به روز بمانید!
آیا مایل هستید اعلانات مربوط به گفتگوهای آنلاین خود را روی دستگاه خود دریافت کنید؟
لطفاً اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.
صدها وکیل الزام به تمکین به صورت آنلاین، تلفنی و ۲۴ ساعته آماده ارائه خدمت به شما عزیزان می‌باشند. از لیست زیر، بهترین وکیل الزام به تمکین را انتخاب کنید و شروع به گفتگو کنید. بنیاد وکلا کیفیت خدمات را ۱۰۰٪ تضمین می‌کند.
۳,۷۸۷ وکیل
تکالیفی که زن و شوهر در رابطه زوجیت بر عهده دارند، در قانون عنوان شده است. مرد در برابر زن و بالعکس، وظایف مشخصی دارند که عدم اجرای صحیح آن‌ها می‌تواند سبب مشکلات فراوان در روابط زن و شوهری شود.
در صورتی که زوجین بهترین عملکرد را در انجام وظایف خود داشته باشند، مشکلی برای ادامه زندگی به وجود نمی‌آید اما زمینه اختلافات زن و مرد از زمانی آغاز می‌شود که هر یک از آن‌ها وظایفشان را انجام نداده و کوتاهی در این زمینه داشته باشند.
اجرای وظایف زن و شوهر نسبت به یکدیگر در اصطلاح حقوقی به عنوان تمکین شناخته می‌شود. تمکین در اصطلاح لغوی به معنای تبعیت و فرمان بردن است که به لحاظ حقوقی یعنی همان انجام وظایفی است که زن نسبت به شوهر برعهده دارد و بالعکس.
تمکین هم شامل مزد و هم شامل زن است اما تمکین زن از شوهر اهمیت بالایی دارد و در مسائل حقوقی نیز بیشتر تمکین زوجه مطرح می‌شود. با توجه به این که شوهر، ریاست خانواده را بر عهده دارد، طبیعتا زن باید از دستورات وی تبعیت کند. تبعیت از دستور شوهر به معنای تمکین در تمامی شرایط نیست بلکه زوجه موظف است که وظایف خود که در ارتباط با رابطه زوجیت است را انجام دهد.
شاید مرد خواسته‌ای از همسر خود داشته باشد که چه به لحاظ قانونی و چه شرعی، اجرای آن امکان پذیر نباشد. بنابراین زوجه باید به اجرای دستوراتی بپردازد که مبنای قانونی و شرعی داشته باشد. حال اگر زوجه از دستورات شوهر به نحوی که عذر موجه برای آن نداشته باشد، تبعیت نکند، بحث الزام به تمکین در این زمینه مطرح می‌شود.
الزام به تمکین جز دعاوی شناخته شده در مراجع قضایی محسوب می‌شود که به دلیل آن که زن از شوهر تمکین نکرده است، شوهر الزام او را از طریق قانونی درخواست می‌کند. در طرح این دعوا، زوج مدعی است که همسر او تحت هیچ شرایطی وظایف خود را انجام نمی‌دهد و برای عدم تمکین نیز دلایل موجهی ندارد.
زوجه در صورتی که نتواند دلایل موجه برای عدم تمکین به دادگاه ارائه کند، حکم علیه او صادر شده و در نهایت بر اساس رای دادگاه ملزم به تمکین از شوهر می‌شود. حال اگر زوجه در این شرایط که ملزم به تمکین از شوهر شده است، از تمکین خودداری کند، تبعات مختلفی برای او به همراه خواهد داشت.
در بحث الزام به تمکین، شرایط قانونی وجود دارد که زوجه به استناد آن می‌تواند از تمکین در برابر زوج خودداری کرده که این دلایل برای دادگاه موجه است. دلایلی مانند وجود بیماری در مرد، عادت ماهیانه زن، ضرر بدنی و جانی به زن در صورت زندگی در منزل شوهر و مواردی از قبیل، جز موارد مجاز عدم تمکین به شمار می‌رود.
طرح دعوا الزام به تمکین تشریفات خاص خود را دارد که طرفین بهتر است در این زمینه برای اخذ وکیل اقدام کنند. در ارتباط با این موضوع که وکیل در اقامه دعوا تمکین چه اموری را انجام می‌دهد و شرایط دسترسی به وکیل در این پرونده‌ها به چه نحوی می‌باشد، در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
الزام به تمکین همانطور که از نام آن پیدا است، ملزم نمودن زن یا مرد برای اجرا تکالیف مرتبط با روابط زوجیت است. الزام به تمکین نوعی طرح دعوا قضایی محسوب می‌شود که در اغلب مواقع از طرف آقایان اقامه می‌شود.
در واقع می‌توان بیان کرد که الزام به تمکین از طرف زوجه جزو پرونده‌هایی است که در دادگاه خانواده بیشتر مطرح می‌شود و کمتر شاهد طرح دعوا الزام به تمکین از طرف زوج هستیم.
بر خلاف تصورات عامه، تمکین اختصاصا برای زنان نیست و شامل آقایان نیز می‌باشد اما بحث تمکین از طرف زن بیشتر مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است. تکالیفی که در قانون برای زن تعیین شده است، باید اجرای آن به درستی از طرف زوجه انجام شود. حال اگر عدم تکالیف قانونی از طرف زوجه صورت گیرد، زوج می‌تواند با طرح شکایت علیه همسرش، الزام او را برای تمکین بخواهد.
الزام به تمکین این مفهوم را دارد که اگر هر یک زوجین از وظایف و دستورات نسبت به یکدیگر امتناع کنند، طرف دیگر این حق را دارد تا از طریق مراجع قانونی الزام آن‌ها را درخواست کند. به بیان دیگر اگر زوجه نسبت به انجام وظایف خود کوتاهی کرده و خواسته‌های شرعی همسر را برآورده نکند، شوهر طبق قانون می‌تواند او را مجبور به انجام این امور کند.
اجبار زن به اجرای وظایف و تکالیف زناشویی از طریق ارائه دادخواست به دادگاه خانواده انجام می‌شود که در صورت اثبات ادعای شوهر، دادگاه زن را ملزم به تمکین می‌نماید. حال اگر زن در خصوص عدم تمکین دلایل خاصی داشته که این دلایل در قانون ذکر شده باشد، دادگاه درخواست مرد را رد نموده و حکم به تمکین زن از شوهر صادر نمی‌کند.
در صورتی که مرد چنین دعوایی را در دادگاه مطرح کند و در مقابل نیز زن به دلایل قانونی استناد کند، بحث الزام به تمکین از شوهر منتفی است.
اگر زوجه در برابر زوج تمکین کند، دلیلی برای طرح شکایت الزام به تمکین وجود ندارد. در مورد الزام به تمکین لازم است که به بررسی انواع تمکین اعم از تمکین عام و خاص پرداخته که در بخش بعدی این موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
انجام تکالیف زوجین در زندگی مشترک که تحت عنوان تمکین شناخته می‌شود، وظیفه قانونی برای زوجین به شمار می‌رود که در صورت عدم انجام آن‌ها برای طرفین حقی را ایجاد می‌کند که می‌توانند برای طرح دعوا اقدام نمایند. به طور کلی تمکین شامل تمکین عام و خاص است که در این بخش به ارائه توضیحات در این زمینه می‌پردازیم.
تمکین عام شامل اموری می‌شود که زن به واسطه عقد نکاح و در طول دوران زندگی مشترک باید آن‌ها را انجام دهد. اموری مانند حسن معاشرت نسبت به مرد، نظافت منزل و آشپزی و مواردی از این قبیل است. البته که موارد تمکین عام صرفا به امور مزبور محدود نمی‌شود. قانون مدنی در مواد 1105 و 1114 به مصادیق تمکین عام اشاره کرده است.
ماده 1105 قانون مدنی عنوان می‌کند که در روابط زوجیت ریاست خانواده از خصایص شوهر است. همچنین ماده 1114 قانون مدنی در این زمینه بیان می‌دارد که زن باید در منزلی که شوهر تعیین می‌کند، سکنی داشته باشد؛ مگر آن که اختیار تعیین منزل به زن داده باشد.
یکی از موارد قانونی تمکین عام، سکونت زوجه در منزل شوهر است. در واقع زن باید در همان منزلی که شوهر تهیه کرده است، سکونت داشته باشد تا دسترسی زوج به او فراهم باشد. البته اگر حق تعیین منزل مشترک به زن داده شده باشد، شرایط متفاوت می‌شود و زوجه در این زمینه ملزم به تمکین عام از زوج نیست.
طبق قانون ریاست خانواده در اختیار شوهر قرار داده شده است و بنابراین زوجه باید از دستوراتی که زوج به او می‌دهد، تبعیت کند. البته مردان عموما از این اختیاری که قانون به آن‌ها داده است، سوء استفاده کرده و هر دستوری که بخواهند را به همسر خود می‌دهند. زوجه تنها موظف به اجرای دستوراتی از طرف شوهر است که برخلاف موازین شرعی و قانونی نباشد.
بنابراین سکونت زن در منزل شوهر به عنوان تمکین عام شمرده شده و باید این تکلیف قانونی خود را انجام دهد. در صورتی زوجه مکلف به تمکین از زندگی در منزل شوهر نیست که حق تعیین مسکن در عقد ازدواج در اختیار وی گذاشته شده باشد.
بعد از بررسی تمکین عام حال به بررسی تمکین خاص می‌پردازیم. تمکین خاص اشاره به تکالیف عمومی زوجه ندارد بلکه ناظر بر روابط زناشویی است. به بیان دیگر، تمکین خاص در ارتباط با رابطه جنسی متعارف یا همان نزدیکی است.
در صورتی که زوج درخواست رابطه نماید، زوجه باید با از چنین درخواستی تبعیت کند. البته تبعیت زوجه از تقاضای شوهر مبنی بر داشتن رابطه جنسی منوط به نبود به موانع شرعی است.
این که شوهر از همسر خود تقاضا می‌کند که با او رابطه برقرار کند، وظیفه زن اطاعت و برآورده کردن خواسته او است. در واقع اگر شوهر عذر شرعی مانند بیماری جنسی داشته باشد و از زوجه بخواهد که با او وارد رابطه جنسی شود، قانونا و شرعا زن می‌تواند از اجرای چنین درخواستی خودداری کند.
در هر صورت اگر برای تمکین عام و خاص موانع قانونی نداشته باشد، زوج این اختیار را دارد تا علیه همسرش طرح دعوا الزام به تمکین را مطرح نماید. عدم تمکین عام و خاص از طرف زن باعث می‌شود تا شرایط برای اقامه دعوا الزام به تمکین از طرف شوهر فراهم گردد.
همانطور که در بخش‌های قبل به آن پرداختیم، زوجه باید در برابر زوج تمکین عام و خاص داشته باشد. در واقع به دلیل آن که ریاست خانواده طبق قانون بر عهده شوهر است، زوجه موظف به اطاعت پذیری از دستورات شوهر است. همچنین گفتیم که تمکین عام شامل امور مرتبط با رابطه زوجیت است و تمکین خاص به بحث رابطه جنسی اشاره دارد.
شرایطی در قانون عنوان شده است که زوجه می‌تواند از شوهر خود تمکین نکند و در این صورت امکان طرح دعوا الزام به تمکین از طرف شوهر امکان پذیر نیست. در صورت وجود این شرایط، زن حق دارد که از اجرای دستورات مرد و تکالیف خود امتناع کند. مواردی که زن به واسطه آن مجاز به عدم تمکین است، عبارتند از:
مواردی که به آن اشاره کردیم، تحت عنوان موارد مجاز به عدم تمکین از سوی زوجه شناخته می‌شود. در صورتی که چنین شرایطی وجود داشته باشد، زن می‌تواند نسبت به شوهر تمکین نداشته باشد.
طرح دعاوی حقوقی از هر نوع که باشد، بودن یا نبودن وکیل در قانون اجبار نشده است. در واقع قانون ایران بحث داشتن وکیل را برای موکلین اجباری نکرده است و به اختیار طرفین واگذار نموده است. در واقع موکلین تصمیم می‌گیرند که برای اقامه دعوا وکیل داشته باشند یا خیر.
حال در ارتباط با طرح دعوا الزام به تمکین، در صورتی که طرفین وکیل الزام به تمکین داشته باشند، طبیعتا مزایایی برای آن‌ها خواهد داشت. بین دعاوی که وکیل حضور دارد یا هیچکدام از اصحاب دعوا وکیل نگرفته‌اند، تفاوت زیادی وجود دارد.
دعوا الزام به تمکین به دلیل پیچیدگی‌های خاصی که چه در مورد انجام مراحل دادرسی و چه در خصوص ماهیت دعوا وجود دارد، نیاز به وکیل برای طرفین بیش از هر زمانی احساس می‌شود.
طرفین دعوا شخصا می‌توانند مراحل دعوا را انجام دهند و از این حیث منعی ندارد، اما با توجه به این که موکلین از شرایط و نحوه طرح شکایت الزام به تمکین عموما آشنایی ندارند، داشتن وکیل به آن‌ها توصیه می‌شود. در صورتی که زوج برای طرح این دعوا وکیل گرفته باشد، مراحل ابتدایی آن یعنی تنظیم دادخواست تا حضور در جلسات دادگاه و انجام مراحل پایانی توسط وکیل صورت می‌گیرد.
بنابراین در پاسخ به این سوال که جهت اقامه دعوا الزام به تمکین، نیازی به وکیل است یا خیر، در وهله اول قصد موکل برای داشتن وکیل اهمیت زیادی دارد. در بسیاری از مواقع، موکل بدون وکیل اقدام به طرح دعوا نموده است اما در جریان فرآیند شکایت با مشکل مواجه شده است که در نهایت نیز به وکیل مراجعه می‌کند.
پس بهتر است که قبل از این که دعوا الزام به تمکین در دادگاه مطرح شود، با وکیل خوب و کاربلد در این زمینه مشورت بگیرید تا راهنمایی‌های لازم در اختیارتان قرار گیرد. مشورت قبل از طرح دعوا با وکیل برای موکل بسیار مفید خواهد بود و باعث می‌شود تا رسیدگی به پرونده توسط وکیل در شرایط بهتری انجام شود.
طبیعتا برای استفاده از وکیل در طرح دعاوی مختلف از جمله الزام به تمکین، هزینه‌هایی را برای موکلین در پی خواهد داشت. به طور کلی هزینه طرح دعوا در صورت داشتن وکیل، صرفا به حق الوکاله وکیل محدود نمی‌شود بلکه شامل هزینه‌هایی نظیر تنظیم دادخواست، هزینه‌های ثبت دادخواست در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، هزینه‌های دادرسی، هزینه مربوطه به اعتراض به رای و مواردی از این قبیل است.
البته فردی که برای اقامه دعوا الزام به تمکین وکیل داشته باشد، پرداخت هزینه‌های اصلی و جانبی طرح دعوا توسط وکیل انجام می‌شود و موکل صرفا حق الوکاله وکیل را پرداخت می‌کند.
بین بودن وکیل در طرح شکایت الزام به تمکین و نبود وکیل به لحاظ هزینه تفاوت است اما موکلین در درجه اول باید تمرکز اصلی خود را در انتخاب وکیل مناسب بگذارند.
اقامه دعوا الزام به تمکین مانند هر دعوا حقوقی نیازمند ارائه دادخواست است. اگر خواهان برای طرح این دعوا اقدام به خذ وکیل نموده باشد، تهیه و تنظیم دادخواست توسط وکیل انجام می‌شود.
نگارش دادخواست مرتبط با دعاوی تمکین مستلزم رعایت مقررات قانون آیین دادرسی مدنی است. ناگفته نماند که رعایت ضوابط آیین دادرسی مدنی صرفا به دادخواست الزام به تمکین اختصاص ندارد بلکه شامل تنظیم تمامی دادخواست‌ها می‌شود.
نگارش دادخواست عموما توسط وکلا و افراد متخصص در این این حوزه انجام می‌شود. در واقع تنظیم دادخواست مهارت خاصی را می‌طلبد که وکلا متخصص در این زمینه از توانایی کافی برخوردار هستند.
متن دادخواست الزام به تمکین باید به این شکل تنظیم شود که زوجه بدون آن که دلایل موجه داشته باشد، از انجام تکالیف قانونی خود خودداری نموده و از دادگاه تمکین نمودن او از شوهر تقاضا می‌شود. همچنین در ستون دلایل و ضمائم دادخواست باید به مدارکی که جهت اثبات ادعای خواهان کارایی دارد، ذکر شود.
اصلی‌ترین وظیفه وکلا، دفاع از حق موکلین خود است. تصور کنید که دعوایی از طرف شوهر علیه زوجه به دلیل عدم تمکین مطرح شده است و شوهر الزام زن به تمکین در برابر او را از دادگاه تقاضا کرده است. در این صورت اگر زوجه به عنوان خوانده دعوا وکیل گرفته باشد، وظیفه مهم وکیل در این پرونده‌ها دفاع از حق موکل در برابر ادعای طرف دیگر دعوا است.
در واقع زوج مدعی است که همسر او از تمکین خودداری نموده و وظایف زناشویی خود را انجام نمی‌دهد. وکیل زوجه در مقام دفاع از موکل می‌تواند به مواردی اشاره کند که عدم تمکین از طرف موکل (زوجه) به دلایل موجه بوده است.
به طور مثال وکیل خوانده در دادگاه مطرح می‌کند که دلیل اصلی آن که موکل با خواهان رابطه جنسی برقرار نکرده است، به دلیل مبتلا بودن شوهر به بیماری‌های مقاربتی است. در این صورت اگر مدرکی ارائه شود که ثابت کند شوهر بیماری جنسی داشته است، عدم تمکین از طرف زوجه برای دادگاه قابل قبول است و درخواست خواهان رد خواهد شد.
برای داشتن وکیل خوب و کاربلد در طرح دعاوی الزام به تمکین باید میزان تسلط و دانش حقوقی او را مورد بررسی قرار دهید.
موکلین برای طرح شکایات خود تمایل به استفاده از وکلا ماهر و متخصص داشته باشند. در صورتی که تمایل دارید برای اقامه دعوا تمکین با وکیل کاربلد در ارتباط باشید، مجموعه بنیاد وکلا در این زمینه در اختیار شما می‌باشد.
بنیاد وکلا سابقه طولانی مدت در ارائه وکیل متخصص در طرح دعاوی مختلف دارد و به همین مناسبت، این مجموعه برای آن دسته از افرادی که به دنبال وکیل برای طرح شکایت عدم تمکین هستند، بسیار مناسب است.
وکلای با سابقه و متخصص در امور خانواده در بنیاد وکلا فعالیت داشته و از این حیث استفاده از وکلای این مجموعه برای دعاوی مرتبط با تمکین مزایا متعددی برای موکلین خواهد داشت.
جهت انتخاب وکیل به منظور شکایت یا مشاوره حقوقی الزام به تمکین زوجه، کافیست با کارشناسان ما در ارتباط باشید تا راهنمایی‌های لازم در این زمینه در اختیارتان قرار گیرد و بتوانید بهترین وکیل را برای وکالت در طرح این نوع دعوا داشته باشید.