شخصیت حقیقی و حقوقی به چه معناست و چه تفاوت ها شباهت هایی دارند؟
شخصیت حقیقی یعنی تک تک افراد صاحب هویت در جامعه که هرکدام از آن ها صاحب حق و حقوقی برای خود هستند، جلد دوم قانون مدنی در بحث اشخاص به این موضوع میپردازد ماده ۹۵۶ در همین جلد تصریح میکند که اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام میشود.
منظور از اهلیت، صلاحیت شخص برای دارا بودن حقوق است و در اینجا در معنای کلی خود به کار رفته است؛ یعنی تمام حقوق اولیه و بدیهی همچون حق زنده بودن، آزادی یا همان حریت و ….اهلیت در معنای تخصصی به معنای صلاحیت در تمتع حقوق خاصی است.
همچون حق انتخاب همسر یا حق انعقاد قرارداد یا حق معامله و …. که در کنارش بحث محجوریت مطرح میشود که بعدا راجع به ان بحث خواهیم کرد؛ پس به هرکدام از اشخاص صاحب حق و هویت در جامعه شخص حقیقی گفته میشود.
مثال: آقای الف یک شخصیت حقیقی و آقای ب یک شخصیت حقیقی متفاوت دیگر است هرکدام به تنهایی برای خودشان صاحب هویت جداگانه، حقوق متفاوت و همچنین مسئولیتهای متفاوتند.
اگر آقای الف بدهی مالیی داشته باشد صرفا خودش مسئول پرداخت آن بدهیست، اما شخصیت حقوقی به این معنیست که آقای الف و آقای ب بنا بر منافع خاصی تصمیم میگیرند که در کنار هم دیگر یک شخصیت حقوقی و اعتباری به وجود بیارند که اصطلاح رایج تر برای این شخصیت شرکت است.
البته این شخصیت میتونه در قالب تعاریف دیگری غیر از شرکت هم قرار بگیرد مثلا موسسه یا انجمن اما در حال حاضر ما به مفهوم شرکت میپردازیم.
اینجا شرکتی که مثال زدیم یک شخصیت حقوقی کاملا جداگانه از آقای الف و ب محسوب میشود که البته برای مصالح شخصیت حقیقی به وجود آمده است و هرچند اعتباریست اما برای خودش صاحب هویت، حقوق و مسئولیت هاییست.
در واقع اگر شخصیت حقیقی متولد میشود شخصیت حقوقی تاسیس میگردد و اگر شخصیت حقیقی میمیرد شخصیت حقوقی منحل میشود.
اگر یک سند تجاری صادر شود (مثل یک برگ چک) تعهد به پرداخت این چک از طرف شخص شرکت هست نه اقای الف یا ب و اگر این چک قابلیت پرداخت نداشته باشد، این شرکت هستش که بدهکار محسوب میشود و در نهایت مورد تصمیم و قضاوت قرار میگیرد.
بنابراین فعالیت فردی در واقع فعالیت یک شخص حقیقی به تنهاییست که مالک تمام سود و زیان های همان فعالیت است، اما فعالیت جمعی یعنی تجمع چند شخصیت حقیقی برای یک منظور خاص و ایجاد یک شخصیت حقوقی و اعتباری متمایز از اعضای خود مانند شرکت.
حال شخصیت حقوقی خود به دو بخش متمایز تقسیم میشود.شخصیت حقوقی خصوصی که طبق همان چیزی که تا به حال گفتیم تجمع چند شخص حقیقی برای هدف خاصی است مثل تشکیل یک شرکت تجاری یا یک موسسه انتفاعی یا غیر انتفاعی که بعدها به تعریف هرکدام خواهیم پرداخت.
و نوع دوم شخصیت حقوقی عمومی است که از آن به دولت تعبیر میشود و منظور از دولت تنها قوه مجریه نیست بلکه تمام نهاد های عمومی و حکومتی است از قبیل قوای چهارگانه و تمام سازمان های زیرمجموعه ی آن ها یا سازمان های شبیه آن که به صورت مستقل از چهار قوا فعالیت میکنند.
برای مثال سپاه یک شخصیت حقوقی عمومی است و همچنین یک مدرسه ی دولتی نیز یک شخصیت حقوقی عمومی است که زیر مجموعه ی شخصیت حقوقی عمومی بزرگ تری به اسم وزارت آموزش و پرورش میباشد و آن نیز شخصیت حقوقی عمومی زیر مجموعه شخصیتی بزرگ تر به نام قوه مجریه است.
تفاوت دو شخصیت حقیقی و حقوقی محرز است.
مسلما شرکت یک شخصیت واقعی ندارد ما خودمان برای شرکت شخصیت مجزا فرض میکنیم در واقع شخصیت اعتباری برای آن قائل خواهیم شد.
حقوق منحصر به اشخاص حقیقی شبیه حقوق خانوادگی را دارا نمیباشد و توانایی پذیرش مسئولیت ها و تعهدات منحصر به اشخاص حقیقی را نیز ندارد(مثلا نمیتواند قبول سرپرستی یا قیمومیت نماید اما جالب است بدانید میتواند امین محسوب شود)
در انتخاب روش کسب درآمد خود ازادی شخصیت حقیقی را ندارد و منحصر به فعالیتیست که در موضوع خود تعریف نموده، مگر آنکه تغییرات مدنطرش را در موضوع فعالیت خود اعمال کند و آن را به ثبت برساند).
برای مثال اقای الف میتواند هرموقع تصمیم بگیرد، تغییر شغل دهد یک سال به فروشندگی بپردازد و سال بعد به استخدام یک شرکت تحت عنوان کارمند اداریی دربیاید. اما یک شرکت بنابر الزام قانون تجارت محدود به فعالیت در حیطه موضوع تعریف شده ی خود هنگام ثبت میباشد و در صورت تمایل به هرگونه فعالیت بیشترملزم به الحاق موضوع یا تعویض موضوع و به ثبت رساندن مجدد آن در اداره ثبت شرکت هاست، اما تشابهات این دو شخصیت به چه صورت است.
هردو دارای هویت و سند اثباتی هویت خود هستند؛ مثلا هردو دارای نام و شماره ی ملی و شناسایی هستند(در شخصیت حقوقی این شماره به اسم شماره ثبت و شناسه ملی شناخته میشود).
شخصیت حقوقی هم اکثر حقوق شخصیت حقیقی را دارا میباشد؛ یعنی میتواند در چهارچوب قانون فعالیت و کسب درامد کند؛ یعنی هیچ کس نمیتواند شرکت مجاز و مشروع الف را از فروش کالایی که در موضوع خود تعریف کرده منع نماید.
این حق را دارد در صورت نیاز اقامه دعوا کند و علیه شخص حقیقی یا حقوقی دیگری شکایت یا دادخواستی ارائه دهد و شخصی را به عنوان نماینده خودش به صحن دادگاه بفرستد اما لایحه را صرفا به اسم و هویت خودش بنویسد؛ مثلا شرکت الف که یک شخصیت حقوقی خصوصی است میتواند از شهرداری که یک شخصیت حقوقی عمومی است شکایت کند.
این حق را دارد که معامله کند سند تجاری صادر کند یا از شخص حقیقی یا حقوقی دیگری سند تجاری دریافت کند و یا میتواند طرف قرارداد باشد. مثلا اقای الف به عنوان یک شخصیت حقیقی با شرکت بیمه ی الف قرارداد میبندد.
این حق را دارد که مقابل مزاحمت ها، جرائم مالی و غیر مالی مصون باشد.
همچنین مسئولیت های مشابهی میان این دو شخصیت وجود دارد برای مثال اگر به واسطه فعالیتش ضرری به شخصی وارد شود به عنوان یک شخصیت مجزا مسئول جبران خسارت میباشد.
اگر یک نفر به استخدام آقای الف یا شرکت الف دربیاید بدون هیچگونه تفاوتی هردوی این شخصیت ها به صورت یکسان مسئول مطالبات قانونی شخص مستخدم همانند دستمزد، بیمه و سنوات وی میباشند.
هردو مشمول مالیات میشوند و حق افتتاح حساب بانکی مجزا از اعضای تشکیل دهنده خود دارند.