در این مقاله درباره موانع ارث بردن از فرد متوفی صحبت میشود.
منع شدن از ارث
منع یعنی جلوگیری و مانع شدن؛ و در صورتی کاربرد دارد که مقتضی موجود باشد ولی به دلایلی مانعی ایجاد شود که شخص نتواند از حق خود بهره مند گردد.
حجب یعنی شرایطی که اصولا به واسطه آن برای شخص حقی ایجاد نمی شود.
یکی از موارد منع، قتل است ماده ۸۸۱ ق.م. اصلاح گردیده و ماده ۸۸۱ مکرر ق.م. به قانون مدنی اضافه شده است.
قتل
ماده ۸۸۰ ق.م.: قتل از موانع ارث است؛ بنابراین کسی که مورث خود را عمدا بکشد از ارث اوممنوع می شود؛ اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفردا باشد یا به شرکت دیگری. اگر شخصی، حاجب یا مانع را به قتل برساند از وی (حاجب یا مانع) ارث خواهد برد.
اگر موصی له، موصی را به قتل برساند، آیا از موصی به محروم می شود یا خیر؟ قانون مدنی در این باب سکوت قتل باید عمدی باشد. ماده ۸۸۱ ق.م.: در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود.
پاره ای از قتل ها به صراحت قانون مانع از ارث نمی شوند؛ ولو اینکه عمدی باشند. ماده ۸۸۱ ق.م. (سابق): در صورتی که قتل مورث غیرعمدی، به حکم قانون یا برای دفاع باشد، مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود. ماده ۸۸۱ ق.م. (جدید): در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد، مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود. ماده ۸۸۰ ق.م: قتل از موانع ارث است؛ بنابراین کسی که مورث خود را عمدا بکشد از ارث او ممنوع می شود؛ اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفردا باشد یا به شرکت دیگری.
در صورتی که قتل به حکم قانون باشد (همانند کسی که مامور اجرای حکم اعدام است) یا از جهت دفاع باشد، مانع از ارث نیست. ماده ۶۱ ق.م.ا: هرکس در مقام دفاع از نفس یا عرض یا ناموس یا مال خود یا دیگری و یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر هر گونه تجاوز فعلی و یا خطر قریب الوقوع، عملی انجام دهد که جرم باشد، در صورت اجتماع شرایط زیر قابل تعقیب و مجازات نخواهد بود: ۱- دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد. ۲- عمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد. ۳- توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملا ممکن نباشد و یا مداخله قوای مذکور در رفع تجاوز و خطر مؤثر واقع نشود.
قتل در فراش
آیا قتل در فراش مانع از ارث است یا خیر؟ ولی مقتول (زن- مرد) حق درخواست قصاص را دارد؛ مگر اینکه قاتل ثابت نماید که ایشان در فراش بوده اند. در صورتی که قانون قتل را تجویز نموده باشد، مانع از ارث نخواهد بود. ماده ۸۵۲ ق.م: اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود، موصی به، به ورثه او می رسد؛ مگر اینکه جرم مانع ارث باشد.
سؤال
آیا فرزندان قاتل از ارث محروم اند یا خیر؟ جواب منفی است. ماده ۸۸۵ ق.م: اولاد و اقوام کسانی که به موجب ماده ۸۸۰ از ارث محروم می شوند محروم از ارث نمی باشند؛ بنابراین اولاد کسی که پدر خود را کشته باشد از جد مقتول خود ارث می برند؛ اگر وارث نزدیک تری باعث حرمان آنان نشود.
لعان
در باب نکاح: یکی از موجبات جدایی زن و مرد و همچنین و یکی از موجبات حرام مؤبد شدن زن بر مرد لعان است. زمانی که مرد همسر خود را متهم به زنا کند سه حالت مطرح است: ۱- زوجه اقرار نماید. ۲- زوج ۴ شاهد آورد- ۳- زوجه منکر گردد. لعان بدین ترتیب است که مرد و زن ۵ بار قسم یاد می کنند.
بعد از لعان زوج و زوجه از یکدیگر جدا می شوند و از همدیگر ارث نمی برند. مرد به دو صورت می تواند زن خود را متهم به زنا کند: ۱- زوج بگوید زوجه زنا داده است؛ که به ترتیب ذکر شده عمل خواهد شد. ۲- زوج بگوید فرزند متولد شده متعلق به وی نیست. یکی از موانع ارث، لعان نسبت به فرزند و پدر از یکدیگر است.
مساله
اگر بعد از لعان در مورد نفی ولد، زوجه مراجعه نموده و اقرار نماید که طفل مزبور، فرزند وی است، در این صورت طفل از پدر ارث می برد ولی پدر از طفل ارث نمی برد. آیا خویشاوندان پدری از طفل ارث می برند یا خیر؟ ماده ۸۸۳ ق.م: هرگاه پدر بعد از لعان رجوع کند، پسر از او ارث می برد؛ لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمی برند. طفل از خویشاوندان پدری ارث نخواهد برد.
کفر
ماده ۸۸۱ مکرر ق.م: کافر از مسلم ارث نمی برد و اگر در بین ورثه متوفای کافری، مسلم باشد؛ وراث کافر ارث نمی برند؛ اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند. قسمت اول ماده: کافر از مسلمان ارث نمی برد. قسمت دوم ماده: اگر در بین ورثه متوفای کافری، مسلمان وجود داشته باشد، وراث کافر ارث نمی برند. کفر در دو حال مانع ارث بری می شود: ۱- وجود کافر در بین وراث مسلمان- ۲- کفر متوفی
مورث مسلمان
۱-درصورتی که مسلمانی بمیرد و تمامی بازماندگانش کافر باشند، ارث او به حامل داده می شود؛ زیرا کافر از مسلمان ارث نمی برد و متوفی مانند متوفای بلاوارث است. ۲- در صورتی که مسلمانی بمیرد و بعضی از ورثه او مسلمان و بعضی دیگر کافر باشند و پس از فوت مورث یک یا چند نفر از آنها مسلمان گردد.
در صورت فرض می شود:
الف: هرگاه وارث مسلمان منحصر به فرد باشد.
ب: هرگاه وراث مسلمان متعدد باشند، در این حال دو فرض مطرح می گردد:
فرض اول: هرگاه یک یا چند نفر از ورثه که کافرند قبل از تقسیم ترکه مسلمان شوند، چنان چه مقدم بر ورثه مسلمان دیگر باشند، ارث از آن آنها خواهد بود و هرگاه در ردیف وراث مسلمان باشند در ترکه سهیم خواهند بود.
فرض دوم: هر گاه یک یا چند نفر از ورثه متوفی که کافرند بعد از تقسیم ترکه مسلمان شوند، اسلام آوردن آنان موجب ارث بردنشان نمی شود.
- در صورتی که کافری بمیرد و ورثه او در تمامی طبقات کافر باشند، ماترک متوفی طبق مقررات معینه در مذهب او بین ورثه اش تقسیم می شود.
- در صورتی که کافری بمیرد و بین ورثه او یک نفر مسلمان باشد، ترکه متعلق به وارث مزبور خواهد بود.
- در صورتی که کافری بمیرد و ورثه او بعضی مسلمان و بعضی کافر باشند و پس از فوت او یک یا چند نفر از آنان نیز مسلمان شوند: هرگاه بعضی از ورثه قبل از تقسیم ترکه مسلمان شوند، سهم الارث خواهند برد. هرگاه بعضی از ورثه بعد از تقسیم ترکه مسلمان شوند، سهم الارث نخواهند برد. مسئله سوم- مورث مرتد/ شخص مرتد به منزله شخص فوت شده است.
ولادت از زنا
ماده ۸۶۱ ق.م: موجب ارث دو امر است: نسب و سبب. در ولد الزنا چون نسبی به رسمیت شناخته نشده است، ارث تحقق نمی یابد.
تعریف زنا
در صورت تحقق زنا و تولد طفل، وی از ارث محروم خواهد بود. زنا عبارت است از جماع مرد با زنی که ذاتا بر وی حرام است؛ اگر چه در دبر باشد در غیر موارد وطی به شبهه. اگر فرزند متولد شده نسبت به یکی از طرفین شبهه انگیز باشد، در این صورت از طرفی که شبهه دارد ارث نمی برد؛ ولی از طرفی که شبهه ندارد ارث می برد.
لقاح مصنوعی
- هرگاه بین مردی که نطفه او در رحم زنی قرار می گیرد و آن زن رابطه زوجیت برقرار باشد، فرزند از آن زوج خواهد بود حتی اگر این اتفاق از طریق مجامعت رخ نداده باشد.
- هرگاه بین مردی که نطفه او در رحم زنی قرار داده می شود و آن زن هیچ گونه رابطه زوجیت موجود نبوده است:
الف- در صورتی که عمل لقاح با علم مرد و زن انجام شود، منی مرد مزبور هیچ گونه احترامی ندارد و فرزند متولد از آن زن در حکم ولد الزنا است.
ب: در صورتی که عمل لقاح با جهل زن و مرد انجام شود، فرزند مزبور نسبت به زن و مرد در حکم شبه ولد خواهد بود.