اگر کسی که در قرارداد متعهد به انجام کاری یا تحویل دادن مالی است از انجام تعهدش به طور آگاهانه و عمدی خودداری کند، می توان از طریق مراجعه به دادگاه ها و اقامه دعوای حقوقی، او را مجبور به انجام تعهد کرد.
در این شرایط هم می توان متعهد را از طرق مختلف مثل اعمال حق حبس ، مجبور به انجام تعهد اصلی کرد و هم می توان از او خسارت عدم انجام تعهد را گرفت.
البته دریافت خسارت ناشی از عدم انجام تعهد در شرایط خاصی امکان پذیر است و دعوای مطالبه خسارت در صورتی به نتیجه می رسد که آن شرایط را داشته باشد.
از این رو در این مقاله به بررسی امکان مطالبه خسارت ناشی از عدم انجام تعهد پرداخته و شرایط آن از جمله گذشتن زمان قرارداد، عدم اجرای قرارداد توسط متعهد، وارد شدن ضرر و جبران خسارت طبق قانون، قرارداد یا عرف را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
گذشتن زمان انجام تعهد
اغلب در قراردادها زمانی که باید تعهد انجام شود، تعیین می شود و دو طرف قرارداد باید در زمان مشخص شده تعهد خود را انجام دهند.
زمان تعیین شده می تواند یک روز خاص و یا یک مهلت مشخص باشد، مثلا فروشنده متعهد می شود در روز سوم اردیبهشت ۹۹ کالا را به خریدار تحویل دهد و یا اینکه مثلا خریدار و فروشنده توافق می کنند که فروشنده ظرف مدت ۳ ماه مهلت دارد تا کالا را به خریدار تحویل دهد.
با توجه به این مسئله ، می توان گفت اولین شرطی که برای مطالبه خسارت لازم است این است که طرف قرارداد تعهدش را در مدت مشخص شده انجام ندهد؛ زیرا بعد از پایان یافتن مدت قرارداد، طلبکار می تواند بدون اینکه نیاز به اثبات داشته باشد، خسارت عدم انجام تعهد را مطالبه کند.
عدم انجام تعهد توسط متعهد
شرط دوم مطالبه خسارت عدم انجام تعهد، بعد از اینکه زمان انجام قرارداد گذشت این است که مطمئن شویم که متعهد، تعهد خود را انجام نداده است.
البته در مواردی که اجرای قرارداد ناممکن بوده است، مدیون یا متعهد مسئولیتی ندارد و تنها مواردی در نظر گرفته می شود که مدیون پیمان شکنی کند و در واقع از انجام تعهد خودداری کند.
خودداری مدیون از انجام تعهد، مسئولیت دارد و نه ناتوانی او.
به عنوان مثال، کسی که بر اثر تصادفی پایش می شکند و نمی تواند به قرارداد کار خود متعهد بماند، پیمان شکنی نکرده است؛ بلکه صرفا از انجام تعهد ناتوان شده است که این مسئله نیز ارتباطی به وی نداشته است.
وجود ضرر
برای مطالبه خسارت، طلبکار باید ثابت کند که از عدم انجام تعهد و یا تاخیر در انجام تعهد ضرر کرده است.
اگر طلبکار توانست این موضوع را ثابت کند، مدیون مسئول پرداخت ضرری است که با انجام ندادن تعهدش یا دیر انجام دادن آن به طلبکار رسیده است.
نکته ای که در اینجا باید به آن دقت کرد این است که ضرر وارد شده به طلبکار باید ناشی از عدم انجام تعهد یا تاخیر در انجام تعهد توسط مدیون باشد؛ یعنی ضرر باید نتیجه مستقیم عهد شکنی باشد تا بتوان خسارت را مطالبه کرد.
البته مواردی وجود دارد که قاعده مربوط به احراز وجود ضرر اجرا نمی شود.
جبران خسارت به موجب قرارداد، عرف یا قانون لازم باشد
اگر کسی طبق قرارداد تعهد کند که کاری را انجام می دهد و از تعهد خود تخلف کند، مسئول خسارتی است که به طرف مقابل وارد کرده است.
این موضوع در ماده ۲۲۱ قانون مدنی ذکر شده است که به موجب آن، در صورتی که متعهد به تعهد خود عمل نکند، طبق قانون ملزم به جبران خسارت است.
البته جبران خسارت ناشی از عدم انجام تعهد در عرف هم آنقدر قوی و پذیرفته شده است که بدون ذکر این ماده در قانون هم می شد جبران خسارت را ضروری دانست؛ البته می توان شرط جبران خسارت را در متن قرارداد هم ذکر کرد، هرچند آن هم نیز تایید عرف است.