دادسراکیفری (جرائم)

موارد زوال دعوا

یکی از موضوعات مهم در آیین دادرسی مدنی و بطور کلی در حقوق ، حقی است که اشخاص برای اقامه دعوا خواهند داشت.

این حق به موجب قانون اساسی تضمین شده است، بنابراین، اشخاص این حق را خواهند داشت که در صورتی که حقوق شان مورد انکار یا تضییع قرار گیرد، با مراجعه به دادگاههای صالح، طرح دعوا کنند، اما در این خصوص استثنائاتی هم وجود دارد، لذا در مواردی، حق اقامه دعوا از افراد گرفته شده است و به اصطلاح حقوقی دعوا زایل می شود.

بنابراین در این مقاله، مفهوم زوال دعوا و موارد زوال دعوا را مورد بررسی قرار می دهیم.

زوال دعوا چیست؟

بر اساس اصل سی و چهارم قانون اساسی "دادخواهی حق مسلّم هر فرد است و هرکس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاه های صالح رجوع کند.

همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاه ها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمی توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع نمود".

اما در مواردی ممکن است حق اقامه دعوا از شخصی که اصولا از این حق برخوردار است سلب شود که به آن در اصطلاح حقوقی زوال دعوا گفته می شود.

زوال در لغت به معنای از بین رفتن و نابودی آمده است.

زوال دعوا دارای دو مفهوم خاص و عام است.

زوال دعوا در معنای عام به معنای از بین رفتن دعوایی است که خواهان به آن اقدام کرده است، اما زوال دعوا در معنای خاص معمولا نتیجه صادر شدن حکم قطعی است که اختلاف را حل و فصل می کند.

موارد زوال دعوا

همانگونه که گفتیم، زوال دعوا در دو معنای عام و خاص بکار می رود.

زوال دعوا به مفهوم اخص معمولا نتیجه صدور حکم قطعی است که اختلاف را حل و فصل می کند.

در حقیقت هر حقی که در عمل یا بنا بر ادعا مورد تضییع یا انکار قرار بگیرد، دارنده آن حق مراجعه به مراجع صالح برای اقامه دعوا را خواهد داشت.

چنانچه این دعوا منجر به صدور حکم قطعی بشود، به اعتبار امر قضاوت شده، دعوا زایل می شود، علاوه بر این، در موارد دیگری نیز دعوا زائل می شود:

زوال دعوا ممکن است پیامد زوال حق اصلی باشد، بنابراین، در مواردی که حق اصلی زائل می شود، دعوا نیز به تبع آن زایل می شود، مانند اینکه صاحب حق از امتیازی که دارد به طور ارادی بگذرد که در این صورت، چون از حق خود گذشته است، حق اقامه دعوا نیز از بین می رود.

همچنین، زوال دعوا ممکن است ناشی از صرفنظر کردن خواهان از دعوا باشد که در این صورت، دادگاه قرار سقوط دعوا صادر می کند.

در مواردی نیز زوال دعوا غیر ارادی است، برای مثال، چنانچه صفت بدهکار و طلبکار در یک شخص واحد جمع بشود، حق زائل می شود، مثلا اگر شخصی از دیگری طلبکار بوده و در عین حال، به آن شخص به همان مقدار بدهکار باشد، دیگر حقی نخواهد داشت که به موجب آن اقامه دعوا کند ؛ فلذا دعوا زائل می شود.

یکی دیگر از موارد زوال دعوا، استرداد دعوا است، اما در صورتی که دعوا مسترد بشود، موجب زوال دعوا به مفهوم اخص نمی شود.

نکته مهمی که وجود دارد این است که فوت دارنده حق اقامه دعوا یا طرف مقابل وی، اصولا موجب زوال دعوا نمی شود و دعوا باقی می ماند، اما در موارد استثنایی ممکن است که فوت یکی از طرفین دعوا را زائل کند؛ بعنوان مثال، در دعوای طلاق یا تمکین که دعوا بسته به وجود شخص است، با فوت یکی از طرفین، دعوا نیز از بین خواهد رفت.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا