قراردادها

عقد معین و عقد نامعین و تفاوت آنها

ماده ۱۰ قانون مدنی بیان می کند: "قراردادهاي خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است."

این ماده به این معنی است که اشخاص در معاملاتشان ملزم به بستن قرارداد به شکلی که در قانون ذکر شده نیستند و می توانند قراردادهای خصوصی خود را به هر شکل و صورتی منعقد کنند اما این عقود باید تابع قواعد و مقررات کلی قراردادها باشد، هم چنین این عقود نباید مخالف قانون و شرع باشند.

از این رو قانون گذار عقود را در دسته معین و نامعین جای داده است تا آن دسته از قراردادهایی که عنوان مشخص دارند را به طور جداگانه توضیح دهد.

ما در این مقاله به بیان مفهوم عقد معین و عقد نامعین و تفاوت عقد معین و عقد نامعین می پردازیم.

عقد معین چیست؟

عقد معین، عقدی است که در قانون برای آن عنوان مشخصی درنظر گرفته شده است.

علت هم این است که این دسته از عقود در جامعه بسیار استفاده می شوند و پر کاربرد هستند، از این رو قاونگذار با در نظرگرفتن عنوان مشخصی برای آنها در قانون و بیان قواعد و مقررات مربوط به آنها از بی نظمی در این عقود می کاهد.

از عقود معین می توان عقد بیع، عقد اجاره، عقد رهن، عقد وکالت، عقد کفالت، عقد هبه، عقد عاریه و … همه اینه قراردادهایی هستند که شرایط آنها در قانون مشخص شده است، بنابراین در دسته عقد معین قرار می گیرند.

عقد نامعین چیست؟

قراردادهایی که در قانون عنوان و شکل به خصوصی ندارند، عقد نامعین هستند.

همه قراردادها تابع یک سری شرایط عمومی هستند؛ عقود نامعین یا غیر معین هم تابع این شرایط عمومی هستند و باید تمام آنها را داشته باشند تا قراداد صحیحی تلقی شوند.

وجود این قراردادها از این رو است که افراد دارای آزادی اراده هستند و لزومی ندارد برای انعقاد عقد، به دنبال عنوان خاصی در قانون باشند بلکه صرف اینکه قراردادشان شرایط عمومی را داشته باشد می توانند آن را منعقد کنند.

تفاوت عقد معین و عقد نامعین

  • تعیین مقررات عقد در قانون:

مهمترین تفاوت عقد معین و عقد نامعین این است که عقد نامعین تنها تابع شرایط اساسی و عمومی صحت معامله است و در صورتی که این شرایط را داشته باشد، قرارداد درست خواهد بود، اما برای عقد معین علاوه بر شرایط عمومی حاکم بر همه قراردادها، در قانون شرایط و مقررات ویژه و منحصر به فردی در نظر گرفته شده است.

مثلا در قانون حق شفعه تنها برای عقد بیع (خرید و فروش) تعریف شده است و از مواردی است که مخصوص عقد بیع است.

  • سکوت قرارداد درباره موضوعی:

اگر در عقد معین درباره موضوعی تعیین تکلیف نشده باشد ، مثلا در عقد خرید و فروش زمان تحویل دادن کالای خریداری شده (مَبیع) مشخص نشده باشد، می توان با مراجعه به قانون و تفسیر مواد آن و توجه به اراده دو طرف عقد ، تکلیف موضوعی که در قرارداد درباره آن  صحبت نشده است را مشخص کرد.

اما در عقد نامعین، چون این عقود با توجه به احکام قانونی اما طبق سلیقه دو طرف منعقد می شوند و قواعد ویژه ایی در قانون ندارند، اگر درباره امری سکوت شده باشد، قاضی باتوجه به قرارداد و انگیزه دو طرف در بستن آن، به بررسی موضوع می پردازد.

نحوه تشخیص عقد معین از عقد نامعین

گاهی ما عقدی را منعقد می کنیم و با توجه به تصور خود از منابع قانونی و عرف جامعه نامی برای آنها انتخاب می کنیم؛ این نام لزوما درست نخواهد بود و در نحوه تشخیص عقد معین از عقد نامعین اشتباه می کنیم.

این وظیفه دادرس و قاضی است که با توجه به نوع تعهد و تکلیف ایجاد شده و قصد و نیت طرفین برای انعقاد عقد، با توجه به شرایطی که در قانون برای هر عقد ذکر شده است، عنوان عقد را مشخصی خواهد کرد.

گذاشتن این وظیفه بر عهده دادگاه به این دلیل است که گاهی افراد قراردادی می بندند و نام آن را وکالت می گذارند، در صورتی که نام درست عقد طبق مقررات قانونی کفالت است.

در قانون برای این دو عقد مقررات متفاوتی در نظر گرفته شده است، بنابراین دانستن نام درست آنها مهم است و در صورت بروز اختلاف تشخیص آن بر عهده دادگاه است.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا