اصولا در هر فرهنگ و آیینی ضربالمثلهایی از قدیمالایام تاکنون پدید آمدهاند که در گفتوگوهای روزانه به کرات از آنها استفاده میشود، در این میان کم نیستند، ضربالمثلهایی که پایه حقوقی دارند.
در ادامه ۱۱۰ ضربالمثل حقوقی در دنیای متفاوت فرهنگهای جوامع انسانی را برمیشماریم.
پیش از شروع لازم به یادآوری است که شما خوانندگان محترم میتوانید از قسمت جستوجوی وکیل، پس از انتخاب وکیل مورد نظر مشاوره یا خدمت حقوقی مورد نظرتان را از متخصصین مجرب و توانمند دریافت کنید.
- قانون سه روز پیرتر از دنیاست. (استونیایی)
- قلم و جوهر بهترین شهودند. (پرتغالی)
- قضاوت باید گوش بزرگ و دست کوچک داشته باشد. (آلمانی)
- حقیقت، دختر زمان است. (ایتالیایی)
- قانون غالبا دندان خود را نشان میدهد ولی گاز نمیگیرد. (انگلیسی)
- حقیقت سنگین است، لذا عدهای معدود حاضرند آن را حمل کنند. (عبری)
- حقیقت را میتوان خم کرد، ولی نمیتوان آن را شکست. (ایتالیایی)
- حرف حق شمشیری است، برنده. (فارسی)
- قاضی که بیگناهی را محکوم سازد، وجدان خود را محکوم کرده است. (سوئدی)
- حقیقت غالبا در یک استخر زشت پنهان است. (چینی)
- قانون چاه بی انتهاست، هر که گرفتارش شد کارش ساخته است. (چینی)
- قاضی خوب همسایه بد است. (آمریکایی)
- قانون روی میز است و عدالت زیر میز. (استونی)
- قانون مانند تار عنکبوت است، سوسک از آن رد می شود ولی مگس گرفتار میگردد. (چک)
- قانون همه را می لیسد. (اسکاتلندی)
- حق پشت در منتظر است و باطل در جلسه شرکت میکند. (انگلیسی)
- حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند. (اسپانیایی)
- حق شناسی بار سنگینی است. (اسکاتلندی)
- حق بالاتر از قانون است. (روسی)
- قانونی که درباره شیر و گاو یک جور حکم کند، قانون نیست. (انگلیسی)
- حقیقت در ته چاه نهفته است. (فرانسوی)
- حقیقت گرزی است که فرود میاید و همه را میکشد. (فرانسوی)
- حق همیشه توفیق نیافته است ولی موفقیت همیشه بر حق بوده است. (المانی)
- حقیقت، بهتر از طلاست. (انگلیسی)
- حقیقت، مهر خداست. (عبری)
- حقیقت نیش می زند و دروغ درمان می کند. (ایتالیایی)
- حقیقت شبحی است که افراد بسیاری را از خود میترساند. (المانی)
- اگر نمی خواهی سرت کلاه برود، قیمت جنس را از سه مغازه بپرس. (چینی)
- انکه تهمت میزند هزار بار میکشد ولی قاتل فقط یک بار میکشد. (چینی)
- اگر مرد دنبال زن افتد به ازدواج گرفتار میشود ولی اگر زن به دنبال مرد افتد بدبخت و بیچاره میشود. (عبری)
- از شوخی قاضی فقط خودش میخندد و همنشینش. (ایتالیایی)
- بی عدالتی بها ندارد. (استونی)
- بی عدالتی دایه پزشک است. (المانی)
- تمام براهین دادگاهی قابل قبولاند. (ترانسوال)
- تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود. (فارسی)
- اگر در جوانی سوزنی بدزدی در پیری پول خواهی دزدید. (چینی)
- اگر وکیل دادگستری را با اردنگی پایین پله ها اندازید تا پایان عمر به شما خواهد چسبید. (انگلیسی)
- تمام قوانین عادلانه نیست. (اسکاتلندی)
- آفتابه دزدها را به دار میآویزیم و به دزدان بزرگ درود می فرستیم. (المانی)
- اگر میخواهی قاضی خوبی باشی باید به حرف های همه گوش بدهی. (برزیلی)
- جهنم و محکمه عدالت همیشه باز هستند. (المانی)
- از دو کس حقیقت را مپوشان یکی پزشک و دیگری وکیل عدلیه. (فرانسوی)
- ازدواج زودش اشتباه است و دیرش اشتباهی بزرگتر. (فرانسوی)
- آنکه میدزدد به دار آویخته نمیشود بلکه آنکه گرفتار میگردد به دار آویخته میشود. (چک)
- چو بد کردی مشو ایمن ز آفات …… که واجب شد طبیعت را مکافات. (فارسی)
- حق با زور است. (انگلیسی)
- هر جا که جامعه باشد، حقوق هم است. (لاتینی)
- اگر میخواهی بر اسرار مردی واقف شوی، فقط از همسایگانش سوال کن. (چینی)
- انسان نباید با چکش اهنین در خانه قاضی را بزند. (المانی)
- تمام اختلافات از «آری» و «نه» بر میخیزد. (فرانسوی)
- برایی آنکه پیش روی قاضی قرار نگیری پشت سر قانون راه برو. (انگلیسی)
- خدا می خواست ادمیان را تنبیه کند و قضاوت را به جانشان انداخت. (روسی)
- «اشتباه» می تواند حتی از یک شکاف بگذرد ولی «حقیقت» در یک دروازه گیر میکند. (اتازونی)
- عدالت همیشه گرسنه است. (بلغارستانی)
- دل انسان آهن است و قوانین کشور کوره. (چینی)
- دزد مرتکب فقط یک جنایت شده، و آنکه مالش به سرقت رفته مرتکب صد جنایت. (زیرا به دیگران تهمت دزدی میزند). (ارمنی)
- شوهر قانون است برای همسرش. (روسی)
- دزد به دزد میزند خدا خندهاش میگیرد. (فارسی)
- دزد، بازار را آشفته می خواهد. (فارسی)
- شمشیر عدالت غلاف ندارد. (فرانسوی)
- صدای جلنگ جلنگ پول غالبا صدای عدالت را از بین می برد. (یوگسلاوی)
- دزد از خانه مفلس خجل اید بیرون. (فارسی)
- عدالت از آنچه در قانون نوشته شده معلوم می شود. (چینی)
- فقط پزشکان می توانند آدم بکشند و از کیفر در امان باشند. (اسلواکی)
- عدالت بی عدالتی می شود وقتی که بر سر یک نفر دو ضربه وارد کنی در حالی که مستحق فقط یک ضربه است. (بلژیک)
- دزد ناشی به کاهدان می زند. (فارسی)
- دزد راه باش، دزد سفره مباش. (آذربایجانی)
- عرف و عادت مادری است که همه باید از او اطاعت کنند. (برونئی)
- وقتی که رفیق، قاضی شود باید فاتحه قانون را خواند. (ایتالیایی)
- دزدان بزرگ افتابه دزد را به دار می آویزند. (چک)
- عدالت بهتر از عبادت است. (عبری)
- دادگستری خیلی زیاد، غالبا ستم خیلی زیاد است. (فرانسوی)
- عدالت کور است و کسی را نمی بیند. (انگلیسی)
- دزد خوب نگهبان خوب می شود. (نگروئی)
- روباه نباید موقع محاکمه مرغ قاضی دادگاه باشد. (چینی)
- ستم بر ستم پیشه عدل است و داد. (فارسی)
- عرف و عادت قانون ثانوی است. (لاتینی)
- عرف و عادت قوی تر از قانون است. (روسی)
- گواه شاهد صادق در استین باشد. (فارسی)
- مهربانی بزرگتر از قانون است. (چینی)
- مراسم و قانون همسایه یکدیگرند. (مونتهنگروئی)
- وقتی رشوه از در وارد می شود عدالت از پنجره فرار می کند. (ترکی)
- وصیت نامه خطرناکتر از پزشک است، بسیاری از افراد بیشتر در اثر نوشتن وصیت نامه مردهاند تا به علت بیمار بودن. (اسپانیولی)
- وکلا مانند درشکه چی ها نیستند، آنها انعامشان را قبل از حرکت میگیرند. (اتازونی)
- وجدان بد در آن واحد تهمت زننده، قاضی، شاهد و به دارزننده است. (هلندی)
- هر قدر بر تعداد قوانین افزوده شود به همان نسبت عده تبهکاران رو به افزایش میگذارند. (چینی)
- هر کس بر بازوی عدالت بایستد با مغز بر زمین می افتد. (چینی)
- وقتی که سراغ طبیب می روی سراغ قاضی هم برو تا وصیت نامه ات را تهیه کند. (المانی)
- وکیل خوب همسایه بد است. (فرانسوی)
- یک جیب پر از حق احتیاج به یک جیب پر از طلا دارد. (چک)
- یک قاضی و چرخ گاری باید خوب چرب شوند. (المانی)
- هرکجا قدرت هست در انجا قاضی هست. (روسی)
- هیچ سارقی بدتر از یک کتاب بد نیست. (ایتالیایی)
- وقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند. (روسی)
- وارث وارث من، وارث من است. (لاتینی)
- وجدان به اندازه هزار شاهد خوب و با ارزش است. (ایتالیایی)
- هرگز با مرد نیرومند کشتی مگیر و مرد پولدار را به دادگاه مکشان. (لاتویا)
- هر کس پول دارد بر حق است. (لتوانی)
- هیچ قاضیای نجات نمی یابد مگر اینکه جهنم پر شده باشد. (مونته نگرویی)
- یک دست پر از پول قوی تر از دو دست پر از حقیقت است. (سوئدی)
- مکندگان خون مردم دو گونهاند: زالوها و ماموران مالیات. (فرانسوی)
- وجدان اگر زخمی شد دیگر خوب شدنی نیست. (چینی)
- وقتی که متهم قاضی شود فاتحه قانون خوانده شود. (چینی)
- وقتی که قاطر قاضی میمیرد، همه به تشیع جنازهاش می روند ولی وقتی که خود قاضی میمیرد هیچ کس به تشیع جنازه اش نمی رود. (تازی)
- وجدان یگانه محکمه ایست که در آن به وکیل دادگستری احتیاجی نیست. (انگلیسی)
- هرآنچه حاکم عادل کند همه داد است. (فارسی)
- همه برای عدالت ارزش قائلند ولی وقتی که میآید در را به رویش می بندند. (سوئدی)
- ممکن است به حقیقت تو سری زد ولی هرگز نمیتوان خفه اش کرد. (لاتینی)
- دیوانه جریمه می دهد و عاقل رشوه. (آذربایجانی)
- قاضی و وکیل دو بال فرشته عدالت هستند. (لاتینی)