حمایت قانونگذار از زنان و اطفال به عنوان شهروندان جامعه، جرم انگاری و وضع مجازات برای کسانی است که برای آنان در معابر عمومی و خیابانها مزاحمت ایجاد کرده و یا از طریق توهین و فحاشی موجب آزار و اذیت زنان و اطفال میگردند.
این امر در ماده ۶۱۹ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ به شرح ذیل جرم انگاری گردیده است:
هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین نماید، به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
مطابق این مقرره مکان وقوع جرم مزاحمت برای زنان و اطفال مهم بوده و جرم موضوع ماده زمانی تحقق مییابد که مزاحمت در اماکن عمومی یا معابر رخ داده باشد؛ بنابراین اگر این اعمال در معابر و اماکن عمومی نباشد از شمول این ماده خارج است، از طرف دیگر جرایم موضوع این ماده مزاحمت و توهین است که با الفاظ و حرکات خلاف شئون نیز واقع میشود.
این در حالی است که همواره این امکان مورد توجه بوده که زنان و نیز خانوادهها به جهت ترس از شکایت یا متهم، و یا ترس از ریخته شدن آبروی خود اقدام به شکایت نمیکنند.
از همین روی قانونگذار به درستی و در راستای حمایت حداکثری خود از زنان و اطفال، مطابق مواد ۱۰۳ و ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی، این جرایم را غیر قابل گذشت دانسته است.
جرم غیر قابل گذشت نیز مطابق تبصره ۲ ماده ۱۰۰ قانون مجازات اسلامی جرمی است که شکایت شاکی و گذشت وی، در شروع به تعقیب، رسیدگی و ادامه آنها و اجرای مجازات، تاثیری ندارد.
اما چنانچه زنی بخواهد اقدام به شکایت از فرد مزاحم نماید همانطور که گفته شد همواره این احتمال وجود خواهد داشت که با تهدید یا مزاحمت از ناحیه متهم با هدف منصرف کردن زن از شکایت روبرو گردد؛ بخصوص آنکه در بسیاری از موارد در میان گذاشتن موضوع با خانواده برای زنان سخت میباشد.
در بند ۷۴ منشور حقوق و مسئولیتهای زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۳ بر حق برخورداری زنان آسیب دیده و آسیب پذیر اجتماعی از حمایتهای مناسب اشاره شده است؛ بنابراین قانونگذار در راستای حمایت از زنان بزه دیده در ماده ۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری، ترتیبی را اتخاذ نموده تا اطلاعات مربوط به هویت و اقامتگاه زنان بزه دیده توسط ضابطان دادگستری فاش نگردد.
مطابق این مقرره، افشاء اطلاعات مربوط به هویت و محل اقامت بزه دیده، شهود و مطلعان و سایر اشخاص مرتبط با پرونده توسط ضابطان دادگستری، جز در مواردی که قانون معین میکند، ممنوع است و عدم رعایت ترتیب گفته شده توسط ضابطین مطابق ماده ۶۳ قانون آیین دادرسی کیفری موجب محکومیت به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی خواهد بود.
فلسفه وضع این مقرره نیز همانطور که گفته شد علاوه بر حمایت از بزده دیده، حمایت از شهود و مطلعان نیز میباشد تا مبادا از سوی متهم یا نزدیکان و دوستان او مورد آزار و صدمه و تهدید قرار گیرند، چه اینکه بواسطه آنکه جرم در اماکن و معابر عمومی اتفاق میافتد از جمله ادله مهم و اثرگذار در اثبات ادعا و ثبوت جرم شهادت شهود میباشد.
بنابراین همانطور که ممکن است زنان بزه دیده با خطر تهدید و صدمه از جانب متهم روبرو گردند، این خطرات برای شهود و مطلعان نیز وجود خواهد داشت که میتواند به این نتیجه منتهی گردد که شهود از ادای شهادت به لحاظ ترس گفته شده امتناع ورزند و اثبات جرم برای شاکی سخت گردد.
از همین روی قانونگذار حمایت خود از شهود و مطلعان زنان بزه دیده را نیز برقرار داشته و در مقررهای دیگر امکان عدم مواجهه حضوری شاهد با متهم را نیز پیش بینی نموده و بازپرس یا دادگاه را حسب مورد مکلف به رعایت آن نموده است.
مطابق ماده ۲۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری، هرگاه بیم خطر جانی یا حیثیتی و یا ضرر مالی برای شاهد یا مطلع و یا خانواده آنان وجود داشته باشد، اما استماع اظهارات آنان ضروری باشد، بازپرس بهمنظور حمایت از شاهد یا مطلع و با ذکر علت در پرونده، تدابیر زیر را اتخاذ میکند:
- الف) عدم مواجهه حضوری بین شاهد یا مطلع با شاکی یا متهم
- ب) عدم افشای اطلاعات مربوط به هویت، مشخصات خانوادگی و محل سکونت یا فعالیت شاهد یا مطلع
- پ) استماع اظهارات شاهد یا مطلع در خارج از دادسرا با وسایل ارتباط از راه دور
در تبصره ۱ ماده مذکور نیز چنین آمده است:
در صورت شناسایی شاهد یا مطلع حسب مورد توسط متهم یا متهمان یا شاکی و یا وجود قرائن یا شواهد، مبنی بر احتمال شناسایی و وجود بیم خطر برای آنان، بازپرس به درخواست شاهد یا مطلع، تدابیر لازم را از قبیل: آموزش برای حفاظت از سلامت جسمی و روحی یا تغییر مکان آنان اتخاذ میکند.
از طرف دیگر قانونگذار صراحتا حرکات خلاف شئون و حیثیت زنان و اطفال را نیز جرم انگاری و توهین از نوع مشدده تلقی نموده است.
لازم به ذکر است به کار بردن الفاظ رکیک جهت تحقق جرم موضوع ماده ۶۱۹ شرط نیست و چنانچه مسلم شود که مردی به قصد مزاحمت زنی را تعقیب نموده است قابل مجازات میباشد.
قانونگذار همچنین به امکان صدور قرار بازداشت موقت این دست مجرمان نیز اشاره داشته است. بازداشت موقت یا توقیف احتیاطی در حقوق کیفری ایران، به معنای سلب آزادی از متهم و زندانی کردن او در طول تمام یا قسمتی از تحقیقات مقدماتی یا پس از آن، توسط مقام صالح قضایی میباشد.
اهمیت بحث در اینجاست که بیان نماییم در حقوق کیفری ایران در آغاز، اصل بر اختیاری بودن قرار بازداشت موقت بود در حالیکه قانونگذار در ماده ۲۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری صدور قرار بازداشت موقت را جایز ندانسته، مگر در موارد مقرر در بندهای این ماده و با وجود شرایط مقرر در ماده ۲۳۸ از همان قانون که امکان صدور توسط بازپرس یا مقام صالح قضایی پیش بینی شده است.
بنابراین بابد بیان داشت با توجه به ماده ۲۳۷ و در صورت وجود یکی از شرایط مقرر در ماده ۲۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری، صدور قرار بازداشت موقت در مواردی خاص که دلایل، قراین و امارات کافی، بر توجه اتهام به متهم دلالت کند، جایز است.
از جمله مواردی که بازپرس میتواند قرار بازداشت موقت صادر کند مطابق بند ت. ماده ۲۳۷، ایجاد مزاحمت و آزار و اذیت بانوان و اطفال و تظاهر، قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت برای اشخاص که به وسیله چاقو یا هر نوع اسلحه انجام شود میباشد.