به بهانه قتل مظلومانه همکار ارجمندمان مرحومه کارموز وکالت پریوش ظفری لازم دانستم که در این مورد نکاتی را خدمت همکاران معروض دارم.
از دیر باز همواره پیگیری قضایی و به قول عامیانه شکایت و شکایت کشی قربانیانی اکثرا بی گناه بهمراه داشته است.
این قربانیان گاه طرفین دعوی حقوقی یا شکایت کیفری و گاه قاضی یا مسوولین قضایی و بندرت از وکلا بوده اند.
به مرور زمان قضات بیشتر مورد حمایت قرار گرفته و در صورت لزوم به انها مجوز حمل سلاح و سایر ملزومات دفاعی داده شد و خوشبختانه قتل قضات کاهش یافت.
اما در این میان وکلا بعنوان افراد دخیل در امر قضا مغفول ماندند و بی دفاع رها شدند، در حالی که قضات در دادگاه حضور دادند و محیط دادگاه به شدت کنترل امنیتی میشود.
اما وکلا محل کارشان در خارج از دادگاه و فاقد ملاحضات امنیتی حاکم بر دادگاهها است و همین موضوع باعث شد که وکلا به راحت ترین سیبل کینه ورزی افراد متخاصم تبدیل شوند و هر از گاهی در گوشه و اکناف کشور بی دفاعانه و مظلومانه با انواع سلاحهای سرد و گرم مورد حجمه قرار گرفته و در بسیاری موارد به کام مرگ فرو بروند، متاسفانه مشخص نیست که این روند تا کجا پیش برود و چند نفر باید قربانی شوند تا مسوولین امر به فکر چاره کار بیفتند.
آیا منصفانه است در حالیکه بسیاری از افراد که تهدید علیه انان بسیار کمتر از وکلا است، مسلح به انواع سلاح دارای مجوز باشند اما در این میان وکلا حتی مجوز حمل یک دستگاه ساده شوکر یا اسپری نداشته باشند.
امروزه حتی یک دامدار که دارای ده راس گوسفند است به راحتی سلاح مجوز دار میگیرد ولی وکیل دادگستری با اینهمه هجمه و خطراتی که جان وی را تهدید میکند بی دفاع رها شده است، در این میان مسوولین هییت مدیره کانونهای وکلا و همچنین مرکز وکلای قوه قضاییه عملکردی ضعیف و منفعلانه داشته اند.
لذا باید از این وضعیت انفعال خارج و به فکر چاره باشند و با تعامل با مسوولین دادگستری و قوه قضاییه برای برون رفت از این وضعیت راهکاری بیاندیشند اگر در این مورد تشریک مساعی نشود و چاره ای اندیشیده نشود، عدم امنیت وکلا تبعات سنگینی خواهد داشت و اثار منفی ان گریبانگیر حقوق عامه خواهد شد.