با برقراری پیوند ازدواج میان زن و مرد، زوجین نسبت به یکدیگر صاحب حقوق و تکالیفی میشوند که جدای از مرز اخلاقی از لحاظ قانونی نیز عمل به آنها مهم تلقی میگردد.
پیش از پرداختن به مبحث حقوق و تکالیف زوجین، به شما خاطرنشان میکنیم که در صورت نیاز به کمک از سوی وکیل خانواده، وکلای ما در بنیاد وکلا آماده خدمترسانی به شما عزیزان میباشند.
حقوق و تکالیف زوجین
حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر دارای دو جنبه است:
- الف – حقوق و تکالیف قابل اجرا که در صورت عدم اجرا میتوان به دادگاه رجوع کرد.
- ب – حقوق و تکالیف شخصی، مرجعی به غیر از زن و شوهر نمیتواند نسبت به آن تصمیم بگیرند.
مثل حسن معاشرت که در قانون آمده است در خصوص حسن معاشرت یا تشیید ارکان خانواده درست است که در قانون آمده و جزء وظایف زوجین است ولی جنبه الزام آوری در آن وجود ندارد.
ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی: همین که نکاح به طور صحت واقع شد رابطه زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار میشود.
پس نکاح چند چیز را به وجود میآورد یکی اینکه رابطه زوجیت که یک مفهوم اعتباری مثل رابطه مالکیت بین شخص مالک و ملک. دوم اینکه حقوق اینها نسبت به همدیگر پیدا میکنند و هر جا که حقی پیدا شود، طبیعی است که تکلیفی هم در مقابلش پیدا میشود.
ماده ۱۱۰۳ قانون مدنی:زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.
بد اخلاقی نکنند تندی نکنند شوهر نسبت به زنش و چه زن نسبت به شوهرش اخم نکنند، اینها جنبه خصوصی دارد و به همین جهت هم شارع قانون مدنی گفتند که این ماده و بعضی از مواد دیگر جنبه ارشادی دارد؛ یعنی قانون ارشاد کرده است. ما به نوعی دو نوع دستور داریم:
- الف – دستورات ارشادی
- ب – امری (مولوی)
- دستورات ارشادی
دستوراتی هستند که حالت تذکر دارند، امری (مولوی) یک دستور است که در صورت تخلف مجازات خواهد داشت.
این ماده قانون جنبه ارشادی دارد و لذا اگر زنی با شوهرش حسن معاشرت نداشت یا شوهری با زن خودش حسن معاشرت نداشت قانونگذار برای حل این مسئله جز نصیحت و تذکر راه دیگری را پیشبینی نکرده است.
لازم به ذکر است که امکان برقراری تماس با وکیل تلفنی یا مراجعه حضوری برای همه مخاطبین بنیاد وکلا میسر شده است.
ماده ۱۱۰۴ قانون مدنی: زوجین باید در تشدید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند.
ما در بحث خانواده سه تا عنصر مهم داریم دو عنصر را قانون گذار ما کاملا به آن اشاره کرده است، حالا در قسمتی زیاد و در قسمتی هم کم اشاره کرده است، یکی عنصر زن و شوهر است.
زن و شوهر در قانون ما بسیار به ان پرداخته شده مثلا زن اینجور باید باشد یا مرد به این صورت باشد و طرفین را بشناسند که قبلا به آن پرداخته شد.
قسمت دوم اولادی است که در خانواده پیدا میشود و فرزندانی است که پیدا میشوند، این هم جزء خانواده هست و یک از ارکان فرعی خانواده است به این معنا که اگر خانواده تشکیل شد ممکن است بدون فرزند هم باشد ولی معمولا خانوادهای کامل میشود که آن خانواده فرزند هم وجود داشته باشد.
در این قسمت دوم قانونگذار تا حدی به آنها پرداخته و من جمله همین ماده قانونی است که ما در تشیید مبانی خانواده و تربیت خانواده.
قسمت سوم که ما خلع قانونی داریم و همین جا تذکر میدهیم و آن خود خانواده است به عنوان شخصیت حقوقی.
اگر ما در خانواده راجع به زن یا راجع به مرد صحبت میکنیم و یا راجع به فرزندان صحبت میکنیم که همه معطوف به خانواده هست، اینها جنبه شخصی دارد مواد قانونی ما ناظر به شخص هست ناظر به بچه، ناظر به زن و ناظر به شوهر، اما یک چیز دیگر هست که ما زیاد از آن اسم نمیبریم ولی در قانون جایگاهی ندارد و تعریفی از آن نشده است و آن خود خانواده است.
به عنوان یک شخصیت حقوقی با این که خود خانواده اصلی و مرجع برای تصمیم گیری و موارد دوگانه دیگر هست ولی خودش در قانون تعریفی از آن نشده شاید در آینده این مسئله به نحوی در قوانین ما حل بشود.
گفته شده که طبق ماده ۱۱۰۴ زوجین باید در تشیید مبانی خانواده، تقویت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند اینکه معاضدت بکنند به یکدیگر یعنی کمک بکنند، اما این کمک کردن چگونه است شاید از مواد دیگر قانون مدنی بتوانیم پاره ای از آنها را استفاده بکنیم.
ماده ۱۱۷۸ قانون مدنی: (ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب متقضی اقدام کنند و نباید آنها را محمل بگذارند).
در اینجا میگوییم که تربیت اولاد در محیط خانواده از وظایف پدر و مادر به حساب آمده و وظیفه مهمی است این امر نمیتواند صرفا به عهده پدر باشد یا صرفا به عهده مادر باشد، موضوع معاضدت یعنی کمک کردن منتهی قانونگذار نیامده مسائل مربوط به معاضدت را بیان بکند و فهم آن را به عرف واگذار کرده است.
درست هم است برای اینکه فهم این مسائل چیزی نیست که بتواند قانونگذار آن را تعیین بکند؛ یعنی همکاری، معاضدت و تعاون را با شرایط مختلفی که در جامعه پیدا میشود، این تشخیص آن به عهده طرفین است و لذا میگوییم که این ماده هم مربوط به جنبه ارشادی پیدا میکند.
در کنار وکیل تلفنی و حضوری، وکیل آنلاین به صورت ۲۴ساعته آماده پاسخگویی به شما عزیزان میباشد.
حقوق و تکالیف پدر و مادر
طبق قانون مادران نسبت به فرزندان خود حق دارند ولی پدران نسبت به فرزندان دارای تکلیف هستند.
تکالیف پدران
تامین هزینه مربوط به فرزند است؛ مثل لباس، غذا و مسکن.
حق مادران
مادران حق حضانت دارند اما حق تصرف در اموال مالی و ولایت نسبت به فرزندان ندارند؛ به این معنا که میتوانند برای مدت معینی بچه را در اختیار خودشان قرار بدهند اما از آن طرف حق تصرف در اموال صغیر را ندارند و ولایت به لحاظ حقوقی مختص به پدر یا جد پدری است.
حقوق و تکالیف شوهر نسبت به زن خود
ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی: در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است.
این مسئله هم باز میتوان گفت که از جمله مواردیست که باز قانونگذار در خصوص اعمال ریاست مرد در خانه چندان مطالب روشنی را بیان نکرده ولی میتوانیم بگوییم که در موارد، تکلیف به عهده زوجین است؛ مثل تربیت فرزندان اگر اختلاف معقولی بین آنها پیدا شد؛ مثلا زن بگوید که بچه را فلان مدرسه ببریم و مرد بگوید فلان مدرسه ببریم و هر دو شان حسن نیت دارند.
منتهی در تشخیصشان، تشخیص متفاوت وجود دارد اینجاست که از آن واژه ریاست خانواده ما میتوانیم استفاده بکنیم و بگوییم که تصمیم با مرد است یا اینکه این بچه مسافرت برود همراه اردو یا نرود مادر به لحاظ نگرانیهایی که دارد میگوید به اردو نرود و پدر میگوید برود و اختلاف پیدا میکنند.
در این جا هر دو حسن نیت دارند و بنابر لج بازی نیست، هر دو مصلحت بچه را میخواهند اینجاست که ان ریاست خانواده به درد میخورد؛ بنابراین مرد در این گونه موارد اعمال ریاست میکنند.
البته در موارد دیگری ما با ریاست خانواده برخورد میکنیم من جمله از ان موارد این است که آیا اجازه بدهد به زنش مشغول کاری بشود یا نشود.
اینجاست که اگر موارد اختلافی شد و توافق حاصل نشد، در تحت یک شرایطی مرد میتواند حتی همسر حودش را از شغلی ممنوع بکند اما هرگز زن نمیتواند مرد خودش را از شغلی ممنوع بکند و بگوید این کار را که قانونی است انجام نده، در حالیکه مرد این حق را دارد و این حق ناشی از همان اعمال ریاست خانواده است.
ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی: در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است.
به محض اینکه عقد نکاح انجام شد یک وظیفه مستمری هم به عهده مرد است و آن دارای نفقه است اینجاست که سوال به وجود میآید که نفقه چیست؟
تذکر: در عقد منقطع زن حق نفقه ندارد. ماده ۱۱۱۳ قانون مدنی: در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد، مگر اینکه شرط شده باشد یا اینکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.
در نکاح دائم مرد باید نفقه را به زن بدهد.
ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی: نفقه عبارتست از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینههای درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.
پاره ای از هزینهها به تناسب هر دو (زن و مرد) پیشبینی شده است، ولیکن نفقه به تناسب زن برقرار است.
در جایی که مفوضه البضع یعنی اگر مرد قبل از نزدیکی زن را طلاق بدهد، مهرالمتعه بدهد، مهرالمتعه تناسب دارد با وضعیت مالی مرد.
انواع در مورد نفقه آن جا اشاره کردیم و الان به ان رسیدیم این تناسب دارد با وضعیت زن و لذا قانونگذار میگوید که با وضعیت زن متناسب باشد.
خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان عضو همین جا قانونگذار اشاره کرده که ممکن است خانمی باشد که در شرایطی بار آمده باشد که برایش کلفت و نوکر و راننده داشته باشد، اتومبیل شخصی داشته باشد، متناسب شامل اینها هم میشود، اگر چنین خانمی به خانه مردی آمد تهیه اینها به عهده مرد است.
مرد نمیتواند از آنها سر باز زند و احیانا استدلال بکند که من در خانوادهای بودم که خودم کارها را انجام میدادم یا لباس این چنینی میپوشیدم، پس زن من هم باید اکتفا بکند؛ خیر باید تمام اینها متناسب با وضع زن باشد؛ بنابراین حقوق دانان اسلامی میگویند که هزینههای لازم برای ادامه زندگی به عهده مرد است.
در صورت نیاز به دریافت مشاوره حقوقی خانواده برای اطلاعات تکمیلی با ما در بنیاد وکلا در ارتباط باشید.