مواد ۱۱۹ تا ۱۲۲قانون آیین دادرسی کیفری به اعطای نیابت قضایی و شیوه انجام آن اشاره دارد . بصورت کلی نیابت قضایی یعنی دادسرا و دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به جرمی را دارد به دادسرا یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به جرم را ندارد انجام برخی از اقدامات تحقیقی را محول نماید. البته اقدامات تحقیقی محول شده باید امور تحقیقی ماننده معاینه محلی و استماع شهادت شهود و اقداماتی از این قبیل باشند و اظهار نظر نهایی قابل نیابت نیست برای مثال دادسرای بندرعباس نمی تواند برای صدور کیفرخواست به دادسرای قیر و کارزین نیابت بدهد.
نیابت قضایی چگونه شکل می گیرد؟
نباید از نظر دور داشت که برای اعطای نیابت برای اقدامات تحقیقی هم با استثنائاتی مواجهیم. استماع اقرار متهم یا شهادت شهود یا شهادت بر شهادت شاهد هرچند اصولا قابل نیابت هستند اما در صورتی که این موارد مستند رای دادگاه باشند قابل نیابت دادن نیستند و الزاما بایستی توسط قاضی صادر کننده حکم استماع شوند. تاکید می شود اعطای نیابت در این سه مورد وقتی ممنوع است که مستند رای دادگاه باشند ولی اگر این سه مورد در پرونده موجود باشد ولی مستند رای دادگاه نباشند مثلا مستند رای دادگاه علم قاضی باشد اعطای نیابت بلامانع است.
اگر مقام قضایی انجام اقدام تحقیقی را به مقام قضایی دیگر نیابت دهد مقام قضایی نیابت گیرنده ملزم به قبول آن بوده و بایستی اقدام تحقیقی درخواست شده را انجام دهد و اگر مقام نیابت گیرنده نیز انجام اقدام تحقیقی دیگری را در محل دیگری لازم بداند نیازی به تجویز مقام قضایی نیابت دهنده ندارد و راسا می تواند اعطای نیابت نماید. اما بایستی به مقام قضایی نیابت دهنده اطلاع دهد. مثلا اگر دادسرای بندر عباس پرونده ای را برای اجرای نیابت به دادسرای شهرستان کازرون بفرستد ولی دادسرای کازرون تشخیص دهد که محل اجرای نیابت شهرستان قیر و کارزین است دادسرای کازرون می تواند بدون اینکه پرونده را به بندر عباس بفرستد پرونده را برای اجرای نیابت به دادسرای شهرستان قیر و کارزین ارسال نماید.
باید توجه داشت که ذکر کلمه بازپرس در ماده ۱۱۹ قانون آیین دادرسی کیفری بعنوان مقام معطی نیابت به این دلیل است که اصولا بازپرس انجام تحقیقات مقدماتی را برعهده دارد لذا در موارد قانونی که دادستان یا دادیار و حتی دادرس دادگاه انجام تحقیقات مقدماتی را برعهده دارد می تواند نسبت به اعطای نیابت قضایی اقدام نماید و اقدام این مقامات فاقد اشکال است.
در رابطه با تعیین و اخذ قرار تامین قضایی ذکر این نکته لازم است که هرچند در ماده ۱۲۰ قانون ایین دادرسی کیفری ذکر شده بازپرس در هنگام صدور قرار نیابت می تواند نوع تامین را معین یا اخذ آن را به نظر بازپرسی که تحقیق از وی خواسته شده است واگذار نماید اما حتی اگر مقام معطی نیابت تامین خاصی را تعیین و یا اخذ کرده باشد و مرجع نیابت گیرنده آن تامین را مناسب نداند میتواند راسا و بر حسب نظر خود قرار تامینی سنگین تر یا سبک تر از قرار تامین تعیین واخذ شده توسط مرجع نیابت دهنده را تعیین و اخذ نماید و همچنین در صورتی که مرجع معطی نیابت تامین قضایی تعیین نکرده باشد می تواند راسا نسبت به تعیین و اخذ تامین اقدام نماید . در رابطه با الغای قرار تامین مرجع معطی نیابت توسط مرجع نیابت گیرنده مقرره ای پیش بینی نشده لذا بنظر نمی رسد که مرجع نیابت گیرنده بتواند بطور کلی قرار تامین مرجع معطی نیابت را لغو و بجای آن قرار تامین تعیین نماید.
باتوجه به ماده ۱۲۱ قانون آیین دادرسی کیفری اگر در اجرای نیابت قرار صادره توسط مرجع قضایی نیابت گیرنده منجر به بازداشت متهم شود به اعتراض متهم در دادگاه محل اجرای نیابت رسیدگی می شود برای مثال اگر دادگاه بندر عباس به دادگاه قیر وکارزین نیابت داده باشد دادستان و دادگاه قیر و کارزین مرجع صالح هستند و دادسرا و دادگاه بندرعباس مرجع صالح برای اعتراض متهم نیستند.
ماده ۱۲۲ قانون آیین دادرسی موردی را تصریح نموده که انجام تحقیق در خارج از حوزه قضایی محل ماموریت بازپرس لازم است و بازپرس بدون اعطای نیابت شخصا قصد انجام تحقیق را دارد در اینمورد بازپرس بایستی پس از اخذ موافقت دادستان دادسرای محل ماموریت خود و هماهنگی با دادستان محل اجرای تحقیقات نسبت به حضور در آن محل و انحام تحقیقات اقدام نماید در این مورد بازپرس می تواند در صورت لزوم از ضابطین آن حوزه قضایی برای انجام ماموریت خود استفاده نماید و ضابطین ان محل مکلف به انجام دستورات قضایی وی می باشند.