وصیت هم در حقوق مدنی و هم در متون فقهی ذکر شده است .وصیت از لحاظ لغوی از باب سفارش و توصیه است .معنای دیگر وصیت عبارت است از وصل کردن .بدین معنا است که وقتی شخصی از دنیا می رود امکان تصرفات خود را در حقوق و اموال ، قبل از فوت ، به بعد از فوت وصل می نماید .
ارکان وصیت
موصی : اسم فاعل است، از باب افعال ، وصیت کننده .
موصی له : کسی که به نفع او وصیت شده ، له در زبان عربی به معنای نفع است .
موصی به : آن چه بدان وصیت شده ، حق است یا مال .
وصی : بر وزن فعیل ، کسی که به او وصیت شده ، وصیت شده که کاری را انجام بدهد .
تعریف وصیت
وصیت: عبارت است از تملیک عین یا منفعت مال یا مسلط کردن شخص بر تصرفاتی بعد از وفات
وصیت یعنی: تملیک و به ملکیت در آوردن است .
منفعت یعنی : آن چه از ملک حاصل می شود .
شخص در زمان حیات تملیک می کند عین یا منفعتی را به دیگری یا این که دیگری را مسلط می کند تا تصرفاتی را که او حق داشته بکند ، بعد از مرگش انجام دهد .
تفاوت بین وصیت و عقد وکالت
دروکالت دیگری در زمان حیات موکل تصرفات می کند.اما در وصیت شخص تصرف می کند بعد از حیات شخص دیگر .
صیغه عقد وصیت چگونه است:
در وصیت ایجاب وجود دارد .قبول عبارت است از رضایت دادن .رضایت ممکن است لفظی باشد یا فعلی .خواه این قبول متاخر باشد بر ایجاب یا مقارن با ایجاب باشد .در وصیت فوریت قبول شرط نیست .
سه حالت در مورد قبول متصور است :
۱-شخص بلافاصله بعد از ایجاب قبول نماید .
۲- بعد از ایجاب ، رد می کند .
۳- شخص چیزی نمی گوید .
در حالت سوم باید منتظر باشیم که ببینیم شخص قبول می کند یا خیر .
عدم قبول موصی له
ممکن است شخص قبل از مرگ موصی وصیت را رد بکند .در این حالت می تواند قبل و یا حتی بعد از مرگ موصی وصیت را قبول نماید .اگر بعد از مرگ موصی شخص وصیت را رد کند ، دیگر حق قبول ندارد .ممکن است شخص موصی به را قبض بکند ولی وصیت را قبول نکند ؛ در این صورت وصیت صحیح نیست. اگر بعد از قبول رد کند ، رد بعد از قبول صحیح نخواهد بود . اگرچه مال مورد وصیت به قبض طرف هم در نیامده باشد .
موصی له
موصی له حق دارد وصیت را قبول یا رد نماید .اگر موصی له قبل از قبول یا رد از دنیا برود ، این حق قبول به وراث یا وراث او منتقل خواهد شد .وراث می توانند وصیت را قبول یا رد نمایند .همانطور که اموال به وراث منتقل می شود ، حقوق او نیز منتقل خواهد شد .
انواع وصیت مطلق یا مقید
وصیت می تواند به صورت مطلق باشد یا مقید .در وصیت مقید اگر در آن شرایط و آن اوضاع و احوال وصیت محقق شد وصیت صحیح هست واگر محقق نشد وصیت موضوعیت نخواهد داشت .
تعذر از گفتار زمانی است که شخص نتواند سخن بگوید .در وصیت کتابت می تواند جای لفظ را بگیرد .
موضوع وصیت چیست؟
وصیت برای جهات عمومی یا سبیل الله یا منافع عامه نیاز به قبول ندارد .بعضی از فقها در این مورد گفته اند که نیاز به قبول هست منتها قبول را حاکم انجام می دهد . نظر مشهور بر این است که وصیت بر جهات عموم نیاز به قبول ندارد.
زمان مالکیت موصی له
اگر شخصی که وصیت به نفع او شده قبل از مرگ موصی وصیت را قبول کرده باشد بلافاصله مال مورد وصیت به ملکیت موصی له در می آید .اگر شخص قبل از مرگ موصی وصیت را قبول نکرده باشد در صورت قبول او بعد از فوت ، این قبول کشف می کند که مالکیت سابقا محقق شده است ) با مرگ موصی. (قبول موصی له، کاشف است .
شرایط موصی
در مورد وصیت کننده کمال شرط است ) چون ایجاب می کند. (کمال در اصطلاح فقها یعنی : عقل و بلوغ می باشد.در مورد وصیت پسری که به سن ده سالگی رسیده باشد ) طفل ممیز ( نظر مشهور بر این است که وصیت او را پذیرفته اند .وصیت شخص دیوانه و شخصی که مست باشد و یا کسی که خودش را با ابزاری مجروج کرده باشد که آن جراحت منجر به هلاکت او می شود ، وصیت این سه دسته قبول نخواهد شد .
شرایط موصی له
موصی له یعنی کسی که وصیت به نفع او شده است. موصی له باید وجود داشته باشد .وصیت بر مرده و کسی که هنوز به دنیا نیامده و نطفه اش هم منعقد نشده باشد ، باطل است .عقل و بلوغ برای موصی له شرط نیست .موصی له باید بتواند چیزی را مالک بشود .اگر کسی بر نطفه ای که در رحم است وصیت نماید ، در صورتی وصیت صحیح است که کمتر از شش ماه از زمانی که وصیت می شود ، نوزاد به دنیا بیاید .در صورتی که شوهر وجود نداشته باشد و یا مولی وجود نداشته باشد ، از زمان وصیت نوزاد باید کمتر از نه ماه به دنیا بیاید .وصیت برای برده صحیح نیست مگر آن که برده برای خود موصی باشد .وصیت بر مشغص صحیح می باشد .مشغص عبدی است که مقداری از او آزاد باشد و مقداری از او برده باشد .اگر کسی بر عده ای وصیت کرده باشد ، اگر تعیین نکرده باشد که به هر کسی چه مقدار برسد ، بالسویه تقسیم خواهد شد .در این مورد تقسیم بر اساس ارث نخواهد بود و فرقی بین دختر و پسر نیست و بین همه بالسویه تقسیم خواهد شد .اگر موصی بگوید بر اساس کتاب خدا تقسیم بشود ، به پسر دو برابر دختر داده می شود.اگر وصیت شده باشد که به نزدیکان او بدهید ، به کسی داده می شود که در نسب در عرف به او نزدیک باشد .اگر وصیت بکند به همسایگان او بدهید ، به کسی می دهیم که تا چهل ذرع با خانه ی او فاصله دارد .مولی هم به آزاد کننده ی عبد اطلاق می شود و هم آزاد شده .
اگر وصیت کرد بر موالی ، موالی حمل می شود بر کسی که آزاد شده است و آزاد کننده ی او .
اگر قرینه وجود داشته باشد به قرینه عمل می کنیم .برخی گفته اند این وصیت باطل است .
اگر وصیت بر فقرا شده باشد ، منصرف می شود به فقرای ملت موصی .اگر مسکین را کسی بدانیم که وضعیت بدتری نسبت به فقیر دارد و یا کسی که همچون فقیر است ، در هر دو حالت میتوانیم مال وصیت شده را علاوه بر فقیر به مسکین هم بدهیم .اگر وصیت شده باشد بر مساکین ، مسائل فوق مطرح خواهد بود .