در معامله غیر نافذ ، یا رفع عیب معامله از زمان انعقاد عقد معتبر خواهد بود .
نه از زمانیکه نقص و عیب بر طرف شده است . برای اینکه عقد در عالم خارج تحقق پیدا بکند نیازمند اراده دو طرف است
اراده سالم متشکل از قصد و رضا است ، معیوب بطلان معامله و رضای معیوب موجب عدم نفوذ عقد است .
مثل معامله ای که شخص مکره انجام می دهد و شخص مکره چه شخصی است؟شخصی است که بدون اختیار اقدام به بستن قرارداد می نماید یعنی شرایط خارجی طوری است که مجبور به انعقاد قرار داد است فردی مثلا با اسلحه شخص دیگری را تهدید می کند به اینکه خانه خودش را به او بفروشد و در دفتر ثبت اسناد سند انتقال مالکیت را امضا بکند در اثر اکراه و اجبار این کار را می کند در اینجا این فرد قصد دارد . امضا می کند اما رضایت ندارد چون این معامله را گفتند غیر نافذ است
چنان چه عدم رضایت تبدیل به رضایت شود و شخص ناراضی معامله را اجازه یا تنفیذ نماید . عقد معتبر خواهد بود و زمان تاثیر آن از زمان انعقاد عقد است ، همچون شخص مکرهی که پس از رفع اکراه معامله را بپذیرد .
حالا بعد از اینکه اکراه بر طرف شد تهدید شخصی که با اسلحه فرد را مجبور به انعقاد قرارداد کرده است ازبین رفت آن وقت آن شخص مکره می تواند معامله را اجازه نماید یا اینکه معامله را رد نماید در صورت اول اگر معامله را اجازه کرد ، می گوید اگر چه معامله را در حال اکراهی انجام دادم اما حالا که اختیار کامل دادم باز هم رضایت به چنین معامله ای را دارم. می بینیم قرارداد ، قرارداد خوبی است به نفع من هست چنین قراردادی را تنفیذ می کنم در اصطلاح حقوقی می گویند قرار داد را اجازه می کند در این حالت قرارداد غیر نافذ تغییر شکل می دهد از حالت غیر نافذ بودن در می آید تبدیل به قرار داد صحیح می شود پس زمانی که اجازه فرد مکره بعد از بر طرف شدن اکراه ضمیمه قرارداد بشود قرارداد غیر نافذ تبدیل به قرارداد صحیح می شود. ولی اگر رضایت شخص ناراضی حاصل نشود ، معامله غیر نافذ تبدیل به معامله باطل خواهد شد ، همانند اینکه در معامله ای شخص مکره پس از رفع اکراه معامله را رد نماید . وقتی که قرارداد را رد کرد یا اجازه نداد معامله غیر نافذ تبدیل به معامله باطل می شود.
زمان تاثیر عقد پس از اجازه آن
(اگر شخص مکره معامله را اجازه کرد این اجازه از چه زمانی موثر است آیا از زمانیکه اجازه داده به بعد موثر است یا اینکه از ابتدای انعقاد قرارداد موثر است . مثلا قرارداد یک ماه که گذشت اکراه بر طرف می شود قراداد را اجازه می نماید آیا می گوییم از زمان اجازه آثار قرارداد را بار می کنیم یا اینکه از زمان انعقاد عقد. دو نظر یه مهم در فقه حقوق ارائه شده تحت عنوان نظریه کشف و نقل).در این مورد مورد دو نظریه " کشف " و " نقل " وجود دارد .
قبول نظریه کشف بدین معنی است که پس از اجازه قرار داد ، عقد از زمان انعقاد آن صحیح بوده و آثار آن از همان زمان به وجود می آیند ، قانون ایران تابع نظریه کشف است .
ثمره قبول این نظریه این است که از زمان انعقاد عقد ، مالیکت مبیع به مشتری منتقل شده است بنابراین منافع و نمائات حاصل از مبیع در فاصله بین انعقاد عقد و اجازه آن متعلق به مشتری است .
پذیرش نظریه نقل بدین معنی است که منافع و نمائات حاصل از مبیع از زمان انعقاد عقد تا زمان نفوذ آن متعلق به بایع است . یا متعلق به مالک قبلی خواهد بود.
کاربرد کلمه " باطل " در حقوق ایران
در قانون ایران گاهی از کلمات " باطل " و " غیر نافذ " به معنای خاص آنها استفاده استفاده نشده است .
گاهی اوقات این واژه ها به معنای خاص خودشان که الان تبیین کردیم به کار نرفتند در بعضی از مواد قانونی ، کلمه باطل به صورت عام استعمال شده است یعنی به معنایی که هم شامل باطل می شود و هم شامل غیر نافذ می شود و هر دو مفهوم را شامل می شود. به عنوان مثال م.۲۱۲ق.م. معامله با تمامی محجورین را باطل خوانده است .
معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند به واسطه عدم اهلیت باطل است اینجا کلمه باطل را ملاحظه می کنید. معامله ای که انجام می شود اگربا صغیر ممیز باشد که خوب و بد یا نفع یا ضرر را تشخیص می دهد یک حکم دارد معامله ای که با صغیر غیر ممیز انجام می شود حکم دیگری دارد معامله ای که با مجنون انجام می شود حکمش ، حکم دیگری است یا معاملاتی که توسط سفیه انجام می شود اینها هم حکم خاص خودشان را دارند پس بنابراین همه افرادیکه در این ماده به عنوان محجور شناخته شدند در صورتیکه معاملاتی انجام بدهند این معامله دارای ضمانت اجرای یکسانی نیست بعضی از این معاملات باطل هستند بعضی ها هم غیر نافذ هستند مثلا معامله با صغیر غیر ممیز باطل است معامله با مجنون باطل است بدلیل فقدان قصد باطل است و اما معامله با صغیر غیر ممیز چون اراده و قصد دارد این غیر نافذ است اگر( ولی) وی اجازه بکند چنین معامله ای صحیح خواهد شد معامله غیر نافذ تبدیل به نافذ خواهد شد یا معاملات فرد سفیه کسی که عقل معاش ندارد غیر نافذ خواهد بود در صورتیکه ولی وی معامله را اجازه بکند معامله صحیح خواهد بود. در حالی که معامله با برخی از آنان باطل و با برخی دیگر غیر نافذ است .