طرح دعوا در دادگستری بدون در اختیار داشتن دلیل، نه تنها ثمره و نتیجهای جز تحمیل هزینهی دادرسی بر دوش فرد نخواهد داشت، بلکه حتی ممکن است موجب مسئولیت مدنی او نیز بشود؛ به این معنی که این شخص باید هزینههایی که طرف مقابل او برای شرکت در دادرسی و دفاع از خود متحمل شده است، پرداخت کند.
هرکس که بخواهد در دادگستری طرح دعوا کند (خواهان) باید مستند، طرح دعوا کند، یعنی دلایلی برای اثبات ادعای خویش داشته باشد.
البته این امر به این معنی نیست که تامین دلیل فقط برای خواهان کاربرد دارد؛ بلکه خوانده (کسی که دعوا علیه وی طرح شده یا خواهد شد و به دادگاه و دادرسی فراخوانده میشود) نیز ممکن است نیاز به تامین دلیل داشته باشد.
مثلا ممکن است شخص الف و ب که اتفاقا با یکدیگر دوست صمیمی هستند، در رابطه با موضوعی دچار اختلاف شوند و زد و خورد و الفاظی بین آنها رد و بدل شود و بعد با واسطهگری افراد محل، قضیه حل و فصل شود.
شخص ب ممکن است احتمال دهد که بعدا شخص الف به خاطر همان اختلاف، علیه وی طرح دعوا خواهد کرد.
در اینجا از تامین دلیل استفاده میکند؛ به این معنی که میتواند در خصوص اظهارات شهود و تحقیق محلی پیش از آنکه مدت زمان زیادی بگذرد و افراد موضوع را فراموش کنند درخواست تامین دلیل کند.
تعریف تامین دلیل
مثال فوقالذکر به خوبی بیانگر این مطلب است که در تامین دلیل شخصی که ذینفع است (یعنی احتمال میدهد در آینده بخواهد طرح دعوا کند یا طرف دعوی قرار بگیرد) و ادلهای دارد که احتمال میدهد تا زمان طرح دعوا، دیگر دسترسی به آنها مقدور نیست برای حفظ این ادله اقدام به تامین دلیل میکند یعنی ادلهی موجود را در سایهی امنیت قرار میدهد.
باید توجه کنیم که تامین دلیل برای حفظ ادلهی موجود است و نیز باید بدانیم تامین دلیل صورت میگیرد تا بعدها در دادگاه ارائه شود؛ لذا تشخیص میزان ارزش دلیل برای اثبات حقانیت فرد با دادگاه است و صرف تامین دلیل به معنای حجیت و صحت دلیل نیست.
باید بگوییم در هر موردی که احتمال دهیم استفاده از قراین و امارات موجود درمحل یا نزد شخص دیگری در آینده ممکن است متعذر یا دشوار شود، میتوان از تامین دلیل استفاده کرد.
تامین دلیل میتواند از راههایی از قبیل تحقیق محلی و کسب اطلاع از مطلعین، اخذ نظریهی کارشناس یا صورت برداری از دفاتر تجاری انجام شود.
مثال بارزی که در خصوص اخذ نظریهی کارشناس در زندگی روزمره میتواند بسیار متداول باشد، در خصوص خسارت وارد شده به وسیلهی نقلیه است.
ممکن است ماشین شما در کنار خیابان پارک باشد و وسلیهی نقلیهی دیگری به آن برخورد و خسارت وارد کند ولی از صحنه متواری شود.
در اینجا شما ممکن است بخواهید هم طرح دعوا کنید و هم نمیتوانید تا پایان دادرسی صبر کنید و میخواهید اتومبیل خود را تعمیر کنید، پس بهترین کار این است که نظریهی کارشناس را در خصوص ارزیابی خسارت تامین دلیل کنید.
مورد اجباری تامین دلیل
تا اینجا با بیان تعریف تامین دلیل و بیان مثالها این نکته مشخص شد که شخص ذینفع، اجباری برای تامین دلیل ندارد، بلکه باتوجه به اوضاع و احوال برای فراهم کردن موجبات طرح دعوا یا دفاع از خواسته و ادعای خویش اقدام به تامین دلیل میکند، ولی در یک مورد هست که تامین دلیل موضوعیت دارد؛ یعنی شخص باید این کار را طبق قانون انجام بدهد و آن مورد هم تخلیه عین مستاجره طبق قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۵۶ است.
یعنی اگر قرارداد اجارهی شما تابع قانون نامبرده باشد چون در این قانون اصل بر این است که مادامی که یکسری شرایط فراهم نشده قرارداد اجارهی مستاجر تمدید میشود؛ لذا طبق مادهی ۱۳ این قانون هرگاه مستاجر به هر علت بخواهد مورد اجاره را تخلیه کند و موجر از تحویل گرفتن ملک خودداری کند، مستاجر مکلف است به وسیلهی اظهارنامه از موجر یا نمایندهی قانونی وی تقاضا کند که برای تحویل مورد اجاره حاضر شود و اگر ظرف پنج روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه حاضر نشد، مستاجر باید ملک را کامل تخلیه کند و این تخلیه را تامین دلیل کند یعنی کلید ملک را به دفتر دادگاه (اکنون در صلاحیت شورای حل اختلاف است در ادامه توضیح داده میشود) تحویل دهد و اگر مستاجر این تامین دلیل را انجام ندهد، تعهدات وی طبق شرایط قانونی و اجارهنامه ادامه پیدا میکند.
مرجع صالح برای تامین دلیل
قبلا تامین دلیل در صلاحیت دادگاه حقوقی بود ولی اکنون با تصویب قانون شوراهای حل اختلاف و ایجاد شورا، تامین دلیل در صلاحیت شورایی است که دلیل در حوزه یا محدوده آن واقع شده است (یعنی مثلا در خصوص مورد استیجاری که توضیح دادیم شورایی که ملک در حوزه آن واقع شده است).
اگر در حوزهای شورا نبود در صلاحیت دادگاه حقوقی آن محل خواهد بود.
نحوهی درخواست تامین دلیل
طبق قانون تامین دلیل میتواند به صورت کتبی یا شفاهی انجام شود ولی عملا تامین دلیل شفاهی زمانی ممکن و مقدور است که در جلسهی رسیدگی دادگاه درخواست شود که در این صورت ضمن صورت جلسه نوشته میشود، ولی اگر قبل از طرح دعوا بخواهید تامین دلیل کنید که غالب موارد اینگونه است باید دادخواست تنظیم واز طریق دفاتر خدمات قضایی ارسال گردد.
در برگهی دادخواست در ستون خواهان نام خود و در ستون خوانده نام طرف مقابل را باید بنویسید که البته در صورتیکه طرف مقابل قابل شناسایی نباشد (مانند آنکه شخص به اتومبیل شما زده و فرار کرده) خالی گذاشتن ستون خوانده مانع درخواست تامین نخواهد شد.
در قسمت خواسته باید عنوان دعوایی را بنویسید که برای آن تقاضای تامین دارید چرا که شورا یا (اگر در حوزهای شورا نباشد دادگاه) باید عنوان دعوا را با نوع دلایلی که شما درخواست تامین آن را دادهاید باهم مطابقت دهد.
همچنین باید اوضاع و احوالی که طبق آن درخواست تامین دلیل میدهید در برگه ذکر کنید.
پس از ارائهی درخواست تامین دلیل که در قالب دادخواست صورت میگیرد و به همراه کپی مصدق اسناد و دلایل است، شورا در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش این درخواست تصمیم میگیرد و در این مرحله نیازی به احضار طرف مقابل نیست.
صدور قرار تامین دلیل و اجرای آن
وقتی قرار تامین دلیل صادر شد باید دلایل و امارات موضوع تامین به صراحت در آن مشخص شود تا مجری قرار حدود وظیفه خود را بشناسد.
باید توجه کنیم که صدور قرار تامین به معنای وارد شدن دادگاه در ماهیت موضوع نیست و نیز دلیلی بر حقانیت شخصی که تقاضای تامین کرده محسوب نمیشود.
در خصوص اجرای قرار باید بگوییم مثلا زمانی که در قرار تامین، به کارشناس برای ارزیابی خسارت وارده به خودرو ارجاع میشود، ابتدا باید هزینهی کارشناس را واریز کرد تا امکان اجرای قرار تامین فراهم شود.
طبق قانون در مواردی که اجرای قرار فوریت نداشته باشد و خوانده هم شناخته شده باشد، باید خوانده به وسیله اخطاریه از زمان و مکان اجرای قرار تامین مطلع شود تا امکان حضور داشته باشد؛ البته عدم حضور خوانده مانع اجرای قرارنخواهد بود.