ماده ۸۶۱ ق.م: موجب ارث دو امر است: نسب و سبب. در ولد الزنا چون نسبی به رسمیت شناخته نشده است، ارث تحقق نمی یابد.
تعریف زنا
در صورت تحقق زنا و تولد طفل، وی از ارث محروم خواهد بود.
زنا عبارت است از جماع مرد با زنی که ذاتا بر وی حرام است؛ اگر چه در دبر باشد، در غیر موارد وطی به شبهه. اگر فرزند متولد شده نسبت به یکی از طرفین شبهه انگیز باشد، در این صورت از طرفی که شبهه دارد ارث نمی برد؛ ولی از طرفی که شبهه ندارد ارث می برد.
لقاح مصنوعی
- هرگاه بین مردی که نطفه او در رحم زنی قرار می گیرد و آن زن رابطه زوجیت برقرار باشد، فرزند از آن زوج خواهد بود، حتی اگر این اتفاق از طریق مجامعت رخ نداده باشد.
- هرگاه بین مردی که نطفه او در رحم زنی قرار داده می شود و آن زن هیچ گونه رابطه زوجیت موجود نبوده است:
- الف- در صورتی که عمل لقاح با علم مرد و زن انجام شود، منی مرد مزبور هیچ گونه احترامی ندارد و فرزند متولد از آن زن در حکم ولد الزنا است.
- ب: در صورتی که عمل لقاح با جهل زن و مرد انجام شود، فرزند مزبور نسبت به زن و مرد در حکم شبه ولد خواهد بود.
ترکه
ورثه به فوت مورث قهرا مالک ترکه می گردند. رد و قبول ورثه نسبت به ما ترک تاثیری در انتقال ترکه ندارد.
قبول و رد ترکه در مواد ۲۴۲- ۲۵۹ قانون امور حسبی، هیچ گونه تاثیری در انتقال ترکه به وسیله فوق به ورثه ندارد. دیون و تعهدات متوفی در اثر فوت به ترکه او تعلق می گیرد. دیون مؤجل متوفی بعد از فوت حال می شود.
حقوق و دیونی که به ترکه تعلق می گیرد
طبق ماده ۸۶۹ ق.م: حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق می گیرد و باید قبل از تقسیم آن اداء شود از قرار ذیل است:
- قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه مثل کفنی که متعلق رهن است.
- دیون و واجبات مالی متوفی.
- وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها.
دیونی که دارای وثیقه می باشند
اگر چیزی از ترکه در مقابل دینی رهن باشد، مرتهن نسبت به مال مرهون بر سایر بستانکاران مقدم است؛ و اگر بهای مال مرهون از طلب مرتهن زاید باشد، مقدار زاید ما بین بستانکاران تقسیم می شود و اگر کمتر باشد مرتهن نسبت به باقی مانده طلب خود مانند سایر بستانکاران خواهد بود.
دیون واجب شرعی بر حق طلبکاران مقدم است. ماده ۲۲۵ ق. امور حسبی: هزینه کفن و دفن و تجهیزات لازم متوفی مقدم بر دیونی که وثیقه دارند می باشند.
دیونی که دارای وثیقه نمی باشند
آیا اموال میت به نسبت طلبی که طلبکاران دارند منتقل می شود یا متعلق به ورثه است؟
طبق بند ۲ ماده ۸۶۹ ق.م: حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق می گیرد و باید قبل از تقسیم آن اداء شود؛ مثل دیون و واجبات مالی متوفی.
وضعیت حقوقی ترکه نسبت به دیون متوفی
نحوه تعلق طلب طلبکاران متوفی به ترکه او مانند نحوه تعلق طلب مرتهن نسبت به عین مرهونه می باشد. نکته نخست: هر جزئی از اجزای ترکه وثیقه تمامی طلب است.
طبق ماده ۶۰۶ ق.م: هرگاه ترکه میت قبل از اداء دیون او تقسیم شود یا بعد از تقسیم معلوم شود که بر میت دینی بوده است، طلبکار باید به هر یک از وراث به نسبت سهم او رجوع کند و اگر یک یا چند نفر از وراث معسر شده باشند، طلبکار می تواند برای سهم معسر یا معسرین نیز به وراث دیگر رجوع کند.
تمامی ترکه وثیقه هر جزئی از اجزای دین است؛ لذا هرگاه قسمتی از دین تادیه شود، قسمتی از ترکه از وثیقه طلبکاران خارج نمی شود تا تمام دیون متوفی پرداخت گردد و ورثه نمی توانند قبل از ادای آن ترکه را تقسیم نمایند (ماده ۷۸۳ ق.م).
هر جزئی از ترکه، وثیقه تمامی طلبکاران است؛ بدین جهت هرگاه قبل از تادیه دیون، قسمتی از ترکه بدون تعدی و تفریط تلف نشود، به نسبت آن مقدار، دین ساقط نمی شود و از بقیه ترکه تمام دین تادیه می گردد.
مثال
هرگاه کسی بمیرد و یک زن و یک پسر داشته باشد و ترکه متوفی عبارت باشد از:
- مزرعه به ارزش پانصد هزار ریال؛
- خانه به ارزش سیصد و چهل هزار ریال؛
- اموال منقول یکصد و شصت هزار ریال.
سهم زوجه ۲۰ هزار ریال از اموال منقول و ۳۰ هزار ریال از قیمت ابنیه و اشجار است که نصیب او مجموعا می شود ۵۰ هزار ریال. بقیه اموال ۹۵۰ هزار ریال است؛ بنابراین کلیه هزینه های تجهیز و دفن و کفن و دیون و واجبات مالی به همین نسبت در سهم ورثه قرار می گیرد.
قانون امور حسبی
طبق قانون امور حسبی بعضی از طلبکاران بر بعضی دیگر حق تقدم دارند. قانون امور حسبی مصوب ۱۳۱۹ است و در خصوص آن اصلاحاتی صورت گرفته است.
قانون امور حسبی شامل ۳۷۶ ماده است. قانونی در سال ۱۳۰۹ به تصویب رسیده است که مقدم بر قانون امور حسبی است. (قانون تصدیق انحصار وراثت).
در تاریخ ۲۰/۰۱/۱۳۸۶ ماده واحده ای به تصویب رسید که طبق آن: درج آگهی مطابق مواد ۱۰۲۳ ق.م و ۱۵۵ ق. امور حسبی، در مورد صدور حکم موت فرضی کسانی که در جریان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مفقود الاثر شدند، ضرورت ندارد.
تقدم بعض طلبکاران بر بعض دیگر «طبقه اول»
طبق ماده ۲۲۶ ق.ا. حسبی: «… در موقع تقسیم دیونی که به موجب قوانین دارای حق تقدم و رجحان هستند، رعایت خواهد شد. بستانکاران زیر هر یک به ترتیب حق تقدم بر دیگران دارند….».
- الف- حقوق خدمه خانه برای مدت سال آخر قبل از فوت.
- ب- حقوق خدمتگزاران متوفی.
- ج- دستمزد کارگرانی که روزانه یا هفتگی مزد می گیرند برای مدت سه ماه قبل از فوت.
تقدم بعض طلبکاران بر بعض دیگر طبقات «دوم، سوم، چهارم»
طبقه دوم: طلب اشخاصی که مال آنها به عنوان ولایت یا قیمومت تحت اداره متوفی بوده، نسبت به میزانی که متوفی از جهت ولایت یا قیمومت مدیون شده است. طبقه سوم: طلب پزشک و دارو فروش. طبقه چهارم: نفقه زن مطابق ماده ۱۲۰۶ ق.م.
نفقه زن حامله تا زمان وضع حمل باید پرداخت گردد. مهریه زن تا میزان ده هزار ریال. طبقه پنجم: سایر طلبکاران.
دعوی حق بر میت
طبق ماده ۲۳۲ قانون امور حسبی: «دعوی بر میت اعم از دین یا عین باید به طرفیت ورثه یا نماینده قانونی آنها اقامه شود؛ هر چند ترکه در ید وراث نباشد؛ لیکن مادامی که ترکه به دست آنها نرسیده است مسئول ادای دیون نخواهند بود».
طبق ماده ۲۳۳ قانون امور حسبی: «اثبات دعوی به طرفیت بعضی از ورثه نسبت به سهم همان بعض مؤثر است و وراث دیگری که طرف دعوی نبوده می تواند بر حکمی که به طرفیت بعضی از ورثه صادر شده اعتراض نماید».
وصایای متوفی
طبق قرآن کریم ورثه در صورتی می توانند ما ترکه را بین خود تقسیم نمایند که وصیت میت را اجرا و دین وی را بپردازند. وصیت نسبت به ثلث صحیح است.
نتیجه گیری: در مورد ماترک میت به ترتیب ذیل تصمیم گیری می شود:
- پرداخت دیون واجب از محل ترکه.
- پرداخت دیون دیگر.
- وصایای متوفی.
- حالت اول: پس از پرداخت دیون، ما ترکی باقی نمی ماند.
- حالت دوم: پس از پرداخت دیون، ما ترک باقی می ماند.
- حالت سوم: دیون پرداخت می گردد و وصیت اجرا شده و در نهایت، ما ترک بین وراث تقسیم می شود.
حجب
ماده ۸۸۶ ق.م: حجب حالت وارثی است که به واسطه بودن وراث دیگر از بردن ارث کلاً یا جزئاً محروم می شود. حاجب: کسی که مانع شده است.
محجوب
کسی که ممنوع شده است. گاهی از اوقات وجود بعضی از افراد مانع می شود که بعضی از افراد دیگر ارث ببرند. (حجب از کل). گاهی از اوقات فرض وارث از حد اعلی به حد ادنی نازل می شود.
قاعده کلی
کسانی که به میت نزدیکتر هستند مقدم بر ارث بردن می باشند؛ مثل برادر زاده که به واسطه بودن برادر یا خواهر متوفی از ارث محروم می شود یا برادر ابی که با بودن برادر ابوینی از ارث محروم می گردد.