عمومی

انواع دفاع در دادگاه

دفاع در دادگاه جز حق و حقوقی است که قانونا در اختیار طرفین دعوا قرار می‌گیرد. چه در دعوای حقوقی و چه در دعوای کیفری هم خواهان یا شاکی باید در محضر دادگاه به دفاع از ادله خود بپردازد و هم خوانده یا متهم باید در مقابل دفاعی انجام دهد که خود را از حیث اتهامات مبری سازد.

خوانده می‌تواند سه گونه دفاع کند:

  1. اینکه ایراد را مطرح کند و ایرادات را مطرح کند.
  2. دیگری این است که دفاع به معنای خاص را عنوان کرد.

دفاع در دادگاه امری تخصصی و حیاتی است که سرنوشت پرونده به آن وابسته است. از این رو همواره به طرفین دعوای حقوقی و کیفری توصیه می‌شود تا از دانش یک وکیل خبره استفاده نمایند.

دفاع به معنای خاص

زمانی است که خوانده دعوا یا ایرادی را به دادخواست خواهان وارد نداند یا خود از طرح ایراد و اعمال حقش صرف نظر کرده و تصمیم‌گیری در خصوص موضوع را به تیزهوشی دادگاه واگذار کند و در جایی که حتی ایرادات از قواعد آمره هستند ممکن است خوانده دعوا پاسخ به شکل ایراد را مطرح نکند و او ترجیح بدهد که در ماهیت از خودش دفاع کند.

به عبارت دیگر دفاع به معنای خاص؛ به هر نحوه و طریق دفاعی اطلاق می‌شود که مستقیما حقی را که خواهان ادعا کرده هدف قرار می‌دهد تا با این دفاع خوانده ثابت کند که خواهان در خواسته خود ذ‌‌ی‌حق نیست و خواسته او موجه نیست یا بی‌اساس است.

در نتیجه هدف خوانده از دفاع ماهوی یا دفاع به معنای اخص اینست که دادگاه با توجه به دفاعیات او غیر موجه یا بی اساس بودن خواسته خواهان را احراز کند و اعلام کند و در نتیجه خواهان از رسیدن به کامیابی و پیروزی در دعوای مطروحه محروم باشد وقتی دفاع به معنای اخص مطرح می‌شود.

وجه اشتراک همه دفاعیات به معنای اخص که خوانده مطرح می‌سازد این است که خوانده حق ادعایی خواهان را نفی کرده و مورد انکار قرار می‌دهد.

دفاع به معنای خاص از راه های متفاوتی امکان پذیر است: به عنوان مثال خوانده صرفا دعوا را تکذیب کند یا اینکه خوانده عمل حقوقی را که خواهان اساس دعوای خود قرار داده باطل اعلام کند یا واقعه حقوقی که اساس دعوای خواهان است را انکار کند یا به عنوان وسیله دفاعی، اصالت اسنادی که خواهان ارائه کرده است را مورد تعرض قرار دهد (همه اینها می‌تواند راه های دفاعی باشد که خوانده ممکن است برای خود مصلحت ببیند و تدارک ببیند).

دعوای متقابل

و آخرین اقدامی را که در بحث دفاع یا پاسخ های خوانده مطرح می‌شود و خوانده می‌تواند اقدام بکند بحث دعوای متقابل است.

دعوای متقابل یکی از راههایی است که خوانده بر اساس آن می‌تواند از خود دفاع کند که این دفاع، برخلاف دفاع به معنای خاص یک نوع دفاع تهاجمی است و خوانده توسط آن به نوعی به خواهان حمله کرده و از او حقی مطالبه می‌کند.

هدف دعوای متقابل می‌تواند یکی از سه مورد زیر باشد:

  1. خواهان به دنبال این است که از محکومیت خود در دعوای اصلی که خواهان مطرح کرده است بکاهد.
  2. خوانده می‌خواهد به طور کلی از محکومیت جلوگیری کند و دعوای او را به صورت کامل مردود کند.
  3. خواهان متقابل علاوه بر اینکه به دنبال این است که خواهان در دعوایی که طرح کرده محکوم شود بلکه می‌خواهد امتیاز جدیدی از جانب او کسب کند و نه تنها خواهان از امتیازی که به دنبال آن بود محروم می‌شود بلکه امتیازی را هم از دست خواهد داد.

شخص الف علیه ب طرح دعوا می‌کند و خلع ید او از یک ملک را می‌خواهد اما خوانده که توسط یک قرارداد عادی ملک را خریده است دادخواست متقابل طرح کرده و الزام خواهان به تنظیم سند رسمی را می‌خواهد (در این دعوا دادگاه رسیدگی می‌کند و اگر قرار داد فی‌مابین را مبنی بر فروش ملک توسط الف و ب را احراز کرد، نه تنها خواهان را در دعوای خلع ید محکوم می‌کند بلکه حکم می‌دهد به نفع خوانده مبنی بر اینکه خواهان اصلی سند رسمی ملک را به نام خوانده اصلی و خواهان متقابل تنظیم می‌کنند).

دفاع

شرایط دعوای متقابل

عبارتند از:

  • شرط اول:

دعوای متقابل الزاما باید از سوی خوانده اقامه شود؛ خوانده هم کسی است که در دعوای اصلی مخاطب دعوا قرار گرفته  و دعوا علیه او اقامه شده است و می‌تواند در مقام دفاع از خود علاوه بر اینکه می‌تواند دفاع به معنای اخص بکند می‌تواند اقدام به طرح دعوای متقابل بکند.

دعوای دیگری که در بعضی مواقع خواهان می‌تواند علیه خوانده مطرح سازد، دعوای متقابل نبوده و دعوای اضافی نام دارد.

  • شرط دوم:

دعوای اصلی با دعوای متقابل، دارای یک منشا باشند (سبب هر دو دعوا یکی باشد) یا ارتباط کامل داشته باشند.

سبب دعوا

رابطه حقوقی مشخصی که بین خواهان و خوانده محقق شده و بر اساس آن خواهان خود را ذی‌حق می‌داند (که ممکن است عمل حقوقی یا واقعه حقوقی باشد یا مبتنی بر قانون باشد).

مثال: اگر کسی بر اساس قرارداد اجاره طبق درخواستی مبلغی به عنوان اجور معوقه را از خوانده مطالبه کند مبنای این دعوا قرارداد اجاره است.

حال اگر خوانده(مستاجر) که مطابق قرارداد اجاره مجاز بوده هزینه هایی در عین مستاجره انجام دهد هم بر علیه خواهان دادخواست متقابلی طرح کرده و هزینه های انجام شده را از او مطالبه کند، مبنای این دادخواست متقابل هم مانند دادخواست اصلی قرارداد اجاره است.

همانطوری که مبنای دادخواست اصلی هم مفاد قرار داد اجاره بود پس بنابراین این دو دعوا دارای یک منشا هستند و تحت شرایطی اگر سایر شرایط را داشته باشد دعوای متقابل نامیده می‌شود.

ماده ۱۴۱ـ خوانده می‌تواند در مقابل ادعای خواهان اقامه دعوا نماید. چنین دعوایی در صورتی كه با دعوای اصلی ناشی از یک منشا بوده یا ارتباط كامل داشته باشد، دعوای متقابل نامیده شده و تواما رسیدگی می‌شود و چنانچه دعوای متقابل نباشد، در دادگاه صالح به طور جداگانه رسیدگی خواهد شد.

ممکن است که دعوای متقابل با دعوای اصلی دارای یک منشا نباشند اما به صورت کامل با هم ارتباط داشته باشند. بین دو دعوا زمانی ارتباط کامل موجود است که اتخاذ تصمیم در هر یک موثر در دیگری باشد.

دادگاه بخواهد در هر کدام تصمیم بگیرد، تصمیم او در دعوای دیگری موثر است و سرنوشت ساز می‌باشد.

به عنوان مثال خریداری به استناد یک قرارداد عادی بیع دعوایی علیه خوانده مطرح می‌کند با خواسته الزام فروشنده به تنظیم سند رسمی، فروشنده نیز دعوای متقابل طرح کرده استرداد اتومبیل را به دلیل باطل بودن قرارداد بیع تقاضا می‌کند.

رسیدگی دادگاه به هر یک از این دو دادخواست موثر در دادخواست دوم و پرونده دیگر است، بدین معنا که اگر دادگاه قرارداد بیع را احراز کند یا آن را صحیح تلقی کند، طبیعی است که حکم به نفع خواهان دعوای اصلی و به زیان خوانده دعوای اصلی و خواهان دعوای متقابل صادر خواهد کرد.

اما اگر دادگاه احراز کرد که بیعی وجود نداشته یا بیعی که محقق شده صحیح به وجود نیامده در این صورت تصمیمی که در خصوص موضوع خواهد گرفت این است که به استرداد خودرو خواهد داد.

دفاع در داداگاه

در نتیجه حکم به نفع خواهان متقابلی به زیان خوانده متقابل و یا خواهان اصلی خواهد بود، از آن جا که مبنای دعوای اصلی قرار داد بیع است که در دعوای دوم وجود آن منتفی دانسته شده درنتیجه تصمیمی که دادگاه در این خصوص خواهد گرفت در دعوای اصلی موثر و سرنوشت ساز خواهد بود.

پس بنابراین اگر دعوای اصلی با دعوای متقابل دارای وحدت منشا باشند یا با هم ارتباط کامل داشته باشند در صورتی که دو شرط دیگر را هم داشته باشند دعوای متقابل خواهد شد.

  • شرط سوم:

دعوای متقابل باید تا پایان اولین جلسه دادرسی مطرح شود؛ بنابراین خوانده صرفا در این مقطع می‌تواند دعوای متقابل را طرح بکند. اگر دعوا در خارج از این مهلت مطرح شود دعوای خواهان متقابل، حتی اگر با دعوای اصلی به صورت یک جا رسیدگی شود، دعوای متقابل محسوب نخواهد شد.

در صورت نیاز به دریافت اطلاعات تکمیلی و تخصصی در راستای دفاع از پرونده خود می‌توانید از مشاوره حقوقی در بنیاد وکلا استفاده نمایید.

میانگین امتیازات ۳ از ۵
از مجموع ۶ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا