یکی از اصلیترین حقوقی که انسانها از آن بهرهمند هستند حق ارائه دادخواست و یا شکواییه نسبت به حق تضییع شده آنها و یا جرمی که علیه آنها اتفاق افتاده هستند.
هیچ کشوری نمیتواند قوانین خود را به گونهای تنظیم کند که اشخاص در زمان پایمال شدن حقوق خود، نتوانند از فرد شکایت کنند.
قوانین آیین دادرسی کیفری و آیین دادرسی مدنی نیز به تمام افراد در ایران این حق را داده است که در زمان تضییع شدن حق خود، اقدام به طرح شکایت کیفری و مدنی کنند.
یکی از دادگاههایی که افراد میتوانند در آن اقدام به طرح دادخواست کنند، دادگاه خانواده است. اما موضوعی که وجود دارد این است که دادگاه خانواده از دادگاههای خاص محسوب میشود و افراد باید تنها دعاوی که در صلاحیت این دادگاه است را در آن مطرح کنند. در واقع دادگاه خانواده تنها صلاحیت رسیدگی به دعاوی را دارد که در حوزه صلاحیت خود است.
همانگونه که از نام این دادگاه مشخص است، صلاحیت رسیدگی به اموری را دارد که مربوط به خانواده و مشکلات آن است.
سایر دعاوی حقوقی نیز در دادگاه حقوقی عمومی قابل طرح است. علت این که دادگاهی مجزا برای دعاوی خانواده تاسیس شد این است که دعاوی خانواده اهمیت زیادی دارد و یک امر تخصصی است به همین دلیل لازم است که قضاتی به آن رسیدگی و در مورد آن رای صادر کنند که در زمینه حقوق خانواده تخصص داشته باشند.
اما ممکن است تا اینجا برایتان این سوال به وجود آمده باشد که چه دعاوی در دادگاه خانواده قابل طرح است و اصلا سازمان و ساختار دادگاه خانواده به چه صورت است؟ در ادامه این مطلب تصمیم داریم به شرح کامل ددگاه خانواده بپردازیم. پس حتما تا انتها همراه ما باشید و اگر سوال یا نظری در این باره داشتید با مشاوره حقوقی ما به اشتراک بگذارید.
سازمان دادگاه خانواده چگونه است؟
در سال ۷۶ شمسی قانونگذار در قانونی با نام «قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای موضوع اصل ۲۱ قانون اساسی»، حکم کرد که باید دادگاههایی تحت عنوان دادگاه خانواده تشکیل شوند و به دعاوی اختصاصی حقوق خانواده بپردازند و سایر دادگاههای حقوقی همچون دادگاه حقوقی عمومی دیگر صلاحیت رسیدگی به دعاوی حقوق خانواده را ندارند.
مطابق با این ماده رئیس قوه قضاییه وظیفه پیدا کرد که در حوزه قضایی هر شهرستان حداقل یک دادگاه خانواده تشکیل دهد و یا حداقل یکی از شعب دادگاه خقوقی عمومی آن شهرستان را به دادگاه خانواده و دعاوی مربوط به آن اختصاص دهد.
پس از تاسیس و اختصاص شعبه به دادگاه خانواده، دیگر دادگاه حقوقی عمومی صلاحیت رسیدگی به دعاوی خانواده را نخواهد داشت.
قانونگذار به رئیس قوه قضاییه سه سال مهلت داد برای تاسیس شعبات دادگاه خانواده. و همچنین تعیین کرد که اگر در شهرستانی دادگاه خانواده تشکیل نشد، همان دادگاه حقوقی عمومی با رعایت تشریفات و مقررات مربوطه، به دعاوی حقوق خانواده رسیدگی کند.
پس از آن قانون دیگری از سوی قانونگذار تدوین شد با نام قانون حمیات از حقوق خانواده که در آن هم بعضی از وظایف و اختیارات دادگاه خانواده تصریح شد.
ساختار دادگاه خانواده به چه شکل است؟
در ماده واحده قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای موضوع اصل ۲۱ قانون اساسی، ساختار دادگاه خانواده تعیین شده است.
به موجب این قانون، در هر دادگاه خانواده باید لااقل از یک رئیس و عضو علی البدل و چندین قاضی تشکیل شود. قضاتی که در دادگاه خانواده مشغول میشوند لازم است که متاهل باشند و حداقل دارای ۴ سال سابقه کار قضایی باشند.
دادگاههای خانواده تا جای ممکن شروع به رسیدگی را با مشاور قضایی خانم شروع میکنند و احکام و آراء این دادگاه هم توسط رئیس دادگاه خانواده و یا عضو علی البدل صادر میشود. البته قبل از صدور رای ضرورت دارد که طرفین دعوی با مشاوران قضایی جلسات مشاوره گذرانده باشند.
از این ساختار در ماده ۲ قانون حمایت خانواده نام برده شده است. به موجب این ماده، در هر دادگاه خانواده باید یک رئیس یا دادرس علی البدل و قاضی مشاور زن وجود داشته باشد.
قاضی مشاور باید در مدت ۳ روز از به پایان رسیدن دادرسی، به شکل مستدل و مستند به مواد قانونی نظر خود را در مورد پرونده مورد رسیدگی به صورت مکتوب بیان کند.
سپس قاضی که رای صادر میکند، اگر با نظر قاضی مشاور موافق باشد به نظر او اشاره میکند در غیر این صورت باید دلایل مخالفت خود با نظر قاضی مشاور را بیان کند.
در تبصره دوم این ماده نیز قانونگذار رئیس قوه قضاییه را مکلف کرده است که در مدت ۵ سال قاضی مشاور زن برای دادگاه خانواده تمامی شهرستانها تامین کند و تا زمان تامین این مشاوران، میتواند از قاضی مشاور مرد در صورت داشتن صلاحیت لازم استفاده کند.
دعاوی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه خانواده است
قانون حمایت از خانواده در سال ۹۱ شمسی مورد اصلاح قرار گرفت و به موجب آن دعاوی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه خانواده بود مشخص شد. این دعاوی گستردگی زیادی دارند اما در ادامه به بعضی از مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد.
انعقاد و انحلال عقد نکاح
از مهمترین دعاوی که در دادگاه خانواده باید طرح شود و در جلسات مشاوره حقوقی تلفنی به وفور به چشم میخورد، دعاوی انحلال یا انعقاد عقد نکاح است. انحلال عقد نکاح به معنای پایان دادن به آن است که ممکن است به شیوههای مختلفی انجام بگیرد مانند:
طلاق به درخواست مرد
طبق شریعت اسلام و طبق قانون ما که از قواعد آن از اسلام گرفته شده، مرد این حق را دارد که بدون داشتن دلیل موجه، همسر خود را طلاق بدهد.
البته برای طلاق دادن همسر خود نمیتواند مستقیما به دفاترخانه برای اجرای صیغه طلاق مراجعه کند، بلکه باید تشریفات مربوطه یعنی مراجعه به دادگاه، دادن دادخواست طلاق، صدور حکم از طرف قاضی و غیره را انجام دهد تا بتواند صیغه طلاق را جاری کند.
طلاق به درخواست زوجه
برخلاف آن که در قانون ما مرد هر وقت بخواهد میتواند زن را طلاق بدهد و نیازی به ارائه دلیل قانع کننده به دادگاه ندارد، زن این حق را نداشته و برای دادخواست طلاق دادن، باید دلیل موجهی به دادگاه ارائه کند.
البته این مبحثی طولانی است و بهتر است درباره آن با وکلا و مشاوران حقوقی سایت بنیاد وکلا مشورت کنید.
طلاق توافقی
راه دیگری که برای انحلال عقد نکاح وجود دارد این است که زن و مرد با توافق یکدیگر اقدام به دادن دادخواست طلاق کنند و مراحل آن را طی نمایند.
در این طلاق همانطور که میدانید زن و مرد در مورد مسائل مختلف همچون مهریه، حضانت فرزند و غیره باهم به یک توافق میرسند و بر مبنای همان توافق خود به دادگاه مراجعه کرده و دادخواست طلاق میدهند.
طرفین میتوانند در صورت عدم تمایل به حضور در جلسات دادگاه، به یکی از وکلای متخصص حقوق خانواده سامانه حقوقی بنیاد وکلا وکالت دهند تا امور آنها را پیگیری نماید.
فوت هر یک از زوجین
از دیگر راههایی که باعث منحل شدن عقد نکاح میگردد، فوت زن یا مرد است. با این وجود این روش انحلال نیز آثار و تبعاتی دارد که ممکن است باعث رجوع افراد به دادگاه خانواده شود. مانند مهریه زن و یا ارث زن و مرد و غیره.
فسخ نکاح و ازدواج
عقد نکاح در ذات خود، یک قرارداد است که مانند هر قرارداد دیگری امکان فسخ آن وجود دارد. البته برای فسخ نکاح باید شرایط خاصی وجود داشته باشد.
فسخ به این معناست که یک نفر اراده کند و به دلیل عیبی که همسر او دارد اقدام به منحل نمودن عقد نکاح کند. مثل آن که مرد یا زنی مجنون باشد.
بطلان عقد نکاح
گاهی این امکان وجود دارد که عقد نکاحی برخلاف شریعت و قانون اسلام و قانون ایران واقع شود. در چنین حالتی یکی از دو طرف عقد باید به دادگاه خانواده تقاضای بطلان عقد نکاح را بدهند. به عنوان مثال زن و مردی پس از انعقاد عقد نکاح متوجه میشوند بهم دیگر محرم بودهاند.
مطالبه و به اجرا گذاشتن مهریه
از مهمترین حقوق مالی که زن در ازدواج به دست میآورد مهریه است. مهریه مالی است که زن و مرد با توافق یکدیگر در ابتدا و پیش از انعقاد عقد درباره آن توافق میکنند و به محض جاری شدن صیغه نکاح، زن طلبکار و مرد بدهکار میشود.
این موضوع مستند به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی است که گفته زن به مجرد عقد مالک مهریه میشود.
مهریه را از دو طریق میتوان مطالبه نمود:
- الف) اولین راه مراجعه کردن زن به دادگاه و ارائه دادخواست مطالبه مهریه است. در این طریق، زن این امکان را دارد که درخواست تامین خواسته داده و اموال مرد را به صورت فوری توقیف کند.
- ب) راه دوم این است که زوجه به اداره اجرای ثبت مراجعه کرده و تقاضای اجرای مهریه و وصول آن از اموال شوهر بدهد.
از دی ماه سال ۹۸ رئیس قوه قضاییه بخشنامهای صادر و به موجب آن تعیین کرد که بانوان در مرحله اول برای مطالبه مهریه خود باید به اداره اجرای ثبت مراجعه کنند و درصورتی که مرد مالی برای معرفی نداشت، دادخواست مطالبه مهریه خود را به دادگاه خانواده تقدیم کنند.
شروط ضمن عقد نکاح
ازدواج نیز در ذات خود یک قرارداد است و زن ومرد طرفین این قرارداد هستند درنتیجه میتوانند در ضمن آن هر شرطی قید کنند. البته عقد نکاح از آن قراردادهایی نیست که نتیجه عدم انجام شرط ضمن آن، فسخ باشد.
نتیجه تخلف از شرط ضمن عقد برای زن حق طلاق ایجاد میکند. خانمها میتوانند با درج شرایطی در ضمن عقد نکاح جایگاهی برابر با مردان پیدا کنند.
به عنوان مثال درج کنند که زن حق تعیین محل زندگی را داشته باشد و یا مرد در ضمن عقدنکاح، به زن وکالتنامه برای طلاق بدهد. و یا آن که زن در ضمن عقد نکاح شرط کند که حق تحصیل و یا کار کردن داشته باشد. و بسیاری از شروط دیگر.
اجازه ازدواج مجدد برای مرد
طبق قانون ایران مردان برای ازدواج مجدد نیاز به اذن همسر اول خود دارند. حال اگر زنی از همسر خود تمکین نکند و یا منزل را ترک کرده و ناشزه بشود، مرد این حق را دارد که به دادگاه خانواده مراجعه کرده و اجازه برای ازدواج مجدد بگیرد.
حضانت و ملاقات فرزندان مشترک
از دیگر دعاوی که باید در دادگاه خانواده مطرح گردد، دعاوی مربوط به حضانت فرزند و ملاقات فرزند مشترک است. پدر و مادر نسبت به فرزند خود هم حق دارند و هم تکلیف و باید از فرزند خود مراقبت و نگهداری کنند.
حضانت فرزند در صورت جدایی پدر و مادر تا سن ۷ سالگی با مادر و پس از آن تا سن بلوغ یعنی دختران تا ۹ سالگی و پسران تا ۱۵ سالگی با پدر است.
در مدت جدایی هیچ یک از پدر یا مادر نمیتواند مانع ملاقات دیگری با فرزند مشترک شود.
نکته : اگر یکی از پدر یا مادر فوت کند، حضانت فرزند بلااستثنا با والد دیگر است و برخلاف آنچه که مردم فکر میکنند با فوت پدر حضانت طفل برعهده پدربزرگ پدری او قرار نمیگیرد و مادر سرپرست او خواهد شد.
سلب حضانت
گاهی حضانت فرزند برعهده یکی از والیدن قرار میگیرد و والد دیگر اعتقد دارد که آن والد صلاحیت و شایستگی لازم برای حضانت و سرپرستی از فرزند را ندارد. در نتیجه میتواند به دادگاه خانواده مراجعه کرده و درخواست سلب حضانت بدهد.
از جمله این دلایلی که میتوان برای سلب حضانت فرزند ارائه کرد عبارت است از: عدم داشتن توانایی مالی لازم برای اداره خود و فرزند مشترک، نداشتن شغل مناسب، زندگی در محیط و فضای نامناسب و غیر اخلاقی، مشهور بودن به فساد اخلاقی، اعتیاد داشتن، کتک زدن و آزاد دادن کودک خارج از حد متعارف و غیره.
نفقه زوجه
پس از مهریه، نفقه از دیگر حقوق مالی زن است که به موجب عقد نکاح به دست میآورد. قانون مدنی ریاست خانواده را برعهده مرد قرار داده است به همین جهت مرد مسئول است که هزینههای زندگی زوجه و فرزندانش را تامین کند.
اگر مردی از پرداخت نفقه به همسرش خودداری کند، زن این حق را خواهد داشت که از او شکایت کند. همچنین اگر شرایطی وجود داشته باشد امکان شکایت کیفری از مرد به دلیل ترک نفقه وجود دارد و مرد به حبس محکوم خواهد شد.
از مصادیق نفقه میتوان به خوراک، پوشاک، مسکن و هزینه های درمان و سایر هزینههای ضروری برای زندگی اشاره کرد. هزینههای غیرضروری همچون عمل جراحی زیبایی، کلاسهای ورزشی و غیره جزو نفقه محسوب نمیشود.
البته از سوی وکیل آنلاین ما لازم به ذکر است که مصادیق نفقه و میزان آن را کارشناس و با توجه به عرف و موقعیت اجتماعی و شأن زن تعیین میکند.
لازم به ذکر است که اگر مردان برای مدت حداقل ۶ ماه به همسر خود نفقه پرداخت نکنند، زن این حق را خواهد داشت که درخواست طلاق بدهد. حتی اگر مرد توانایی پرداخت نفقه را نداشته باشد هم باز زن حق طلاق پیدا خواهد کرد.
نفقه اقارب و نزدیکان
مهمترین مصداق نفقه اقارب، نفقه فرزندان است. پدر به عنوان رئیس خانواده باید هزینه زندگی فرزندان خود را بدهد. هزینه زندگی فرزند پسر را باید تا زمان ۱۸ سالگی و فرزند دختر را تا زمان ازدواج بدهد.
قوانین نفقه اقارب مانند نفقه زوجه است با این تفاوت که در تعیین میزان نفقه اقارب، وضعیت مالی مرد ملاک است نه جایگاه و شأن فرزندان.
نکته: نفقه اقارب صرفا شامل فرزند نمیشود و هر خویشاوند نسبی ممکن است مشمول پرداخت نفقه شود. مانند خواهر یا برادر، پدر و مادر و غیره.
الزام به تمکین زوجه و اثبات نشوز
تمکین از وظایف زن و مرد در ازدواج است. تمکین به دو دسته عام و خاص تقسیم میشود. زن باید از مرد هم تمکین عام بکند که همان حسن معاشرت است و هم تمکین خاص بکند که برقراری رابطه جنسی با مرد است.
اگر زنی از مرد خود تمکین نکند، مرد این حق را دارد که به دادگاه مراجعه کرده و درخواست الزام او به تمکین بدهد و یا درخواست ازدواج مجدد که در بالا به آن اشاره کردیم.
مرد زمانی میتواند درخواست ازدواج مجدد بدهد و نفقه زن را قطع کند، که زن خانه را ترک کرده باشد و به اصطلاح ناشزه شده باشد.
نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن
در برخی از مناطق کشور، نامزدی را دورهای میدانند که زن و مرد بایکدیگر عقد کردهاند ولی هنوز زندگی مشترک در خانه مشترک را شروع نکردهاند. اما منظور قانونگذار از دوره نامزدی دوره قبل از عقد نکاح و زمانی است که زن و مرد هنوز به هم نامحرم هستند.
اگر زن و مرد در این دوره به اختلاف و عدم تفاهم بر بخورند، کار بسیار راحت است و نامزدی را به هم میزنند. حال اگر در این بین هدایایی رد و بدل شده باشد، میتوانند از هم پس بگیرند. گاهی برخی از افراد برای این کار به دادگاه خانواده مراجعه میکنند.
مطالبه و استرداد جهیزیه
استرداد و مطالبه جهیزیه از دیگر دعاوی است که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه خانواده است. جهیزیه در حقیقت همان اموال، کالا و اشیایی است که زوجه و خانواده او تهیه میکنند تا در خانهای که شوهر تهیه کرده از آن استفاده کنند.
حال اگر زن و مرد باهم به اختلاف خوردند و تصمیم به جدایی و طلاق گرفتند، زن میتواند جهیزیهای که با خود برده است را مطالبه کرده و بازگرداند.
تهیه مسکن مستقل
اگر زن در زندگی مشترک ترس از آسیب رسیدن به جان و مال و یا آبروی خود را داشته باشد این حق را خواهد داشت که به داددگاه خانواده مراجعه کرده و با ارائه دلایل، از دادگاه تقاضای صدور اجازه برای تهیه مسکن مستقل کند.
در چنین حالتی اگر دادگاه دلایل زن را قانعکننده ببیند مرد را ملزم میکند که برای زن مسکن مستقلی تهیه کرده و نفقه ماهیانه او را هم بپردازد. در حقیقت در چنین حالتی ترک خانه از سوی زن، نشوز محسوب نمیشود و همچنان ممستحق دریافت نفقه خواهد بود.
اثبات واقعه نکاح
یکی از دعاوی که در دادگاه خانواده قابل طرح است این است که زن یا مردی مدعی هستند که رابطه عقد نکاحی اعم از دائم یا موقت وجود دارد ولی سند ازدواجی برای اثبات آن ندارند. درنتیجه به دادگاه خانواده مراجعه میکنند تا این نکاح ثابت گردد.
اجرت المثل ایام زوجیت
در ماده ۳۳۶ قانون مدنی این حق برای زن پیش بینی شده است که اجرت کارها و اعمالی را که در زندگی زناشویی انجام داده درحالی که وظیفهای برای انجام دادن آنها نداشته و همچنین قصد تبرع یا رایگان انجام دادن آن را هم نداشته، از مرد دریافت کند.
نکته: علت آن که به این مبلغ اجرت المثل میگویند این است که کاری که زن انجام میدهد مستحق دریافت اجرت است اما چون مبلغی برای آن تعیین نشده به آن اجرت المثل میگویند.
از اعمالی که میتوان گفت خارج از وظایف زن است و اگر آنها را به قصد عدم تبرع انجام دهد حق دریافت اجرت برای آنها را دارد عبارت است از: نگهداری از نوزاد، شیردادن به نوزاد، پخت و پز، شستن لباسها و تمیز کردن منزل و غیره وظیفه زن نیست ولی اگر زن آنها را به درخواست شوهر انجام دهد، میتواند بابت آن از وی هزینه بگیرد.
دعوای مطالبه اجرت المثل نکاتی دارد که بهتر است قبل از هر اقدامی با یک وکیل خانواده متخصص مشورت کنید.
دادخواست ممنوع الاخروج کردن فرزند
زمانی که حضانت با یکی از والدین باشد و آن والد قصد داشته باشد فرزند را از کشور خارج کند، والد دیگر میتواند با مراجعه به اداره گذرنامه فرزند خود را ممنوع الخروج کند.
البته پدر در هر صورت این حق را دارد که به اداره گذرنامه مراجعه کرده و حکم ممنوع الخروجی فرزند خود اعم از دختر یا پسر را دریافت کند. اما اگر مادر بخواهد حکم ممنوع الخروجی فرزند خود را دریافت کند باید به دادگاه خانواده مراجعه نماید.
امور راجع به غائب مفقود الاثر یا موت فرضی
غایب مفقود الاثر به کسی گفته میشود که مدت مدیدی است غایب بوده و از زنده یا مرده بودن او خبری در دسترس نیست. در چنین حالتی اگر غایب مفقوالاثر مرد باشد، همسر او پس از گذشت حداقل ۴ سال میتواند به دادگاه خانواده مراجعه کرده و درخواست طلاق بدهد.
همچنین دادگاه خانواده برای اموال غایب امین تعیین میکند، و اگر مدتی بگذرد که دیگر زنده نبودن او به قطعیت برسد، حکم موت فرضی او صادر شده و اموال او میان ورثهاش تقسیم میگردد.
نصب و عزل قیم
اگر کسی صغیر یا مجنون باشد اما پدر یا جد پدری نداشته باشد برای او قیم تعیین میشود. قیم کسی است که وظیفه اداره اموال محجور را برعهده دارد.
معمولا دادسرا با توجه به مصلحت محجور برای او قیم تعیین میکند اما اگر دادسرا به هر دلیلی این وظیفه را انجام نداد، میتوان به دادگاه خانواده دادخوست تعیین قیم داد.
عزل ولی قهری
ولایت قهری پدر و جد پدری چیزی نیست که قابل نصب باشد بلکه همانطور که از اسم آن پیداست به صورت قهری و خودکار از همان ابتدای تولد نوزاد واقع میگردد.
حال اگر کسی ادعا دارد که ولی قهری صلاحیت لازم برای نگهداری و تربیت فرزند و اداره اموال او را ندارد، میتواند به دادگاه خانواده مراجعه و دادخواست عزل ولی قهری را تقدیم کند.
اثبات و نفی نسب
اگر کسی که مدعی است که با فرد دیگری نسبت خونی و خویشاوندی دارد باید این اداعی خود را ثابت کند. حال این شخص برای اثبات ادعای خود باید به ددگاه خانوده مراجعه کرده و دلایل خود را ارائه کند.
بر عکس این حالت نیز امکان پذیر است یعنی کسی ادعا دارد با فرد دیگری هیچ نسبت خونی و خویشاوندی نداشته و اصطلاحا نفی سبب میکند. این فرد هم باید دلایل خود را در دادگاه خانواده ارائه کند. با صدور رای دادگه خانواده شناسنامه این افراد اصلاح خواهد شد.
سوالات متداول
دادگاه خانواده چه دادگاهی است؟
همانطور که در این مطلب گفتیم، دادگاه خانواده دادگاهی با صلاحیت خاص است. یعنی تنها صلاحیت رسیدگی به اموری را دارد که در قانون برای و مشخص شده است. ماده ۲ قانون حمایت خانواده صلاحیت دادگاه خانواده را تعیین نموده است.
دادگاه خانواده صلاحیت رسیدگی به چه مواردی را دارد؟
تمامی دعاوی که مربوط به حقوق خانواده شود، در حیطه صلاحیت دادگاه خوانده است. این موارد به طور کامل در ماده ۲ قانون حمایت از خانواده آورده شده و ما هم در این مطلب مهمترن آنها را نام برده و مختصرا توضیح دادیم.
اگر دعاوی حقوق خانواده در دادگاه دیگری اقامه شود تکلیف چیست؟
در حالتی که افراد به اشتباه دعاوی خانواده را در دادگاه دیگری مثلا دادگاه حقوقی عموی مطرح کردند، هم خوانده میتواند ایراد عدم صلاحیت بگیرد و هم دادگاه خود قرار عدم صلاحیت صادر میکند.
برای طرح دعوی در دادگاه خانواده، به وکیل نیاز است؟
به طور حتم حضور وکیل در کنار شخص زمان طرح دعوی میتواند بسیار مفید باشد. زیرا تمام راهنماییهای لازم را به او کرده و از او به خوبی دفاع میکند.