معامله فضولی به معاملهای گفته میشود که در آن، شخصی بدون اینکه مالک مالی باشد یا از طرف صاحب آن مال، وکالت یا نمایندگی داشته باشد، نسبت به آن مال اقدام حقوقی (از قبیل فروش، رهن و ….) انجام دهد.
در معامله فضولی ۳ شخص وجود دارد:
- اصیل: کسی که مالک اصلی و واقعی مال است و درواقع رضایت این شخص برای انجام معامله ضرورت دارد.
- فضول: کسی است که بدون نمایندگی و رضایت اصیل اقدام به انجام معامله مینماید (شخصی غیراز اصیل).
- طرف معامله با فضول
برای نمونه فرض کنید که الف مالک یک خودروی سواری است.
ب، بدون آنکه وکیل الف باشد، اقدام به فروش خودروی او به ج میکند.
در این مثال، الف اصیل، ب فضول و ج طرف معامله با فضول است.
امکان دارد که شخص فضول، با سوءنیت (قصد و انگیزهی بد) یا حتی بدون سوءنیت مال دیگری را مورد معامله قرار دهد یا حتی به گمان اینکه از طرف صاحب مال، وکالت یا نمایندگی دارد، اقدام به انعقاد معامله نماید که در هر حال نیازمند رضایت مالک است و علاوهبر تبعات حقوقی درصورت وجود سوءنیت، آثار کیفری هم دارد.
رد یا قبول معامله فضولی به ارث میرسد؛ بدین معنی که درصورتی که اصیل در فاصلهی انعقاد معامله و اعلام وضعیت فوت کند، ورثهی وی (کسانی که پس از فوت از وی ارث میبرند) جانشین او میشوند و اختیار فسخ یا قبول معامله را دارند.
برای نمونه در مثال بالا، فرقی نمیکند که ب از روی خیرخواهی (مثلا به دلیل اینکه الف نیازمند پول است) مبادرت به فروش خودروی او کرده باشد یا با نیت بد (مثل درآوردن خودرو از چنگ الف) دست به چنین کاری زده باشد؛ در هر حال معامله فضولی است.
حال اگر ب سوءنیت داشته باشد، میتوان علیه او طرح دعوای کیفری نیز نمود. حتی اگر ب فکر کرده باشد که وکیل الف است، و درواقع وکیل نبوده باشد، باز هم معامله از نوع فضولی است.
حکم معامله فضولی
بهطور کلی معاملات به سه دسته تقسیم میشوند:
- معاملهی صحیح
- معاملهی باطل
- معاملهی غیرنافذ
معاملهی غیرنافذ به این معناست که در یکی از ارکان عقد یا معاملهای که قانون ذکر کرده است، نقص و خللی وجود دارد و به همین دلیل، هرچند که معامله کلا باطل نیست، ولی نمیتواند صحیح هم قلمداد شود؛ به عبارت دیگر، در معامله فضولی، هرگاه نقص و خلل موجود برطرف شود، معامله صحیح و کامل میشود.
یکی از ارکانی که قانون برای صحت معامله ذکر کرده است، وجود رضایت مالک است.
از آنجا که در معامله فضولی این رضایت وجود نداشته است و فضول، بدون اطلاع یا رضایت مالک اقدام به انجام معامله میکند، معاملهی مذکور غیرنافذ است و تنها درصورت اخذ رضایت متعاقب مالک، صحیح و کامل میشود؛ این رضایت متعاقب میتواند بهصورت صریح یا ضمنی باشد.
اجازهی صریح به این شکل است که اصیل بهصراحت و بهوسیلهی لفظ، معامله را اجازه مینماید (درواقع معاملهی انجامشده توسط فضول با طرف مقابل را با همهی شرایطی که دارد، قبول میکند).
اجازهی ضمنی به این شکل است که اصیل پس از آگاهی از معامله بهصورت ضمنی، مانند اعطای وکالت به فضول، این اقدام وی را تجویز میکند.
در قانون مدنی برای اجازه یا رد معامله توسط اصیل مهلتی مشخص نشده است.
بنابراین شخص طرف معامله با فضول، تا زمان مشخص نشدن وضعیت معامله (قبول یا رد) توسط اصیل، حق فسخ قرارداد را ندارد و باید به شرایط معامله پایبند و وفادار بماند (حتی اگر از فضولی بودن معامله بیاطلاع باشد)؛ البته در مدتی که اصیل اعلام وضعیت میکند، نباید باعث ورود ضرر به طرف مقابل معامله شود.
رد یا قبول معامله فضولی به ارث میرسد؛ بدین معنی که درصورتی که اصیل در فاصلهی انعقاد معامله و اعلام وضعیت فوت کند، ورثهی وی (کسانی که پس از فوت از وی ارث میبرند) جانشین او میشوند و اختیار فسخ یا قبول معامله را دارند.