یکی از روش هایی که می توان از آراء صادر شده از دادگاه اعتراض کرد، تجدیدنظر خواهی از آراء دادگاه بدوی یا نخستین است.
احکام ویژه تجدیدنظر خواهی در قانون آیین دادرسی مدنی به تفصیل بیان شده اند.
نکته مهم آن است که از تمام آرائی که دادگاه صادر کرده است نمی توان تجدیدنظرخواهی کرد، بلکه برای ارائه دادخواست تجدیدنظر، باید دلایلی داشت و با استناد به آن جهات، تقاضای تجدیدنظر کرد.
دلایلی که به واسطه وجود آنها می توان از رأی دادگاه تجدیدنظر خواهی کرد در قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شده اند؛ به همین دلیل، در این مقاله از موسسه حقوقی بنیاد وکلا تجدیدنظر خواهی حقوقی و جهات تجدیدنظر خواهی حقوقی را مورد بررسی قرار می دهیم.
تجدیدنظر خواهی حقوقی چیست؟
یکی از روش هایی که می توان بوسیله آن به رای دادگاه اعتراض کرد، تجدیدنظر خواهی حقوقی است.
در واقع تجدیدنظر خواهی به معنای آن است که رایی که دادگاه بدوی صادر کرده است دوباره مورد رسیدگی قرار بگیرد و در صورت لزوم، مورد اصلاح قرار بگیرد.
البته نمی توان نسبت به تمام تصمیماتی که دادگاه بدوی صادر کرده است دادخواست تجدیدنظرخواهی ارائه کرد، بلکه تنها از رأی دادگاه ها می توان تجدیدنظرخواهی کرد.
در قانون آیین دادرسی مدنی آرائی که می توان از آنها تجدیدنظرخواهی کرد بیان شده اند، در مقابل، در برخی شرایط، رای دادگاه قابل تجدیدنظر خواهی نیست.
برای نگارش دادخواست تجدیدنظر خواهی، میتوانید روی متخصصین خبره بنیاد وکلا حساب کنید.
جهات تجدیدنظر خواهی حقوقی
منظور از جهات تجدیدنظر خواهی حقوقی، دلایلی هستند که در صورت وجود داشتن آنها می توان از رأی صادر شده از دادگاه، در مهلت مقرر برای تجدید نظرخواهی، تجدیدنظر خواهی نمود.
تجدیدنظر خواه، اصولا باید اعلام کند که به چه دلیل از رأی صادر شده اعتراض دارد.
ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی جهات تجدیدنظرخواهی در امور مدنی یا حقوقی را بیان نموده است.
البته اگر تجدیدنظرخواه به یکی از این جهات استناد کند و دلیل دیگری هم موجود باشد، دادگاه تجدیدنظر به آن نیز رسیدگی می کند.
جهات تجدیدنظرخواهی در امور حقوقی عبارتند از:
ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه:
زمانی که دادگاه با استناد به موضوع یا قانونی رأیی را صادر کرده است اما آن قانون یا موضوع به دلیلی بی اعتبار بوده باشد، می توان از آن رأی تجدیدنظر خواهی کرد؛ مانند اینکه در رأی به قانون نسخ شده ای استناد شده باشد.
ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود:
از آن جهت که شهادت شهود یکی از دلایل ثابت کننده دعوا است، در صورتی که شاهد، شرایط قانونی شهادت را نداشته باشد و به استناد شهادت وی حکمی صادر شده باشد، می توان از آن رأی تجدیدنظر خواهی کرد.
ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی:
قاضی مکلف است هنگام رسیدگی به دعوا به دلایل طرفین دعوا توجه کند، در غیر این صورت، می توان از رأی تجدیدنظر خواهی کرد.
البته بی توجهی قاضی به دلایل مطرح شده طرفین دعوا در صورتی جهت تجدیدنظر خواهی محسوب می شود که با دلیل ارائه شده بتوان دعوا را اثبات کرد و به نوعی دلیل از توان اثباتی برخوردار باشد.
ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای:
در صورتی که قاضی صلاحیت رسیدگی به دعوا را نداشته و تجدیدنظر خواه عدم صلاحیت قاضی را در دادگاه عالی انتظامی قضات اثبات کند، می تواند نسبت به رأیی که قاضی صادر کرده است تقاضای تجدیدنظر خواهی کند.
همچنین، در صورتی که یکی از جهات رد دادرس در قاضی وجود داشته باشد و با این وجود، رأی صادر کند، می توان نسبت به حکم تجدیدنظرخواهی نمود.
ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی:
رأی دادگاه باید مستند به مواد و اصول قانونی باشد.
ادعای مخالف بودن رأی دادگاه با مقررات قانونی یا موازین شرعی یکی دیگر از دلایل تجدیدنظرخواهی است.