
مرد برای ازدواج مجدد و ثبت آن به اجازه همسر اول خود احتیاج دارد و در صورت انجام ندادن این کار، او مرتکب جرم شده است.
در ازدواج مجدد مرد اعم از عقد دائم یا موقت باید شرایط قانونی رعایت شود؛ اگر مرد شرایط قانونی را رعایت نکند، زن میتواند با توجه به موارد ضمن عقد اقدام قانونی انجام دهد.
البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که ازدواج موقت بدون اجازه همسر اول و حتی ازدواج دائم بدون اجازه همسر جرم نیست، اما اگر واقعه نکاح دائم ثبت نشود، آنگاه جرم رخ داده است.
مرد برای ازدواج مجدد و ثبت آن به اجازه همسر اول خود احتیاج دارد و در صورت انجام ندادن این کار، او مطابق با ماده ۴۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ مرتکب جرم شده و مجازات آن جزای نقدی درجه ۵ یا حبس تعزیری درجه ۷ است.
زوجه در صورت اثبات ازدواج مجدد همسرش میتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند، البته باید توجه داشته باشیم اگر ازدواج مجدد مرد ناشی از امتناع زوجه در ایفای وظایف زناشویی باشد، این اقدام از مصادیق شروط ضمن عقد و ایجاد حق تقاضای طلاق نیست.
در صورتی که قوانین ایران برگرفته از قوانین قرآن و عترت است؟
درینصورت، برای ازدواج مرد با همسر دوم و یا سوم، هیچ نیازی به اجازه ی، همسر اول نیست،
اگر شما قصد گمراهی مسلمین رو دارید؟
وظیفه ی من نیز؟ آگاه سازی مسلمین از قوانین، واقعی قرآن و اسلام است
خانم و آقای عزیز، آگاه باشید،
شما !؟ اگر درجایگاه یک وکیل، ویا قاضی و یا حتی مُبَلِغِ، قوانین، اسلامی هستین؟ اینگونه اعمال و براه اندازی اینچنین بیزینسی؟ برخلاف قوانین قرآن و فرموده ی ائمه ی اطهار است،
و بهتر است که شمارا از کسب درآمد حَرام و ناپاکتان آگاه کنم،
و شما باید فردا روزی به تعداده هر یک از مسلمانانی که بواسطه ی اینگونه تبلیغات گمراه شده اند، در دادگاه الاهی حساب پس بدهید،
پس سعی کنید، با تغییره موضِع درین مورده بخصوص،
از اعمال نیکِ دُنیوی خود، محافظت بکنید،
باسلام واحترام خدمت وکلایی عالی مقام
واقعاً ممنونم از اینکه اینقدر صادقانه و بیآلایش به دردادم
ها مرهم میزارید.
من بدون هیچ پشتوانه مالی فکری وعاطفی امروزدرجاییگاه صفرتوزندگی هستم. من ۲۶ سال با همسر سابقم که زندگی کرده ۳ سالم بود که عروس این خانواده شدم و از همون اول من مشکل داشتم با رفتارها و کردارهاشون همه معتاد بودن کوچک وبزرگ نداشت به همین خاطرز ندگی از همون اول برای من زجرآور بوده اما تحمل کردم تحمل کردم اینکه ناخواسته خدا دو تا پسر به من داد که بعدها مجبور شدم به خاطر اونها تحمل کنم تا بزرگ بشن و به سنی برسن که بتونن رگلیمشونو از آب بکشن در هر حال پسر بزرگ ۲۴ سالش شد و پسر کوچیکم ۱۷ سالش شد که من تصمیم گرفتم واقعاً دیگه خودمو از این زندگی زجرآور خلاص کنم در تاریخ ۱۴۰۲ برج ۶ من مهریمو گذاشتم درنهایت نداری خانم فاطمه تراکمه شد وکیل نیمه راه رو اما بعد از گذشت چند ماه دیگه جواب تلفن منو ندادن و دلیل موجهی هم برای این کارشون نداشتند.. به هر حال خودم شروع کردم به روند پرونده رو پیگیری کردن ما به خاطرنداشتن پول وبازم بخاطر حفظ جان و مال و حیثیتم توی دادگاهها نتونستم حضور پیدا کنم یعنی ترسیدم که جانم را از دست بدم چون قبلاً همین کارو کرده بود و من خیلی میترسیدم کتک ودعوا وبددهن ی. در هر حال من تو دادگاهها حاضر نشدم و اینکه همه دادگاههای من به خاطر حضور نداشتن من مختومه شدن ی زندگیمم متوجه شده بودم که با خانم سهیلا مهرپرور که الان هم با هم زندگی میکنند توی ساختمون پدرشون ازدواج کردن یعنی صیغه کردن ایشون معتاد بودن کارتهای عابر بانک شخصی منو بدون اجازه واحدهای من رو که من خودم ساخته بودم با دستهای خودم هدیه از پدرم گرفته بودم روز عروسیم ساختم ۶ تا واحد کردم اونا رو موبایلنامه بدون اجازه من فروخته بود و الان یخوام بدونم که این مهریه من چطوری حساب میشه من ۱۱۴ تا سکه مهریه دارم و و ایشون هم تمکن مالی دارند تمکن مالیشون آن چیزیه که از من دزدیدن آیا کسی هست به داد من برسه
بهترست آگاه باشید
مَرهم دنیوی بر روی دردهایتان،
مبادا باعث آتش اُخروی و عذاب قیامتتان شود