حق حبس عبارت است از اینکه زن میتواند مادامی که مهریه خود را دریافت نکرده از تمکین (نزدیکی کردن) خودداری کند.
ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی میگوید: زن میتواند تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفا وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند. مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.
در صورتی که مهریه به صورت اقساط یا در یک مدت خاص به زن پرداخت شود، زن حق خودداری از تمکین ندارد.
اگر تسلیم کرد و در مدت زمان خاصی که قرار داشتند رسید؛ مثلا قرار گذاشتند که مهریه دو سال دیگر پرداخت بشود و در این مدت تمکین انجام شده است آیا میتواند از این تمکین خودداری بکند اما از آن جایی که ما میگوییم که چون قبلا این حق حبس را از خودش اسقاط کرده و الان شک میکنیم که آیا حق دارد مجددا این حق را احیا بکند، استصحاب میکنیم آن اسقاط حق را و حق ندارد از تمکین خودداری بکند.
حق حبس عوضین دو طرف معامله
در این رابطه دو نظر وجود دارد:
- الف- طبق نظر عدهای از فقها در صورت تمایل هر دو طرف در حبس عوضی، باید مهر را به صورت امانت نزدیک شخص که مورد اعتماد طرفین است قرار دهند تا بعد از تمکین زن بتواند مهر را از آن شخص امین دریافت کند.
- ب – طبق نظر عده ای دیگر از فقها، حق حبس فقط برای زن است و مرد مکلف است در صورت درخواست مهریه از جانب زن قبل از تمکین آن را پرداخت کند.
بنابراین با توجه به این نظر حق حبس را برای مرد تقریبا منظور نکردند تا نیازی به این باشد که این مرد بتواند مهریه را حبس بکند، در مقابل امتناع زن.
حق حبس که باعث عدم تمکین زن میشود، موجب ناشزه بودن زن نخواهد شد.
ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی: زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفا وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود. یعنی به عنوان نشوز تلقی نمیشود.
در صورت تمکین به اکراه از جانب زن قبل از دریافت مهریه، بعد از رفع اکراه میتواند هم چنان حق حبس را اعمال کند، در صورت اکراه شوهر قبل از تمکین و پرداخت مهریه حق استرداد مهریه را ندارد؛ چون مهریه از آن زن است و مالک آن هم شده است.
اگر مهر در نکاح به صورت مدت دار باشد و زن در این مدت از تمکین خودداری کند دیگر نمیتواند از حق حبس برای گرفتن مهریه استفاده کند؛ چون قبلا این حق امتناع را از خودش سلب کرده است.
در صورتی که قسمتی از مهر حال و قسمت دیگر مدت دار باشد، هر یک از این دو زمان دارای شرایط خاص خود خواهند بود.
نسبت به ان قسمت که حال است زن میتواند از ادای وظایف زوجه اش امتناع بکند تا اینکه دریافت بکند و اگر آن را دریافت کرده دیگر حق حبس او ساقط میشود، در صورتی که زن از حق حبس استفاده نکرد و خود را تسلیم مرد کرد ولی شوهر نتوانسته با او نزدیکی بکند.
مثلا مریض بود یا شرایط دیگر. و بعد رفع مانع شد دیگر زن نمیتواند از حق حبس استفاده کند؛ چون وقتی که زن قبلا حاضر شد که تمکین کند این به منزله اینست که حق خودش را اسقاط کرده وقتی که اسقاط کرده مجددا نمیتواند آن را مطالبه بکند.
مهر در طلاق
مهریه عبارتند از:
- الف – مهرالمثل
- ب – مهر المسمی
مهر المسمی، مهریه ای است که مقدار آن در عقد تعیین شده باشد. مهر المثل، مهریه ای است که مقدار آن مشخص نشده باشد و توسط کارشناس بررسی میشود.
مهر المسمی را در رابطه با طلاق در دو مبحث عنوان میکنیم یک مبحث طلاق قبل از دخول و قبل از نزدیکی و یک مبحث طلاق بعد از نزدیکی میباشد.
طلاق قبل از نزدیکی و حکم مهر
در صورتی که طلاق قبل از نزدیکی انجام گیرد، زن مالک نصف مهر خواهد شد. چنانچه مهریه زن به طور کامل پرداخت شده باشد و طلاق قبل از نزدیکی صورت گیرد، زن موظف است نصف مهریه را به مرد بازگرداند.
چنانچه مرد مهریه را پرداخت نکرده باشد؛ چون مالک نصف شده است، پس باید فقط نصفش را به زن پرداخت بکند و زن مالک عین یا منفعت یا هر چه به عنوان مهر تعیین شده خواهد بود تا زمانی که طلاق محقق نشده است، زن مالک مهریه است و هر گونه تصرف و انتقالی را میتواند نسبت به آن انجام دهد.
اینکه میگوییم مرد میتواند مالک نصف مهر بشود پس از طلاق دادن قبل از نزدیکی آن مهریه ممکن است عین باشد، ممکن است منفعت باشد ممکن است عملی باشد یا کاری باشد که باید شوهر برای او انجام بدهد یک شخص دیگری انجام بدهد.
تصرف زن در مهریه خود قبل از نزدیکی رواست. ته باشد این را ما مقایسه بکنیم با بیع شرط. در بیع شرط اگر کسی کالایی را به کسی بفروشد به شرطی اینکه مثلا بعد از یک سال، بعد از دو سال ایشان حق داشته باشد که آن را از مالک با پرداخت قیمت معینی بخرد، اگر این هست که او را طلاق بدهد.
پس زن در صورتی میتواند تصرفاتی بکند که نزدیکی صورت گرفته باشد این را ما مقایسه بکنیم با بیع شرط.
در بیع شرط اگر کسی کالایی را به کسی بفروشد به شرطی اینکه مثلا بعد از یک سال ، بعد از دو سال ایشان حق داشته باشد که آن را از مالک با پرداخت قیمت معینی بخرد، اگر چنین شرطی شده باشد در این فاصله خریدار حق همه نوع تصرفاتی را ندارد، یکی از اینها اینست که حق ندارد مال را به دیگری بفروشد.
اینکه میگوییم مرد قبل از نزدیکی زنش را طلاق داد مالک نصف مهر میشود، این را نباید به این منزله تلقی بکنیم که مانند بیع شرط است؛ یعنی همچنان که مشتری در بیع شرط حق پارهای از تصرفات من جمله انتقال را ندارد، در مورد مهر هم زن قبل از نزدیکی حق چنین تصرفاتی را ندارد این با آن قابل قیاس نیست برای اینکه زن به طور کل مالک شده و قبلا هم گفتیم که هر نوع تصرفی را میتواند در مال خودش بکند.
طلاق قبل از نزدیکی و حکم مهر
در صورتی که شوهر صغیر یا معسر باشد و ولی او برای وی همسری اختیار کند، در این حالت ولی موظف به پرداخت مهریه به زن خواهد بود و در صورت جدایی قبل از نزدیکی، شوهر مالک نصف مهریه از طرف ولی خواهد شد.
هم چنین است در صورت تعهد شخصی به پرداخت مهریه ی زن، یعنی اگر زن و شوهر قبل از نزدیکی از یکدیگر جدا شوند، شوهر مالک نصف مهریه زن خواهد بود و متعهد موظف به پرداخت آن است.
حالت های مهریه در طلاق قبل از نزدیکی
مهریه ممکن است به یکی از حالات زیر باشد:
- منفعت
- کلی
- عملی
در طلاق قبل از نزدیکی ممکن است:
- مهر در زمان طلاق در ملکیت زن باشد:
کسی باغی را به عنوان مهر زن قرار داده و قبل از اینکه بخواهد با آن نزدیکی بکند او را طلاق بدهد و باغ هم وجود دارد اینجا میخواهیم بدانیم مالکیت مرد نسبت به نصف باغ چگونه است؟
- مهر ممکن است عمل یا منفعت باشد:
زن فقط حق فسخ مهر را دارد؛ یعنی فقط میتواند مهریه معیوب را بگیرد و دیگر حق گرفتن ارش، مثل یا قیمت آن را ندارد.
ماده ۳۸۸ قانون مدنی: (اگر قبل از تسلیم در مبیع نقصی حاصل شود مشتری حق خواهد داشت که معامله را فسخ نماید).
در آنجا دیگر نگفتند، میتواند ارش بگیرد میتواند فقط معامله را فسخ بکند یا به همان ترتیبی که هست آن را بپذیرد، در اینجا هم بگوییم که زن حق دارد که مالش را فقط مهریه اش را فسخ بکند، وقتی که فسخ کرد میشود نکاح بدون مهریه. نکاح بدون مهریه هم تبعات خاص خودش را دارد که مهرالمثل برای آن تعیین میشود.
در صورت نیاز به دریافت مشاوره تخصصی میتوانید با وکیل مهریه یا مشاوره حقوقی مهریه در سامانه حقوقی بنیاد وکلا در ارتباط باشید.