طلاق

طلاق غیابی چگونه است؟ شرایط و مراحل

طلاق به عنوان یکی از روش‌­های خاتمه رابطه زناشویی اصولا به نحوی انجام می­‌گیرد که هر دو طرف زوج و زوجه از آن آگاهی داشته، در جریان اقدامات و آخرین وضعیت قرار دارند و همچنین نظرات خود را در موافقت یا مخالفت با طلاق ابراز می­‌دارند.

با این حال می‌­توان شرایطی را تصور کرد که یکی از زوج یا زوجه از وقوع طلاق، حداقل در ابتدای امر، آگاهی نداشته باشند. توضیح آن که در سیستم حقوقی ما، مفهومی تحت عنوان رای غیابی و رسیدگی غیابی وجود دارد.

رای غیابی به وضعیتی گفته می­‌شود که خوانده دعوا نه تنها ابلاغیه دادخواست را دریافت نکرده، بلکه در هیچ یک از جلسات رسیدگی شرکت نداشته و هیچ دفاعیه کتبی نیز ارائه نداده باشد.

با اینکه تصور فرض رسیدگی غیابی به پرونده طلاق وجود ممکن است اما چندان مفهوم در دسترس و ملموسی نیست. همچنین حالت دیگری از طلاق به عنوان غیابی شناخته می­‌شود که عبارت است از ادامه وضعیت غیبت زوج که به زوجه اجازه طلاق داده می­‌شود.

با ما در این نوشته همراه باشید تا انواع حالت‌­های طلاق غیابی و احکام، مراحل و اثرات هر کدام را مرور کنیم.

منظور از طلاق غیابی چیست؟

طلاق از ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی به بعد مورد معرفی، شناسایی و قانون­گذاری قرار گرفته است. به عنوان یکی از عوامل خاتمه رابطه زناشویی، که پس از تایید مقام صالح قضایی و جاری شدن صیغه طلاق در حضور شهود و ثبت در دفتر رسمی ازدواج و طلاق قطعیت می‌یابد، معرفی می­‌شود.

طبیعتا از کلمه غیابی می‌­توانیم به دست آوریم که صیغه طلاق و ثبت آن در دفاتر مربوطه برای هر دو طرف محرز نیست و یکی از طرفین از وقوع طلاق آگاهی ندارند.

با توجه به اینکه طبق ماده ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی مرد می تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد، به نظر می­‌رسد که حضور یا عدم حضور زوجه بر وقوع چندان تاثیری نخواهد داشت.

در واقع چنانچه زوج قصد طلاق همسر خود را داشته باشد، اصولا مراجع قانونی صالح، این امر را به زوجه اطلاع خواهند داد اما عدم آگاهی نامبرده تاثیری در وقوع طلاق ندارد.

با توجه به نکات یاد شده، بهتر به نظر می­‌رسد که وقوع طلاق غیابی به خواست زوجه و بدون آگاهی و حضور زوج را بررسی نماییم.

  1. در اینجا باید چند فرض را از هم جدا کنیم. حالت اول وضعیتی است که زوج ناپدید شده و برای مدت زمان به نسبت طولانی از نامبرده اطلاعی در دست نباشد. در این حالت که ممکن است که صدور حکم فوت فرضی نامبرده نیز منجر گردد، نوعی از غیبت زوج را داریم.
  2. حالت دوم زمانی است که زوج در دسترس است و از شرایط و محل زندگی نامبرده اطلاع داریم، اما زوج به دلایلی غیرموجه در محل زندگی مشترک حضور پیدا نمی‌­کند و برای دوره­‌های زمانی نسبتا طولانی غیبت دارد و یا آن که به حکم مراجع قضایی همچون حکم حبس، امکان حضور در منزل مشترک را ندارد.
  3. در نهایت حالت سوم زمانی است که زوج در دسترس است و درخواست طلاق نه به خاطر غیبت نامبرده بلکه به دلایل دیگری از طرف زوجه مطرح می­‌شود، حال با وجود ابلاغات مرجع قضایی، زوج در جلسات رسیدگی حضور پیدا نکرده و لایحه دفاعی نیز ارسال نمی‌­کند، در نتیجه رای طلاق برای وی غیابی محسوب می­‌گردد.

با توجه به دسته‌­بندی‌­های یاد شده، ادامه مطلب را با هم بررسی می­‌کنیم. پیش از ورود به بررسی تفصیلی قید یک نکته ضروری است، در طلاق­ غیابی که به دلیل خواست و اراده زوجه جاری می‌­شود، امکان اعتراض و بازگشت برای زوج اصولا وجود ندارد.

توضیح آن که صرف نظر از آن که زوج با خواست و میل خود رابطه زناشویی و خانه مشترک را ترک کرده باشد و یا برای مدت طولانی و بدون اطلاع همسر ناگزیر از ترک منزل شده باشد، نمی­‌تواند پس از چند ماه یا چند سال پس از بازگشت، انتظار برگشتن وضعیت به حال سابق را داشته باشد.

در واقع در وقوع طلاق از طرف زن، یا نامبرده به هیچ وجه تمایلی به زندگی مشترک ندارد و یا آن که با گذشت مدت زمان عده از تعهدات زوجیت خارج شده است و نمی­توان وی را به بازگرداندن وضعیت به حال سابق، به صرف خواست و اراده زوج الزام ساخت.

طلاق غیابی به دلیل عدم دسترسی به زوج

طلاق غیابی به دلیل عدم دسترسی به زوج

موت فرضی یکی از نهادهای حقوقی است که حکایت از وضعیتی دارد که برای مدت به نسبت طولانی از وضعیت سلامت یا فوت شخص یا اشخاصی اطلاع نداشته و هیچ گونه ارتباط و دسترسی با نامبرده نداشته باشیم.

در این صورت برای آن که تکلیف اموال و حقوق و تعهدات نامبرده مشخص شود، هر یک از ذی‌نفعان از جمله وراث می­‌توانند درخواست صدور حکم موت فرضی نامبرده را از دادگاه صالح داشته باشند.

حکم صادره که حکایت از موت فرضی غایب مفقود الاثر دارد، تمامی اثرات فوت حقیقی را به همراه دارد. به همین سبب و برای مثال، اموال نامبرده بین وراث تقسیم می­‌گردد، روابط خانوادگی و زناشویی خاتمه می­‌یابد و مواردی از همین قبیل.

حال چنانچه زوجه از محل وقوع همسر خود اطلاع و آگاهی نداشته باشد، دو گزینه در پیش دارد،

  • اول آن که درخواست صدور حکم موت فرضی زوج را به دادگاه صالح ارائه نموده و پس از صدو رای به موت زوج، رابطه زناشویی وی با همسر خود قطع گردد.
  • گزینه دومی که برای زوجه مهیا است، استناد به مواد ۱۰۲۹ و ۱۰۳۰ قانون مدنی و درخواست صدور حکم طلاق به واسطه غیبت زوج است.

توضیح آن که مطابق با ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی، چنانچه از زوج برای مدت ۴ سال هیچ اطلاعی در دسترس نباشد، به عنوان غایب مفقود الاثر شناخته خواهد شد و زوجه می­تواند تقاضای طلاق داشته باشد.

البته در این صورت محکمه رسیدگی کننده ملزم است پیش از صدور حکم طلاق زوجین، آگهی اطلاعی در جراید کثیر الانتشار مطابق با احکام مقرر چاپ نموده و به زوج امکان آگاهی از پرونده طلاق و نتیجه آن را پیش از صدور حکم اعطا نماید.

طبیعتا چنانچه در اثر ثبت آگهی، از زوج اطلاعاتی کسب گردد، دیگر نمی‌­توان به وی عنوان غایب مفقود الاثر را اطلاق کرد و ادامه پرونده طلاق موضوعیت نخواهد داشت، اما در صورت ادامه غیبت نامبرده، حکم طلاق به نفع زوجه صادر خواهد شد.

نکته دیگر آن که در ماده ۱۰۳۰ قانون مدنی، احتمال بازگشت زوج پس از ثبت واقعه طلاق پیش‌­بینی شده است. مطابق با این ماده، چنانچه زوج پس از وقوع طلاق اما قبل از خاتمه عده طلاق رجوع نماید، حق رجوع از طلاق خواهد داشت.

توضیح آن که عده طلاق به مدت زمانی گفته می­‌شود که زوجه از زمان اجرای صیغه طلاق اجازه ازدواج مجدد ندارد. این مدت که معادل سه ماه یا سه طهر (‌سه دوره عادت ماهیانه‌) است، در طلاق­‌های رجعی به زوج اجازه و اختیار بازگشت به زندگی زناشویی اعطا می­‌کند.

در نتیجه چنانچه زوج در مدت ۳ ماهه مذکور پس از اجرای صیغه طلاق حاضر شده باشد، می­‌تواند از طلاق واقع شده رجوع کرده و زندگی مشترک زوجین ادامه خواهد یافت و اگر زوجه همچنان بر خاتمه رابطه زناشویی اصرار داشته باشد، باید دلیل و مدرکی متفاوت در پیش گیرد.

برای دریافت اطلاعات بیشتر می‌توانید از مشاوره حقوقی بنیاد وکلا به صورت تلفنی یا آنلاین بهره‌مند شوید.

طلاق غیابی به دلیل غیبت طولانی مدت زوج

طلاق غیابی به دلیل غیبت طولانی مدت زوج

یکی از روش‌­های زوجه می‌­تواند برای ثبت درخواست طلاق خود در پیش گیرد، استناد کردن به وجود یکی از شرایط عسر و حرج است.

توضیح آن که عسر و حرج به وضعیتی گفته می­‌شود که ادامه زندگی زناشویی برای زوجه از نظر جسمی، روحی و یا اقتصادی دشوار است به گونه‌­ای که ادامه رابطه زناشویی به نفع زوجه نبوده و برای وی مشکل آفرین باشد.

در احراز وجود شرایط عسر و حرج، برخی مصادیق و مثال­‌های قانونی وجود دارد و همچنین دادگاه رسیدگی کننده این اختیار را دارد که کلیه شرایطی که ممکن است به عنوان عسر و حرج شناخته شوند را شناسایی کرده و به نسبت آن اعلام رای نماید.

نکته بعدی آن که احراز شرایط عسر و حرج تا میزان قابل توجهی عرفی بوده و در نتیجه به شرایط شخص زوجه، زندگی زناشویی وی، شرایط محیطی و اجتماعی وی نیز بستگی دارد.

از مصادیق عسر و حرج که در ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی به آن‌ها اشاره شده است، غیبت زوج از زندگی زناشویی است. نگاهی به محتوای این ماده داشته باشیم.

در صدر ماده بیان شده است که زوجه می­‌تواند برای درخواست طلاق به محکمه قضایی مراجعه نماید و در مواردی که برای محکمه ثابت شود که دوام زوجیت برای زوجه موجب عسر و حرج است، این امکان وجود دارد که حکم به خاتمه رابطه زناشویی به واسطه طلاق داده شود.

در ادامه همین ماده بیان شده است که چنانچه اجبار زوج به طلاق زوجه وجود نداشته باشد و یا برای اجرای صیغه طلاق و ثبت واقعه طلاق در دفاتر ازدواج و طلاق حضور به هم نرساند، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌­شود.

در تبصره ماده مذکور، برخی از مصادیق عسر و حرج معرفی شده‌­اند و وجود هر کدام از آن‌ها به عنوان دلیل وقوع طلاق پذیرفته شده­‌اند. تبصره – عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد.

بند اول از تبصره ماده ۱۱۳۰ به موضوع غیبت زوج از زندگی خانوادگی اشاره کرده است. در واقع مطابق با این بند چنانچه زوج زندگی خانوادگی را ترک نموده باشد، به نحوی که غیبت وی به صورت ۶ ماه متوالی ادامه یافته باشد و یا در صورت منقطع بون غیبت، به مدت ۹ ماه از یک سال را غیبت داشته باشد، از مصادیق عسر و حرج خواهد بود.

در ادامه بند مربوطه اشاره شده است که غیبت زوج نباید با دلیل و عذر موجه باشد.

با توجه به مطالب یاد شده به دست می‌­آید که نوعی از طلاق غیابی حاکی از غیبت زوج از زندگی زناشویی است. در این حالت اطلاع داشتن از وضعیت زوج و یا تماس‌­های تلفنی مانع از غیبت نخواهد بود. غیبت به معنای حضور نداشتن در زندگی مشترک گرفته شده است.

طبیعتا یکی از مصادیق ترک زندگی مشترک، عدم حضور زوج در خانه مشترک زوجین است. پس چنانچه نامبرده به مدت­‌های مقرر قانونی شامل ۶ ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب غیبت داشته باشد، امکان طلاق برای زوجه فراهم است.

نکته دیگری که در اینجا باید اشاره کنیم آن است که ایجاد حق طلاق برای زوجه به واسطه غیبت زوج، یک حق مستقر نیست.

به عبارت ساده­‌تر چنانچه زوجه پس از غیبت زوج برای مدت طولانی، بازگشت وی به زندگی زناشویی را بپذیرد و پس از بازگشت طرفین به زندگی مشترک، تصمیم به طلاق بگیرد، دیگر نمی‌­تواند از غیبت سابق زوج به عنوان دلیل طلاق استفاده نماید.

در نتیجه حق طلاق زوجه در این موارد، حقی است که به صورت موقت و تا زمان خاتمه یافتن غیبت زوج و بازگشت طرفین ادامه دارد و چنانچه زوجه تمایل به اجرای صیغه طلاق داشته باشد، باید در زمان غیبت زوج یا حداکثر بلافاصله پس از بازگشت زوج، درخواست خود را ثبت نماید.

در این موارد به دلیل احراز وجود عسر و حرج برای زوجه، دادگاه حکم به طلاق صادر خواهد کرد.

در نهایت آن که احراز غیبت زوج بر عهده زوجه می­‌باشد که می­‌تواند از شهادت شهود و یا دیگر امارات قضایی استفاده نماید. در دسترس‌ترین گزینه و امکانی که زوجه برای احراز غیبت زوج در اختیار دارد، استناد به شهادت شهود است.

شهود که می‌­توانند چند نفر از آشنایان، بستگان یا مطلعین محلی باشند، باید به نفع زوجه در محکمه رسیدگی حاضر شده و غیبت طولانی مدت زوج را تایید نمایند.

طلاق غیابی به دلیل غیبت طولانی مدت زوج

صدور حکم طلاق به صورت غیابی نسبت به زوج

احکام غیابی که شامل انواع آرا و قرارهای قضایی است، به حالتی گفته می‌­شود که خوانده دعوا هیچ یک از ابلاغات قضایی را راسا دریافت نکرده باشد، در هیچ یک از جلسات رسیدگی شرکت نکرده و نیز لایحه دفاعی ارسال نکرده باشد.

غیابی فرض شدن احکام به این دلیل است که اصولا به هر دو طرف باید فرصت برابر برای دفاع از خود ارائه گردد، به همین دلیل گفته می‌شود رسیدگی قضایی یک رسیدگی ترافعی است که تنها نسبت به موضوعات و اختلافات ترافعی قابلیت اجرا دارد.

همچنین یکی از شروط رسیدگی عادلانه عبارت است از اینکه هر دو طرف به میزان یکسانی فرصت دفاع از خود داشته باشند.

حال چنانچه یکی از اطراف یک رسیدگی، فرصت دفاع نداشته و به دلیل عدم آگاهی از رسیدگی در جریان نتوانسته باشد ادله و اسناد خود را ابراز داشته و دفاعیات خود را اعلام نماید، رسیدگی و رای صادره نسبت به نامبرده غیابی خواهد بود.

اثر غیابی بودن یک حکم آن است که شخص غایب از زمان آگاهی از حکم غیابی فرصت خواهد داشت که اعتراض واخواهی ثبت نماید. واخواهی پرونده رسیدگی را به مرجع رسیدگی نخستین ارسال می­‌کند و رسیدگی مجددی برای شنیدن اظهارات شخص غایب برقرار می‌گردد.

با توجه به توضیحات ارائه شده از احکام غیابی به دست می­‌آید که چنانچه زوجه درخواست طلاق خود را ثبت کرده باشد یا به کمک وکیل این کار را کرده باشد، اما ابلاغ‌ها محکمه رسیدگی توسط زوج دریافت نشده باشد و نیز زوج در هیچ از جلسات رسیدگی حضور نیافته و یا لایحه دفاعی ارسال نکرده باشد، رای طلاق صادره غیابی خواهد بود.

عدم اطلاع زوج می­‌تواند ناشی از آن باشد که از محل اقامتگاه نامبرده اطلاعاتی در دسترس نبوده و در حال حاضر که سیستم­‌های آنلاین برای ابلاغات ایجاد شده است، سامانه آنلاین نداشته باشد.

همچنین ممکن است با وجود اینکه به اطلاعات اقامتگاه زوج دسترسی وجود دارد و اسناد و مدارک نیز به آدرس نامبرده ابلاغ شده است، زوج آن‌ها را دریافت نکرده باشد، اعم از آن که در محل حضور نداشته و یا به سادگی از دریافت اسناد و ابلاغات خودداری کرده باشد، و یا با وجود اینکه سامانه آنلاین دریافت ابلاغات برای نامبرده فعال است، ابلاغات خود را چک نکرده باشد.

در کلیه مصادیق یاد شده، رای طلاق صادره نسبت به زوج غیابی فرض شده و در نتیجه نامبرده امکان ثبت اعتراض واخواهی را اصولا خواهد داشت.

اما چنانچه از واقعه طلاق مدت زمان نسبتا طولانی گذشته باشد، از آنجا که اصولا اعاده وضعیت به حالت سابق عملا میسر نیست، باید بگوییم که واخواهی معنای خود را از دست می‌­دهد و چنانچه زوج در مدت عده طلاق از رای صادره آگاه شده باشد، می‌تواند به راحتی از طلاق رجوع نماید و نیازی به واخواهی نیست.

مشاوره حقوقی طلاق غیابی

مشاوره حقوقی طلاق غیابی

در مطالب یاد شده در این نگارش با انواع حالت­‌های طلاق غیابی آشنا شدیم. دانستیم که طلاق غیابی می­‌تواند صرفا به وضعیت آگاهی زوج از جریان و روند پرونده طلاق و صدور حکم طلاق اشاره داشته باشد و یا آن که می‌­تواند به معنای وقوع طلاق به دلیل غیبت زوج باشد.

همچنین اشاره کردیم که نهاد موت فرضی که برای غایبین مفقود الاثر تعریف شده است، برای اشخاصی که مدت غیب ایشان به نسبه طولانی است و در نتیجه در سلامت و حیات ایشان شک وجود دارد تعریف شده است.

در این حالت هر ذی‌نفعی می­‌تواند صدور حکم موت فرضی را مطالبه کند که در صورت صدور حکم، رابطه زناشویی خود به خود خاتمه خواهد یافت و یا آن که زوجه می­‌تواند درخواست ثبت طلاق به دلیل غیبت حداقل ۴ ساله زوج را داشته باشد.

در نهایت با درخواست طلاق به استناد غیبت متوالی یا متناوب زوج که موجب عسر و حرج زوجه باشد آشنا شدیم. بیان شد که در این حالت احراز غیبت زوج ضروری خواهد بود.

با توجه به کلیه مطالب یاد شده به دست می‌­آید که طلاق غیابی، در هر کدام از مدل‌­های آن که بخواهیم در نظر بگیریم، دشواری‌­های خاص خود را از حیث احراز داشته و روال قانونی منحصر به فرد خود را دارد.

به همین سبب پیشنهاد می‌­گردد که در اقدام خود برای ثبت و تنظیم دادخواست طلاق غیابی از وکلای حقوق خانواده گروه بنیاد وکلا کمک بگیرید.

میانگین امتیازات ۳ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا