ابطال شروط قراردادی الزاما سبب بطلان قرارداد نمی گردد، اما چنانچه شرط خلاف مقتضای عقدی، در قرارداد وجود داشته باشد، موجب بطلان شرط می گردد.
قرارداد چه حقی را برای طرفین قرارداد ایجاد می نماید؟
- تعریف شرط در قرارداد
- انواع شرط در قرارداد
- جایگاه شرط ضمن قرارداد
- آثار شروط ضمن قرارداد
قرارداد چه حقی را برای طرفین قرارداد ایجاد می نماید؟
هر قراردادی متشکل از یک سری شروط قراردادی است که برای طرفین قرارداد تکلیف یا حق ایجاد می نماید.
به عبارت دیگر، هر جمله ای که در قرارداد درج می گردد ماهیت تعهد دارد؛ این تعهد می تواند در چند قسم بروز نماید.
این اقسام عبارتند از:
- ایجاد تعهد
- تصریح به عدم تعهد
- ایجاد اختیار
- تصریح به عدم اختیار
- اخبار مبتنی بر حق یا تعهد
در واقع اهم مفاد قرارداد می خواهد حق یا الزامی را برای یک یا هردو طرف قرارداد شرط نماید؛ لذا در نگارش مفاد قرارداد باید با شرایط صحت شرط و انواع آن آشنا شد.
تعریف شرط در قرارداد
الزامی که درضمن یک قرارداد یا معامله آمده باشد شرط نامیده می شود.
شرط کردن به معنای عهد کردن، برخود لازم گرفتن است.
انواع شرط در قرارداد
شروط را به اعتبارهای مختلف به انواع گوناگونی تقسیم نموده اند، ازجمله:
- شروط تعلیقی و شروط تقییدی.
- شروط بنایی و غیر بنایی.
- شروط صحیح و ضمنی.
- شروط ضمن عقد (شروط مقارن)، شروط قبل از عقد (شروط ابتدایی)، شروط بعد از عقد(شروط الحاقی).
- شروط صحت قرارداد و شروط تکمیل کننده قرارداد.
- شروط عمومی قرارداد و شرایط خصوصی قرارداد.
- شروط مخالف ذات عقد و شروط مخالف اطلاق عقد.
- شروط صحیح و شروط باطل.
- شروط مشروع و شروط نامشروع.
- شروط قراردادی و شروط عرفی.
- جایگاه شرط ضمن قرارداد
اعتبار شرط به اعتبار عقد بستگی دارد؛ هرگاه عقد باطل باشد، شرط نیز باطل است.
مادامی که عقد اعتبار دارد و اقاله یا فسخ نشده یا باطل اعلام نگردیده شرط نیز دارای اعتبار است.
اگر عقد منحل شود شروط هم جایگاهی نخواهد داشت، مگر درموارد خاص، مثل شرط داوری در قراردادهای تجاری، یا تشریفات خاص مذکور در ماده ۴۷ شرایط عمومی پیمان که اگر قرارداد هم باطل باشد، براساس آن عمل می شود.
از بین رفتن شرط، ضرورتا باعث انحلال عقد نمی شود و به اصطلاح حقوقی انحلال شرط ضرورتا سبب انحلال عقد نمی گردد.
بطلان شرط نیز ضرورتا موجب بطلان قرارداد نمی شود فقط گاهی بطلان شرط موجب بطلان عقد می گردد و آن هم زمانی است که شرط، خلاف مقتضای ذات عقد باشد.
آثار شروط ضمن قرارداد
طرفین می توانند به جای اینکه بر موضوعی به صورت شرط ضمن عقد توافق کنند، مستقیما در شکل قرارداد غیر معین، بر آن توافق نمایند و پیمان جداگانه را منعقد کنند.
همه شروطی که در قرارداد آورده می شود؛ اعم از اینکه مربوط به خود قرارداد باشد یا نباشد در زمره مسائل اصلی باشد یا تبعی، مرتبط با ماهیت قرارداد باشد یا نباشد شروط ضمن عقد شمرده می شود.
به عنوان یک قاعده کلی اصل بر صحت همه شروط تبعی است که به عنوان شروط ضمن عقد شناخته می شوند.
با این اعتبار شروط ضمن عقد به دو دسته ی صحیح و باطل تقسیم می شوند.
شروط باطل
شروط باطل، شروطی هستند که قانون آنها را به رسمیت نمی شناسد و ضمانت اجرا برای آنها قائل نیست.
این شروط باطل هم مثل قراردادهای باطل، غیر قابل پذیرش است و ضمانت اجرایی نیز ندارد.
شروط باطل خود به دو دسته تقسیم می شود:
- شروط باطلی که موجب بطلان عقد نمی شود.
- شروط باطلی که نه تنها خودشان باطل هستند بلکه عقد را نیز باطل می کنند.
- شروط باطلی که مبطل و مفسد عقد نیست.
طبق ماده ۲۳۲ قانون مدنی:
̎ شروط ذیل باطل است ولی مفسد عقد نیست:
- شرطی که انجام آن مقدور نیست.
- شرطی که در آن نفع و فایده نباشد.
- شروطی که نامشروع باشد.̎
هرچند قانون گذار سه شرط مذکور را به عنوان شروط باطل شمارش کرده است، اما شمارش آنها انحصاری نبوده و امکان دارد، شروط دیگری را نیز در زمره شروط باطل آورد.
هرگاه شرط ضمن عقد به عنوان بخش مهمی از تراضی طرفین باشد و بطلان آن شرط ظاهر گردد، طرفی که شرط به نفع او شده و از بطلان شرط اطلاعی نداشته حق فسخ قرارداد را خواهد داشت.
شروط باطلی که مبطل و مفسد عقد هستند.
برخی از شروط ضمن عقد هستند که نه تنها باطل می باشند بلکه موجب بطلان عقد هم می شوند.
طبق ماده ۲۳۳ قانون مدنی:
̎ شروط ذیل باطل و موجب بطلان عقد است:
- شرط خلاف مقتضای عقد
- شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود.̎
شرط خلاف مقتضای ذات عقد
به موجب قوانین و مقررات موجود، شرط خلاف مقتضای ذات عقد باطل و مبطل عقد است ولی درج شرط خلاف مقتضای اطلاق عقد، نه تنها مفسد عقد نیست بلکه خودش نیز باطل نمی باشد.
سه نوع شروط مقتضای ذات عقد وجود دارد.
این شروط عبارتند از:
- شرط مرتبط با عناصر عمومی و اختصاصی عقد
- شرط مرتبط با عوارض لازمه ی ماهیت عقد
- شرطی که قانون گذار آن را جزء ذات عقد قرارداده است.
مقتضای ذات آن عقد، به مقصود و هدف اصلی و اساسی که عقد برای پیدایش آن منعقد می گردد، گفته می شود؛ مثلا مقتضای ذات عقد بیع این است که مالکیت مبیع به خریدار و مالکیت ثمن به فروشنده منتقل شود.
شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود
در برخی از قراردادها، شرط مجهول که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود، موجب بطلان شرط و بطلان معامله است.
معلوم و معین بودن مورد معامله یکی از قواعد عمومی قراردادها است.
مثال: درصورتی که اتومبیلی به مبلغ معین فروخته شود و در قرارداد شرط گردد که قیمت را خریدار هر زمان که بخواهد یا از آن شهر برود، بپردازد؛ در این صورت بیع باطل است.
شرط مجهول هرچند که مربوط به موضوع اصلی هم باشد، عقدی را که معلوم بودن مورد از شرایط درستی آن است را باطل می کند.