تغییرات سبک زندگی اجتماعی قوانین را ناگزیر از تغییر میسازد، گاه صرف تغییر قوانین کافی نیست بلکه باید موارد و قوانین جدیدی نوشته شود اما در مقابل مواقعی هم وجود دارد که قانون و قانونگذار نباید در موضوعات نو ظهور ورود کنند بلکه باید فرصت تغییر و پذیرش اجتماعی را به آن بدهند.
به عبارت سادهتر زندگی اجتماعی به خودی خود قانونساز است، انسان از ابتدای خلقت تمایل به زندگی جمعی داشته است و همواره راه خود را برای بهبود گروه اجتماعی خود پیدا کرده است، در نتیجه قانون نباید در هر موضوعی دخالت نماید.
یکی از موضوعاتی که امروزه محل بحث و اختلاف نظرات بسیار است که به ویژه در سطح کلان شهرهای ایران به چشم میخورد، موضوع نگهداری از حیوانات خانگی است، در نگاه اول شاید چالش را نبینیم، اما باید توجه داشت که حیوان خانگی محلی برای زندگی میخواهد و زمانی که صاحب حیوان ساکن آپارتمان باشد، نگهداری حیوان در آپارتمان اتفاق خواهد افتاد.
آپارتمان نشینی با توجه به بخشهای مشترک و نیز نزدیک بودن واحدهای مسکونی به همدیگر به خودی خود چالش برانگیز است اما زمانی که موضوع نگهداری از حیوانات مطرح شود، چالش تنها میتواند گسترش یابد.
با وجودی که بسیاری معتقدند که قانون باید نگهداری حیوانات در آپارتمانها را ممنوع سازد، گروه دیگری نیز اعتقاد دارند آزادی استفاده از ملک شخصی نباید توسط مقرره نویسان محدود شود و در نتیجه نباید قانونی در این باره نوشته شود.
از آنجا که در حال حاضر متن قانونی برای تعیین تکلیف درباره مجاز بودن یا نبودن نگهداری از حیوانات خانگی در آپارتمان وجود ندارد، محتوای این نگارش را به کمک تحلیل اصول حقوقی پیش خواهیم برد. بسیاری از مراجعین جلسات مشاوره حقوقی از این مسائل رنج میبرند.
مالکیت در آپارتمانها
دعوای آزادی نگهداری از حیوانات خانگی در آپارتمان یا ممنوعیت آن چه از طرف موافقان مطرح باشد و چه از طرف مخالفان، حول محور مالکیت ایشان بر آپارتمان خود میچرخد، در صورتی که یک طرف آزادی خود در استفاده از ملک مسکونی را به عنوان استدلال و دفاع بیان میدارد و نگهداری حیوان مورد علاقه خود را حق طبیعی خود میداند.
طرف مقابل نیز با بیان کردن این استدلال که دوست ندارد در ملک شخصی خود با آزار و اذیت حیوانات روبهرو شود و یا با اظهار این امر که از حیوانات ترس و واهمه دارد، مخالف نگهداری حیوان خانگی در آپارتمان است، برای آن که استدلال هر گروه را بهتر درک کنیم نخست باید نگاهی به انواع مالکیت در آپارتمان بیندازیم.
مالکیت مشاع
منظور از مالکیت مشاع وضعیتی است که بیش از یک نفر مالک یک مال باشند، مالکیت شراکتی که در عرف شناخته میشود در عالم حقوق عنوان مشاعی به خود میگیرد، مالکیت مشاعی میتواند نسبت به هر مالی وجود داشته باشد.
همچنین در اموالی که قابل تجزیه به بخشهای مختلف است این امکان وجود دارد که مالکیت در برخی از آن مشاعی و در برخی دیگر مفروز باشد؛ در خصوص آپارتمانها دقیقا همین وضعیت حاکم است.
یک ساختمان به عنوان یک کل قابل مالکیت است اما هر کدام از واحدهای آن نیز یک مال مجزا شناخته میشود، در آپارتمانها بخشهایی وجود دارد که مالکیت مشاعی دارند که عبارت است از راهپلهها، زیربنای ساختمان، لابی، آسانسور و در مواقعی پارکینگ ساختمان.
در بخشهایی از ساختمان که مالکیت مشاعی وجود دارد هیچکدام از مالکان نمیتوانند به تنهایی تصرفات مادی انجام دهد، برای مثال به بیان قانونگذار امکان نصب کردن یا نگهداری اموال شخصی در بخشهای مشاعی وجود ندارد، همین امر در خصوص نگهداری از حیوانات نیز حاکم است، به عبارت دیگر هیچ یک از مالکان واحدها اجازه ندارد در بخشهای مشاعی حیوان خانگی خود را نگهداری کرده و از آن مراقبت نماید.
اما باید توجه داشت که تصرفات معقول و عرفی همچون رفت و آمد که برای استفاده مطلوب از کل ساختمان ضروری است در بخشهای مشاعی نیز مجاز است، در نتیجه شخص میتواند حیوان خانگی خود را از محلهای مشاعی عبور دهد اما اجازه نگهداری آن را ندارد.
مالکیت مفروز
در مقابل مالکیت مشاعی مالکیت مفروز قرار دارد، مالکیت مفروز بدین معناست که تمامیت یک مال در مالکیت یک شخص قرار دارد پس اصولا هرگونه دخل و تصرفی در مال برای وی مجاز است.
به شما وکیل حقوقی میگوید که در آپارتمانها واحدهای مسکونی، انباریها و معمولا پارکینگها به عنوان مال مفروز شناخته میشوند در نتیجه هر یک از مالکان اصولا این اختیار را دارد که در این بخشها حیوان خانگی خود را نگهداری نماید، حداقل ظاهر احکام بر این اساس است، در بخشهای بعدی با استثنائات موجود آشنا خواهیم شد.
منابع حقوقی موجود در بررسی حکم نگهداری از حیوان خانگی در آپارتمان
از آنجا که در این نگارش به دنبال بررسی حکم نگهداری از حیوان خانگی در آپارتمان هستیم، بدیهی است که باید به منابع حقوقی مراجعه نماییم، در سیستم حقوقی ایران اولین منبع حقوقی قوانین هستند، در کنار قوانین عرف و نیز اصول حقوقی نیز به چشم میخورند.
از آنجا که در رابطه با موضوع این نگارش قوانین خاصی وجود ندارد و با توجه به نوظهور بودن موضوع باید به عرف و اصول حقوقی مراجعه نماییم این بخش را با بررسی عرفی شروع کرده و سپس به اصول و قوانین موجود وارد میشویم.
عرف
عرف به مجموعهای از رفتارها گفته میشود که توسط گروههای خاصی از اجتماع و یا کل اجتماع دنبال میشود، عرف که برخاسته از زندگی اجتماعی و به نوعی بیانگر خواست و تصمیم عمومی اجتماع است در زمانهای مختلف و نیز در اجتماعات مختلف دستخوش تغییر است.
زمانی در سطح شهر تعداد حیوانات خانگی که دیده میشد بسیار کم بود، در آن دوره زمانی موضوع نگهداری از حیوانات در منازل مسکونی مورد پذیرش عرف قرار نداشت اما در سالهای اخیر شاهد افزایش قابل توجه حیوانات خانگی بودهایم.
البته حتی همین وضعیت نیز در همه شهرهای ایران وجود ندارد، در برخی از بافتهای اجتماعی داشتن حیوان خانگی به عنوان یک نیاز و امر طبیعی جلوهگر شده است حال آن که در بخشهای دیگری این امر دور از ذهن است.
عرف یک حکم قطعی و یک متن نوشته شده نیست، نمیتوان به قطعیت گفت عرف چه چیزی را حکم مینماید اما در هر زمان و مکانی برخی از گرایشات عمومی پررنگتر هستند که میتوان آنها را به عنوان عرف شناسایی کرد و البته که عرف میتواند نوظهور بوده و یا از رسومات و اعتقادات قدیمی سرچشمه گرفته باشد.
با توجه به آنچه که گفته شد باید در هر اجتماعی نظر عمومی را نسبت به نگهداری حیوان خانگی در آپارتمان مورد توجه قرار داد و امکان اعلام یک نظر قطعی در اینجا وجود ندارد.
اصول حقوقی
اصول حقوقی که از جمله منابع حقوق ایران هستند، به عنوان قواعد حقوقی نیز شناخته میشوند مواردی هستند که به عنوان پایه و اساس دیدگاه حقوق اسلامی شناخته میشوند. اصول حقوقی در تنظیم قوانین مورد توجه قرار میگیرند و همچنین در تفسیر قوانین، کاربرد دیگر اصول حقوقی زمانی است که قانونی در رابطه با موضوع وجود نداشته باشد که در این هنگام امکان مراجعه و تفسیر بر پایه اصول حقوقی مهیا است.
با وجودی که اصول مختلفی در نظام حقوقی ما وجود دارد اما در اینجا به دو مورد که با موضوع نگارش مرتبط است اشاره میکنیم که عبارتند از اصل حقوقی تسلط بر اموال و اصل حقوقی لاضرر.
اصل حقوقی تسلط بر اموال
اصل حقوقی تسلط بر اموال که به عنوان اصل سلطه و تسلط نیز شناخته میشود از روایت “الناس مسلطون علی اموالهم” گرفته شده است. منظور از این روایت آن است که هر شخصی میتواند در اموال خود هرگونه دخل و تصرفی داشته باشد.
به سبب همین اصل است که شخص میتواند مال خود را موضوع انواع قراردادها قرار دهد، میتواند به رایگان به دیگری هدیه دهد و یا حتی میتواند مالکیت خود را از مال بردارد، همچنین قاعده تسلط است که اجازه خراب کردن یا شکستن اموال را به مالکان خود میدهد.
به عبارت سادهتر مالکیت مشروع که مورد حمایت قانون است به مالک اجازه هرگونه دخل و تصرفی در اموال و نیز بهرهمندی مطابق میل را میدهد. اگر با این اصل پیش برویم باید بگوییم که مالک آپارتمان در بخشهای مفروز اجازه نگهداری حیوان خانگی را دارد، نامبرده در ملک شخصی خود میتواند هر دخل و تصرفی که بهترین استفاده از ملک را مهیا سازد انجام دهد و اگر تمایل وی به نگهداری حیوانات است به این امر مجاز خواهد بود.
با اینکه قاعده تسلط اجازه هرگونه استفاده از اموال را به مالکان میدهد، اما یک دعوای قدیمی بین اصل تسلط و اصل لاضرر وجود دارد که در بند بعدی توضیح داده خواهد شد.
پیش از آن که به اصل لاضرر وارد شویم باید یک نکته را خاطر نشان کرد، همانگونه یک مالک میتواند در مقام اجرای حق مالکیت خود حیوان خانگی نگهداری کرده و تمایل خود را دنبال کند، مالک ملک همسایه نیز با توجه به قاعده تسلط میتواند آرامش و سکوت را از ملک خود مطالبه نماید که ممکن است صدای حیوانات گاه و بیگاه آن را بر هم زند.
معمولا وقتی دو اصل حقوقی در مقابل همدیگر قرار میگیرند و امکان جمع بین آنها وجود ندارد، هر دو اصل کاربرد خود را از دست میدهند، (اذا تعارضا تساقطا) اما برای آن که اجرای دو حق بر مبنای قاعده تسلط، به سقوط هر دو نینجامد، حقوقدانان به اصل لاضرر مراجعه مینمایند که با هم بررسی خواهیم کرد.
اصل حقوقی لاضرر
یکی دیگر از مهمترین قواعد حقوقی که در واقع پایه و اساس بسیاری از قوانین و مقررات را نیز تشکیل میدهد، اصل لاضرر است. اصل لاضرر که از روایت (لاضرر و لاضرار فی الاسلام) به دست آمده است بدین معناست که هیچ شخصی نمیتواند اجرای حق قانونی خود را وسیله اضرار به دیگری قرار دهد.
برای آن که این اصل و کاربرد آن در موضوع صحبتمان را بهتر دریابیم به پیشینه روایت یاد شده اشاره مینماییم.
در زمان پیامبر شخصی یک تنه درخت در ملک شخص دیگری داشت، مالک درخت هر زمانی که اراده میکرد به بهانه رسیدگی به درخت خود یا استفاده از منافع آن وارد در خانه دیگری میشد، مالک خانه که از مزاحمتهای وی آزرده خاطر شده بود به پیامبر مراجعه کرده و درخواست کمک نمود.
پیامبر به مالک درخت پیشنهاد درخت دیگری در نخلستان دیگری را داد تا از درخت موجود در خانه آن شخص صرفنظر کند اما وی نپذیرفت، پیشنهاد پیامبر تا ۱۰ درخت در نخلستان و حتی تا درختی در بهشت را به بهانه اصل تسلط رد کرد، در این هنگام پیامبر حکم دادند که درخت وی را کنده و در زیر پای وی بیندازید و فرمودند: “لاضرر و لاضرار فی الاسلام”
همان طور که مشاهده میشود شان نزول اصل لاضرر دقیقا مقابله با اصل تسلط بوده در زمانی که بهانهای برای ایجاد مزاحمت قرار گرفته باشد. از آنچه که بیان شد مشاهده میگردد که صرفا به دلیل آن که اشخاص میتوانند در اموال خود تصرف نمایند مجاز به آزار رساندن به دیگران نیستند.
در نتیجه آزادی ایشان از نگهداری از حیوانات خانگی در ملک شخصی خود اگر صدای بلند حیوانات موجب آزار دیگران باشد و یا آن که ترس و وحشت دیگر ساکنان را به همراه آورد مجاز نخواهد بود.
قانون
همانطور که پیش از این بیان شد قانون حکم خاصی در رابطه با اجازه یا ممنوعیت نگهداری از حیوان خانگی در آپارتمان ندارد، اما دو مورد را بیان داشته است که اولی عدم ایجاد مزاحمت برای همسایگان یا برهم زدن آرامش آنها و دومی لزوم حفظ اصول بهداشتی در آپارتمان است.
علاوه بر دو نکته یاد شده باید دانست که در صورتی که از محل حیوانات به دیگر اشخاص خسارتی اعم از جانی یا مالی یا معنوی وارد شود، مالک حیوان مسئول جبران خسارات وارده خواهد بود.
در این باره چند ماده از قانون مجازات اسلامی تعیین تکلیف کرده است که بررسی آنها از حوصله این بحث خارج است، تنها باید به خاطر داشت که شخص نگهدارنده حیوان خانگی مسئول جبران خساراتی است که از ناحیه حیوان به دیگران وارد شده باشد.
مشاوره حقوقی نگهداری از حیوان خانگی در آپارتمان
در این مقاله به یکی از موضوعات روزامد یعنی نگهداری از حیوان خانگی در آپارتمانها پرداختیم، دانستیم که مقرره قانونی در این باره وجود ندارد در نتیجه باید به سراغ دیگر منابع حقوقی من جمله اصول حقوقی و عرف برویم.
بیان شد که عرف حکم دقیق و مشخصی نیست که در یک کتاب نوشته شده باشد اما ظاهر از تغییرات اجتماعی حاکی از آن است که امروزه نگاه عمومی به سمت پذیرش نگهداری از حیوانات خانگی در برخی از مناطق کشور تغییر یافته است.
در مرحله بعدی با دو اصل تسلط و لاضرر آشنا شدیم، دانستیم که مطابق با اصل تسلط هر شخصی میتواند هرگونه دخل و تصرفی در اموال خود داشته باشد اما اصل لاضرر اختیارات مالک را محدود کرده و اجازه ورود ضرر و سو استفاده از حقوق را به مالکان نداده است.
نحوه شکایت از نگهداری حیوانات همچون سگ در آپارتمان به این صورت است که شاکی می تواند با مراجعه به دادسرا و ارائه شکواییه، شکایت خود را طرح کند.
بعد از رسیدگی به پرونده، حکم نهایی صادر می گردد که حسب مورد، شخص به حبس یا مجازات نقدی و یا ضبط حیوان محکوم می گردد که باید به حکم صادر شده توسط دادگاه عمل نماید.
در نتیجه به نظر میرسد که نگهداری از حیوانات خانگی در بخشهای مفروز از آپارتمان مادامی که آسیب و ضرری به همسایگان وارد نشود و یا آن که به بهداشت محیط آسیب نزد مجاز و در غیر این صورت ممنوع است، با وجودی که منابع موجود ما را به این جمعبندی رسانید، اما اگر سوالات تکمیلی در این باره وجود داشت میتوانید از خدمات مشاوره حقوقی تلفنی و آنلاین با مشاوران حقوقی گروه بنیاد وکلا بهره ببرید.
دسترسی به وکیل آنلاین از طریق پیام رسان اختصاصی بنیاد وکلا امکان پذیر میباشد.