المثل، زوجه برای کارهایی که به دستور شوهر خود انجام داده و با قصد عدم تبرع (رایگان نبودن) بوده، حق دریافت اجرت المثل را دارد. به عبارت دیگر، اگر زن بتواند در دادگاه اثبات کند که کارهای انجام‌شده به درخواست شوهر بوده و نیتش انجام رایگان نبوده است، مستحق دریافت اجرت المثل خواهد بود.

در صورتی که زوجه نتواند این موارد را اثبات کند، دادگاه به‌عنوان یک نوع بخشش، مبلغی تحت عنوان نحله برای او در نظر خواهد گرفت. بنابراین، اثبات شرایط و شواهد در اجرت المثل اهمیت بیشتری دارد.

زوجه نمی‌تواند در طول زندگی مشترک از شوهر خود درخواست دریافت نحله کند. به‌عبارت دیگر، نحله تنها در صورت وقوع طلاق و تحت شرایط خاص قابل مطالبه است.

در مقابل، زوجه می‌تواند در هر زمان و به‌خصوص در طول زندگی مشترک، اجرت المثل را مطالبه کند.

همچنین، برای تعیین میزان نحله پرداختی، نیازی به نظر کارشناس نیست و دادگاه بر اساس عواملی همچون سال‌های زندگی مشترک، کارهای انجام‌شده توسط زن، تمکن مالی مرد و شغل زن و مرد، اقدام به تعیین مقدار نحله می‌کند. در حالی که برای پرداخت اجرت المثل، نیاز به تعیین کارشناس از سوی دادگاه است.

اگر طلاق به درخواست زوجه باشد، او حق دریافت نحله را نخواهد داشت. همچنین در مواردی که زن و شوهر بر سر جدایی توافق کنند، تعلق یا عدم تعلق نحله بستگی به توافق طرفین خواهد داشت.

تا قبل از اقدام به ارائه دادخواست طلاق از جانب زوج، امکان مطالبه نحله وجود ندارد. به‌ عبارتی، نحله تنها پس از وقوع طلاق قابل درخواست است و علت طلاق هیچ تاثیری بر تعلق آن به زوجه ندارد.

زوجه نمی‌تواند همزمان نحله و اجرت المثل را دریافت کند. اگر اجرت المثل به هر دلیلی به زوجه تعلق بگیرد، دادگاه نمی‌تواند برای او نحله تعیین کند.

بر خلاف اجرت المثل، برای تعیین مبلغ نحله نیازی به نظر کارشناسان نیست و قاضی می‌تواند با توجه به سنوات زندگی مشترک و فعالیت‌های زوجه و تمکن مالی شوهر، مبلغ را تعیین کند.

در نهایت، تفاوت‌های مشخص و قابل توجهی بین نحله و اجرت المثل وجود دارد که در زمینه حقوق خانواده و به‌ویژه حقوق زوجه اهمیت ویژه‌ای دارد.

این تفاوت‌ها به وضوح نشان‌دهنده نیاز به بررسی دقیق شرایط هر یک از این حقوق در هنگام بروز اختلافات مالی بین زوجین است. شناخت و درک این مفاهیم نه تنها به حفظ حقوق زوجه کمک می‌کند بلکه به ایجاد انصاف و تعادل در روابط زناشویی نیز می‌انجامد.

معیارهای تعیین اجرت المثل در دادگاه‌های ایران

معیارهای تعیین اجرت المثل در دادگاه‌های ایران شامل ارزیابی نوع و میزان کارهای انجام‌ شده توسط زوجه، ارزش عرفی این خدمات، مدت زمان صرف‌ شده برای انجام آن‌ها، و درخواست رسمی شوهر برای انجام این امور است.

معیارهای تعیین اجرت المثل در دادگاه‌های ایران

در ادامه به طور کامل به هر مورد می‌پردازم.

عوامل موثر در تعیین اجرت المثل

دریافت اجرت المثل به‌عنوان یک حق قانونی برای زوجه، مستلزم وجود شرایط و عوامل خاصی است که در تعیین میزان و حق این اجرت تاثیرگذار می‌باشند.

در این راستا، موارد زیر به‌ عنوان عوامل مؤثر در تعیین اجرت المثل زن برشمرده می‌شوند:

ماهیت کارها و وظایف انجام‌ شده

یکی از مهم‌ترین عوامل در تعیین اجرت المثل، ماهیت کارهایی است که زوجه انجام داده است. به‌ طور خاص، کارهایی که به‌عنوان وظایف قانونی یا عرفی زن در خانواده شناخته نمی‌شوند، مانند آشپزی، نظافت و مراقبت از فرزندان، می‌توانند مستحق اجرت المثل باشند.

این نکته حائز اهمیت است که کارهای مذکور باید فراتر از مسئولیت‌های معمول زوجه باشد تا بتوان به‌عنوان اجرت المثل برای آن‌ها درخواست پرداخت کرد.

درخواست مرد برای انجام کارها

دومین عامل تاثیرگذار، این است که کارهای انجام‌شده باید به درخواست شوهر صورت گرفته باشد. به این معنا که زوجه باید بتواند ثابت کند که انجام این امور به‌ طور مستقیم به درخواست و دستور شوهر بوده و نه به‌ صورت خودجوش و بدون تقاضا.

در این زمینه، وجود شواهد و مستندات می‌تواند به اثبات این موضوع کمک کند.

ارزش عرفی کارها

یکی دیگر از عوامل مؤثر در تعیین اجرت المثل، ارزش اقتصادی و عرفی کارهایی است که زوجه انجام داده است. این بدان معناست که خدمات ارائه‌شده باید از نظر جامعه دارای ارزش و قیمت باشند و بتوان برای آنها دستمزد مشخصی تعیین کرد.

دادگاه برای ارزیابی این ارزش، معمولا به عرف و عادات محلی و همچنین نظرات کارشناسان رسمی در این حوزه رجوع می‌کند.

نوع مال و شرایط محیطی

عوامل متعددی در محاسبه اجرت المثل تأثیر دارند. به عنوان مثال، نوع مال می‌تواند اهمیت داشته باشد؛ چرا که اجرت المثل برای استفاده از یک ماشین ممکن است متفاوت از استفاده از یک ویلا باشد. شرایط محیطی و اقلیمی نیز نقش مهمی در تعیین این مبلغ دارند.

این تنوع در نوع و شرایط استفاده، موجب می‌شود که اجرت المثل به شکل منصفانه‌تری تعیین شود و تناسب بیشتری با واقعیت‌های موجود داشته باشد.

مدت زمان استفاده و شدت آن

مدت زمان استفاده و شدت آن نیز در محاسبه اجرت المثل تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال، استفاده از یک وسیله برای چند ساعت در روز به اجرت المثل متفاوتی از استفاده روزانه برای مدت طولانی خواهد داشت. بنابراین، مدت زمان صرف‌شده و نوع استفاده می‌تواند به‌طور قابل توجهی بر مبلغ نهایی اجرت المثل تاثیر بگذارد.

عدم قصد تبرع

شرط دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که زوجه نباید قصد تبرع (یعنی انجام کارها به‌صورت رایگان) داشته باشد.

این شرط به‌ ویژه برای دادگاه حائز اهمیت است، چرا که اگر زن بتواند اثبات کند که هدفش از انجام کارها، کسب درآمد و اجرت بوده است، می‌تواند شانس بیشتری برای دریافت اجرت المثل داشته باشد. بنابراین، اثبات عدم قصد تبرع یکی از پیش‌شرط‌های اصلی در موفقیت دعوی اجرت المثل است.

باید به این نکته اشاره کرد که به‌دلیل وجود شرایط خاص فوق، دریافت اجرت المثل از سوی زن پس از طلاق معمولا دشوار می‌شود. در بسیاری از موارد، زوجه با چالش‌هایی در اثبات حق خود مواجه است که ممکن است منجر به عدم موفقیت در دریافت اجرت المثل شود.

در برخی مواقع نیز، مبلغ تعیین‌شده تحت عنوان اجرت المثل می‌تواند ناچیز و غیرمنصفانه باشد.

در صورتی که شرایط لازم برای دریافت اجرت المثل وجود نداشته باشد و زوجه نتواند از این حق استفاده کند، دادگاه به پرداخت مبلغی تحت عنوان «نحله» (به‌ عنوان هدیه) حکم می‌دهد. نحله به‌عنوان یک جایگزین قانونی، می‌تواند مقداری از زحمات زن را جبران کند، اما معمولا با اجرت المثل تفاوت‌های زیادی در مقدار و شرایط دارد.

در مجموع، اجرت المثل یک مفهوم پویا و متغیر است که معیارهای متعددی را در نظر می‌گیرد و توسط عرف و تعارف جامعه تعیین می‌شود.

عوامل مؤثر در تعیین اجرت المثل شامل ماهیت کارها، درخواست شوهر، ارزش عرفی خدمات، نوع مال، شرایط محیطی، مدت زمان استفاده، عدم قصد تبرع و دشواری‌های اثبات شرایط می‌شود.

این عوامل به‌ طور مستقیم بر توانایی زوجه برای دریافت اجرت المثل تاثیرگذار هستند و نشان‌دهنده اهمیت دقت و توجه در مستندسازی و اثبات خدمات ارائه‌ شده توسط زن در دوران زندگی مشترک می‌باشد.

نحوه محاسبه اجرت المثل توسط کارشناسان دادگستری

اجرت المثل معمولا در زمان طلاق محاسبه می‌شود، زیرا در فرایندهای رسیدگی در دادگاه، این اجرت ممکن است تحت عنوان‌های مختلفی مطرح گردد.

اگر اجرت المثل زوجه در طول زندگی مشترک محاسبه و از شوهر دریافت شود، ممکن است تغییرات اقتصادی و اجتماعی در وضعیت زندگی و دارایی‌های شوهر تاثیرگذار باشد. بنابراین، محاسبه اجرت المثل باید با دقت و توجه به وضعیت اقتصادی طرفین انجام گیرد.

محاسبه اجرت المثل بر مبنای مدت زمان زندگی زناشویی صورت می‌گیرد. در صورتی که بین زوجین توافقی در این زمینه وجود نداشته باشد، نحوه محاسبه اجرت المثل به عهده کارشناسان دادگستری خواهد بود.

این کارشناسان با بررسی اموال منقول و غیرمنقول شوهر و با در نظر گرفتن عرف جاری جامعه، مبلغ اجرت المثل را تعیین می‌کنند.

معمولا حداقل مبلغ اجرت المثل از حدود هشتصد هزار تومان آغاز می‌شود و این مبلغ می‌تواند بسته به ثروت شوهر و وضعیت مالی او تغییر کند.

در مواقعی که شوهر در وضعیت مالی نامساعدی قرار دارد (عدم ملائت)، دادگاه ممکن است تصمیمات متفاوتی اتخاذ کند و این امر بر مبلغ اجرت المثل تاثیرگذار خواهد بود.

نقش کارهای خانه و خدمات زوجه در تعیین اجرت المثل

نقش کارهای خانه و خدمات زوجه در تعیین اجرت المثل به‌ طور مستقیم بر اساس اهمیت و نوع فعالیت‌هایی که زوجه در دوران زندگی مشترک انجام داده، مشخص می‌شود. در اینجا به برخی از جنبه‌های کلیدی این نقش اشاره می‌کنم:

خدمات زوجه شامل انواع کارهای خانگی مانند تمیز کردن، پخت و پز، خرید مایحتاج منزل، مراقبت از فرزندان و مدیریت امور روزمره خانواده است. هر یک از این کارها می‌تواند به‌عنوان عاملی در تعیین اجرت المثل محسوب شود.

تعیین اجرت المثل معمولا با توجه به ارزش اقتصادی کارهای انجام‌شده توسط زوجه صورت می‌گیرد. به‌عبارت دیگر، دادگاه با بررسی نوع کارها و زمان صرف‌شده، می‌تواند به یک مبلغ منطقی برای اجرت المثل دست یابد. این ارزش‌گذاری ممکن است بر اساس عرف جامعه و نرخ دستمزد خدمات مشابه انجام شود.

برای دریافت اجرت المثل، زوجه باید بتواند ثابت کند که کارهایی که انجام داده، بخشی از مسئولیت‌های او نبوده و به‌دستور شوهر صورت گرفته است. این امر نیاز به مستندات و شهادت شهود دارد که می‌تواند به‌عنوان شواهدی برای درخواست اجرت المثل به کار رود.

مدت زمانی که زوجه به انجام کارهای خانه و خدمات مرتبط پرداخته، نیز در تعیین اجرت المثل تأثیرگذار است. هر چه مدت زمان بیشتری را صرف کارهای منزل کرده باشد، اجرت المثل بیشتری خواهد داشت.

خدمات زوجه نه تنها بر کیفیت زندگی روزمره خانواده تأثیر می‌گذارد، بلکه در حفظ و تداوم روابط عاطفی و خانوادگی نیز نقش بسزایی دارد. به همین دلیل، این خدمات باید در تعیین اجرت المثل لحاظ شود.

به طور کلی نقش کارهای خانه و خدمات زوجه در تعیین اجرت المثل نه‌تنها به ابعاد اقتصادی مربوط می‌شود، بلکه تأثیرات عمیق‌تری بر ساختار خانواده و روابط بین زوجین دارد. بنابراین، شناخت و ارزیابی دقیق این خدمات می‌تواند به حمایت از حقوق زوجه در زندگی مشترک و دریافت اجرت المثل عادلانه کمک کند.

راهکارهای قانونی برای مطالبه اجرت المثل

راهکارهای قانونی برای مطالبه اجرت المثل شامل جمع‌آوری مستندات و مدارک معتبر برای اثبات انجام کارهای خارج از وظایف زوجه، تنظیم دادخواست رسمی و تسلیم آن به دادگاه خانواده، و حضور در جلسات رسیدگی برای ارائه دلایل و شواهد مربوطه است.

راهکارهای قانونی برای مطالبه اجرت المثل

در ادامه همه موارد مهم مربوطه را برای شما توضیح می‌دهم.

نحوه طرح دعوی اجرت المثل در دادگاه خانواده

برای دریافت اجرت المثل زن، اولین قدم این است که شخص متقاضی به دادگاه مراجعه کرده و دادخواست رسمی مبنی بر مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت خود را ارائه دهد. دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به این نوع دعاوی را دارد، دادگاه خانواده است.

در این دادگاه، تمامی شرایط و مستندات مرتبط با درخواست اجرت المثل زن به دقت مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در صورتی که شرایط لازم برای دریافت اجرت المثل احراز شود، دادگاه به صدور حکم به پرداخت اجرت المثل برای زن اقدام خواهد کرد.

لازم به ذکر است که تعلق اجرت المثل به زن تنها مختص به زمان حیات او نیست. به عبارت دیگر، در صورت فوت زن، ورثه او، به ویژه فرزندان، این حق را دارند که اقدام به مطالبه و دریافت اجرت المثل نمایند. این نکته حائز اهمیت است، چرا که به موجب آن، حقوق مالی زن حتی پس از وفات او نیز محفوظ می‌ماند و ورثه می‌توانند به این حق دست یابند.

در خصوص نحوه محاسبه اجرت المثل ایام زوجیت، باید گفت که قاضی دادگاه با استناد به نظر کارشناس رسمی دادگستری، مبلغ اجرت المثل زن را به صورت سالیانه تعیین می‌کند.

به همین دلیل، اجرت المثل زن یک مقدار ثابت و مشخص ندارد و به عواملی نظیر میزان کارهایی که زن در طول زندگی مشترک انجام داده، عرف و عادات منطقه‌ای و شرایط خاص هر مورد بستگی دارد. به عنوان مثال، ممکن است دادگاه مبلغ یک میلیون تومان را به عنوان اجرت المثل برای یک سال زندگی مشترک تعیین کند.

سپس، مبلغ کل اجرت المثل با استفاده از فرمول محاسبه‌ای محاسبه می‌شود که در آن مبلغ اجرت المثل سالیانه را در تعداد سال‌های زندگی مشترک زن و شوهر ضرب می‌کنند. بدین ترتیب، مبلغ نهایی اجرت المثل محاسبه و حکم به پرداخت آن صادر می‌شود.

این روند قانونی و محاسباتی به وضوح نشان‌دهنده اهمیت حقوق زنان در زندگی مشترک و نیز توجه به زحمات و تلاش‌های آن‌ها در خانواده و جامعه است.

از این‌رو، ضرورت دارد که زنان در صورت نیاز، با آگاهی و اطلاعات کافی از حقوق خود در این زمینه بهره‌برداری کنند و در صورت لزوم، از مشاوره حقوقی و وکیل متخصص بهره‌مند شوند. در ادامه مراحل و نکات لازم برای طرح دعوی اجرت المثل به تفصیل توضیح داده می‌شود:

۱. جمع‌آوری مستندات و مدارک

قبل از اقدام به طرح دعوی، لازم است مستندات و مدارکی که می‌تواند به اثبات ادعای اجرت المثل کمک کند، جمع‌آوری شود. این مستندات ممکن است شامل:

  • شهادت شهود: افرادی که می‌توانند گواهی دهند که زن در دوران زندگی مشترک چه کارهایی انجام داده است.
  • سندهای مالی: مدارکی که نشان‌دهنده وضعیت مالی خانواده باشد.
  • تصاویر و مستندات کارهای انجام شده: در صورت امکان، ثبت و نگهداری مدارکی که کارهای زن را مستند می‌کند، بسیار مفید است.

۲. تنظیم دادخواست

دادخواست مطالبه اجرت المثل باید به‌طور دقیق و مستند تنظیم شود. مواردی که باید در دادخواست گنجانده شود شامل:

  • مشخصات خواهان (زن): نام، نام خانوادگی، شماره ملی، نشانی و سایر مشخصات.
  • مشخصات خوانده (شوهر): نام، نام خانوادگی و نشانی.
  • موضوع دعوی: بیان درخواست برای دریافت اجرت المثل به‌صورت واضح و دقیق.
  • مدت زمان زندگی مشترک: ذکر مدت زمانی که زن کارهای خانگی و خدمات را انجام داده است.
  • دلایل و مستندات: اشاره به دلایل و مستندات جمع‌آوری‌شده که نشان‌دهنده حق زن برای دریافت اجرت المثل است.

۳. تسلیم دادخواست به دادگاه خانواده

پس از تنظیم دادخواست، آن را به دادگاه خانواده محل سکونت خود تسلیم کنید. در این مرحله، ممکن است نیاز به پرداخت هزینه دادرسی نیز باشد که باید به میزان مشخصی پرداخت شود.

۴ . دریافت گواهی وصول دادخواست

پس از تسلیم دادخواست، دادگاه یک گواهی وصول به شما می‌دهد که نشان‌دهنده ثبت درخواست شما در دادگاه است. این گواهی مهم است و باید آن را نگهداری کنید.

۵. برگزاری جلسه رسیدگی

پس از ثبت دادخواست، دادگاه تاریخ جلسه رسیدگی را تعیین می‌کند. در این جلسه، هر دو طرف (زن و شوهر) باید حضور داشته باشند تا دلایل و مستندات خود را ارائه دهند.

در صورتی که شاهدانی برای تایید ادعای خود دارید، باید آنها را به دادگاه دعوت کنید.

۶. صدور حکم دادگاه

پس از بررسی دلایل و مستندات، دادگاه به صدور حکم اقدام می‌کند. اگر دادگاه شرایط لازم برای دریافت اجرت المثل را احراز کند، حکمی به نفع زن صادر می‌شود.

۷. اعتراض به حکم (در صورت لزوم)

در صورتی که یکی از طرفین از حکم دادگاه ناراضی باشد، می‌تواند نسبت به حکم صادرشده اعتراض کند و درخواست تجدیدنظر دهد.

نکات مهم طرح دعوی

جهت طرح دعوی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، رعایت چندین نکته و شرایط اساسی ضروری است که در زیر به تفصیل شرح داده می‌شود:

اولین شرط برای طرح دعوی این است که بین خواهان (زوجه) و خوانده (شوهر) رابطه زوجیتی وجود داشته باشد. این رابطه باید به‌صورت قانونی و رسمی برقرار شده باشد و مستندات مربوط به آن، مانند عقد نکاح، باید موجود باشد.

دومین شرط این است که زوجه باید کارهایی را انجام داده باشد که جزء وظایف قانونی و عرفی او نبوده و به دستور شوهر انجام شده باشد. به عبارت دیگر، زوجه باید ثابت کند که این خدمات خارج از وظایف روزمره او بوده و به درخواست شوهر انجام گردیده است.

سومین نکته این است که زوجه باید نشان دهد که قصد تبرع (بدون دریافت اجرت) نداشته و از نظر عرف، برای انجام آن امور، اجرت و دستمزد در نظر گرفته می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده آن است که زوجه خدمات ارائه‌شده را به‌عنوان کار و تلاش شخصی خود تلقی می‌کند و انتظار دارد برای آن دستمزدی دریافت کند.

دعوای مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت به‌عنوان یک دعوی مالی تلقی می‌شود و به همین دلیل، هزینه دادرسی آن نیز بر اساس ارزش مالی دعوی محاسبه و پرداخت می‌شود. بنابراین، خواهان باید به هزینه‌های دادرسی و نحوه پرداخت آنها توجه کند.

بر اساس ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده، دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، دادگاه محل اقامت زوجه یا محل اقامت شوهر (خوانده) است. این به این معناست که خواهان می‌تواند با توجه به شرایط و موقعیت خود، به هر یک از این دادگاه‌ها مراجعه کند.

طرح دعوی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، حتی اگر مبلغ آن به ۲۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، در صلاحیت شورای حل اختلاف نخواهد بود. به عبارتی، دادگاه خانواده در هر صورت صالح به رسیدگی به این دعاوی است.

اداره کل حقوقی قوه قضاییه در نظریه مشورتی شماره ۷/۱۴۰۰/۷۲۲ (تاریخ ۱۴۰۰/۰۶/۳۱) به این موضوع اشاره کرده است.

این نظریه بیان می‌کند که با توجه به بند «ج» ماده ۹ قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۳۹۴، دعوی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت در زمره دعاوی داخل در صلاحیت این شوراها قرار نمی‌گیرد و لذا شورای حل اختلاف صلاحیتی برای رسیدگی به این دعوی ندارد.

بنابراین، رسیدگی به این دعوی با هر میزان خواسته، بر اساس بند ۷ ماده ۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱، همچنان در صلاحیت دادگاه خانواده خواهد بود.

مشکلات و موانع در فرآیند مطالبه اجرت المثل

زمانی که زوجه درخواست اجرت المثل را به دادگاه ارائه می‌دهد و دادخواست وی شرایط لازم را دارا باشد، دادگاه اقدام به استخدام یک کارشناس حقوقی می‌کند تا میزان مبلغ اجرت المثل را تعیین کند.

کارشناس در این روند به چندین نکته و موضوع مهم توجه می‌کند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود:

  1. تحصیلات زوجه: سطح تحصیلات زوجه می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر میزان اجرت المثل داشته باشد. تحصیلات بالاتر ممکن است نشان‌دهنده توانایی‌های شغلی و اقتصادی بیشتر زوجه باشد.
  2. وضعیت اشتغال: اگر زوجه شاغل باشد یا در گذشته شاغل بوده، این موضوع بر میزان اجرت المثل اثرگذار است. کارشناس به بررسی نوع شغل، درآمد و ساعات کاری زوجه می‌پردازد.
  3. تعداد فرزندان: تعداد فرزندان و مسئولیت‌های زوجه در قبال آن‌ها نیز در تعیین اجرت المثل اهمیت دارد. زوجه با داشتن فرزندان ممکن است زمان بیشتری را به مراقبت از آن‌ها اختصاص دهد و این موضوع بر حقوق مالی او تاثیرگذار خواهد بود.
  4. محل زندگی و امکانات زندگی مشترک: محل زندگی و امکاناتی که در طول زندگی مشترک برای زوجه فراهم بوده نیز از دیگر مواردی است که کارشناس به آن توجه می‌کند. امکانات رفاهی و شرایط زندگی می‌تواند به نوعی تعیین‌کننده ارزش کارهای زوجه باشد.
  5. مدت زمان زندگی مشترک: مدت زمان زندگی مشترک و فعالیت‌های انجام‌شده توسط زوجه نیز در تعیین اجرت المثل تأثیرگذار است. کارشناس بررسی می‌کند که زوجه چه مدت زمان و چه نوع کارهایی را در طول زندگی مشترک انجام داده است.

شرایط عدم استحقاق در دریافت اجرت المثل

اگر زوجه برای انجام امور مرتبط با زندگی مشترک، توقع دریافت وجه و اجرت نداشته باشد و به اصطلاح “قصد تبرع” (یعنی انجام کار به صورت رایگان) داشته باشد، به هیچ عنوان نمی‌تواند اجرت المثل آن کارها را مطالبه کند.

در واقع، در صورتی که زوجه با نیت انجام رایگان امور خانه، اقدام به فعالیت‌های مرتبط با زندگی زناشویی کند، از نظر قانونی نمی‌تواند درخواست اجرت المثل نماید. بنابراین، نیت و قصد انجام کارها از جمله عواملی است که در تعیین استحقاق زن برای دریافت اجرت المثل تاثیرگذار است.

امکان درخواست اعسار برای پرداخت اجرت المثل

در صورتی که دادگاه مرد را به پرداخت اجرت المثل زوجه محکوم کند و او توانایی مالی برای پرداخت آن نداشته باشد، مرد می‌تواند درخواست اعسار (ناتوانی مالی) را به دادگاه ارائه دهد. در این شرایط، مرد درخواست تقسیط اجرت المثل را تسلیم دادگاه می‌کند تا مبلغ مورد نظر به اقساط قابل پرداخت تقسیم شود.

این درخواست می‌تواند به دادگاه این امکان را بدهد که شرایط مالی مرد را بررسی کند و در صورت تأیید، اقدام به تقسیط مبلغ نماید.

حکم جلب زوج به علت عدم پرداخت اجرت المثل

اجرت المثل به‌مانند مهریه، دینی است که در صورت اثبات آن، مرد باید در پرداخت آن کوشا باشد. بنابراین، اگر مرد در پرداخت اجرت المثل زوجه کوتاهی کند و زوجه این موضوع را به دادگاه گزارش دهد، دادگاه به درخواست زوجه حکم جلب زوج را صادر می‌کند. این امر به‌منظور الزام مرد به پرداخت دین خود و حفظ حقوق زوجه است.

همچنین، این موضوع نشان‌دهنده اهمیت اجرای تعهدات مالی در روابط زناشویی و حقوق خانواده است.

عدم تمکین و اثرات آن بر نفقه و اجرت المثل

عدم تمکین زوجه به معنای عدم اطاعت از وظایف زناشویی و قانونی خود است. این موضوع تنها موجب از بین رفتن حق نفقه زوجه می‌شود. به عبارت دیگر، اگر زوجه در انجام وظایف خود به‌عنوان همسر کوتاهی کند، ممکن است از حق دریافت نفقه (یعنی تأمین هزینه‌های زندگی) محروم شود.

با این حال، عدم تمکین زوجه ارتباطی با حق اجرت المثل ایام زوجیت او ندارد. به این معنا که اگر زوجه در طول زندگی مشترک کارهایی انجام داده باشد که به‌طور عرفی ارزش اقتصادی داشته و به‌دلیل عدم تمکین او، حق دریافت اجرت المثل از بین نمی‌رود.

بنابراین، اگر دادگاه حکم به پرداخت اجرت المثل زوجه صادر کند، زوج موظف به پرداخت آن است، حتی اگر زوجه در دوران زوجیت خود تمکین نکرده باشد.

اعتراض به رای اجرت المثل

در صورتی که زوج نسبت به رای دادگاه در خصوص اجرت المثل اعتراض داشته باشد، می‌تواند به رأی صادره اعتراض کند. این اعتراض می‌تواند شامل مواردی از قبیل عدم تحقق شرایط پرداخت اجرت المثل، میزان تعیین‌شده یا سایر عوامل باشد.

به‌ طور کلی، مطالبه اجرت المثل می‌تواند با چالش‌هایی همراه باشد، اما با توجه به نکاتی که کارشناس در نظر می‌گیرد و شرایط مالی طرفین، زوجه می‌تواند حقوق خود را از دادگاه مطالبه کند.

همچنین، قوانین موجود در مورد اعسار و صدور حکم جلب، به زوجه کمک می‌کند تا در صورت عدم پرداخت، از حقوق خود دفاع کند و به اجرای عدالت در روابط زناشویی کمک نماید.

مدارک لازم در طرح دعوای مطالبه اجرت المثل

برای اقدام به مطالبه اجرت المثل، زوجه باید مدارکی را به دادگاه ارائه دهد که به شرح زیر است:

  1. مدارک شناسایی زوج و وکیل وی: مدارک شناسایی شامل شناسنامه و کارت ملی زوج و همچنین مدارک شناسایی وکیل، از الزامات اولیه است. این مدارک به منظور تایید هویت طرفین دعوا ضروری هستند.
  2. مدارک مثبت اعطای وکالت به وکیل: این مدارک شامل قرارداد وکالت و مستندات مرتبط با آن است. این مدارک به‌منظور اثبات نمایندگی وکیل در امور قانونی و حقوقی زوجه اهمیت دارد.
  3. مدارک ثبتی ازدواج: مدارک ثبتی شامل عقدنامه و هرگونه شروط ضمن عقد که بین زوجین توافق شده است، ضروری می‌باشد. این مدارک به‌منظور اثبات رابطه زناشویی و شرایط آن در دادگاه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

نقش اجرت المثل در طلاق

اجرت المثل در فرآیند طلاق نقش مهمی ایفا می‌کند؛ زیرا به زوجه این حق را می‌دهد که برای کارهایی که در طول زندگی مشترک انجام داده و خارج از وظایف قانونی‌اش بوده، اجرت دریافت کند.

نقش اجرت المثل در طلاق

همچنین، تعیین و پرداخت اجرت المثل می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر تصمیمات مالی و حقوقی طرفین در زمان جدایی داشته باشد و به نوعی تضمین‌کننده حقوق مالی زوجه در فرایند طلاق باشد.

در ادامه با ما همراه باشید تا نکات مهم در این باره را برایتان ذکر کنم.

در طلاق توافقی

طلاق توافقی به معنای جدایی زوجین به‌ صورت مشترک و با توافق یکدیگر است. در این نوع طلاق، زوجین باید کلیه حقوق مالی و غیرمالی مربوط به زندگی مشترک را مشخص کنند.

این حقوق شامل مواردی نظیر مهریه، نفقه، حضانت فرزندان و اجرت المثل زن است. در واقع، طرفین باید تمامی جزئیات و شرایط مربوط به جدایی خود را در یک توافق‌نامه به‌ طور دقیق و شفاف ذکر نمایند و این توافق‌نامه را به دادگاه تسلیم کنند.

نقش توافق‌نامه در تعیین اجرت المثل

در طلاق توافقی، آنچه که زوجین به توافق می‌رسند، به‌ عنوان ملاک قانونی برای دادگاه محسوب می‌شود. بنابراین، دادگاه تنها بر اساس توافقات صورت‌گرفته عمل خواهد کرد و هیچ‌گونه دخالتی در تعیین و تعیین مقدار اجرت المثل زن نخواهد داشت، مگر آن که طرفین در این زمینه تصمیم خاصی اتخاذ نکرده باشند.

به همین دلیل، هرگونه تصمیم‌گیری درباره اجرت المثل زن در طلاق توافقی باید در توافق‌نامه به‌ طور صریح ذکر شود.

وضعیت اجرت المثل در طلاق توافقی

در صورتی که زن در طلاق توافقی تصمیم بگیرد که اجرت المثل خود را ببخشد، دادگاه هیچ‌گونه اقدام یا بررسی برای تعیین مقدار اجرت المثل نخواهد کرد. این بدان معناست که اگر زن در توافق‌نامه خود قید کند که از حق اجرت المثل خود چشم‌پوشی می‌کند، این حق به‌طور قانونی سلب خواهد شد.

از سوی دیگر، اگر زن بخواهد اجرت المثل خود را در طلاق توافقی مطالبه کند، دو راه پیش‌رو دارد:

  • توافق بر مبلغ اجرت المثل: در این حالت، زن و شوهر می‌توانند مبلغ مشخصی را برای اجرت المثل توافق کنند و این مبلغ را در توافق‌نامه درج نمایند.
  • ارجاع به کارشناس: اگر زوجین نتوانند به توافقی در خصوص مبلغ اجرت المثل دست یابند، موضوع به کارشناس دادگاه ارجاع داده می‌شود. کارشناس با توجه به شرایط و مستندات ارائه‌شده، مبلغ اجرت المثل زن را تعیین خواهد کرد.

به طور کلی، اجرت المثل زن در طلاق توافقی به‌طور مستقیم به توافقات زوجین بستگی دارد. از آنجا که دادگاه فقط بر اساس توافق‌نامه طرفین عمل می‌کند، توصیه می‌شود که زوجه با دقت و به‌ همراه وکیل مجرب به بررسی و تدوین این توافقات بپردازد.

این اقدام می‌تواند از بروز مشکلات قانونی و مالی در آینده جلوگیری کند و به حفظ حقوق زن در فرایند طلاق کمک نماید.

در طلاق از طرف زن

در صورت درخواست طلاق از طرف زن، وضعیت اجرت المثل و حق زوجه برای مطالبه آن در فرآیند طلاق به شکل خاصی تنظیم شده است. به‌طور کلی، در این نوع طلاق، شرایط و قوانین خاصی وجود دارد که موجب محدودیت‌هایی برای زن در زمینه دریافت اجرت المثل می‌شود.

طبق قوانین موجود، اگر طلاق به درخواست زوجه باشد، او نمی‌تواند به‌طور قانونی درخواست اجرت المثل از شوهر خود را داشته باشد.

این بدین معناست که در شرایطی که زوجه خود خواهان طلاق است، حقوق مالی وی، از جمله اجرت المثل، به‌طور کلی تحت تأثیر قرار می‌گیرد و به او تعلق نمی‌گیرد. این موضوع یکی از قوانین حاکم بر مسائل حقوقی مربوط به طلاق است و در این زمینه از جانب دادگاه به‌دقت رعایت می‌شود.

اگر طلاق به دلیل تخلف زوجه از وظایف زناشویی یا نشوز او باشد، وضعیت دریافت اجرت المثل برای زن پیچیده‌تر می‌شود.

نشوز به معنای عدم تمکین زن به وظایف خود در زندگی زناشویی است و در چنین حالتی، به‌ ویژه اگر سوء رفتار زن به طلاق منجر شود، دریافت اجرت المثل برای او به شدت دشوار و گاهی غیرممکن خواهد بود.

این موضوع به‌طور خاص در دادگاه‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد و معمولا در مواردی که عدم تمکین یا رفتار نادرست زوجه ثابت شود، دادگاه به‌ندرت حکم به پرداخت اجرت المثل صادر می‌کند.

بنابراین، در طلاق از طرف زن، به‌ویژه در شرایطی که وی خواهان طلاق باشد یا رفتار نادرستی از خود نشان دهد، اجرت المثل به او تعلق نمی‌گیرد. این امر موجب می‌شود که زوجه نتواند به‌ راحتی حقوق مالی خود را از شوهر مطالبه کند.

به همین دلیل، زنان باید با دقت شرایط و الزامات قانونی را در نظر بگیرند و در صورت نیاز، از مشاوره حقوقی بهره‌مند شوند تا بتوانند به‌طور مؤثر و با اطلاع از حقوق خود، در فرآیند طلاق اقدام کنند.

در طلاق از طرف مرد

در صورتی که طلاق از طرف مرد باشد، زوجه می‌تواند راحت تر برای کارهایی که در ایام زندگی مشترک انجام داده است، اجرت المثل مطالبه کند. این شرایط شامل موارد زیر است:

عدم وجود نیت تبرع: اگر زن به‌عنوان همسر، کارهایی را در خانه انجام داده باشد و این کارها را به قصد رایگان و بدون انتظار دریافت اجرت انجام داده باشد، حق مطالبه اجرت المثل را نخواهد داشت. بنابراین، نیت و قصد زن در انجام این کارها در تعیین حق او برای دریافت اجرت المثل بسیار مهم است.

ثبت در دادگاه: زن باید دعوای اجرت المثل را به‌صورت رسمی و قانونی در دادگاه مطرح کند. این دعوا می‌تواند به‌صورت جداگانه از دعوای طلاق باشد و زوجه باید مدارک و مستندات لازم را به دادگاه ارائه دهد.

در مواردی که مرد درخواست طلاق می‌کند، اجرت المثل یکی از حقوق زوجه محسوب می‌شود و به‌ طور مستقیم تحت تأثیر شرایط طلاق قرار دارد. در این حالت:

  • احتمال تعیین اجرت المثل: دادگاه باید بررسی کند که آیا زن مستحق دریافت اجرت المثل است یا خیر. اگر دادگاه تشخیص دهد که زوجه کارهای متعددی انجام داده است که خارج از وظایف قانونی‌اش بوده، او می‌تواند به دریافت اجرت المثل محکوم شود.
  • مبلغ اجرت المثل: تعیین مبلغ اجرت المثل نیز به عهده دادگاه یا کارشناس مربوطه است. در صورتی که طرفین در مورد مبلغ به توافق نرسند، موضوع به کارشناس ارجاع داده می‌شود تا با بررسی شرایط مالی طرفین و نوع کارهای انجام‌شده، مبلغ اجرت المثل را تعیین کند.

به طور کل اجرت المثل در طلاق از طرف مرد به‌عنوان یکی از حقوق زوجه به شمار می‌آید که به او اجازه می‌دهد برای کارهایی که در ایام زندگی مشترک انجام داده است، حق‌الزحمه دریافت کند.

با توجه به پیچیدگی‌های حقوقی موجود در این زمینه، توصیه می‌شود که زن از مشاوره حقوقی مناسب بهره‌مند شود تا بتواند حقوق خود را به‌درستی مطالبه کند و در روند طلاق از حمایت قانونی برخوردار باشد.

چالش‌های حقوقی در تعیین و پرداخت اجرت المثل

در ادامه، به بررسی دقیق‌تری از چالش‌های حقوقی در تعیین و پرداخت اجرت المثل خواهیم پرداخت و عواملی که بر روند این فرآیند تأثیر می‌گذارند را مورد تحلیل قرار خواهم داد.

چالش‌های حقوقی در تعیین و پرداخت اجرت المثل

چالش‌های قانونی در تعیین میزان اجرت المثل

در نظام حقوقی ایران، یکی از چالش‌های قانونی، تعیین دادگاه صالح برای رسیدگی به دعاوی از جمله دعاوی اجرت المثل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

طبق قوانین موجود، دادگاه صالح به رسیدگی به دعوی اجرت المثل همان دادگاهی است که به دعوی طلاق رسیدگی می‌کند.

این اصل به‌ ویژه در شرایطی که زوجه اقدام به مطالبه اجرت المثل در زمان طلاق می‌کند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در این راستا، زوجه می‌تواند از همان دادگاهی که به درخواست طلاق رسیدگی می‌کند، اجرت المثل خود را نیز مطالبه کند.

صلاحیت محلی دادگاه

بر اساس ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹، برای اقامه دعوی و طرح دادخواست اجرت المثل، دادگاه خانواده صلاحیت محلی دارد.

محل اقامت خوانده، که در این مورد همان شوهر است، به‌ عنوان معیار تعیین صلاحیت دادگاه شناخته می‌شود. بنابراین، زوجه موظف است دادخواست خود را به دادگاه محل اقامت شوهر ارائه دهد.

این موضوع به‌ویژه در مواردی که زوجه و شوهر در مکان‌های مختلف زندگی می‌کنند، از اهمیت خاصی برخوردار است.

عدم امکان صدور حکم به‌صورت خودکار

لازم به ذکر است که طبق تبصره ۶ ماده واحده طلاق، دادگاه نمی‌تواند به‌صورت خودکار به پرداخت اجرت المثل حکم دهد. به عبارت دیگر، برای هرگونه درخواست اجرت المثل، باید به‌طور رسمی و از طریق تنظیم دادخواست اقدام شود.

این امر نشان‌دهنده اهمیت رسمیت و مستندات قانونی در فرآیند مطالبه اجرت المثل است و تأکید می‌کند که زوجه باید حتماً برای این امر اقدام به تنظیم دادخواست نماید.

چالش‌های مطالبه اجرت المثل پس از فوت زوجه

یکی از موضوعات بحث‌برانگیز در زمینه اجرت المثل، طرح دعوی اجرت المثل ایام زوجیت از طرف ورثه زوجه متوفی است.

این سوال مطرح می‌شود که آیا اگر زن قبل از مطالبه اجرت المثل فوت کند، ورثه او می‌توانند استحقاق مطالبه و دریافت اجرت المثل زوجه مرحومه را داشته باشند یا خیر.

طبق تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی، هیچ قیدی وجود ندارد که دریافت اجرت المثل را محدود به زمان حیات زوج یا زوجه بداند. از این رو، می‌توان گفت که اجرت المثل ایام زوجیت بعد از مرگ زوجه نیز قابل مطالبه است.

رویه قضایی در زمینه مطالبه اجرت المثل

با این حال، رویه قضایی در این زمینه متفاوت است. برای مثال، در پرونده‌ای که توسط شعبه ۲۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مورد بررسی قرار گرفت، رأی صادره تصریح می‌کند که مطالبه اجرت المثل برای کارهای انجام‌شده در ایام زوجیت نیاز به اثبات دستور زوج و همچنین عدم تبرع زوجه در انجام این کارها دارد.

این نکته به این معناست که با فوت زوجه، امکان احراز این مقدمات برای دادگاه وجود ندارد و در نتیجه نمی‌توان ورثه را در دعوای اجرت المثل قائم مقام زوجه دانست.

بنابراین، تعیین دادگاه صالح و شرایط مربوط به مطالبه اجرت المثل، در فرآیند طلاق و دعاوی مالی مرتبط با آن، پیچیدگی‌ها و چالش‌های خاص خود را دارد.

از آن جایی که قوانین و رویه‌های قضایی ممکن است در موارد مختلف تفاوت داشته باشند، مشاوره حقوقی و توجه به مستندات قانونی در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است.

مطالبه اجرت المثل در صورت ورشکستگی زوج

یکی از موضوعات مهم و پیچیده در حوزه حقوق خانواده، مسئله مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت در شرایط ورشکستگی زوج است.

این سؤال به‌ ویژه در مواردی که زوجه قصد دارد حقوق مالی خود را پس از طلاق یا در خلال زندگی مشترک مطالبه کند، اهمیت پیدا می‌کند.

به‌ طور خاص، چالش‌های حقوقی مرتبط با ورشکستگی زوج و تأثیر آن بر توانایی زوجه برای دریافت اجرت المثل می‌تواند برای هر دو طرف دعاوی خانواده دغدغه‌ساز باشد.

قبل از الحاق تبصره‌ای به ماده ۳۳۶ قانون مدنی، زوجه تنها در صورتی می‌توانست برای دریافت اجرت المثل خود اقدام کند که طلاق به شرایط خاصی واقع می‌شد.

در این شرایط، درخواست اجرت المثل مستلزم اثبات عدم تبرع زوجه و وجود دستور از سوی زوج برای انجام کارهایی بود که موجب حق دریافت اجرت المثل می‌شد. به همین دلیل، اگر زوج ورشکسته می‌شد، دریافت اجرت المثل برای زوجه به دلیل محدودیت‌های قانونی و مالی ممکن بود با دشواری‌هایی مواجه شود.

با تصویب تبصره جدید به ماده ۳۳۶ قانون مدنی، وضعیت به‌طور قابل توجهی تغییر کرد. این تبصره به‌وضوح بیان می‌کند که زوجه می‌تواند بدون نیاز به تحقق شرط طلاق، چه در شرایط عادی و چه در صورت ورشکستگی زوج، به‌ منظور دریافت اجرت المثل خود مراجعه کند.

این تغییر نه‌تنها به زوجه این امکان را می‌دهد که از حقوق مالی خود حمایت کند، بلکه همچنین شرایط را برای او تسهیل می‌نماید.

به‌ عبارتی، ورشکستگی زوج نمی‌تواند مانع مطالبه اجرت المثل زوجه شود و او می‌تواند به دادگاه مراجعه کرده و حقوق خود را استیفا کند.

با این حال، آنچه همچنان محل تامل و بحث است، این است که با وجود قوانین جدید، ممکن است مشکلاتی در فرآیند اجرایی وجود داشته باشد. برای مثال، ورشکستگی زوج ممکن است به معنای ناتوانی او در پرداخت اجرت المثل باشد، حتی اگر زوجه بتواند حقوق خود را قانونی مطالبه کند. به‌علاوه، شرایط و وضعیت مالی زوج در زمان ورشکستگی می‌تواند بر نحوه رسیدگی دادگاه به دعوی زوجه تاثیرگذار باشد.

در نهایت، مطالبه اجرت المثل در صورت ورشکستگی زوج یک موضوع پیچیده و چند وجهی است که نیازمند توجه به جزئیات حقوقی و شرایط خاص هر پرونده است.

با این وجود، تغییرات قانونی اخیر به‌نفع زوجه بوده و به او این حق را می‌دهد که به‌طور مستقل از وضعیت مالی زوج، برای دریافت اجرت المثل خود اقدام کند. در این راستا، مشاوره با وکیل متخصص و آشنا به حقوق خانواده می‌تواند به زوجه در تسهیل فرآیند مطالبه اجرت المثل و پیگیری حقوق قانونی خود کمک کند.

راه‌ها و روش‌های اعتراض به اجرت المثل ایام زوجیت

اعتراض به آرای صادره از محاکم دادگستری یکی از حقوق اساسی طرفین دعواست که قانون‌گذار در راستای تحقق دادرسی منصفانه برای آنان پیش‌بینی کرده است. این حق می‌تواند به‌ ویژه در موارد مرتبط با اجرت المثل ایام زوجیت، که به‌ عنوان یکی از حقوق مالی زوجه محسوب می‌شود، به‌کار گرفته شود.

روش‌های مختلفی برای اعتراض وجود دارد که شامل اعاده دادرسی، واخواهی، فرجام خواهی و تجدیدنظر خواهی می‌باشد. در ادامه به توضیح این روش‌ها و نحوه استفاده از آن‌ها در مورد اجرت المثل ایام زوجیت پرداخته می‌شود.

اعاده دادرسی حقوقی

اعاده دادرسی، به‌ عنوان یکی از روش‌های قانونی برای تجدید نظر در احکام دادگاه، به طرفین این امکان را می‌دهد که اگر پس از صدور رأی، مستندات جدید یا دلایل جدیدی به‌دست آورند که در زمان رسیدگی قبلی در دسترس نبوده‌اند، بتوانند از این حق خود بهره‌مند شوند.

در این زمینه، زوجه می‌تواند در صورت وجود دلایل مستند و معتبر نسبت به رای دادگاه در خصوص اجرت المثل ایام زوجیت، درخواست اعاده دادرسی کند.

واخواهی

در مواردی که رای صادره به‌صورت غیابی صادر شده باشد، طرفی که رای به ضرر او صادر شده است، می‌تواند با استفاده از روش واخواهی، درخواست بررسی مجدد پرونده را ارائه دهد. واخواهی به طرفین این امکان را می‌دهد تا با ارائه دلایل و مستندات، در برابر رأی غیابی، اعتراض کنند.

این روش می‌تواند در مواردی که زوجه موفق به ارائه دفاعیات خود در دادگاه نشده، بسیار موثر باشد.

فرجام خواهی

فرجام خواهی به‌عنوان آخرین مرحله از مراحل اعتراض، به طرفین این حق را می‌دهد که به دیوان عالی کشور درخواست تجدید نظر دهند. این روش می‌تواند زمانی به‌کار رود که طرفین از رأی دادگاه تجدیدنظر رضایت ندارند و معتقدند که احکام صادره بر مبنای اصول و قواعد قانونی وضع نشده است.

زوجه در این مرحله می‌تواند ادعا کند که رای صادره در خصوص اجرت المثل از نظر قانونی قابل اعتراض است.

تجدیدنظرخواهی

تجدیدنظر خواهی به‌عنوان یکی از مراحل مهم فرآیند اعتراض، به طرفین این امکان را می‌دهد که نسبت به رأی صادره از دادگاه بدوی اعتراض کنند.

زوجه می‌تواند با ارائه دلایل و مستندات جدید، درخواست تجدیدنظر را به دادگاه تجدیدنظر ارائه دهد. این روش به‌ویژه زمانی کاربردی است که مبلغ اجرت المثل تعیین شده در رای دادگاه بدوی به‌نظر زوجه کم یا زیاد باشد.

اعتراض به نظر کارشناس تعیین میزان اجرت المثل

یکی از مراحل کلیدی در فرآیند مطالبه اجرت المثل، تعیین مبلغ آن توسط کارشناس دادگستری است. پس از اینکه کارشناس، مبلغ اجرت المثل را تعیین می‌کند، هر یک از طرفین حق دارند در مهلت مشخص‌شده به این مبلغ اعتراض کنند.

در این حالت، زوجه می‌تواند با ارائه دلایل مستند، نسبت به نظر کارشناس و مبلغ تعیین شده اعتراض کند تا موضوع مجدداً بررسی شود.

بنابراین، در زمینه اجرت المثل ایام زوجیت، وجود روش‌های مختلف اعتراض، به‌ویژه برای زوجه که به دنبال احقاق حقوق مالی خود است، بسیار حیاتی و مؤثر است.

این روش‌ها به او این امکان را می‌دهند که در صورت عدم رضایت از رای دادگاه، از حقوق قانونی خود دفاع کند. از این‌رو، مشاوره با وکیل متخصص در این زمینه می‌تواند به زوجه در فرآیند اعتراض و دفاع از حقوق خود کمک شایانی نماید.

نمونه لایحه مربوط به چالش‌های قانونی اجرت المثل زن

نمونه لایحه مربوط به چالش‌های قانونی اجرت المثل زن، متنی است که توسط زوجه یا وکیل او تنظیم می‌شود و در آن به چالش‌ها و مسائل حقوقی مرتبط با مطالبه اجرت المثل اشاره می‌شود.

در این لایحه، به موضوعاتی مانند عدم تبرع زوجه، درخواست طلاق، و مستندات قانونی و فقهی پرداخته می‌شود. همچنین، مواردی که زوجه نمی‌تواند اجرت المثل را مطالبه کند و دلایل این امر به طور مختصر ذکر می‌گردد.

هدف از این لایحه، ارائه دلایل و مستندات قوی برای اثبات حق دریافت اجرت المثل و درخواست رسیدگی مجدد به پرونده است.

در نهایت، این لایحه می‌تواند به عنوان یکی از ابزارهای قانونی برای دفاع از حقوق زوجه در دعوی مربوط به اجرت المثل مورد استفاده قرار گیرد.

  • نمونه تنظیم لایحه دفاعیه زوج در دعوای مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت

ریاست محترم شعبه… دادگاه خانواده شهرستان …….. باسلام واحترام

موضوع: لایحه دفاعیه اینجانب …….. ( خوانده)در پرونده کلاسه شماره  ….. موضوع مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت در وقت مقرر(…..) تقدیم حضور می گردد.

با عنایت به نوع  خواسته خواهان خانم  ……  در دادخواست تقدیمی به دادگاه محترم، که مطالبه  اجرت المثل ایام زوجیت به مدت ۱۰ سال با جلب نظر کارشناس  می باشد. حال  خواسته خواهان محترم با توجه به دلایل ذیل قابل استماع در دادگاه نمی باشد.

اولا: با عنایت به ماده  ۲۹ قانون حمایت خانواده ( دادگاه ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد …… و همچنین اجرت المثل ایام زوجیت طرفین مطابق تبصره ماده (۳۳۶) قانون مدنی تعیین …… ) و نیز ماده ۱۶  آیین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده( دادگاه باید ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم الزام زوج به طلاق، در مورد حقوق زوجه، موضوع ماده ۲۹ قانون، تعیین تکلیف نماید.)  مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت منوط به طرح دعوای طلاق در دادگاه خانواده می باشد و به عبارتی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت باید در ضمن رسیدگی به دعوای طلاق یا بعد از صدور گواهی عدم امکان سازش انجام شود که در ما نحن فیه در حال حاضر زوجه در عقد خوانده می باشد و تا یومنا هذا دعوای طلاق در دادگاه خانواده مطرح نشده است.

ثانیا: با توجه به  رای شماره ……با خواسته  الزام به تمکین زوجه،  صادره از شعبه  …. دادگاه خانواده شهرستان ..،  که با محکومیت خواهان (زوجه) قطعی شده است (رونوشت رای ضم لایحه تقدیم حضور است) دلالت بر تخلف زوجه از وظایف زناشوی می باشد. و از لحاظ شرعی و قانونی  خواهان محترم مستحق اجرت المثل ایام زوجیت نیست.

ثالثا: با عنایت به ماده  ۳۳۶ قانونی مدنی که اشعار می دارد( هرگاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفا برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتا مهیای آن عمل باشد عامل، مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اینکه معلوم شود که قصد تبرع داشته است…) که ملاک استحقاق اجرت را اثبات  دستور دادن ( استیفا کننده ) زوج  ونیز شخص (زوجه)  عرفا یا عادتا مهیای استحقاق اجرت  در نظر داشته  ، که در ما نحن فیه  خواهان محترم  جهت اثبات دستور اینجانب دلیلی ارائه نکرده و نیز طبق عرف زندگی مشترک در جامعه ،  زوجه  عرفا و نیز عادتا مستحق دریافت اجرت نیست  و در این حالت زوجه باید عدم قصد تبرع خود را ثابت کند. در آخر با تجدید احترام از دادگاه محترم تقاضای رد دعوای خواهان با توجه به دلایل فوق مورد استدعاست.

  • ب: نمونه از لایحه تجدید نظر ِزوج در دعوای مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت

ریاست محترم دادگاه تجدید نظر استان خوزستان

با سلام و احترام

موضوع: لایحه تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره……..صادره از شعبه…. دادگاه خانواده شهرستان اهواز در مهلت مقرر تقدیم حضور می گردد.

احتراما ،اینجانب( زوج) ……….تجدیدنظرخواهی با توجه به دلایل ذیل تقاضای نقض دادنامه شماره……. با خواسته “اجرت المثل ایام زوجیت” را خواستارم.

به استحضار می‌رساند:

اولا:با عنایت به رویه موجود در محاکم بدوی، قضات محترم با توجه به ظاهر تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی و نیز نسخ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق شورای نگهبان توسط قانون حمایت خانواده جدید ۹۲ و ابقای یک تبصره از آن، که در هر حالت و هر فرضی زوجه می تواند اجرت المثل ایام زوجیت را از زوج مطالبه کند، اما موضوعی که در قانون مسکوت مانده آن است که آیا زوجه می‌تواند قبل از طرح دعوای طلاق و در ایام زوجیت ، اجرت المثل را مطالبه کند یا باید در ضمن دعوای طلاق یا بعد از طلاق قابل طرح می باشد؟؟

با توجه به ظاهر ماده ۹۲ قانون حمایت خانواده جدید مصوب۹۲ و نیز ماده۱۶ آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده جدید که قانون خاص می باشد،، طرح دعوای مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت را منوط به مطرح بودن دعوای طلاق قرار داده است.

حال با عنایت به ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده ( دادگاه* ضمن رأی خود* با توجه به شروط ضمن عقد …… و همچنین اجرت المثل ایام زوجیت طرفین مطابق تبصره ماده (۳۳۶) قانون مدنی تعیین ……‌) و نیز ماده ۱۶ آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده (‌دادگاه باید ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم الزام زوج به طلاق، در مورد حقوق زوجه، موضوع ماده ۲۹ قانون، تعیین تکلیف نماید.) مطالبه  منوط به طرح دعوای طلاق در دادگاه خانواده می باشد و به عبارتی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت باید در ضمن رسیدگی به دعوای طلاق یا بعد از صدور گواهی عدم امکان سازش انجام شود که در مانحن فیه در حال حاضر زوجه در عقد خوانده می باشد و تا یومنا هذا دعوای طلاق در دادگاه خانواده مطرح نشده است.

ثانیا: در متن دادنامه صادره این متن ذکر شده (..از سویی مستفاد از واژه دستور در تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی ، امر نمی باشد و برخلاف نظر قاضی مشاور دادگاه خانواده که عقیده بر تحقیق درباره قصد یا عدم قصد تبرع خواهان داشته است)

نکته اول: استدلال قاضی محترم دادگاه خانواده مبنی بر اینکه که واژه دستور در تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی، امر نمی باشد مخدوش بوده، چون واژه دستور معرب واژه عربی امر است.

نکته دوم: با عنایت به ماده ۳۳۶ قانونی مدنی که اشعار می دارد( هرگاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفا برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتا مهیای آن عمل باشد عامل، مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اینکه معلوم شود که قصد تبرع داشته است.) که ملاک استحقاق اجرت را اثبات دستور دادن ( استیفا کننده ) زوج ونیز شخص(زوجه) عرفا یا عادتا مهیای استحقاق اجرت در نظر داشته، که در ما نحن فیه خواهان محترم جهت اثبات دستور اینجانب دلیلی ارائه نکرده و نیز طبق عرف زندگی مشترک در جامعه‌، زوجه عرفا و نیز عادتا مستحق دریافت اجرت نیست و در این حالت زوجه باید عدم قصد تبرع خود را ثابت کند.

مواردی که پرداخت اجرت المثل امکان‌پذیر نیست

در موارد زیر پرداخت اجرت المثل امکان‌پذیر نیست:

  1. عدم قصد تبرع: اگر زوجه به دلیل تبرع یا بدون انتظار اجرت، کارهایی را انجام داده باشد، نمی‌تواند اجرت المثل مطالبه کند.
  2. طلاق از طرف زوجه: در صورتی که طلاق به درخواست زوجه باشد، او حق مطالبه اجرت المثل را ندارد.
  3. تخلف یا نشوز: اگر طلاق به دلیل تخلف یا نشوز زوجه از وظایف زناشویی باشد، دریافت اجرت المثل برای او سخت و غیرممکن خواهد بود.
  4. عدم اثبات دستور زوج: زوجه باید بتواند اثبات کند که کارها به دستور شوهر و بدون قصد تبرع انجام شده است.
  5. عدم توافق در طلاق توافقی: در طلاق توافقی، هرگونه توافقی درباره اجرت المثل باید مشخص شود و اگر زوجه اجرت المثل را ببخشد، دیگر نمی‌تواند آن را مطالبه کند.

مطالبه اجرت المثل زن در ایام زوجیت با گروه حقوقی بنیاد وکلا

طرح دعوی اجرت المثل ایام زوجیت نیازمند دقت و آگاهی در مورد شرایط و قوانین مرتبط است. خواهان باید با جمع‌آوری مستندات و اطلاعات کافی به دادگاه مراجعه کرده و مراحل قانونی را طی کند.

همچنین، آگاهی از صلاحیت‌های مختلف دادگاه‌ها و شوراهای حل اختلاف می‌تواند به موفقیت در رسیدن به حق اجرت المثل کمک کند.

در این راستا، مشاوره با وکیل اجرت المثل متخصص در زمینه حقوق خانواده توصیه می‌شود. با مراجعه به متخصصین ماهر بنیاد وکلا، می‌توانید از مشاوره تخصصی و حمایت حقوقی در این زمینه برخوردار شوید.

تیم ما از وکلای مجرب در زمینه حقوق خانواده آماده‌اند تا شما را در مراحل قانونی و طرح دعوی اجرت المثل یاری کنند.

جهت رزرو وقت از طریق صفحه مشاوره حقوقی اجرت المثل با متخصصین ما به شیوه تلفنی یا آنلاین رزرو وقت نمایید.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا