بیع، عقدی است که به موجب آن، مالی در برابر ثمن مشخص و معینی به شخص دیگری از طرف مالک، به خریدار منتقل می شود.
موضوع مورد نظر و توافق طرفین عقد بیع می تواند، به صورت مالی باشد که قبل از عقد موجود باشد. عقد بیع به صرف ایجاب و قبول دو طرف واقع می شود و برای انتقال مالکیت مال مورد نظر به موجب بیع، نیازی به تشریفات خاص نمی باشد.
در بیع معاطات، انتقال مالکیت، صرف قبض و اقباض انجام می شود و بدون اینکه ایجاب و قبولی از قبل باشد.
در صورت بیع، مالکیت عین به خریدار منتقل می شود و فروشنده، موظف به تسلیم مبیع، در حالتی که خریدار بتواند استفاده ی مطلوب کند، می باشد.
در صورتی که مبیع، به صورتی باشد که در هنگام عقد موجود نباشد و در واقع، به صورتی باشد دارای مصادیق عدیده ای باشد، در نتیجه، بیع به صورت کلی است، پس از تعیین مقدار، وصف و جنس، فروشنده موظف به تعیین مصداق و تسلیم آن به خریدار می گردد که در نتیجه، مالکیت از زمان تعیین و تسلیم مبیع صورت می گیرد.
در مواردی برای انتقال مالکیت مبیع، صرف ایجاب و قبول برای آن کفایت نمی کند بلکه باید تشریفاتی انجام پذیرد و این تشریفات به صورت تنظیم بیع نامه می باشد.
اثبات وقوع بیع
در مواردی این امکان وجود دارد که بین طرفین سند عادی مبایعه نامه برای انتقال مالکیت و همچنین وقوع بیع، وجود نداشته باشد و به طور لفظی و شفاهی توافق انجام شده باشد.
این توافق بر اساس قانون لازم الاجرا و لازم می باشد و دو طرف ملزم به انجام تعهدات ناشی از عقد بیع می باشند.
در واقع اثبات وقوع بیع شفاهی، به همین روش است، ولی ممکن است که سند مبایعه نامه بین طرفین تنظیم نشده باشد و از جانب طرف دیگر تشکیل عقد به صورت شفاهی، مورد انکار قرار گرفته باشد.
با وجود مبایعه نامه، چون این سند در جایی ثبت نشده و فقط بین طرفین تنظیم شده، ممکن است مورد انکار و یا تردید قرار بگیرد.
در نتیجه طرف دیگر برای اینکه اجرای مفاد مبایعه نامه را بخواهد باید، در صورت اقامه ی دعوی تحت عنوان اثبات وقوع بیع، با توجه به ادله ی قانونی، وقوع بیع را اثبات کند.
ادله ای که طرفین بر اساس آن باید وقوع بیع را اثبات کنند به شرح ذیل می باشد:
- اقرار:
اخبار از وجود حقی به ضرر خود؛ در صورتی که طرف منکر وقوع بیع، اقرار نماید که بیع منعقد گردیده است و به طور شفاهی و لفظی مطرح شده در نتیجه با این اقرار می تواند، خواهان ادعای خود را اثبات نماید.
- سند:
یکی از مهمترین و پرکاربرد ترین ادله، سند می باشد و نوشته ای است که در مقام اثبات دعوی به کار می رود، سند به دو دسته ی عادی و رسمی تنظیم می شود.
در صورتی که برای عقد بیع، مبایعه نامه تنظیم شود، این یک سند عادی می باشد و به دلیل اینکه توسط مامور رسمی تنظیم نشده است.
در صورت وجود مبایعه نامه، طرفی که خواهان اجرای مفاد آن جهت حضور طرف مقابل در دفتر اسناد رسمی، برای تنظیم سند رسمی می باشد، برای این مورد ممکن است که دادخواست تنظیم سند رسمی را بدهد و برای آن باید وجود بیع را با مبایعه نامه اثبات کند.
در مقابل، ممکن است طرف مورد نظر، وجود بیع و به تبع آن، وجود سند عادی مبایعه نامه را انکار و یا نسبت به آن ادعای جعل کند.
در صورت اثبات صحت و اصالت آن و احراز آن توسط دادگاه، حکم به اثبات وقوع بیع می دهد.
در صورتی که برای اثبات وقوع بیع، قولنامه های متعددی در رابطه با همان مبیع، ایجاد شده باشد، در این صورت، چون خریداری که مبایعه نامه ی او متقدم بر مبایعه نامه ها می باشد و به وسیله ی تاریخ محرز می گردد، محق در انتقال مالکیت است.
ولی چون مبایعه نامه، سند عادی است و تاریخ تنظیم آن، بین طرفین قرارداد است و قابل استناد نسبت به سایر مبایعه نامه نمی باشد، در این صورت وقوع بیع با ادله ی دیگر اثبات می شود.
- شهادت:
هرگاه مبایعه نامه ای نباشد و به طور لفظی باشد و وقوع بیع انکار شود، اثبات آن با شهادت دو مرد اثبات می شود.
در صورتی که یک شاهد مرد باشد، ادعای خواهان با ضمیمه ی یک سوگند، مبنی بر وقوع بیع اثبات می شود.
اثبات وقوع بیع شفاهی با شهادت شهود انجام می شود.
- سوگند:
در صورتی که دلیل دیگری نباشد و وقوع بیع و یا مبایعه نامه، انکار شود، خواهان می تواند درخواست اتیان سوگند نماید و در صورت عدم انجام سوگند توسط خوانده یا منکر مبایعه نامه، خواهان با انجام سوگند، وقوع بیع اثبات می شود.
- اماره:
تصرف فرد در مالی می تواند دلیل مالکیت و تعلق آن به متصرف باشد، ولی در مورد اموالی که مالکیت آن اموال جز با تنظیم و به موجب سند رسمی ایجاد نمی گردد، اماره ی تصرف در این مورد دلیل مالکیت محسوب نمی گردد.
چون دلیل مالکیت در این موارد سند رسمی است که نه تنها بر هر سند عادی (که دلیل است)، بلکه بر اماره هم مقدم می باشد.
دعوای اثبات وقوع بیع
دعوی اثبات وقوع بیع، دعوی مالی است که در دادگاه عمومی محل وقوع بیع، صالح به رسیدگی می باشد.
دادخواست تحویل مبیع و اثبات بیع شفاهی نیز، تابع این مقررات است.
آفرین