کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
آیا امکان تعیین چند وصی وجود دارد؟
موصی میتواند یک یا چند نفر را وصی قرار دهد.
اگر چند نفر را وصی قرار دهد آنها بایستی امور را با هم و مجتمعا انجام دهند؛ مگر اینکه موصی در وصیت به روشنی ذکر کرده باشد که هریک از اوصیا مستقلا نیز میتوانند امر مورد وصایت را انجام دهند.
شرایط تعدد وصی به صورت مستقل
- الف) اگر موصی چند نفر را وصی قرار دهد و ذکر کند که هریک به تنهایی میتواند امر مورد وصایت را انجام دهد، اگر وصی اولی امری را انجام دهد، دیگر نیازی نیست وصی دوم ان عمل را انجام دهد و اگر وصی دوم ان عمل را انجام دهد عمل وصی دوم باطل و عمل وصی اول صحیح خواهد بود.
- مثلا هرگاه وصی اول ملکی را که موصی ادارهاش را به او واگذار کرده است به مبلغی اجاره دهد، سپس وصی دوم ملک را به مبلغی دیگر اجاره دهد عمل وصی دوم باطل است؛ چرا که وصی اول در حدود اختیاراتش عمل کرده است. ولی اگر مشخص شود وصی اول مصلحت را رعایت نکرده است، پس چون شرایط را رعایت نکرده است، اجاره او از حدود اختیاراتش خارج بوده و باطل است.
- ب) درصورتیکه موصی دو نفر یا بیشتر را بطور استقلال وصی در امری قرار دهد و یکی از ان ها فوت کند دیگری (اگر دو وصی باشند) یا دیگران(اگر بیشتر از دو وصی باشند) میتوانند مستقلا در امور تصرف کنند.
- پ) در صورتی که چند نفر وصی معین شود که هریک مستقلا عمل به وصایت کند آنان میتوانند با همدیگر امور مربوط به وصایت را انجام دهند؛ زیرا نتیجهی ان این است که نه تنها عمل وصایت توسط هریک از اوصیا انجام شده است، بلکه هریک از اوصیا نیز ان را تایید کرده است. بهعبارتی دیگر اینکه وصی در وصیت نامه ذکر میکند هریک از اوصیا به تنهایی اختیار انجام امور را دارد (شرط استقلال را قرار میدهد.) در حقیقت نوعی اجازه و رخصت است و مانع این نیست که اوصیا با هم امور را اداره کنند. اما بایستی همهی اوصیا هم نظر باشند وگرنه و نظر هریک مخالف نظر جمع نباشد در غیر اینصورت عمل ان ها برخلاف نظر موصی و باطل است.
- ت) درصورتیکه موصی استقلال در عمل را برای هریک از اوصیا شرط کند، آنان نمیتوانند امور وصایت را بین خود تقسیم کنند؛ یعنی نمیتوانند اداره ی امور بعضی را به یکی وبقیه را به دیگری واگذار کنند بهطوری که هیچ یک حق دخالت در تصمیم گیری در امور واگذار شده به دیگری را نداشته باشد؛ چرا که این امر بطور کلی برخلاف نظر موصی خواهدبود، ولی عمل آنها در نتیجه صحیح است چرا که هدف موصی این بوده است که امر واگذار شده انجام شود.
- بنابراین اگر مشخص شود که هدف اوصیا از تقسیم وظایف صرفا سرعت بخشیدن یا سهولت در انجام آن کار بوده است عمل آنها صحیح است. به شرط اینکه با تقسیم وظایف مانع دخالت دیگری در تصمیمگیریها نشوند.
شرایط تعدد وصی به صورت اجتماع
- الف) درصورتیکه موصی دو یا چند نفر را در انجام امری وصی قرار دهد که با هم دیگر عمل به امور مورد وصایت کنند، هیچیک از آنها نمیتواند امری را به تنهایی انجام دهند؛ چرا که هدف موصی این بوده است که همهی آنها امور را با مشورت و مذاکره انجام دهند. پس درصورتیکه هریک به تنهایی عملی را انجام دهد، عملش صحیح نیست و تنها درصورتی صحیح میشود که سایرین آن را تایید کند، همچنین در صورت بروز خسارت مسئول خسارات خواهد بود.
- ب) درصورتیکه موصی دو یا چند نفر را وصی قرار دهد که با هم عمل به وصایت کنند و یکی از آن ها فوت کند یا صفتی را که موصی برای او شرط کرده بود از دست بدهد. دادگاه یک نفر را تعیین میکند تا به همراه دیگران امور وصایت را انجام دهد.
- پ) درصورتیکه یک یا چند نفر از اوصیایی که باید باهم امور را انجام بدهند، به علت غیبت یا بیماری یا ضعف و ناتوانی بطور موقت نتوانند امور مورد وصایت را انجام دهد، دادگاه یک نفر را تعیین میکند تا موقتا بههمراه سایرین امور مورد وصایت را انجام دهند و پس از اینکه بیماری یا ناتوانی یا علل دیگر که باعث شده بود، وصی نتواند امر مورد وصایت را انجام دهد برطرف گردد، دوباره او مشغول به انجام امور مورد وصایت میشود.
- ت) وصایت به ترتیب: موصی میتواند چند نفر را به نحو ترتیب وصی معین کند مثلا بگوید اول اقای الف وصی باشد. اگر الف فوت کرد یا به هر نحو قادر به انجام امورد مورد وصایت نبود مثلا بیمار شد یا مجنون شد یا خیانت در انجام وصایت کرد و از سمتش برکنار شد آقای ب وصی باشد و اگر هریک از این اتفاقات برای ب افتاد ج وصی باشد.
- ث) وصایت به انتخاب وصی: موصی میتواند به کسی که به عنوان وصی انتخاب میشود این اختیار را بدهد که برای پس از فوت خود وصی معین کند تا اموری مثل ادارهی اموال موصی که او وظیفهی اداره و انجام آن را داشته است وصی انتخابی پس از خود آن را انجام دهد.
- ج) اختیارات و تکالیف وصی: قوانین موجود برای هیچ یک از مقامات رسمی حق نظارت در اعمال وصی قرار نداده است، بنابراین وصی باید هر عملی را که موصی بهعهدهی او گذاشه است طبق وصیت نامه انجام دهد.
چنانچه وصی طبق وصیت رفتار نکند برکنار میشود و مسئول جبران کلیهی خسارتهای وارده خواهد بود. درصورت برکنار شدن این وصی به دلایل ذکر شده دادگاه شخص دیگری را به عنوان وصی معین میکند که دیگر قابل تغییر و تبدیل نیست مگر اینکه خیانت او ثابت شود.
- چ) وصی نمیتواند وصیت را به دیگری تفویض کند: همانطور که گفته شد وصی میتواند شخصی را به عنوان وصی بعدی تعیین کند. اما زمانی وصی جدید اختیارات و حقوق و تکالیف وصی را خواهد داشت که وصی اول فوت کند یا به علتی نتواند امر مورد وصایت را انجام دهد، ولی وصی نمیتواند حقوق و تکالیف خود را در زمان حیاتش به دیگری واگذار کند و علت آن اینست که هدف موصی از تعیین او برای امر وصایت نه تنها انجام امور بوده است بلکه ویژگیهای شخصیتی او را نیز مدنظر قرارداده است.
البته واگذاری حقوق و تکالیف امور وصایت به دیگری، در صورتی که موصی (وصیتکننده) به روشنی چنین اجازهای را در وصیتنامه داده باشد اشکالی ندارد و صحیح خواهد بود.
اما وصی میتواند شخصی را به عنوان وکیل و نمایندهی خود انتخاب کند تا امور را انجام دهد؛ چرا که هر عملی را که شخص میتواند خودش انجام دهد تعیین وکیل در آن امر نیز امکانپذیر است.
در این مورد نیز هرگاه موصی در وصیتنامه ذکر کرده باشد وصی حق تعیین وکیل برای خود ندارد، وصی نمیتواند برای خود وکیل تعیین کند چرا که موصی چنین حقی را از او گرفته است.
- ه) وصی نسبت به اموالی که در اختیار دارد امین است: امین بودن به این معناست که مال دیگری در دست شما همانند امانت است و اگر اتفاقی برای آن مال بیفتد مثلا ناقص شود یا از بین برود تا زمانی که شما مرتکب تقصیر نشوی و کارهایی که برای مراقبت از مال لازم بوده است را انجام بدهی شما مسئول جبران خسارت نخواهی بود.